چرا حضرت فاطمه شبانه دفن شد؟
چرا دفن شبانه؟! چرا قبر مخفی؟!
حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ بعد از رحلت پدر گرامیشان مدت اندكی در قید حیات بودند كه مورخین با اختلاف این مدت را از 75 روز تا هشت ماه ذكر كرده اند. در این مدت درباره اهل بیت پیامبر ـ علیهم السلام ـ و مخصوصاً نسبت به حضرت علی ـ علیه السلام ـ و خانم فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ظلم های فراوانی روا داشته شد، از جمله غصب حق خلافت علی ـ علیه السلام ـ و هجوم به درب خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ[1] و موارد دیگر كه منجربه ناراحتی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ نسبت به خلیفه اول و وابستگانش شد و لذا در روزهای آخر عمرش به شوهر خویش وصیت می كند كه بعد از شهادت آن حضرت جنازه اش را شبانه دفن كند.[2]
اما شاید شبهه ای مطرح شود که آیا دفن شبانه خلاف سیره رسول خدا است؟ بعبارت دیگر آیا در عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ دفن شبانه انجام گرفته؟ و آیا اصولاً در شرع مقدس اسلام از دفن شبانه میّت منع شده؟
در كتب فقهی اسلامی چه از اهل تشیع و چه از اهل تسنن موردی كه دلالت بر منع از دفن شبانه میّت شده باشد، وارد نشده و حتی نقل شده كه برخی از صحابه از جمله ابی بكر را هنگام شب دفن كرده اند[3] و همچنین از كتاب صحیح بخاری از ابن عباس نقل شده كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بر مردی كه در شب دفن كرده بودند همراه صحابه نماز خواندند.[4] یعنی اینكه پیامبر با نماز خواندن بر میّتی كه شب دفن كرده اند و صحابه هم حضور داشته اند این عمل (دفن شبانه) را منع نكردند، چرا كه اگر این عمل مخالف اسلام و روش پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ می بود حتماً پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از این كار منع می نمودند. پس منع نكردن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و خواندن نماز بر آن میت و دفن شبانه میت مذكور در عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ همه دلالت بر این مطلب دارد كه این عمل خلاف شرع نبوده و حتی مورد تأیید پیامبر بوده است. و بعد از پیامبر چنانچه گفته شد ابی بكر (خلیفه اول) را نیز شبانه دفن كردند، پس دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ توسط علی ـ علیه السلام ـ خلاف سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نبوده و این ادعا بی مورد و باطل است.
دلیل دیگر بر اینكه دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ توسط علی ـ علیه السلام ـ خلاف سنت و سیره نبوی نبوده، این است كه علی ـ علیه السلام ـ بر وصیت همسر محترمه شان عمل نموده و در اسلام و سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نه تنها از این گونه وصیت منعی نشده بلكه ما در موارد متعدد این گونه وصیتها را شاهد هستیم.[5] در قران كریم[6] نیز در موارد متعدد به وصیت كردن اشاره شده و از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده است كه مؤمن هنگام مرگ باید وصیت نامه اش همراهش باشد[7]
مزار مخفی مادر
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ زمانی كه اجلشان نزدیك شد و در بستر به حالت احتضار بسر میبردند، علی ـ علیه السّلام ـ بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی كه با همدیگر كردند، فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اجازه خواستند تا چند وصیّت به همسرشان علی ـ علیه السّلام ـ كنند.[8]
از جمله وصایای حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ به علی ـ علیه السّلام ـ این بود كه گفتند:
ای پسرعمو! اگر تا چند ساعت دیگر از دنیا رفتم، جنازهام را شبانه تشییع كن و مراسم تشییع مرا اعم از غسل و كفن و نماز خواندن و دفن كردن را باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به كسانی اجازه شرکت در تشییع دهید كه ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند.
و حتّی به یك نقل حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ تصریح كردند كه نگذارید ابیبكر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شركت كنند.
حال بحث در این است كه علّت این اجازه ندادن حضرت بیانگر چیست؟
یقیناً حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ با این كارشان میخواستند باری دیگر همانند جریان فدك مبارزهای را تازه با وصیّتنامه سیاسی خویش شروع كنند كه ضربه سهمگینی به حكومت وقت وارد سازند.[9]
فاطمه اطهر ـ سلام الله علیها ـ با وصیّت خویش افكار خفته مردم مدینه را بیدار میساختند و توجه افكار عمومی را نسبت به پایمال كردن حقّ خویش جلب میكردند.[10]
امیرالمؤمنین با عمل به وصیّت زهرا ـ سلام الله علیها ـ اذهان جامعه را دچار شك و تردید كردند و مشروعیت خلیفه را زیر سؤال بردند و مظلومیت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را بیشتر آشكار ساختند و این سؤال را همیشه برای همگان مطرح كردند كه چرا قبر زهرا ـ سلام الله علیها ـ مخفی مانده است.
بدین طریق زمانی كه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ از دنیا رفتند مردم سراسیمه به خانه آن حضرت میآمدند و منتظر بیرون آمدن جنازه بودند كه علی ـ علیه السّلام ـ به ابوذر گفتند: برو و با صدای بلند اعلام كن كه برگردند چرا كه تشییع جنازه دختر رسول خدا به تأخیر افتادهاست.
مردم كه متفرق شدند حضرت علی ـ علیه السّلام ـ با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نیمه شب با عدهای از نزدیكان و یاران خویش كه عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبیر و چند تن دیگر به همراه علی ـ علیه السّلام ـ جنازه دختر رسول خدا را شبانه تشییع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را همسطح زمین كردند و حتی روایت شده در چند نقطه در بقیع، حضرت، قبر درست كردند تا متوجه نشوند كه قبر دختر رسول خدا كدام یك است و این راز مخفی ماندن قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ برای همیشه مانده است و كسانی هم كه حضور داشتند دیگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را بیان نكردند.[11]
بنابراین علت، مخفی ماندن قبر آن حضرت را می توان در امور زیر خلاصه كرد:
1. اینكه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسی نداشته باشند تا روزی در صدد نبش آن برنیایند.
2. اینكه، خود آن حضرت خواستند كه شبانه و مخفیانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفی بماند.
3. با توجه به محتوای وصیت ایشان در مورد دفن آن حضرت؛ می توان گفت كه می خواستند با این كار، افكار عمومی را بیدار كرده و مردم را نسبت به ظلم حكام زمانشان نسبت به ایشان و علی ـ علیه السّلام ـ آگاه سازند و لذا این سوال را که «چرا قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مخفی ماند» برای همیشه در اذهان مردم زنده نگه دارند.
پی نوشت:
1) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ دوم، 75، ج1، ص225. 2) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات مؤسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج43، ص214.
3) بخاری، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم، صحیح بخاری، بیروت، مكتبة البحوث و الدراسات دارالفكر، چاپ اول، 1418 ، ج1، ص379.
4) همان.
5) ر.ك: شهید ثانی، شرح لمعه، كتاب وصیة؛ وصیت دو گونه است، یك وصیت مالیه است كه مربوط به ماترك - اموال و دارایی اش- انسان بعد از مرگش می باشد و دیگری وصیت عهدیه است كه مربوط به كارهایی می شود كه وصیت كننده انجام آنها را از وصی خود می خواهد، مثل دفن جنازه در اماكن مقدس و یا استفاده از كفن مخصوص كه مشخصات منحصره دارد.
6) بقره/180 تا 182.
7) بخاری، صحیح بخاری، پیشین، ج 2، ص 191، و ابن قتیبه، السیاسة و الامامة، قم، راضی، 1388 ق، ص 12.
8) حجة اللّه النجفی الرضوی الامیری، احتجاج الزهرا فاطمه، انتشارات فروزان، چاپ دوم، ص210.
9) خشاوی، شهین، زندگانی سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها، تهران، نشر عابد، چاپ اول، 1378، ص 280.
10) عاملی، سید جعفر مرتضی، رنجهای زهرا سلام الله علیها، ترجمة محمد سپهری، قم، نشر ایام، چاپ اول، 1378، ص 223.
11) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ترجمة محمدجواد نجفی، انتشارات اسلامیه، 1354، جلد دهم، ص 195.
منبع : tebyan.ne
علاقه مندی ها (Bookmarks)