دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شعري زيبا در مورد خدا

  1. #1
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    2,535
    ارسال تشکر
    10,246
    دریافت تشکر: 10,466
    قدرت امتیاز دهی
    32326
    Array
    معمار حانیه's: خواهش

    پیش فرض شعري زيبا در مورد خدا

    شعري زيبا در مورد خدا




    پيش از اينها فکر مي کردم که خدا
    خانه اي دارد کنار ابرها
    مثل قصر پادشاه قصه ها
    خشتي از الماس خشتي از طلا
    پايه هاي برجش از عاج و بلور
    بر سر تختي نشسته با غرور
    ماه برف کوچمي از تاج او
    هر ستاره، پولکي از تاج او
    اطلس پيراهن او، آسمان
    نقش روي دامن او، کهکشان
    رعدو برق شب، طنين خنده اش
    سيل و طوقان، نعره توفنده اش
    دکمه ي پيراهن او، آفتاب
    برق تيغ خنجر او مهتاب
    هيچ کس از جاي او آگاه نيست
    هيچ کس را در حضورش راه نيست
    بيش از اينها خاطرم دلگير بود
    از خدا در ذهنم اين تصوير بود
    آن خدا بي رحم بود و خشمگين
    خانه اش در آسمان، دور از زمين
    بود، اما در ميان ما نبود
    مهربان و ساده و زيبا نبود
    در دل او دوست جايي نداشت
    مهرباني هيچ معنايي نداشت
    هر چه مي پرسيدم، از خود، از خدا
    از زمين، از آسمان، از ابرها
    زود مي گفتند: اين کار خداست
    پرس وجو از کار او کاري خداست
    هرچه مي پرسي، جوابش آتش است
    آب اگر خوردي، عذايش آتش است
    تا ببندي چشم، کورت مي کند
    تا شدي نزديک، دورت مي کند
    کج گشودي دست، سنگت مي کند
    کج نهادي پاي، لنگت مي کند
    با همين قصه، دلم مشغول بود
    خواب هايم خواب ديو و غول بود
    خواب مي ديدم که غرق آتشم
    در دهان اژدهاي سرکشم
    در دهان اژدهاي خشمگين
    بر سرم باران گرز آتشين
    محو مي شد نعرهايم، بي صدا
    در طنين خنده اي خشم خدا
    نيت من، در نماز و در دعا
    ترس بود و وحشت از خشم خدا
    هر چه مي کردم، همه از ترس بود
    مثل از بر کردن يک درس بود
    مثل تمرين حساب و هندسه
    مثل تنبيه مدير مدرسه
    تلخ، مثل خنده اي بي حوصله
    سخت، مثل حل صدها مسئله
    مثل تکليف رياضي سخت بود
    مثل صرف فعل ماضي سخت بود

    تا که يک شب دست در دست پدر
    راه افتادم به قصد يک سفر
    در ميان راه، در يک روستا
    خانه اي ديدم، خوب و آشنا
    زود پرسيدم: پدر، اينجا کجاست؟
    گفت اينجا خانه ي خوب خداست
    گفت: اينجا مي شود يک لحظه ماند
    گوشه اي خلوت، نماز ساده خواند
    با وضويي، دست و رويي تازه کرد
    با دل خود، گفتگويي تازه کرد
    گفتمش، پس آن خداي خشمگين
    خانه اش اينجاست؟ اينجا، در زمين؟
    گفت: آري، خانه اي او بي رياست
    فرش هايش از گليم و بورياست
    مهربان و ساده و بي کينه است
    مثل نوري در دل آيينه است
    عادت او نيست خشم و دشمني
    نام او نور و نشانش روشني
    خشم نامي از نشاني هاي اوست
    حالتي از مهرباني هاي اوست
    قهر او از آشتي، شيرين تر است
    مثل قهر مادر مهربان است
    دوستي را دوست، معني مي دهد
    قهر هم با دوست معني مي دهد
    هيچکس با دشمن خود، قهر نيست
    قهر او هم نشان دوستي ست
    تازه فهميدم خدايم، اين خداست
    اين خداي مهربان و آشناست
    دوستي، از من به من نزديکتر
    آن خداي پيش از اين را باد برد
    نام او را هم دلم از ياد برد
    آن خدا مثل خواب و خيال بود
    چون حبابي، نقش روي آب بود


    مي توانم بعد از اين، با اين خدا
    دوست باشم، دوست، پاک و بي ريا
    سفره ي دل را برايش باز کنم
    مي توان درباره ي گل حرف زد
    صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
    چکه چکه مقل باران راز گفت
    با دو قطره، صد هزاران راز گفت
    مي توان با او صميمي حرف زد
    مثل باران قديمي حرف زد
    مي توان تصنيفي از پرواز خواند
    با الفباي سکوت آواز خواند
    مي توان مثل علف ها حرف زد
    با زباني بي الفبا حرف زد
    مي توان درباره ي هر چيز گفت
    مي توان شعري خيال انگيز گفت
    مثل اين شعر روان و آشنا:
    پيش از اينها فکر مي کردم خدا…
    من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،

    زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.

    (لوکوربوزیه)

  2. کاربرانی که از پست مفید معمار حانیه سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th January 2011, 09:03 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th July 2010, 09:12 PM
  3. عكسهاي رستوراني زيبا در زير دريا
    توسط ElaBel در انجمن عکس های گوناگون
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd June 2010, 03:35 AM
  4. تصویر: تصاوير زيبا از فستيوال لاله ها(بسيار زيبا)
    توسط باستان شناس در انجمن گالری عکس طبیعت
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: 16th May 2010, 02:56 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th October 2009, 03:07 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •