بله جالب بود
بله جالب بود
ببینم.اطمینان داری که داستان واقعی بود؟؟؟؟
من فکر کردم اقا دستور میده گردن هر دو رو بزنن
شبيه كسي شده ام كه پشت دود سيگارش باخود مي گويد:ترك مي كنم....سيگار را..خانه را..زندگي را..و باز پكي ديگر مي زند...!!!
سلام
نه دوست عزیز منظور دوستمون این بود که نمیذارن چنین صحنه هایی اون اطراف باشه قبل از رسیدن آقا صحنه های بدرو جم میکنن نه اینکه نمیذارن آدما باشن.منظورشون به نظر بنده پاک سازی چنین صحنه هایی است قبل از اینکه آقا به اونجا برسه . به نظر بنده هم صددرصد گشت میرن و موقعیت را میسنجند. حداقل از دور. واین جزو اصول است. بنده ماجرا رو رد نمیکنم چون خدا از هر راهی که بخواد بنده ای را هدایت میکنه و هیچ کسی نمیتونه بگه دروغه.
ویرایش توسط عبدالله91 : 20th February 2013 در ساعت 07:51 PM
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
حالا واقعا راهشونو درست کردن؟؟؟ یا ظاهری جلو رهبر اینکار و کردن؟؟
خدایا، به داده و نداده و گرفته ات شکر
که داده ات نعمت است و نداده ات حکمت است و گرفته ات امتحان!
کاش من سر راه آقا بودم، خودش یه دختری رو برام انتخاب میکرد!!! و عقدمون هم میکرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)