سردرگمی شخصیتی و جنسی، محصول اعتیاد کودکان به بازیهای کامپیوتری
ساده ترین بازی دختربچه های دهه های پیش خاله بازی بود، بازیی که در عین سرگرم کردن وظیفه مادری و مسولیت پذیری در آینده را به آنها آموزش می داد.
به گزارش سافتگذر به نقل از بی باک، بازىکردن یک فعالیت لذت بخش است که دربرگیرنده افراد، اشیاء و تحرک است. بازی برای کودکان یک نیاز طبیعی است و مانند نفس کشیدن برای حیات آنها ضرورت دارد، ولی در زندگی مدرن امروزی هر چیزی که سرگرم کننده باشد به عنوان بازی شناخته می شود.
بسیاری از خانوادهها، بازی کودکان را یک نوع سرگرمی میدانند. بعضی دیگر، بازی را بیهوده، هدر دادن وقت و حتی مایه خجالت میدانند، در حالی که بازی جنبههای آموزشی و سازندگی داشته و به کودک، فرصت رشد جنبههای؛ جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی میدهد و فراتر از آن کودک اصول اخلاقی و اجتماعی را در این میان بخوبی فرا میگیرد که این با سرگرم کردن بچه ها با فضای مجازی و کامپیوتر میسر نیست.
شاهد آن هستیم که بازی های کودکان در دهه گذشته با امروز اختلاف فاحشی داشته و با تغییر تدریجی سبک زندگی خانواده ها و گرایش آن به غرب نوع بازی های کودکانه نیز تغییر کرده و همانطور که این تغییر سبک زندگی دارای مضرات زیادی بوده است این تغییر در بازی ها نیز موجب آسیب های شدیدتری در روح، روان و آینده کودکان شده است که خانواده ها به آن توجهی ندارند. بازی های سنتی قدیمی از قبیل: هفت سنگ، عمو زنجیرباف، قایم موشک، گرگم به هوا، کی بود کی بود، لی لی، شیر و آهوها، وسطی و ... ریشه در سنت های دیرینه ی مردم ایران داشته و هنوز نسلی از آن افرادی که با این بازی ها اوقات فراغت خود را سپری می کردند نگذشته که امروزه دلایلی چون استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بازی های رایانه ای و ورزش های جدید امکان پرداختن به بازی های محلی را به حداقل ممکن کاهش داده و میتوان گفت به دست فراموشی سپرده شده است. امروزه با تکنولوژیهای دیجیتالی بازیها هم دیجیتالی شده است و در این میان، جای خالی بازیهای خلاقانه، مبتکرانه، شادیآور و پر تحرک قدیم به گونهای خودنمایی میکند. این بازی ها با نهایت کم امکانات، شادی و شور و شعفی را به کودکان می داد که الان هیچ بازی رایانه ای و اسباب بازی و فیلمی نمی تواند به آنها بدهد همان بازی هایی که با همه خاکی بودن، دوست داشتن، دور هم بودن و فداکاری و کار دست جمعی را به ما یاد می داد. بازی های که هیچ خطر روحی و روانی برای کودک نداشت بلکه باعث شکل گرفتن شخصیت می شد. همین شیرینی های بی دردسر کودکی باعث شده است که حس نوستالژی و عقب گرد ما با همه تلخ و شیرینی های آن زمان یک نوع خاطره خوش برای جوانان امروز بسازد. کودکانی که کوچه خاکی و یک توپ پلاستیکی، همه لوازم بازی آنها بود و بزرگترین آرزویشان داشتن منچ و سگا و... بود، و چه صادقانه و کم توقع دل به همین وسایل ساده بسته بودند. اما کودک امروز به همت خانواده مصرف گرا که ادعای مدرنیته و پیشرفت دارد کار را به جایی رسانده است که با وضعیت متوسط و رو به پائین خانواده اش خواهان وسایل های بازی چند صدهزار تومانی و حتی چند میلیونی کرده و حس همدردی و درک متقابل با خانواده را ندارد. ساده ترین بازی دختربچه های دهه های پیش خاله بازی بود، بازیی که در عین سرگرم کردن وظیفه مادری و مسئولیت پذیری در آینده را به آنها آموزش می داد در صورتیکه کودکان امروز با بازیهای نامتعارف دچار سردرگمی شخصیتی و جنسی شده اند که خود این موضوع سرمنشاء خیلی از بیماریهای روانی است. این درک متقابل بین خانواده و کودک بسیار کمرنگ شده و این کمرنگ شدن از زمانی شروع شد که مدرنیته وارد جامعه و باعث تغییر سبک زندگی اصیل اسلامی- ایرانی شد. دایره سبک زندگی به گونه ای است که بر تمامی زوایای زندگی و حتی ساده ترین موارد آن که بازی کودکان می شود نیز تاثیر گذاشته است. به راستی، آینده نسل کودکان ما با بازیهای نشسته و بی تحرک کامپیوتری چه خواهد شد؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)