اين مقاله از روزنامه وزين ؛شرق ؛اقتباس شده است :
دانيل نيرنبرگ – ترجمه حميد طراوتي : طب سنتي و آنچه به نام طب مكمل يا آلترناتيو (جايگزين) معروف شده منبع اصلي مراقبت هاي بهداشتي ميليون ها نفر از مردم جهان است. قريب ۸۰ درصد از مردم جهان از نظر درمان و شفاي خود تنها به تكنيك هاي سنتي وابسته اند. در بسياري مناطق آفريقا، آسيا و آمريكاي لاتين طب سنتي تنها روش مراقبت و درماني است كه مردم در اختيار دارند و در عين حال استفاده از طب آلترناتيو پيوسته در استراليا، اروپا و آمريكاي شمالي رشد مي كند. در آفريقا حدود ۸۰ درصد مردم از معالجات سنتي استفاده مي كنند حال آن كه در چين ميزان اتكاي مردم به طب سنتي قريب ۳۰ تا ۵۰ درصد است. در كانادا از هر ۳ نفر ۲ نفر آنها حداقل يك بار از طب آلترناتيو يا معالجات سنتي استفاده كرده اندو در ايالات متحده ۴۲ درصد از مردم از برخي انواع طب سنتي، مانند دارو هاي گياهي يا دارو هاي ساخته شده از برخي بخش هاي بدن حيوانات يا برخي مواد معدني و ساير معالجات مانند تمرينات بدني و مديتيشن استفاده مي كنند.
بنا به تعريف سازمان بهداشت جهاني طب سنتي عبارت است از كليه راه و روش هاي حفاظت از سلامتي و بازگرداندن آن كه تا قبل از ظهور طب جديد و مدرن وجود داشته است. اين طب «دارو هاي ساخته شده از گياهان يا برخي اندام هاي حيوانات يا برخي مواد معدني، معالجات روحي و معنوي، تكنيك هايي كه با دست بر روي بيمار اعمال مي شود، تمرينات بدني و غيره را براي حفظ سلامتي انسان ها و نيز تشخيص و درمان و پيشگيري از بيماري ها به كار مي برد.» طب مكمل يا جايگزين مي تواند طب سنتي را نيز شامل گردد اما منظور از آن طيف وسيعي از روش هاي متفاوت است كه بر مذهب يا سنت هاي معنوي يك كشور خاص مبتني نيست و يا جزيي از نظام بهداشتي و درماني مستقر و رسمي آن كشور به شمار نمي آيد. معالجات گياهي، درمان هاي روحي و معنوي، طب سوزني، يوگا، اشكال مختلف طب بومي و رژيم درماني همه مي توانند بخشي از طب سنتي يا طب مكمل به حساب آيند.
افزايش كاربرد طب سنتي و مكمل تا حدي ناشي از آن است كه اين گونه معالجات بيشتر در دسترس مردم قرار دارد و هزينه آن نيز براي مردم قابل تحمل تر است. دركشور هاي فقير مردم مي توانند بسياري از گياهان دارويي را مجاناً از جنگل ها يا بيشه ها جمع آوري كنند يا در خانه يا مابين محصولات زراعي خود بكارند. در مناطق روستايي نيز معمولا طبيبان سنتي بيشتر در دسترس هستند تا پزشكان جديد. در تانزانيا، اوگاندا و زامبيا نسبت تعداد حكيم هاي سنتي به جمعيت ۱ به ۲۰۰ يا ۱ به ۴۰۰ است در حالي كه در مورد پزشكان تحصيل كرده طب جديد اين نسبت ۱ به ۲۰۰۰۰ است. براي بسياري از اين مردم طب سنتي تنها منبع قابل استطاعت درمان بيماري هايي مانند مالاريا و ايدز و مشابه آنهاست. به گزارش سازمان بهداشت جهاني غالب آفريقايي هاي مبتلا به ايدز هم براي تسكين درد خود و هم براي مقابله با عفونت ها از طب سنتي استفاده مي كنند. درمان مالاريا با طب سنتي نيز بسيار ارزان تر است و مي تواند بسيار موفقيت آميز باشد.
در كشور هاي صنعتي بسياري از مردم به طب سنتي يا طب مكمل روي آورده اند زيرا معتقدند كه طب جايگزين مانند روش هاي درماني مدرن تهاجمي و يا سمي نيست. در ژاپن، استراليا، كانادا و سوئيس حدود ۴۰ تا ۷۰ درصد مردم از طب مكمل استفاده كرده اند و اين امر بسياري از پزشكان مدرن را برآن داشته تا در درمان بيماران از برخي اشكال طب مكمل نيز استفاده كنند. رايج ترين طريقه درماني كه پزشكان مدرن به كارمي برند طب سوزني است. مثلا در بلژيك ۷۴ درصد درمان با طب سوزني به دست پزشكان صورت مي گيرد.
« طب اكولوژيك » يا طب بوم شناختي فلسفه نوظهوري است كه بسياري از متخصصان مراقبت هاي بهداشتي، دانشمندان و طرفداران محيط زيست به آن معتقدند. در اين رويكرد يك جزء اكولوژيك به روش هاي درماني طبيعي و غير سمي افزوده مي شود. متخصصان همه گيرشناسي ( اپيدميولوژيست ها ) مدت هاست به اين نتيجه رسيده اند كه مسايل فرهنگي در سلامتي انسان ها نقش بازي مي كند. اكنون كه فعاليت هاي انسان از قبيل رشد جمعيت، ضايع كردن منابع طبيعي، تعقيب كوته فكرانه رشد اقتصادي و كاربرد فناوري هاي نامناسب و غيره پيوسته محيط زيست را تخريب مي كند، الگوهاي جديدي از فقر و بيماري انسان و محيط زيست پديد آمده است و هرچند روش هاي تهاجمي درمان، مانند شيمي درماني، زندگي بسياري از انسان ها را طولاني تر كرده، بسياري از اين پيشرفت ها به بهايي سنگين براي سلامت بشر و محيط زيست به دست آمده و در اثر آن مقادير زيادي زباله طبي و آلودگي هاي طولاني مدت محيطي ايجاد شده است. طب اكولوژيك موجب ارتقاي سلامت جامعه مي شود زيرا از يك سو به حفاظت از محيط زيست مي پردازد و از سوي ديگر براي آگاه كردن پزشكان و بيماران براي انتخاب مناسب ترين روش درماني، نظام اطلاع رساني و راهنمايي كننده بسيار متنوع و منصفانه و از نظر زيست محيطي عادلانه اي را ايجاد مي كند.
حفاظت از منابع طبيعي اي كه طب گياهي و ديگر اشكال طب سنتي بر آن متكي است اهميت بسيار دارد، به ويژه در كشور هاي در حال توسعه اي كه از نظر درمان و مراقبت هاي اوليه پزشكي به طب سنتي وابسته اند. مثلا در آفريقا شهرت يافته كه مصرف سيب زميني آفريقايي در درمان ايدز موثر است و لذا تقاضاي كشت اين محصول چنان بالا رفته كه در مناطق شرقي و جنوبي قاره توليد پايدار آن را به خطر انداخته است.
بر خلاف طب مرسوم اثربخشي بسياري از اشكال طب سنتي و مكمل بر يافته هاي علمي دقيق مبتني نيست بلكه كارايي آنها در رويكرد كل گرايانه آنهاست كه بيشتر بر سلامتي كلي انسان توجه دارد تا درمان شكايات مجزا از هم و منفرد بيماران. ارزيابي محصولاتي كه در طب سنتي و طب جايگزين به كار مي رود كار دشواري است. شناسايي صحيح گياهان و تعيين محل رشد و گردآوري آنها و نيز تعيين زمان مناسب جمع آوري گياهان، در موثر بودن معالجات نقش مهمي بازي مي كند و چون هر گياه حاوي صد ها نوع ماده طبيعي متفاوت است مشخص نمودن اين كه تاثير خاص آن گياه مربوط به كدام يك از آنهاست بسيار هزينه بر و غيرممكن است. به همين ترتيب تفاوت هاي فرهنگي شديد بين درمانگران و بيماران مناطق مختلف كار تفسير و توضيح هر معالجه و كاربرد آن را دشوار تر مي كند.
حكومت ها رفته رفته به علاقه رو به رشد مردم به طب سنتي و مكمل با تنظيم مقررات مربوط به آن پاسخ مي دهند. برخي دولت هاي آفريقا برنامه هايي را براي افزايش اطلاعات ماما هاي محلي و نيز آموزش پزشكان و پرستاران و داروسازان در زمينه طب سنتي آغاز كرده اند. در مالي، نيجريه، رواندا، سنگال و چندين كشور ديگر آفريقا در بودجه ملي مبالغي اختصاصاً به طب سنتي اختصاص داده شده است. به علاوه در غالب كشور هاي در حال توسعه مراكز ملي تحقيقات طب سنتي وجود دارد. در سال ۲۰۰۰ آنگاه كه سران ۵۳ كشور آفريقايي بيانيه آبوجا را براي پس راندن مالاريا امضا كردند بر اهميت استفاده از طب سنتي براي مبارزه با اين بيماري ويرانگر نيز تاكيد كردند.
در نروژ كساني كه در زمينه طب مكمل يا جايگزين كار مي كنند بايد مجوز داشته باشند. همچنين وزارت بهداشت و امور اجتماعي نروژ كميته اي را براي مطالعه در نقش طب جايگزين در بهبود مراقبت هاي بهداشتي تشكيل داده است.
و در ايالات متحده آمريكا بر اساس اعلام مركز ملي طب مكمل و سنتي كه به تازگي تشكيل شده، بودجه اين طب به مقدار زيادي افزايش يافته و ميزان آن كه در سال ۱۹۹۰ ميلادي ۲ ميليون دلار بوده در سال ۲۰۰۰ به ۶۸ ميليون دلار رسيده است.
موسسات و شركت هاي دارويي نيز دريافته اند كه بهره برداري از دانش طبيبان سنتي مي تواند چه فرصت اقتصادي عظيمي براي آنها ايجاد كند. متاسفانه شركت ها غالباً اطلاعات و دانش مربوط به داروهاي سنتي را از دارندگان و متوليان اصلي آن اقتباس مي كنند و بدون رضايت آنها امتياز انحصاري بهره برداري و فروش آن را به نام خود ثبت مي كنند زيرا اين افراد از حق مالكيت معنوي برخوردار نيستند.
هر چند به موازات افزايش هزينه مراقبت هاي بهداشتي كشور ها كاربرد طب سنتي و جايگزين روز به روز اهميت بيشتري مي يابد، از ۱۹۱ كشور عضو سازمان بهداشت جهاني تاكنون تنها ۲۵ كشور سياست ملي طب سنتي و جايگزين خود را تدوين كرده اند. در سال ۲۰۰۲ سازمان بهداشت جهاني راهبرد طب سنتي را تنظيم كرد تا بر اساس آن روش هاي به كار رفته در اين طب را بررسي كند، از بي خطري فرآورده هايي كه در آن به كار مي رود مطمئن شود، درمانگران را آموزش دهد و مسايل مربوط به مالكيت معنوي را مورد توجه قرار دهد.
منبع دنیای سلامت
علاقه مندی ها (Bookmarks)