دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اسرار جنایت در باغ انگور، فاش شد!

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    خسته
    نوشته ها
    7,414
    ارسال تشکر
    4,545
    دریافت تشکر: 11,806
    قدرت امتیاز دهی
    83290
    Array

    پیش فرض اسرار جنایت در باغ انگور، فاش شد!

    اسرار جنایت در باغ انگور، فاش شد!



    پرونده زن جوانی که قربانی رابطه‌ای پنهانی شده و در باغ انگور به قتل رسیده‌ بود برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.




    ماموران پلیس سه سال قبل توسط باغبانی در جریان قتل یک زن قرار گرفتند. مرد باغبان به پلیس گفت جسد زن جوانی را حین آبیاری باغ پیدا کرده ‌است و نمی‌داند او کیست و چطور کشته‌ شده ‌است.

    با این گزارش بود که پلیس به باغ انگور رفت و تحقیقات را آغاز کرد. آثار برجای‌مانده روی بدن این زن نشان می‌داد او خفه‌ شده ‌است. مقتول جثه‌ای لاغر داشت و چهره‌اش نشان می‌داد کمتر از 30 سال دارد. با اینکه چند روزی از مرگ زن جوان گذشته و اعضای بدنش در حال متلاشی شدن بود جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. وقتی پرونده‌های مفقودان مورد بررسی قرار گرفت پلیس متوجه شد مشخصات این زن بسیار شبیه دختری به نام سحر است که چند روز قبل مادرش مفقود شدن او را گزارش داده بود.

    مادر سحر به پلیس گفته ‌بود دخترش در مغازه فروش لوازم آرایشی کار می‌کرد و با کسی هم دشمنی نداشت و تا به حال نشده‌ بود شب را بیرون از خانه سپری کند.

    وقتی مادر سحر برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفت و جنازه را دید تایید کرد متوفی دخترش است. او گفت: دخترم کار می‌کرد و زحمتکش بود. با کسی کاری نداشت و زندگی آرامی داشت. ما با کسی دشمنی هم نداشتیم. نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاده ‌است و به کسی مظنون نیستم.

    با این حال تحقیقات ادامه پیدا کرد. زمانی که ماموران فهرست مکالمات تلفن همراه سحر را مورد بررسی قرار دادند، متوجه شدند او با مردان زیادی رابطه داشت. پلیس چهار مردی را که با سحر رابطه داشتند بازداشت کرد و مورد بازجویی قرار داد. هر چهار نفر آنها اعتراف کردند با سحر رابطه داشتند اما بر بی‌گناهی خود در قتل پافشاری ‌کردند.

    بعد از یک هفته تحقیق سرانجام یکی از چهار متهم لب به اعتراف گشود و گفت: ماه‌ها بود که با سحر رابطه داشتم و هر بار که با هم رابطه برقرار می‌کردیم به او پول می‌دادم. بار آخر با هم دعوا کردیم و من هم او را کشتم.

    این مرد اعتراف کرد با ضربات چاقو سحر را به قتل رسانده و جسدش را در باغ رها کرده ‌است اما نظریه پزشکی قانونی و گزارش تیم تجسس از صحنه قتل چیز دیگری نشان می‌داد. این گزارش‌ها حاکی از آن بود که سحر، با طنابی خفه شده و علت مرگ فشار بر عناصر حیاتی گردن بوده ‌است. با توجه به این یافته‌ها از مرد جوان رفع اتهام شد و پلیس او را آزاد کرد.

    ماموران در ادامه شماره تلفن مرد دیگری به نام آرش را پیدا کردند و متوجه شدند آرش هم در روزهای آخر عمر مقتول 24ساله بارها با او تماس تلفنی داشت. بنابراین آرش به اداره آگاهی احضار شد. این مرد ادعا کرد آنچه در مورد رابطه‌ او با سحر گفته‌اند دروغ است و او اصلا چنین فردی را نمی‌شناسد.آرش در توضیح اینکه چطور تماس‌هایی بین او و سحر برقرار شده‌ بود، گفت: «من بچه دارم و شاید فرزندم به طور اتفاقی شماره‌ای گرفته ‌است و من در جریان آن نبودم.»

    این ادعاها کارآگاهان را قانع نکرد و آنها متن پیام‌های کوتاهی را که توسط آرش برای سحر فرستاده ‌شده ‌بود روی میز گذاشتند و از متهم خواستند در مورد آنها توضیح بدهد. از آنجایی که آرش هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای نداشت مجبور به اعتراف شد. او گفت با سحر رابطه داشت اما برای اینکه همسرش متوجه نشود آن را انکار می‌کرد.

    آرش در توضیح دلیل قتل گفت: از طریق دو دوستم با سحر آشنا شدم. یک شب آنها من را به خانه‌شان دعوت کردند. سحر هم آنجا بود و با هر سه ما رابطه برقرار کرد. چند روز بعد من با سحر تماس گرفتم و از او خواستم در نبود همسرم به خانه ما بیاید.

    از آن به بعد بود که رابطه ما شروع شد. او هر بار که به خانه ما می‌آمد از من پول می‌گرفت. بیشتر اوقات وقتی همسرم در خانه نبود او را می‌آوردم. همیشه من بودم که باید محل ملاقات را مشخص می‌کردم. در این مدت عاشق سحر شدم.

    یک شب قبل از حادثه در حالی‌که خیلی دلتنگ شده‌ بودم همسرم را به خانه خواهرش فرستادم و از سحر خواستم شب را با من بگذراند. صبح که شد سحر از من پول خواست. نداشتم، از او خواستم سر خیابان برود و منتظر بماند تا پول را برایش ببرم. او رفت. چند دقیقه بعد من هم دنبالش رفتم و پیشنهاد دادم یک‌بار دیگر با هم رابطه داشته ‌باشیم. سحر قبول کرد. او را به باغ انگور بردم و آنجا دوباره از من پول خواست اما پولی نداشتم که بدهم. گفتم بگذار دفعه بعد پولت را می‌دهم. عصبانی شد و داد و فریاد کرد.

    متهم ادامه داد: صدای فریادهای سحر تا آن سوی دیوار باغ می‌رفت و ممکن بود هر لحظه مردمی که از کنار دیوار رد می‌شوند صدا را بشنوند به همین دلیل هم او را با طناب خفه کردم و 40‌هزارتومان هم از کیفش برداشتم و فرار کردم.

    بعد از پایان اعترافات متهم و بازسازی صحنه قتل و تطابق گفته‌های متهم با یافته‌های پلیس، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود
    منبع sathd
    چو کوروش از اهورا یاد می کرد زمین از عدل او بیداد می کرد
    ترفند امروز......... سایر موضوعات دیجیتالی.......... کلاس فتوشاپ


  2. کاربرانی که از پست مفید vahid5835 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: 21st December 2014, 09:55 PM
  2. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 17th March 2013, 10:32 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29th December 2009, 06:51 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •