به شوخی می‌ماند اگر بخواهیم پیوندی را بین فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با فرهنگ رانندگی خود برقرار كنیم! ایرانی جماعت در هرچه تعارفی باشد در رانندگی هیچ تعارف‌بردار نیست؛ به عبارت دیگر در برخی زمینه‌ها باید «زرنگ» بود! برخی جاها كه با زرنگ‌بازی هم كار پیش نرود، زبان عریان می‌شود؛ «اوهوی، گاریچی، مگه سَر آوردی، حیف كه ماشین هنوز آب‌بندی نشده وگرنه حالیت می‌كردم، مَر...» لطفا خونسرد باشید و این جملات را نشنیده بگیرید، چراكه در غیر این صورت، سر و كله‌تان با زنجیر و قفل فرمان ماشین سخت نوازش خواهد شد!...

رانندگی و صدای ناموزون آن بر آسفالت خسته شهر قصه‌ای مكرر و طولانی است كه خبرنگاران بسیاری این سوژه را مشق روزنامه خود كرده‌اند و مسئولان بی‌شماری هم برای آن جلسه‌ها گذاشته و طرح‌ها بایگانی كرده‌اند.

سوژه را با نگاهی به فرهنگ نظم در وسط خیابان‌ها و اتوبان‌های بی‌قواره شهر پی خواهیم گرفت.
سلطان جاده
شوفرها هم در این جاده‌ها برای خود ماجراهایی دارند؛ آنان كه رانندگی پیشه اصلی‌شان است، تمام طول و عرض جاده را ملك بلامنازع خود می‌دانند و درست به همین دلیل مجازند به هر نحو گوی سبقت را بی‌قاعده از دیگران بربایند تا سهم خود را از خیابان به رخ دیگران بكشند و مهر تائیدی بكوبند بر زرنگی و مهارتشان در رانندگی.

همگان منظور نیست، بلكه برخی از رانندگان ارجمند كامیون، اتوبوس، نیسان ـ بویژه رنگ آبی آن ـ همچنین تاكسی‌های نارنجی رنگی كه در این شب‌های عید تمایلی برای رفتن به هیچ مقصدی ندارند و گوششان به هیچ آدرسی آشنا نیست مگر دربستی! آنها حتی بی‌آن كه حقی برای عابران پیاده هم قائل باشند، ‌همچنان به پیش می‌رانند و سینه خیابان را می‌شكافند! البته موتوسیكلت‌ها از هر قاعده و قانونی مستثنا هستند، آنها همه جا حتی در پیاده‌روها و خطوط ویژه اتوبوس نیز صاحب حق هستند و همیشه بی‌پروا راهی برای عبور خود از میان جمعیت پیدا می‌كنند.

موتورسوارها حتی درصددند راهی به زیرگذر مترو هم پیدا كرده و صدای موتور خویش را در آنجا نیز طنین‌انداز كنند!

«در یك سطحی ما زرنگی را می‌ستاییم، اما بین زرنگی و فرصت‌طلبی تفاوتی نمی‌بینیم. یعنی رفتارهای فرصت‌طلبانه را نیز زرنگی قلمداد می‌كنیم. این در صورتی است كه فرصت‌طلبی عمدتا با تجاوز به حقوق دیگران همراه است.» این را حسین نوری‌نیا، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه به «جام‌جم» می‌گوید.

بازگردیم به صحنه نمایش خیابان! رانندگان را اگر به دو بخش تقسیم كنیم، نخست آنها كه از خودروی شخصی استفاده می‌كنند و رانندگانی كه رانندگی پیشه آنهاست، تاثیر این شغل بر شخصیت گروه دوم اهمیت ویژه‌ای دارد.

شخصیت بسیاری از افراد همچون بازیگران یك نمایش در صحنه كار شكل می‌گیرد. بررسی آثار شغلی بر شخصیت، در دهه‌های اخیر بیشتر مورد توجه جامعه‌شناسان قرار گرفته است.

به این معنی كه شخصیت در اثر عوامل مختلفی شكل می‌گیرد كه یكی از آنها محیط كار و نوع شغل است.

محیط كار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می‌كند كه فرد در پاسخ به این تقاضاها به نوعی رفتار خاص روی می‌آورد كه پس از تكرار، آن رفتار به عنوان یك خصیصه شخصیتی در او باقی می‌ماند. اگر كار را به‌عنوان یك گروه اجتماعی در نظر بگیریم ـ برای این كه عضو این گروه اجتماعی شویم ـ باید با اعضای گروه، كنش متقابل داشته باشیم. گاهی نظم در ادبیات آنها كه به صورت نوشته بر بدنه ماشین خودنمایی می‌كند، همچون نظم آنها در رانندگی است.

به این نمونه توجه كنید: «منمشتعلعشقعلیمچهكنم» تلاش نكن این زبان فارسی است یعنی؛ «من مشتعل عشق علی‌ام چه كنم؟» دقت بیشتر بر ادبیات جاده‌ای می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. «تو نیكی می‌كن و در دجله‌انداز / كه شوفر در بیابانت دهد گاز».

كارشناسان بسیار بر فردگرایی ایرانیان در عرصه‌های گوناگون اذعان دارند. نوری‌نیا در این زمینه می‌گوید: «جامعه ایران به لحاظ اجتماعی هنوز توسعه‌نیافته است.

به قول یكی از استادان بالیده نشده است. روحیه خاص‌گرایی هنوز در ما موج می‌زند؛ یعنی ما منافع شخصی‌مان را ذیل منافع جمعی تعریف نمی‌كنیم. منافع فردی و شخصی‌مان را مقدم بر منافع جامعه می‌دانیم؛ نه تنها مقدم می‌دانیم بلكه نسبت به منافع جامعه تعهدی هم نداریم.»

دست آخر این‌كه صرف كردن زمان زیاد در جاده، آثار غیرقابل انكاری بر شخصیت راننده‌ها می‌گذارد. آنها خسته از ترافیك و كارزار خیابان با حداقل آستانه تحمل، با دیگر رانندگان و عابران برخورد خواهند كرد و این نوع رفتار، واكنش متقابل مخاطب را هم برخواهد انگیخت.
بر بام سكوی نخست
در یك جامعه نوین و مدرن شهری، حركت بین خطوط، رعایت حق تقدم عابران پیاده و توقف پشت چراغ قرمز به اضافه دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی ارزش و هنجار محسوب می​شودو بی‌توجهی به آنها نتیجه‌ای دربر نخواهد داشت جز قربانی و تلفات 10 هزار نفری سالانه در جاده‌ها كه البته سكوی نخست این مقام در اختیار ایران ماست اما اینها تنها قربانیان بی‌مبالاتی و بی‌نظمی رانندگان و عابران نیستند و نبوده‌اند؛ بلكه كف خیابان قربانی مهم‌تری دارد كه آن هم «اخلاق» و «فرهنگ» است.

می‌توان موارد بسیار دیگری را برشمرد، اما در نهایت این پرسش مطرح خواهد شد كه چرا به این درد مبتلاییم؟ اگر رانندگی را به‌عنوان یك بخش جدایی‌ناپذیر زندگی اجتماعی امروز در نظر بگیریم بدون شك نادیده گرفتن قوانین این حوزه، نظم اجتماعی را مختل خواهد كرد.

نوری‌نیا در سطح كلان به موضوع نگاه می‌كند و می‌گوید: «نمود همه‌ جایی فقدان حاكمیت قانون است. بی‌توجهی به حاكمیت قانون نه‌تنها در سطح افراد بلكه حتی در سطح نهادها هم ملاحظه می‌شود. برای همین به جای آن‌كه وضع رانندگی ما بهتر شود، همچنان در بحران باقی مانده است و ما برای سامان دادن به آن به سختگیری‌های بیشتر روی آورده‌ایم.»

وی در ادامه این پرسش را مطرح می‌كند كه آیا تا به حال دیده‌اید اتومبیل یك مقام مسئول پشت چراغ قرمز بایستد؟ چراغ برای آن مقام سبز می‌شود.

با وجود این نمی‌توان و نباید تنها بر فرهنگ رانندگی و رعایت نكردن نظم خرده گرفت؛ ریشه را باید در مسائل جامعه‌شناختی و روان‌شناختی افراد جست. افرادی كه با مشكلات گوناگونی درگیر و به‌طور معمولی عصبی‌تر و ضربه‌پذیرتر هستند.

این عكس‌العمل‌ها هنگام رانندگی در مواردی همچون بدزبانی، بوق زدن و چراغ زدن‌های بی‌مورد و حتی درگیری‌های فیزیكی نمایان می‌شود. در حقیقت، این عكس‌العمل‌ها واكنشی است به گرفتاری‌هایی كه افراد در سطوح مختلف دارند.
كوك‌های متفاوت رانندگان!
اما شوفرها همیشه و همه جا به یك سبك رانندگی نمی‌كنند. راننده ایرانی همین كه چرخ‌های خودرویش به كف خیابان‌های اروپا برسد قانونمدار می‌شود حسابی.

نوری‌نیا می‌گوید: «چون سطح سازگاری ما ایرانیان بسیار بالاست، با تغییر شرایط رفتارمان نیز تغییر می‌كند. برای همین وقتی به كشورهای اروپایی می‌رویم، رانندگی‌مان هم كاملا متفاوت می‌شود؛ چون در آنجا رعایت هنجارها وجهی عمومی دارد و عام‌گرایی بر خاص‌گرایی برتری یافته است. البته این تغییر نیز در نهادمان نیست، ماهوی نیست، بلكه تنها در سطح رفتار است و شكلی است.»

نحوه كوك كردن ساز رانندگی به شرایط بازدارنده‌ای چون دوربین و چشمان نظاره‌گر پلیس نیز بستگی دارد. در چنین مواقعی رعایت قانون و حفظ نظم قابل مشاهده است و بدون حضور این عوامل بازدارنده، حفظ نظم حتی در سخت‌ترین پیچ‌های جاده‌ای هم رنگ می‌بازد حتی برخی شوفرها، خود را مجاز به سبقت در پیچ‌هایی سخت و كور می‌دانند. «در طواف شمع می‌گفت این سخن پروانه‌ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه‌ای!» این شعر طنز، دلنوشته یك راننده جاده است.
قانون نظم در ایران و فرنگ
«وجه منفی خیابان‌های تهران رانندگی عجیب رانندگان تهرانی است كه من را به‌عنوان یك شهروند فرانسوی شوكه كرد. از رانندگی عجیب تهرانی‌ها شوكه شدم!» این را «‌پی‌یر ونسان» استاد دانشكده معماری پاریس كه از تهران بازدید كرده بود، گفت. البته وی این را هم اضافه كرد كه «‌به‌طور حتم بسیاری از شهروندان تهرانی هنگام رفت و آمد در این شهر دچار مشكل هستند و فقط باید بگویم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم كند.» خوب شد ایشان حركت خودروها را با دنده عقب در بزرگراه مشاهده نكرد!

فردگرایی و رعایت نكردن حقوق دیگران نه‌تنها هنگام رانندگی، بلكه در زمان حادثه نیز بروز و نمود دارد كه البته نمی‌توان این مورد را تنها ویژگی رانندگان ایرانی دانست، بلكه مساله به نوعی همه‌گیر است.
به همین دلیل، پژوهشگران اروپایی به فكر اجرای یك طرح در كشور كرواسی افتادند تا همه خودروها به یك سیستم «تماس بی‌سیم با اورژانس» مجهز شوند. در چنین مواقعی هنگام حادثه، این سیستم به‌طور خودكار با نیروهای امداد تماس برقرار خواهد كرد.
و دست آخر این كه...
رعایت نكردن انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در عوامل زیادی دارد؛ از جمله نبودآموزش‌های مناسب، نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، جاده و خودروهای غیراستاندارد و مهم‌تر از همه فرد‌گرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران.

گرچه رانندگی به‌عنوان یك فرهنگ شهروندی محسوب می‌شود، اما كارهای فرهنگی موثر چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.

نمی‌توان صرفا به ارائه آمار و سیاهه‌ای از اقدامات فرهنگی در این حوزه بسنده كرد، چون نتیجه یك كار موثر در انضباط رانندگی نه در ارائه گزارش‌ها بلكه در كف خیابان‌ها نمایانگر خواهد شد.

نكته این كه چنانچه این فرهنگ همسان با هنجارهای شهروندی تعریف و تعیین نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاری و دست‌اندازی به حقوق دیگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تكرار در برابر این نوع از ناهنجاری‌ها واكسینه خواهد شد و مبادا چنین شود.

شلوغی بازار و ترافیك خیابان، حفاری‌های سازمان‌ها در خیابان، نخاله‌های ساختمانی، عبور بی‌قاعده عابران از خیابان و اضافه بر اینها فرارسیدن شب عید، گلوی خیابان را سخت فشرده و صدای بوق هشدار ماشین‌ها را درآورده است این هشدار را باید جدی گرفت...