مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با ارسال پرسش و پاسخی به طرح سؤالی پرداخته است که در ادامه متن آنها میآید:پرسش
چرا امام علی با آن همه شجاعت از حضرت فاطمه دفاع نکرد؟ کتابی در این باره معرفی کنید؟
پاسخ
بحث درباره دفاع از مظلومیت حضرت زهرا(س) توسط امام علی(ع) مبتنی بر این است که رویکرد و سکوت امیرالمومنین(ع) در برابر خلفا را مورد برسی قرار دهیم، زیرا این امر بخشی از همان سیاست است.
سکوت امام علی(ع) در برابر خلفا در راستای حفظ دین و وحدت اسلامی و فراهم نبودن شرایط قیام بود. از این رو آن حضرت بارها از وضع موجود و ظلمهایی که بر خاندان ایشان روا داشته شد، شکایت کردند.
آن حضرت، در خطبه «شقشقیه» از کتاب نهج البلاغه، خود علل سکوتشان در برابر خلفا را بیان کردهاند:
"من ردای خلافت را رها ساختم، دامن خود را از آن در پیچیدم (کنار رفتم)، در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها (بدون یاور) به پاخیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمتی که پدید آوردهاند، صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را مانند واپسین دم زندگی به رنج وا میدارد. (عاقبت) دیدم بردباری و صبر، به عقل و خِرَد نزدیکتر است، شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی میماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود میدیدم میراثم را به غارت میبرند».(۱)
این سخنان را امام در وضعی بیان کردند که دین اسلام در خطر بود و جهان اسلام نیز نیاز به وحدت داشت، زیرا هم در حوزه اسلام عواملی تهدید کننده وجود داشت و هم دشمن خارجی جهان اسلام را تهدید میکرد.
خطرها را میتوان به این ترتیب دسته بندی کرد:
۱- اگر حضرت علی(ع) با توسل به قدرت و قیام مسلحانه درصدد قبضه حکومت و خلافت بر میآمدند، بسیاری از عزیزانی را که از جان و دل به امامت و رهبری ایشان معتقد بودند، از دست میدادند.
۲- از آن جا که بسیاری از گروهها و قبایلی که در سالهای آخر عمر پیامبر(ص) مسلمان شده بودند، هنوز آموزشهای لازم اسلامی را ندیده بودند، پرچم «ارتداد» و بازگشت به بت پرستی را برمیافراشتند و بنابراین عملا با حکومت اسلامی مخالفت میکردند و این خطری جدی بود.
۳- علاوه بر خطر مرتدین، مدعیان نبوت و پیامبران دروغین مانند «مسلیمه کذاب»، «طلیحه» و «سجاح» نیز در صحنه ظاهر شده و هر کدام طرفداران و نیروهایی دور خود گرد آوردند و قصد حمله به مدینه را داشتند که با همکاری و اتحاد مسلمانان پس از زحماتی نیروهای آنان شکست خوردند.
۴- خطر حمله احتمالی رومیان نیز میتوانست مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان باشد؛ زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با رومیان رو در رو درگیر شده بودند و آنان مسلمانان را خطری جدی تلقی میکردند و در پی فرصتی بودند که به مرکز اسلام حمله کنند. در چنین وضعی بود که امام علی(ع) در جای دیگر از حفظ دین و وحدت اسلامی سخن گفتند:
« به خدا سوگند، هرگز فکر نمیکردم که عرب خلافت را از خاندان پیامبر (ص) بگیرد یا مرا از آن باز دارد. مرا به تعجب وانداشت جز توجه مردم به دیگری که دست او را به عنوان بیعت میفشردند. از این رو، دست نگاه داشتم. دیدم که گروهی از مردم از اسلام بازگشتهاند و میخواهند آیین محمد(ص) را محو کنند. ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمانان نشتابم، رخنه و ویرانی در پیکر آن مشاهده کنم که مصیبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگتر از حکومت چند روزهای است که به زودی مانند سراب یا ابر از میان میرود. پس به مقابله با این حوادث برخاستم. مسلمانان را یاری کردم تا آن که باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام بازگشت.(۲)
با در نظر گرفتن نکات یاد شده، روشن میشود که چرا امام(ع) بعد از آن که مکرر حق خود را درخواست کرد و شدیدا بر غاصبان حقش اعتراض کرد، اما صبر را بر قیام ترجیح داد و با صبر، تحمل، تدبیر و دوراندیشی، جامعه اسلامی را از خطرهای بزرگ نجات داد. اگر علاقهای به اتحاد مسلمانان نداشت و از عواقب وخیم اختلاف و دودستگی نمیترسید، هرگز اجازه نمیداد رهبری مسلمانان از دست اوصیا و خلفای راستین پیامبر خارج شود و به دست دیگران افتد.
سکوت امام علی(ع) در برابر شکنجه حضرت زهرا(س) نیز در راستای سکوت ۲۵ ساله امام شکل گرفته است. عدم دفاع امام مبتنی بر ترس از مرگ و یا بی اعتنایی در برابر شکنجه حضرت زهرا(س) نبود، بلکه سکوت امام بدان جهت بود که شرایط دفاع فراهم نبود. امام قدرت لازم برای احقاق حقوق از نظر اجتماعی و یاران را نداشت. نحوه بیعت گرفت از امام و هجوم افراد حکومت به خانه علی(ع) نشان میدهد که علی(ع) قدرت دفاع از حضرت زهرا(س) را نداشت. حضرت نمیتوانست در برابر ظلمی که به حضرت فاطمه(س) روا داشتند، اقدامی کند.
در این جا بخشی از کتاب «فروغ ولایت» آیتالله جعفر سبحانی را میآوریم که مطالب زیر را با بهرهگیری از منابع شیعه و سنی تبین کرده است:
بعد از شکلگیری سقیفه،«عمر» به همراه برخی افراد دیگر به دستور ابابکر به خانه علی(ع) هجوم بردند تا از حضرت و تعداد کمی که متحصن شده بودند، بیعت گیرند.
مأموران خلیفه خطاب به متحصنان گفتند:
«هرچه زودتر خانه را ترک کنند، ولی آنان از خانه بیرون نیامدند. در این هنگام مأمور خلیفه هیزم خواست تا خانه را بسوزاند»
ابن عبد ربه اندلسی مینویسد:
«خلیفه به عمر مأموریت داد که متحصنان را از خانه بیرون کند و اگر مقاومت کردند، با آنان بجنگد. از این رو، عمر آتشی آورد که خانه را بسوزاند.»
در این موقع با فاطمه(س) روبرو شد. دخت پیامبر(ص) به او گفت:
« فرزند خطاب، آمدهای خانه ما را به آتش بکشی؟
وی گفت:
« آری، مگر این که همچون دیگران با خلیفه بیعت کنید. مأمور خلیفه آتشی بر افروخت و پس فشاری به در آورد و وارد خانه شد، ولی با مقاومت فاطمه(س) رو به رو شد.»
برخی از مورخان شیعی نوشتهاند که متأسفانه عوامل حکومت با وضعی دلخراش و دردناک حضرت علی(ع) را به مسجد بردند، که ۴۰ سال بعد، معاویه آن را به صورت طعن و انتقاد نقل میکند.
معاویه خطاب به علی(ع) گفت:
« دستگاه خلافت تو را ... برای بیعت به طرف مسجد کشاندند»
یعنی نه تنها در مورد حضرت فاطمه(س) بلکه حتی نسبت به خودش هم قدرت دفاع از حضرت سلب شده بود.(۳)
شکنجه حضرت زهرا(س) آن چنان بر امام سخت گذشت که امام علی(ع) بارها اظهار ناراحتی کرد تا آن جا که فرمود:
« بدترین درد آن است که همسر کسی شکنجه شود و شوهرش نتواند دفاع کند.»
این مساله را در پاسخ حضرت علی(ع) به فاطمه(س) درباره این موضوع مییابیم.
به نظر میرسد کتاب مستقلی مبنی بر دفاع نکردن حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س) وجود ندارد. میتوانید در خصوص سکوت امام علی(ع) و هجوم به خانه زهرا(س) به کتابهای زیر مراجعه کنید:
پینوشتها:
۱_(نهج البلاغه، خطبه شقشقیه)
۲_(نهجالبلاغه عبده، نامهی ۶۲)
۳_(فروغ ولایت، جعفر سبحانی، قم، انتشارات صحیفه، ۱۳۶۸، ص۱۸۲ ۱۸۷)
۴_(عزالدین حسینی زنجانی، شرح خطبه حضرت زهرا(س)، قم، ناشر موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۳ ج ۲، ص ۳۳۲)
۵_(همان، ص ۳۳۳، ۳۳۴)
فروغ ولایت، آیتالله جعفر سبحانی.رنجهای حضرت زهرا(س)، جعفر مرتضی، ترجمه محمد سپهر
علاقه مندی ها (Bookmarks)