آیا معماران، به درستي کاربر نهایی را درک مي كنند؟
از زمان ويترُويوس ( معمار بزرگ رومي ) ، ما معماران متوجه تاثيرات طراحي هايمان بر افرادي كه از آن ها استفاده مي كنند، گرديده ايم. متاسفانه، با اين حال، ما خودمان را با مدل هاي جهاني هماهنگ مي كنيم و بدون وجود و استناد به شواهدي صريح، به قضاوت مي نشينيم كه كدام پروژه براي ساكن شدن مناسب مي باشد و كدام نيست.البته، حرفه معماري در سي سال گذشته بسيار تغيير نموده است و نظريات و تجربيات ساكنين ارجح گشته است و طراحي هاي مبتني بر اطلاعات و شواهد، اهميت قابل ملاحظه اي يافته اند ؛ به ويژه در هنگام طراحي فضاهاي عمكردْگرا همچون محيط هاي مخصوص كار، درمان و آموزش.اما آيا ما، به عنوان معماران، طراحان داخلي و شهري تا آنجا كه ادعا مي كنيم، مردم ساكن در فضاهايي كه ما طراحي مي كنيم، را درك مي نماييم؟ اين درك تا چه حد مي باشد؟ اين دانش ما از كجا مي آيد و تا چه مقدار مورد استفاده قرار مي گيرد؟ آيا ما واقعا با اطلاعات اوليه از طرح، هماهنگ مي شويم؟ آيا اين مشخصات و اطلاعات، به ساكنين طرح هاي ما كمك مي كنند؟مشاوره تحقيفات معماري (ARC ) ، شركتي ست كه تحقيقاتي بر روي تاثيرات محيط هاي ساخته شده بر طريقه ي تفكر، كار و احساسات مردم، انجام مي دهد و تلاش مي كند تا به نتيجه مطلوبي در اين زمينه برسد.در اين جستجو، از كليه معماران درخواست مي گردد كه از طريق اين لينك و پاسخ به سوالات آن، به اين تحقيقات كمك نمايند؛ اتمام اين پاسخ نامه بيش از 2 دقيقه از وقت شما را نخواهد گرفت. نتيجه اين مطالعات در سال آتي، انتشار خواهد يافت.