دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: احمد غزالی و «عشق محض»

  1. #1
    همکار تالار ادبیات
    نوشته ها
    262
    ارسال تشکر
    238
    دریافت تشکر: 626
    قدرت امتیاز دهی
    1682
    Array

    پیش فرض احمد غزالی و «عشق محض»



    نویسنده: هانری کوربن با همکاری سید حسین نصر و عثمان یحیی
    مترجم: سید اسد الله مبشری



    ابن داود اصفهانی که چنانکه از نامش پیداست اسلافش ایرانی بوده اند ( وی در سال 297 هجری/909 میلادی در سن چهل و دو سالگی در گذشت)، کتابی به زبان عربی نوشته که شاهکار است، و در عین حال مشتمل بر مجموعه ی نظریه های افلاطونی درباره ی عشق می باشد و نام آن، کتاب الزهره یعنی کتاب ونوس می باشد. ( نام این کتاب را کتاب الزهره یعنی کتاب گل نیز قرائت کرده اند.) کتاب، مرکب است از قطعاتی از شعر و نثر که اندیشه ی عشق افلاطونی را که در عشق عذرایی ممثل است ستایش و تقدیس می کند. در حقیقت سرنوشت مؤلف آن با سرانجامی منطبق شد که بوسیله ی شاعران یک قبیله ی خیالی واقع در عربستان جنوبی در حدود یمن، مورد ستایش قرار گرفته بود. این قبیله، ملت افسانه ای بنوعذرا بود، (1) ملت نخبه ای که پاکدامنی را به کمال داشتند و « وقتی عاشق می شدند، جان می سپردند». مؤلف، در ضمن قطعات مفصل و طولانی، افسانه ی افلاطونی را از رساله ی ضیافت (2) او خلاصه کرده است تا چنین نتیجه بگیرد:
    از قول افلاطون چنین گزارش کرده اند که گفته است:
    « من معنی عشق را در نمی یابم اما می دانم که عشق جنونی است الهی که نه شایسته ی تمجید است، نه در خور توبیخ.»
    حلاج نیز با اینکه اصول عشق، را موعظه می کرد و می آموخت، با این همه، ابن داود او را محکوم به مرگ ساخت. برای فهمیدن این فاجعه باید بوضع کلی که نزد صوفیان بعد از حلاج محقق گردید منجمله نزد احمد غزالی و روزبهان بقلی اهل شیراز ( متوفی به سال 606 هجری/1209 میلادی) که از طرفداران افلاطون و در عین حال مفسر، و بخصوص شارح سخنان حلاج بود، توجه داشت. در این صورت مذهب افلاطونی در اسلام دارای دو روی متفاوت و دو جنبه ی متغایر است و نسبت به آیین نبوی دارای دو وضع ممکن می باشد زیرا آن را به دو طریق می توان فهمید و در آن مندک گردید. امری را که روزبهان «جلوه ی الهی» می نامد عبارت است از تفسیر مذهبی از معنای نبوی جمال مطلق، عبارت است از «تأویل»ی حاکی از اقتران ظاهر و باطن. ابن داود را ( که عالمی قشری و دانشمندی ظاهری محسوب می شد) به این معنی مکتوم راهی نبود یعنی برای او راه وصول به باطن، مسدود می نمود. از نظر روزبهان معنی مکتوم صورت انسانی، عبارت است از جلوه ی نخستین: وقتی خدا بصورت آدم بر خویش جلوه کرد، آدم آسمانی در ازل ایجاد گردید و او تصویر خاص خدا می باشد. از این روست که روزبهان بخصوص اشعار معروف حلاج را با لذت زمزمه می کند:
    سبحان من أظهر ناسوته
    سرسنا لاهوته الثاقب
    ثم بدالخلقة ظاهراً
    فی صورة الا کل والشارب (3)

    او رابطه ی عشق بشری و عشق الهی را بر همین راز مبتنی می داند. اما ابن داود این لطیفه را درنمی یافت و به حلاج حمله می کرد.
    در اینجا، نه می توان سخنان آخر ابن داود را بیان کرد، نه سطور آخر کتاب عبهرالعاشقین اثر روزبهان را باز گفت، اما فعلا این اندازه می توان گفت که هم سخنان ابن داود هم نوشته های روزبهان، وضع و سرنوشت این دو «افلاطونی» اسلام را در قلمرو قلب آیین نبوی کاملا ممثل ساخته است. موضوعی که ابن داود افلاطونی و اهل کلام «نوحنبلیان و غیره» را بیمناک می ساخت، مسأله ی تشبیه یعنی شبیه دانستن خداوند به بشر بود که اساساً تعالی توحید مجرد، یعنی ادراک ظاهری محض توحید را به خطر در می انداخت. نیز بعضی از صوفیان هر گونه امکان ارتباط عشق (4) به خداوند را مردود می دانستند. بعضی دیگر، عذرای دلباخته و عاشق را برای صوفی عاشق پیشه که عشقش متوجه خداوند باشد به منزله ی نمونه ای دانستند. در چنین حالت، عشق متحول می گردد؛ صورت واقعه چنین است که منظور بشری به منظور الهی تبدیل می شود. از نظر روزبهان افلاطونی، این تحول مقدس، خود دامی است، جز از طریق عشق بشری هرگز ممکن نیست از بین دوورطه ی تشبیه و تعطیل (5) گذر کرد. عشق الهی، تبدیل عشق به عشق ذهنی الهی نیست بلکه عبارت است از تغییر و استحاله ی عامل عشق بشری. مشاهده ی تجلی، روزبهان را به معرفة النبوه ی جمال مطلق راهنمایی کرد. باید در اینجا تذکار داد که سلسله ی «عشاق»، راز باطنی توحید گردید. ریشه فاجعه ای که ابن داود اصفهانی ببار آورد این بود که در حد ادراک این معنی لطیف نبود و قدرت آن نداشت تا این راز را دریابد و این اتحاد سه گانه را ادراک کند. احمد غزالی و فرید عطار می دانستند که عاشق، مورد توجه و نظر معشوق می گردد اما بر عکس، معشوق جز در نگاه و دیده عاشق که محو معشوق است نمی تواند در خویشتن و در جمال خویش نظر کند. بنا به اصول عقاید احمد غزالی راجع به عشق محض، عاشق و معشوق در وحدت عنصر عشق محض، منحل و محو می گردند.
    2. احمد غزالی ( متوفی به سال 520 هجری/1126 میلادی در قزوین)، برادر متأله ی بزرگ ابوحامد غزالی بود و بسا که در او تأثیر کرده بود. اما به قول ل.ماسینیون، «توفیق نیافت تا هوای عشق محض و اشتیاق بی پایانی را که در آثارش زبانه می کشید به او منتقل سازد». احمد غزالی کتابی کوچک به فارسی موجز و دشوار راجع به عشق تألیف کرده که بسی قابل ملاحظه است و آن را سوانح العشاق (6) نامیده است. این کتاب از قطعات غنایی، و از فصولی متوالی و مختصر که بین آنها رابطه ای اندک موجود است تشکیل یافته و روانشناسی بسیار دقیق و لطیفی در آن بکار رفته است، و به قول هلموت ریتر، که انتشار این کتاب گرانبها مدیون اوست:
    مشکل بتوان کتابی یافت که روانشناسی را تا چنین مرتبه ی بلند تجزیه و تحلیل کرده باشد.
    اینک دو قسمت کوتاه از این کتاب را نقل می کنیم:
    حقیقت عشق چون پیدا شود عاشق قوت معشوق آید نه معشوق قوت عاشق، زیرا که عاشق در حوصله ی معشوق تواند گنجید اما معشوق در حوصله ی عاشق آتش آمد قوت او در دوری اشراق است، طلایه ی اشراق او را میزبانی کند و دعوت کند و او بپرهمت خود در هوای طلب او پرواز عشق می زند، اما پرش چندان باید تا بدو رسد، چون بدو رسید، نیز (؟) او را روشنی نبود، روشنی آتش را بود در او و او را نیز قوتی نبود قوت آتش را بود، و این بزرگ سری است، یک نفس او معشوق خود گردد، کمال او این است. (7)
    عشق را همتی است که او معشوق متعالی صفت خواهد، پس هر معشوق که در دام وصال تواند افتاد به معشوق نپسندد، اینجا بود که چون با ابلیس گفتند: « وان علیک لعنتیم (87/37) گفت: «فبعزتک» (82/38) یعنی خود از تو این تعزز دوست دارم که ترا هیچکس دروا نبود و در خورد نبود، که اگر ترا چیزی در خورد بودی آنگه نه کمال بودی در عزت. (8)
    3. از نام احمد غزالی نمی توان نام شاگرد ممتازش عین القضات همدانی را جدا دانست. عین القضات را در سی و سه سالگی (525هجری/1131 میلادی) کشتند. فرجام دردناک او مانند فرجام حلاج است و پیشاپیش، سرنوشت سهروردی شیخ الاشراق را مجسم کرده بود. عین القضات در عین حال فقیه و عارف و فیلسوف و ریاضیدان بود. یکی از رسالاتش موسوم به تمهیدات سرشار از تعالیم عشق عرفانی است و اصول احمد غزالی را تکمیل کرده است و بوسیله ی یک صوفی هندی موسوم به سیدمحمد حسین گیسودراز که در قرن پانزدهم می زیسته، تفصیلا تفسیر شده است.
    فرمانروایی جلال الهی درخشان است. اینک قلم برجاست اما نویسنده ناپدید است. خداوند بالاتر از آن است که پیمبران، و بالاولویه دیگران، او را بشناسند.
    4. در اینجا نمی توان از یادآوری مجدودبن آدم سنایی ( متوفی در حدود 545 هجری/1150 میلادی) بنیانگذار اشعار آموزنده ی فارسی، خودداری کرد. جالبترین کتاب او منظومه ای مفصل است به نام سیرالعبادالی المعاد و در این کتاب از زبان کسی، مسافرتی را از گذرگاه عالم اکبر (9) نوافلاطونیان اسلام شرح می دهد. این مسافرت مرموز صوفیانه به هدایت خود عقل، انجام یافته است. (عقل مجسم که بعدها «عشاق» Les Fedeli d 'amore پیرامون «دانت»، آن را Madonna Intelligenza نامیدند.) موضوع داستان حی بن یقظان ابن سینا، و داستانهای صوفیانه سهروردی که به نثر نوشته شده، و کلیه ی آثار ادبی که مسأله ی معراج را شرح و بسط داده نیز از این قبیل است. قبلا بیان کردیم اساسی که در حماسه های منظوم صوفیانه بوسیله ی فریدالدین عطار و عصار تبریزی و جامی و بسیاری دیگر از نامداران عالم عرفان و بعضی دیگر که کمتر شهره اند شرح و بسط داده شده در همین معنی است.
    پی نوشت ها :
    1. Les virginalistes.
    2. Le Banquet از رساله های افلاطون است در موضوع عشق که بصورت محاوره نوشته شده است. در این رساله نظریه ی جمال جسمانی به جمال نفسانی منجر می شود و به جمال کمال جاوید می رسد. در حقیقت توضیحی است بر «المجاز قنطرة الحقیقه». افلاطون در این کتاب تصویری شکوهمند از سقراط مصور کرده است.
    3. یعنی: « منزه است پروردگاری که ناسوت اوسر پرتو لاهوت او را که بر سراسر کائنات محیط است آشکارا ساخت آنگاه در صورت «خورنده و نوشنده»- جانداران- بر مخلوق خویش آشکار گشت.» منظور حلاج، اشاره به وحدت وجود است. در این شعر، خدا را در حکم واحد مشتمل بر لاهوت و ناسوت و جبروت دانسته است. مؤلف این کتاب، فقط بیت اول را در متن ترجمه کرده است. اگر با توجه به اصطلاح ناسوت که به معنای عالم کثرت است، و لاهوت که به معنای عالم وحدت و جمع الجمع است شعر را ترجمه کنیم، چنین می شود: « پاک است پروردگاری که عالم کثرت را برهان وحدت خویش که بر سراسر کائنات چیره است قرار داد و سپس خویش را در پیکر انسان (بخور و بنوش)، متجلی ساخت.» شعر حلاج به نقل از شرح شطحیات- فصل 267 (فی الشطحیة 38 للمحلاج) صفحه ی 432.
    4. L 'eros.
    5. Abstractionnisme.
    6. Le, s Intuitions des Fideles d, Amour.
    7. به نقل از کتاب سوانح- احمد غزالی- به تصحیح هلموت ریتر Hellmut Ritter- فصل 39 صفحه ی 54- استانبول - مطبعه ی معارف 1942.
    8. همان کتاب- فصل 64- صفحه ی 56.
    9. Cosmos.

    منبع: کوربن، هانری، (1371)، تاریخ فلسفه ی اسلامی، با همکاری سید حسین نصر و عثمان یحیی، دکتر اسدالله مبشری، تهران، امیرکبیر، پنجم /1389.

  2. 2 کاربر از پست مفید ثمین20 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زمین لغزش
    توسط ریپورتر در انجمن زمین شناسی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 25th April 2011, 01:54 PM
  2. مغزشما چند سالشه؟
    توسط Karim1504 در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th February 2011, 09:55 PM
  3. اقدامات قبل از وقوع لغزش زمین
    توسط آبجی در انجمن دانستنیهای آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th May 2010, 05:07 PM
  4. مقاله: گسلها ، درزه ها و زمین لغزش
    توسط *مینا* در انجمن زمین شناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th February 2010, 12:04 AM
  5. درباره زمین لغزش
    توسط ریپورتر در انجمن خاک و پی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd October 2009, 01:59 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •