دید و بازدید بدون حاشیه


با فرا رسیدن تعطیلات نوروز، بازار دید و بازدیدها هم گرم می شود. این ایام فرصت مغتنمی است برای دیدار بستگان و خویشاوندانی که گاه در طول سال به دلیل مشکلات زندگی شهرنشینی و برخی از گرفتاریی های زندگی، به جز مراسم های خاص همچون عروسی، عزاداری و...، موفق به ملاقات آنان نشده ایم.



اما متاسفانه در سال های اخیر با فراموش شدن برخی از آداب این سنت دیرینه و پسندیده، بسیاری از افراد روی خوشایندی به این دید و بازدیدها نشان نمی دهند و حتی المقدور سعی می کنند تا آنجایی که ممکن است از رفت و آمد ها امتناع کنند و گاها فرار را بر قرار ترجیح داده و به بهانه های مختلف بالخص مسافرت نوروزی، از زیر این بار شانه خالی می کنند. چند سالی است هزینه‌های سنگین ، چشم و هم چشمی، حرف و حدیث های ناخوشایند، فخر فروشی ، گوشه و کنایه و... این دید و بازدیدها رنگ و لعاب زشت و کریه به این سنت بخشیده و چهره ی زیبای آن را مخدوش کرده است. دیگر همچون سابق دلمان برای یکدیگر تنگ نمی شود، دیگر بی غل و غش نیستیم ، دیگر از ته دل برای هم آرزوی سال خوش نمی کنیم و... انگار اجباری ما را به هم می رساند، اجباری که برای هر کس به گونه ای است. این اجبارهای دست و پاگیر،خواسته یا ناخواسته، بسان تارهایی می مانند که به دست خودمان بافته ایم و به دور خود تنیده‌ایم، لاجرم باید بگوئیم گریزی ازآن نیست.


خانه ی پسر خاله تان می روید، یک سالی می شود که همدیگر را ندیده اید؛ پس از سلام و احوالپرسی ها و عید مباركی‌ها، خیلی رسمی روی مبل می نشیند ،البته حواستان به این نکته است طوری بنشینید که خط اتوی لباس تان نشکند و شما را برای دید و بازدیدهای بعدی دچار زحمت نکند. به دور و اطراف خود نگاهی می‌اندازید. خانه از سال گذشته تا به حال کاملا کن فیکون شده است. از فرش، مبلمان و پرده های خانه گرفته تا گلدان‌های روی میز و ظروف كریستال بوفه همه تغییر کرده اند.

در فکر درآمد ماهانه پسر خاله تان هستید که ناگاه، زیبایی سینی چایی، مقابل چشمانتان دو دو می کند، فنجان چای لب دوز و لب سوز را برمی دارید. با آن که هوا خیلی گرم نیست، اما نمی دانید که چرا این قدر درونتان الو می کشد و احساس گرما می کنید!


روی میز روبرویتان، بشقابی از میوه های متنوع و ظرف آجیلی پر از انواع مغزها جا خوش كرده، که هر از چند گاهی با تعارف میزبان، دستی بر آتش می زنید.
اما انگار این قصه سر درازی دارد...

این بارنوبت انواع شیرینی و شكلات‌های خارجی و ایرانی است، هر یک در ظروف کریستالی به زیبایی چیده شده اند ،توسط میزبان در مقابل شما گرفته می‌شوند، به ناچار و برای رهایی از تعارفات بیشتر همه را بر می دارید.

هر از چند گاهی، در حین انجام مراحل آداب پذیرایی، میزبان با غرور و لبخندی حاكی از رضایت می گوید: بفرمائید ، قابل شما را ندارد.


بالاخره پس از انجام تشریفات لازمه، میزبان فرصت می کند تا در كنار شما بنشیند و باب گپ و گفتگو را باز کند، اگر شانس با شما باشد و میهمانی دیگر از راه نرسد، چند دقیقه ای صحبت می کنید ،که ممکن است این گفتگو نیز ادامه ی آن فخر فروشی ها باشد، و گر نه با ورود مهمان جدید، ترجیح می دهید دیدارتان را مختصر نمائید و آن را به مراسم سال های بعد موکول کنید.





هنگام برگشت به خانه، به همسرتان رو می کنید و می گوئید: "پسر خاله کی خانه ی ما می آید؟ به نظرت چه جوری پذیرایی کنیم؟، شرمنده نمی شیم و آبروریزی نمی شه!" ، همسرتان نیز با تکان سری، حرف های شما را تائید می کند و...


از آن لحظه است که فکر پسر خاله و پذیرایی از خانواده او، خواب و خوراک خوش نوروزیتان تان را به زهر حلاحل تبدیل می کند.
شاید با خواندن سطور فوق، کمی به فکر فرو بروید! درست است گفتن حقایق همیشه خوب نیست، اما این واقعیت تلخی است که رسوایی آن خالی از لطف نیست.


برخی از میزبانان به جای استقبال گرم و روی خوش، با میز پذیرایی نوروزی خود از مهمانانشان استقبال می کنند. متاسفانه، به واسطه ی همین پذیرایی های متنوع و رنگارنگ و خارج از عرف، روزبه‌روز از اصل فلسفه دید و بازدید نوروزی دورتر می شویم و بیش از پیش به قصد خودنمایی و چشم و هم چشمی، در این تشریفات بی پایه و اساس غرق می شویم و لاجرم دیگران بی مدعا را هم مجبور به طاعت از خود نموده و آنان را نیز در این گرداب هولناک فرو می بریم.


واقعا، چرا برخی از میزبانان، سفره ی رنگینی از تنقلات متنوع را بر دیدار گرم و دوستانه ی نوروز ترجیح می دهند؟


در چنین پذیرایی‌های غیر معمول، تصور میزبان صرفا این خواهد بود که هدف مهمان از آمدن به خانه اش چیزی نیست جز خوردن، لذا تدارک انواع و اقسام خوراكی ها را برای پذیرایی می بیند. چنین نگاهی به مهمان، نه تنها غیر انسانی است بلکه به نوعی توهین به شان و منزلت مهمان نیز است؛ اما همه ی ما غافل از آنیم و...


شاید هم میزبان قصد فخر فروشی دارد و شان و شخصیت آدمی‌ را در آستین نو می بینند و به این وسیله می خواهد با سنگ تمام گذاشتن در امورات پذیرایی، موفقیت‌ها و موقعیت اقتصادی خود را به رخ مهمانان بكشد و خودی نشان دهد!


دلیل هر چه كه باشد، چنین میزبانانی، مهمان را به سه طریق دچار زحمت و دردسر می کنند:
اگر وضعیت اقتصادی مهمان پایین‌تر از میزبان باشد، شرایط چندان خوشایند و قابل تعریف نیست! از آنجایی که گوی رقابت در دستشان نیست، ممکن است به بهانه های مختلف( پاسخ ندادن به تلفن ، باز نکردن در ) از بازدید میزبان و پذیرایی متقابل طفره بروند و به همان دیدار خود از میزبان و كارت" آمدیم نبودید"، بسنده نمایند و یا این که با تحمل رنج شرمساری و نداری ، از خانواده میزبان پذیرایی می کنند.


گاهی نا برابری اقتصادی از یک سو و اعتقاد به این اندیشه که عقل مردم به چشمشان است از سوی دیگر، باعث می شود مهمان برای آبروداری و حفظ اقتدار، خود را به هر آب و آتشی بزند تا به اصطلاح کم نیاورد.
ممکن است برای فراهم کردن وسایل پذیرایی، اول سالی زیر بار قرض کسی برود و یا این که با زور و وعده وعید از عیدی بچه‌ها استفاده کند.
اما اگر، مهمان در طبقه اقتصادی هم رتبه و یا بالاتری از میزبان قرار داشته باشد، مسئله به گونه ای دیگر است!


از همان ابتدا، با مشاهده ی چنین تدارکات پذیرایی مجهز و گران قیمت، به فکر رقابت می افتد و در اندیشه ی خود طرح و نقشه می‌ریزد که چگونه می تواند گوی سبقت را برباید.


می بینید، میز پذیرایی نوروزی یک میزبان، چه ها که نمی کند!


تا به حال با خود اندیشیده اید، معنای نوروز و دید و بازدیدها همان است که ما اکنون انجام می دهیم؟
نوروز تنها فرصت تجدید دیدار با خویشان و بستگان است، تجدید پیمان دوستی و هم خونی.
مهمان خانه هایشان می شویم تا دیداری تازه كنیم و جویای حال و روز صاحب خانه شویم، مهمان می شویم تا از دیدار هم شاد شویم و روحیه بگیریم و...
اما هرگز به قصد بازدید از نمایشگاه مبلمان و ظروف مجلل و غیره مهمان نمی شویم و از همه مهمتر به قصد خوردن مهمان نمی شویم و...
از سوی دیگر، تعطیلات نوروز و دید وبازدیدها مجال مغتنمی است برای پاک كردن زنگارهای كینه و كدورتی كه احیانا در طول سال ایجاد شده و روابط ما را خدشه‌دار كرده است.
بیائید سنت دیرینه را احیا کنیم و طبق همان سنت زیبای دیرینه، اصل این دید و بازدید ها را بر احوالپرسی، احترام به بزرگ‌ترها و والدین، صله رحم، كم كردن كینه‌ها و كدورت‌ها، تحكیم روابط اجتماعی و كمک به افزایش آرامش روانی بنا نمائیم.


بیائید از مسخره کردن میزبان، شكایت‌ و گلایه‌ از نحوه پذیرایی، حرف و حدیث‌های پس از مهمانی ، حتی توقعاتی كه گاها ممكن است به حق باشند؛ چشمپوشی و اغماض کنیم و به جای آن مهر، محبت، صفا و صمیمیت را برای خود و خویشاوندان مان به ارمغان بیاوریم.

بیائید کاری کنیم که دیگر هیچ خویشاوندی، فرار از دید و بازدید‌های نوروزی را بر قرار ترجیح ‌ندهند و با بهانه ی سفر و امثالهم، به تنهایی خود فرو نروند و با صفا و صمیمیت بیشتر به خویشاوندان خود بپیوندند و از زندگی و امكانات آن لذت ببرند.

تبیان