معماری و جرم
خیلی از مردم چنین تصور می کردند که این بنا در این شهر ساخت مجدد زاها حدید است! حتی ممکن است حق با پیمانکاران چینی باشد که آنها عمداً کپی نکرده اند!


اختصاصی معماری نیوز: با توجه به اطلاعات جدید به دست آمده مربوط به پروژه زاها حدید (Wangjing Soho) که در چین، ساخته شده است، ممکن است چنین تصور شود که کپی کردن پدیده جدیدی در معماری است!! آیا واقعاً این موضوع، تعجب آور نیست؟



باید دلیلی برای چنین موضوعی وجود داشته باشد. کپی کردن می تواند، مسئله پیچیده ای باشد.

در فرهنگ غربی، کپی کردن نوعی کلاه برداری پر تناقض است. این کار، در واقع معضلی است که حتی مدت ها قبل از گفته بنجامین والتر وجود داشته است: " کپی از اثر هنری در واقع بازتولید مکانیکی است" .

این تهمت در واقع مقاومتی است از غرب در برابر، جرم کپی کردن بی حد و حصر چینی ها. گویا این مشکلی است که در تجارت چین برپا شده است. این عمل منحصر به فرد از مشابه سازی، تاحدی به صورت معضل شده است، چرا که اثر زاها حدید در قسمتی از آن کپی شده در حالی که در واقع ساختمان بنایی اقلیمی است. این مسئله، چین را با عنوان " کارخانه دزدی و کپی برداری" معرفی می کند.

هنگامی که طراحان در دنیای غرب، از " تقلید" ، " شبیه سازی" و " به عاریت گرفتن" استفاده می کنند، همکاران چینی ما، دزدانی بیش نیستند.

در حالی که ما دوست داریم تا زمینه های اخلاقی و قانونی در این باره را حفظ کنیم، محافظت از اصل اثر معماری و حق کپی رایت ،که در قرن هجدهم به وجود آمده است، در تمدن غربی خلاقیتی نسبتاً جدید است که مدت زیادی از آن نمی گذرد و به منظور حفظ منافع تجاری به وجود آمده است. اما در هر حال چیزی در رابطه با حفظ اصل اثر در معماری وجود نداشته است.



آیا این حجم فقط از لایه نازکی است که از هوا بیرون زده بود؟


در فرهنگ کپی: "به ذهن خطور کردن همانندی ها" ، "رونوشت های عینی غیرمنطقی" واژه هایی است که در این باره به کار گرفته می شود. تاریخ نویس فرهنگی، هیلل شوارتز ، مسائل مطرح شده توسط ریل مک کوی در زمینه مشابه سازی ، را با عناوین همانند ها، دوتایی ها، المثنی و دوقلوها، کپی می شمارد.


البته آنچه که فرهنگ کپی را کم ارزش می کند، در واقع شاخصه ناگفته بازار از جمله تمایل به تکرار پذیری و جابجایی از نقطه ای به نقطه دیگر است که ریسک ساخت را کم می کند. بازار معماری، کار کپی، به ویژه مواردی را که به درستی عمل می کند، مطلوب می شمارد. اندی وارهل این مسئله را به خوبی درک کرد؛ ولی این منطق حاکم در بازار است که همراه با فرهنگ جمعی است.


پروژه Wangjing Soho در واقع صرفاً جلوه معمارانه از اثر مشابه ای است که وارد چرخه مصرف کننده شده است یا نام تجاری است که از گوشه ای به سوی دیگر حرکت می کند. درست مانند برند های Sturbucks و benana Republic این بنا در مقیاس بزرگ شهری جابجا می شود.



آیا این بنا واقعاً تفسیری از حیاط مرکزی در معماری سنتی چین است؟


بعد از این، چه اتفاقی می افتد؟ پیامدهای داشتن Wangjing Soho درBejing و نمونه دوقلوی آن Wangjing Soho در Chongcing چیست؟ برای نمونه ، این گونه از معماری نمادین، صرفاً تکرارپذیر است تا معماری خوبی ارائه دهد. معماری نمادین به فضا هویت می بخشد. اما داشتن Wangjing Soho در هر شهری چنین منظوری را نمی رساند و در وافع همه آنها یکی خواهند بود.

پیش از این معماری و شهرسازی بر اساس منطقی تکرار پذیر بوده اند. ما ساختمان های بومی را تکرار می کردیم( به همین دلیل بومی نامیده می شده اند.) اما در واقع، ما چنین خطوط بلند شهری را تکرا می کنیم چرا که موفق و مطلوب هستند. این ها بناهایی هستند که در اصطلاح کار می کنند. (جالب است این طور بیان کنیم که آنهایی که جواب می دهند، سفر می کنند.) این که ما این بنا ها را تکرار می کنیم به این معنا نیست که باید تکرار شوند. در این جا تجارت است که حرف اول را می زند.



بنای مشابه یا متفاوت؟


آیا بعد از این داشتن چنین بناها پراکنده مشابه مطلوب خواهد بود؟ در رندر گرفتن از آنها، هر کدام می توانند بخوبی در بافت قرار بگیرند اما در واقعیت، خیلی متفاوت بر سطح زمین می نشینند.

مسئله بزرگتر و شاید مهمتر در رایطه با "اتهام" Wangjing Soho این است که مسئله اختصاص یافتن هر سایت زیر سوال می رود. این تکرار و کپی حتی، مسئله چشم انداز منحصر به فرد در هر سایت را زیر سوال می برد. اگر Wangjing Soho بهتر از Wangjing Soho ساخته شود، چه اتفاقی می افتد؟

چگونه مسئله اصالت بنا را حل کنیم؟شوارت چنین پیشنهاد می کند که درباره هر منطقی از بناها باید صحت گذاری و مشابه سازی از نمونه های کپی صورت گیرد بنابراین، بحث کپی به نوعی بالاترین حد تملق در ساخت بنا است!!!

حال بزرگترین ترس ما در این نمونه های کپی چیست؟ خود مسئله دوتایی سازی!

آزاردهنده است چرا که خارج از کنترل ما خواهد بود، مانند نمونه Frankenstein. خانم حدید خود در برابر ساخت مجدد این بنا در chongcing توانایی نداشت!!!

خیلی از مردم چنین تصور می کردند که این بنا در این شهر ساخت مجدد زاها حدید است! حتی ممکن است حق با پیمانکاران چینی باشد که آنها عمداً کپی نکرده اند!

این مشابه سازی خود به خود اتفاق افتاده است ولی در هر صورت کار ما بهتر است!!! این یک بازی است حتی نیازی به داشتن 3D ها و رندرهای اصلی بنا نخواهد بود.



آیا به نظر شما زاها حدید مجدداً کار خودش را کپی می کند؟



شاید طراحی زاها حدید به طور ناخودآگاه به گونه مشابه در شرکت UNStudio’s Kempkensberg شناور بوده است! بنای Galaxy Soho در Bejing نیز وجود دارد. چه کسی اولین بار آسمان خراشهای chamfered را را ساخت و چرا ما باز هم ادامه می دهیم؟ آیا این به خاطر خواست مردم نیست؟ آیا جواب نمی دهند؟ دلایل بسیار دیگری نیز وجود دارد.

در انتها، مشکل اصلی چیست؟ همه راه ها به یک جا ختم می شوند، بنای اصلی یا بدل! در نهایت در مرحله جزییات و انهدام باقی می مانند. هر بنا جای دیگری را می گیرد. فقط امیدداریم که همه این ها بناهایی باشند که محیط های تاریک و دلگیر شهری ما را تغییر دهند. جالب این جاست که، این بناها شاید از دید پرنده مشابه به نظر آیند ولی در بازدید از نزدیک قطعاً خیلی متفاوت خواهند بود. این ماهیت کارهای کپی است!






منبع: سایت خبری معماری نیوز