جایگاه پارادوکس و حسآمیزی و انواع آنها در مثنوی مولانا
مقاله حاضر به بررسی پارادوکس و حسآمیزی بهعنوان دو شیوه از شیوههای آشناییزدایی و دو اسلوب از اسلوبهای بیان هنری، بهویژه در ساحت زبان عارفانة مولانا در مثنوی پرداخته است. باید به این نکتة مهم توجه داشت که خاستگاه این دو صورت از صورخیال که در ادب عرفانی مورد استفاده واقع میشوند، به یکی از اصول اساسی تفکر در کلام اشعری بازمیگردد. یعنی همان انکار علیت و اعتقاد به سلطة مطلق ارادة خداوند بر علل طبیعی و قدرت فراگیرش در ایجاد تغییرات در همهچیز جهان هستی.
علاوه بر تعریف این دو شیوة بیان، انواع پارادوکس و حسآمیزی با چندین مثال از مثنوی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
همچنین هریک از انواع پارادوکس و حسآمیزی در دو دفتر اول و دوم، با یکدیگر مقایسه شده و بسامد کاربرد هرنوع مشخص شده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)