جایی برای لذت بردن
وقتی کلمه خانواده را می شنویم، همه به یاد جایی می افتیم که از بودن در آن لذت می بریم، جایی که همه شادی های دنیا را می توان در آن جستجو کرد و همه غم های جهان را از یاد برد.
خانواده کوچک ترین جزء یک اجتماع است. اجتماعی که از خانواده های سالم تشکیل شده باشد، مسلماً اجتماعی است سالم و شرط آنکه خانواده ای سالم باشد این است که افراد آن سالم باشند.
همه ما اولین جایی که در آن چشم باز می کنیم محیط خانواده است و اولین حامیان خود را والدین می دانیم. بدون تردید قدرتی که خانواده در شکل گیری شخصیت و شاکله هر کدام از ما ایفا می کند قابل مقایسه با سایر نهادها نیست. بسیاری ازعادات، ارزش ها و معیارهای فکری که نقش بسیار مهمی در سرنوشت و زندگی آینده هر کدام از ما ایفا می کند، در محیط خانواده ریخته می شود.
در خانواده است که ما روند خودشناسی و خود آگاهی را آغاز می کنیم و با توجه به بازخوردهایی که از والدین و اطرافیان خود می گیریم می توانیم آن را به گونه ای مثبت و یا منفی بنا کنیم. در خانواده است که می توانیم بزرگترین سرمایه زندگیمان را که همان عزت نفس واعتماد به نفس می باشد پله به پله پایه ریزی کنیم.چراکه در همین محیط کوچک است که ما یاد می گیریم تلاش ها و پشتکاری که در جهت رسیدن به اهدافمان دنبال می کنیم، بیهوده نبوده وحتی اگر در راه رسیدن به اهدافمان شکست خورده باشیم مورد سرزنش قرار نمی گیریم. در خانواده است که ما برای اولین بار بدون قید و شرط از طرف والدین پذیرفته می شویم و نخستین تجربیاتمان را از همزیستی با دیگران در آنجا کسب می کنیم، که همین مهم می تواند پایه ای محکم برای سایر ارتباطات ما در آینده باشد.
در خانواده است که ما مهارت و توانایی بیان و ابراز عقاید و احساسهایمان را بدون ترس پیدا می کنیم و متقابلاً مهارت گوش دادن فعال را در خودمان درونی خواهیم کرد.به طور کلی ما در محیط خانواده چگونه بودن را می آموزیم.
و شاید بتوان گفت که در واقع خانواده نخستین محیط زندگی فرد است و در حقیقت الگوی کوچکی از الگوی وسیعتر اجتماعی به شمار می رود که در آینده با آن مواجه خواهد شد.حال هر عاملی که به عنوان مانع سد راه خانواده در رسیدن به اهداف سالم آن باشد می تواند خانواده را از مسیر اصلی خود منحرف ساخته و سلامت خانواده را مورد تهدید قرار دهد. از جمله عواملی که از اهمیت وافری برخوردار است نوع ارتباط بین اعضای خانواده و جو عاطفی است که در محیط خانواده حاکم است. نوع ارتباط افراد در یک خانواده و شرایطی که از نظر عاطفی در آن حاکم است جو عاطفی یک خانواده را شکل می دهد.
رابطه اعضای یک خانواده معمولاً به سه شکل ظاهر می شود. استبدادی- آزادی بی قید و شرط- دموکراسی.
در این خانواده ها معمولاً یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است. این فرد غالباً پدر است و در بعضی موارد ممکن است مادر نقش خودکامه یا مستبدانه در خانه اجرا کند. در چنین خانواده ای که جو مستبدانه در آن حاکم است تنها یک نفر می تواند صحبت کند، راه نشان دهد و تصمیم بگیرد و سایر اعضای خانواده صرفاً می بایست بدون چون و چرا تمامی تصمیمات فرد مستبد را به مورد اجرا بگذارند. این فرد در کوچکترین اعمال افراد خانواده دخالت مستقیم می کند. او می تواند از دیگران انتقاد کند، ولی آنچه او انجام می دهد بدون چون و چرا باید مورد تایید و حمایت دیگران قرار گیرد. اما این روش به هیچ وجه درست نیست.و تنها می تواند دردسرساز شود. باید توجه داشت که مشکلات کارهای مربوط به خانه و خانواده تنها به پدر و یا مادر مربوط نمی شود، بلکه بچه ها در ایجاد آن مشکلات و یا برخورد با آنها و پیدا کردن راه حل جهت از بین بردن مشکلات سهمی دارند. هیچ وقت یک نفر نمی تواند به خوبی چند نفر تصمیم بگیرد و در نتیجه مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.
مشاوره و همکاری افراد یک خانواده با یکدیگر برای حل مشکل جمعی و فردی مفید ترین و موثرترین راهی است که می توان از آن استفاده کرد. علاوه بر این مشورت کردن و کمک گرفتن از دیگران برای تصمیم گیری، حس همدلی میان افراد خانواده را تقویت می کند.
جو عاطفی آزادی بدون قید و شرط
در این چنین خانواده هایی هر عضو خانواده هر کاری که دوست داشته باشد انجام می دهد. سایر افراد حق دخالت و یا کوچکترین اظهار نظری را درباره اعمال او ندارند. در این خانواده در ظاهر آزادی حکمفرماست. و منظور از آزادی در اینجا این است که هر فرد خانواده هر کاری را که درست تشخیص می دهد انجام داده و به نظر و منافع دیگری وقعی نمی نهد. مسلماً افراد در چنین خانواده هایی هم دچار مشکلات جدی خواهند شد. چراکه در این جا به جای منطق و خیر و نفع خانوادگی، تمایلات فردی به ذهن افراد حکمفرمایی می کند.
یکی از بزرگترین مشکلات در چنین خانواده هایی احساس عدم مسئولیت است. افراد چنین خانواده ای، بی بندو بار، لاابالی، سهل انگار، خودخواه و بی هدف هستند. ملاک و میزانی برای کنترل رفتار خود ندارند، احساس مسئولیت نمی کنند، قادر به زندگی اجتماعی نیستند، نمی توانند با دیگران به سر ببرند و اغلب در زندگی با شکست مواجه می شوند.
جو عاطفی دموکراتیک
منظور از جو عاطفی دموکراسی یعنی برقراری عاقلانه ترین و انسانی ترین راه زندگی در بین افراد یک خانواده است. همه افراد خانواده به تناسب موقعیت و امکانات خود حق دخالت در اداره امور خانه و اظهار نظر درباره مسائل مختلف را دارا هستند. شاید خیلی از ما این نکته مهم را نادیده بگیریم، به اینکه همفکری و مشارکت برای حل مسائل خانواده وظیفه همه اعضای خانواده است.حتی بچه ها.هر کدام از اعضای خانواده حق دارند درباره کارهای خانه بحث و گفتگو کنند و درباره مسائلی که مربوط به کل خانواده است همه اعضای خانواده باید دخالت داشته باشند. از تصمیماتی به سادگی انتخاب رنگ دیوارها گرفته تا موضوعاتی مانند سفر رفتن و تغییر مکان. این کار کمک می کند حس اعتماد به نفس کودک هم تقویت شود. و احساس کند نظرش برای خانواده مهم است. علاوه بر این فرزندان ما از همان دوران کودکی یاد می گیرند چگونه باید با مشکلات و مسائل زندگی روبرو شوند و با آن مقابله کنند.
در چنین خانواده ای اصل بر این است که بزرگ و کوچک در مسائل مربوط خانواده صلاحیت اظهار نظر را دارند. و در تصمیماتی که مربوط به کار آنهاست و در وضع آنها تاثیر می کندباید شرکت داشته باشند.
از یاد نبریم که مشورت و همفکری در خانواده باید گروهی باشد. به این منظور که تمامی اعضای خانواده بتوانند نظرات و پیشنهادات خود را به راحتی و بدون ترس از سرزنش شدن و یا مورد تحقیر قرار گرفتن بیان کنند.به طور حتم این روش به نفع همه اعضای خانواده می باشد. چرا که با این روش همه افراد خانواده در برابر یکدیگر و در برابر خانواده خود احساس مسئولیت می کند.
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)