سالروز وفات حضرت ام البنین س رو به همه دوستداران خاندان اهل بیت و نبوت تسلیت میگویم
درضمن این روز
روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا هم نام گذاری شده است
این زن که چهار گل به دامن دارد
دلی از غمش احساس شکستن دارد
عباس اگر ماه بنی هاشم شد
نور از رخ تابان همین زن دارد
خانم حضرت ام البنین س از شجاع ترین خانواده های عرب انتخاب شده بود تا فرزندی برای روز عاشورا و نبرد در سرزمین کربلا بیاورد
ایشان اولین کسی بود که در عزای پسرش حضرت ابوالفضل ع مرثیه سرود.
به گفته (مقاتل الطالبیین)
خانم ام البنین س بعد از واقعه کربلا به قبرستان بقیع میرفت و در سوگ فرزندانش اشعاری می سرود
و ان چنان سوزناک ندبه و زاری می کرد که دل سنگدلان را می سوزاند و ذوب می کرد
مردم برای شنیدن ناله های او و همدردی با او به بقیع می رفتند و اشک می باریدند
گاه دشمن هم در میان مردم دیده می شد که او نیز می سوخت و اشک می ریخت
از جمله اشعاری که خانم ام البنین س در رثای فرزندش سروده است(البته معنی اش)
مرا دیگر ام البنین_مادر پسران _مخوانید که مرا به یاد شیران بیشه می اندازید
پسرانی داشتم که به خاطر انان مرا ام البنین می خواندند و امروز پسرانم را از دست داده ام
چهارپسر بودند که همانند بازهای شکاری کوهساران که با بریده شدن رگ های گردنشان کشته شدند
نیزه ها بر سر نعش انان بهم در امیخت و همه انان از طعن نیزه به زمین افتادند
ای کاش می دانستم عباس من ان گونه که گفته اند ایا دست راستش جدا شده بود؟
از دیگر اشعار خانم ام البنین س
ای ان که دیدی عباس ع بر گله های گوسفند_گروهی وحشی پست_حمله می کرد
و به دنبال او فرزندان حیدر ع چو شیر یالدار بودند
به من خبر رسیده که ضربت به سر فرزندم هنگامی امده دست نداشت وای برمن!
که سر پسرم از ضربت عمود درهم پیچیده شد
اگر شمشیر تو در دستت بود کسی نزدیک تو نمی امد
زندگینامه حضرت ام البنین
وفات ام البنین(س) را به شما تسلیت می گوییم
نامش فاطمه دختر حزام بن خالد عامری و مادرش ثمامه بود. در حدود سال پنجم هجری در کوفه و یا اطراف آن متولد گردید. وی در عصر خود یکی از زنان با فضیلت، پرهیزگار، عابد، با تقوا و در شعر و حدیث سرآمد دیگران بود .
پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است .
افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند . بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین( ع) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود .
گروهی از مورخان بر آنند که علی(ع) با ام البنین بعد از شهادت حضرت زهرا(س) ازدواج نمود . دسته ای دیگر می گویند که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده، اما در هر حال ، مسلم است این ازدواج بعد از شهادت صدیقه کبری صورت گرفته است .
گویند عقیل بن ابی طالب که آشنا به انساب عرب بود، پیشنهاد ازدواج ام البنین را به حضرت علی (ع) داد. حضرت این انتخاب را پسندید و او را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. حضرت علی ( ع ) با ام البنین ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس( ۲۶- ۶۱ق)، عبدا… ( ۳۶-۶۱ق)، عثمان ( ۳۸-۶۱ق) و جعفر( ۴۰-۶۱ق) بود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود .
ام البنین چه در زمان حیات امام علی(ع) و چه بعد از شهادت ایشان برای شوهر گرانقدرش، زنی صمیمی، فداکار و با عفت بود. این بانوی فداکار وقتی کودکان خرد سال حضرت علی( ع) را دید، بلافاصله تصمیم به خدمت و پرستاری آنان گرفت و در این کار تا حد یک مادر واقعی پیش رفت وفرزندان فاطمه(س) را بر فرزندان خود مقدم داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان کرد وهمچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. با کمال خوشرویی و سخنان محبت آمیز با آنها روبرو می شد؛ به خاطر همین وفاداری و رفتار شایسته او بود که زینب به دیدار او می رفت و از او تجلیل به عمل می آورد.
چنانکه گفته اند، پس از چندی به مولا علی(ع) پیشنهاد داد به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را «ام البنین» صدا زند، تا حسنین (ع) از ذکر نام اصلی او توسط علی(ع) به یاد مادر خویش فاطمه زهرا (س) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد. به واسطه صفات نیکوی ام البنین بود که حضرت او را گرامی می داشت و از صمیم قلب در حفظ و حرمت او کوشید.
منابع تاریخی هیچ گونه گزارشی از حضورفعال او در زمان امام حسن (ع) و امام حسین(ع) ارائه نکردند. تنها گویند ام البنین در واقعه عاشورا در مدینه بود چنان که به آنانی که عازم سفر بودند، چنین سفارش کرد: چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمانبردار او باشید؛ البته وقتی بشیر و زینب او را از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) وفرزندانش باخبر نمودند، ام البنین همچنان از امام حسین (ع) خبرگرفت و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد، ام البنین گفت: «ای بشیر، بند دلم را پاره کردی!» و صدا و ناله شیون بلند کرد. می گویند بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.
ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد !
به گفته علامه مامقانی، این شدت علاقه ، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد .
به هر حال، فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(س) سپر خونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن را دید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد.
وی هر روز برای فرزندش عباس نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبید ا… را نیز به همراه خود می آورد. مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد می آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند. باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنی امیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود. پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، ام البنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانه اش برپا کرد. زنان بنی هاشم در آن جا گرد آمدند و برای امام حسین( ع) و خاندانش گریه کردند.
● وفات ام البنین
بنا بر قول مشهور، این بانوی بزرگوار در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ ق وفات یافت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد .
چنانکه اشاره شد، وی صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عبدا… ، عثمان و جعفربود. در این میان، نوادگان عباس که اکثر آنان درعربستان، عراق، مصر، اردن، ایران و ترکمنستان پراکنده می باشند، در علم و ادب، شعر و حدیث سرآمد عصر خویش بودند؛ از جمله ابویعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیدا… بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک» می باشد که مزار او در حله معروف است و مردم آنجا را زیارت می کنند .
مادر غریب
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرار درد به جانش کشد زبانه، منمکسی که مادر خوش بخت روزگاران است ولیک تیر بلا را بود نشانه، منم کسی که همسریِ با علی بُود فخرش ولیک غم زده بر هستی اش زبانه، منم کسی که سیده ام البنین بود نامش ولیک مانده از این نام بی نشانه منم شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس کسی که بار غریبی کشد به شانه منم کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش که از شهادتشان خورده تازیانه منم غریب دشتِ بلا را، دریغ مادر نیست کسی که گریه بر او کرده مادرانه، منم
در رسای ام البنین علیهاالسلام
این جا مزار فاطمه علیهاالسلام ، ام البنین است یا مادری غم دیده مدفون زمین است این جا نهاده سر به خاک غربت و غم مظلومه ای کز مرگ گل هایش غمین است در دامنش پرورده سرداری چو عباس آری چنین زن، مادری شیرآفرین است شد جان او آزرده از رنج زمانه بر سینه اش چون لاله داغی آتشین است
- - - به روز رسانی شده - - -
قـدر تـو گـوی شرف از ناس برد ارث ادب را ز تــو عبــاس بــرد
جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی ،شیر داد
جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین
چـار پســر دادی و زیــن افتخــار شــد حــرم چــار امــامت مــزار
پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو فاطمــه شــد، مــادر عبـاس تــو
چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک
لیـک جوانــان عــرب ره سپـــر در پـی تابـوت تــو همچـون پسر
سازگار
سید علی اصغر موسوی مادر؛ مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»، سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانههایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیهالسلام همراهی کرد!مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزهها روایت میکرد!مادری که حتی کوچههای «مدینه»، مرثیهسرای اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالیترین سرشت همسریاش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروریاشمادری که برای همیشه، با نالههای نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سرودههایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا میکند!مادری که بعد از شهادت «عباس علیهالسلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد و آسمان مدینه، نعمت نورافشانیاش را از دست داد!مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل از «گودال قتلگاه» نگرفت و فریاد «یا حسین»اش را نهتنها در مدینه، که از صحن مطهر کربلا میتوان شنید! درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بینظیرش باد!روح آسمانیاش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد!
با سلام و عرض خیر مقدم به حضور سبزتان در این انجمن
از شما کاربر عزیز تقاضا داریم لطفا و حتما جهت آشنایی با فضای این انجمن مطالب لینک های زیر رو مطالعه فرمایید
و چنانچه سوال یا درخواستی دارید قبول زحمت فرموده و از طریق پیام خصوصی با روابط عمومیدر میان بگذارید
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)