روز طبیعت، فرصتی برای یادآوری قیامت
سیزده فروردین، روز طبیعت نامگذاری شده است، در این روز برخی بنابر توهمی غلط مبنی بر نحس بودن آن و بسیاری برای استفاده از طبیعت در آخرین روز تعطیلات نوروزی به دشت و صحرا، جنگل و کوه میروند و روزی را به تفریح و گردش میپردازند که اگر همراه با معصیت پروردگار نباشد، بسیار پسندیده است.
نکته حائز اهمیت این است که انسان با دیدن طبیعت که در فصل زمستان خشک بوده و الآن سبز و باطراوات میباشد، به یاد قیامت بیفتد و مقداری از این روز را به یاد خالق آسمان و زمین بوده و با این فکر، از امکانات طبیعی که خداوند برای انسان فراهم کرده است، استفاده کند که خداوند میفرماید: «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ». «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام كرد همه از اوست. قطعاً در این [امر] براى مردمى كه مىاندیشند نشانههایى است». (جاثیه/13)
معناى تسخیر آنچه در آسمانها و زمین است براى انسان، این است كه اجزاء عالم مشهود همه بر طبق یك نظام جریان دارد، و نظامى واحد بر همه آنها حاكم است و بعضى را به بعضى دیگر مرتبط، و همه را با انسان مربوط و متصل مىسازد، و در نتیجه انسان در زندگى خود از موجودات علوى و سفلى منتفع مىشود، و روز به روز دامنه انتفاع و بهرهگیرى جوامع بشرى از موجودات زمینى و آسمانى گسترش مىیابد، و آنها را از جهات گوناگون واسطه رسیدن به اغراض خود یعنى مزایاى حیاتى خود قرار مىدهد، پس به همین جهت تمامى این موجودات مسخر انسانند.
ذوات همه موجودات از ناحیه خدا آغاز شده، چون او آنها را ایجاد كرده، در حالى كه قبل از ایجاد الگویش را از جایى نگرفته و همچنین آثار و خواص آنها نیز مخلوقات اویند كه یكى از آثار و خواص آنها همین ارتباط آنها به یكدیگر است كه نظام جارى در آنها به وجود آورده، نظامى كه با زندگى انسانها مرتبط است،
همچنان كه در جاى دیگر فرموده:
«اللَّهُ یَبْدَۆُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ»؛ «خدا است كه خلق را بدون الگو ایجاد كرده و دوباره اعادهاش مىكند» (روم/ 11) و نیز فرموده: «إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ»؛ «او به حقیقت نخست خلق را بیافریند و (پس از مرگ) دوباره به عرصه قیامت بازگرداند». (بروج/13)
آن قدر به انسان شخصیت و ارزش و عظمت داد كه تمام موجودات عالم هستى را مسخر و در مسیر منافع او قرار داد، آفتاب و ماه، باد و باران، كوهها و درهها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع زیر زمینى، و خلاصه همه این موجودات را به خدمت آدمی دعوت كرد، و همه را سرگشته و فرمانبردارش ساخت، تا از مواهب او بهره گیرید و به غفلت نخورید.
با توجه به اینكه همه مواهب از ناحیه او است و خالق و مدبر و پروردگار همه ذات پاك او مىباشد پس چرا انسان به سراغ غیر او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعیف بگذارد؟ و از معرفت منعم حقیقى غافل بماند؟
لذا در پایان آیه مىافزاید: در این نشانههاى مهمى است براى كسانى كه تفكر و اندیشه مىكنند.
پیامهایی که از آیه به دست میآید عبارتند از:
ـ تمام هستى در راستاى بهرهگیرى انسان است.
ـ با حاكم شدن بر هستى، مغرور نشویم كه هر چه هست از اوست.
ـ هماهنگى اجزاى هستى در جهت واحد، نشانهى یكتایى آفریدگار است.
ـ فكر كردن در نعمتهاى الهى نوعى تشكّر از اوست.
ـ خداوند انسان را به تفكّر دعوت و تشویق كرده است.
ـ در تسخیر هستى براى انسان، نشانههاى زیادى براى اهل فكر وجود دارد. (شاید رابطه تفكّر و تسخیر این باشد كه در انسان قدرتى نهفته كه مىتواند تمام مظاهر طبیعت را به نفع خود تصرّف كند و این قدرت با اندیشه به كار مىافتد.)
ـ هم احساس را شكوفا كنید و هم اندیشه را رشد دهید.
قرآن کریم با اشاره به اینکه فصل بهار نمونه بارز روز رستاخیز است، میفرماید: « یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیج»؛ «اى مردم، اگر در باره برانگیخته شدن در شكّید، پس [بدانید] كه ما شما را از خاك آفریدهایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آن گاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احیاناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم. و آنچه را اراده مىكنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مىدهیم، آن گاه شما را [به صورت] كودك برون مىآوریم، سپس [حیات شما را ادامه مىدهیم] تا به حد رشدتان برسید، و برخى از شما [زودرس] مىمیرد، و برخى از شما به غایت پیرى مىرسد به گونهاى كه پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمىداند. و زمین را خشكیده مىبینى و [لى] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمىآید و نمو مىكند و از هر نوع [رستنیهاى] نیكو مىرویاند». (حج/5)
به طور کلی میتوان چنین بیان داشت که:
ـ میتوان از مشاهده مراحل مختلف حیات در مورد انسانها و جهان گیاهان به دست آورد که خداوند حق است و چون او حق است نظامى را كه آفریده نیز حق است، بنابراین نمىتواند بیهوده و بىهدف باشد. و چون این جهان بى هدف نیست و از سوى دیگر هدف اصلى را در خود آن نمىیابیم یقین پیدا مىكنیم كه معاد و رستاخیزى در كار است.
ـ این نظام حاكم بر جهان حیات به ما مىگوید همان كسى كه لباس حیات بر تن خاك مىپوشاند، و نطفه بىارزش را به انسان كاملى مبدل مىسازد، و زمینهاى مرده را جان مىدهد او مردگان را حیات نوین مىبخشد بیشک در روز رستاخیز نیز میتواند به انسان جانی دوباره بخشد.
ـ خدا بر هر چیز توانا است و چیزى در برابر قدرت او غیر ممكن نیست.آیا كسى كه مىتواند خاك بىجان را تبدیل به نطفه كند و نطفه بىارزش را در مراحل حیات پیش ببرد، و هر روز لباس تازهاى از زندگى بر او بپوشاند، و زمینهاى خشكیده و افسرده بىروح را چنان سر سبز و خرم سازد كه قهقهه حیات از سر تا سر آن برخیزد، آیا چنین كسى قادر نیست كه انسان را بعد از مرگ به زندگى جدید باز گرداند؟
آنها كه در امكان زندگى بعد از مرگ تردید دارند صحنه مشابه آن در زندگى انسانها و گیاهان دائما در برابر چشمان آنان است و همه سال و همه روز تكرار مىشود و اگر در قدرت خدا شك دارند این چیزى است كه نمونههاى بارز آن را با چشم خود مىبینند. فقط کافی است اندکی توجه کرده و با دقت بیشتری مشاهده گردند. تعطیلات نوروز و روز آخر عید که روز طبیعت نامیده شده است بهترین فرصت برای این نوع نگرش میباشد.
تبیان
زینب مجلسی راد
علاقه مندی ها (Bookmarks)