در این موقع جماعت به سر مولاعلی ریختند و بیعت می کنند.ابوبکر وعمر خدمت رسول الله(ص)آمدند و گفتند:
آیا این جریان به دستور خود شماست یا به فرمان الهی؟
پیامبرخدا فرمودند:
آیا می شود چنین جریانی بدون فرمان خدا انجام گیرد؟آری فرمان خدا و فرمان رسول خداست.
لذا ابوبکر و عمر برخاستند وبامولاعلی(ع) بیعت کردند،وعمر گفت:
سلام بر تو ای امیرالمومنین مژده باد تورا صبح کردی درحالتی که مولای من و مولای هرمومن ومومنه ای شدی.
این واقعه آنقدر عظیم است که بعد از آنکه برنامه بیعت با مولا تمام شد جبرئیل دوباره نازل شد و این آیه را آورد:
«امروز برای شما دینتان را کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما رضایت دادم.»
نتیجه تکذیب:
خبر جریان غدیر منتشر شد، ودر بلاد اسلامی همه جا پیچید ، خبر به گوش حارث بن نعمان فهری رسید، حارث خدمت پیامبر(ص)آمد،سوار بر ناقه خود بود تا اینکه به وادی ابطح رسید پیاده شد وگفت:
یا محمد از طرف خدا به ما دستوری دادی شهادت بدهیم که جز خدای واحد خدائی نیست و تو فرستاده خدا هستی پذیرفتیم سپس فرمان دادی که شبانه روز پنج بارنماز بخونیم، پذیرفتیم سپس فرمان دادی که ماه رمضان روزه بگیریم آنرا هم پذیرفتیم.دستور رفتن به حج دادی قبول کردیم، به اینها رضایت ندادی تا اینکه پسر عمویت را بلند کردی و او را بر ما برتری بخشیدی و گفتی:«هرکس که من مولای اویم پس علی مولای اوست»؟
حضرت درپاسخ اوفرمود: سوگند به خدای یگانه که این دستور نیز از طرف خدا بوده است.
حارث رو برگردانده بطرف شتر و بار خود میرفت و می گفت: خداوندا اگر محمد راست می گوید از آسمان برما سنگ بباران و عذاب دردناکی برسرما فرود آور.
هنوز حارث به شتر و بار خود نرسیده بود که خداوند سنگی از آسمان بر سرش کوبید که ازپایین به در رفت و او را کشت، و به دنبال این جریان این آیات نازل شدند:
«پرسش کننده ای درخواست عذابی کرد، که کافران را دربرابر آن دفاعی نیست، عذابی از جانب پروردگار باعظمت»
برگرفته ازکتب:
فروغ ابدیت{ایت الله جعفرسبحانی} و کتابچه ی خطبه غدیر
علی(ع)ازولادت تا شهادت {سید محمد کاظم قزوینی،ترجمۀ علی کاظمی}
علاقه مندی ها (Bookmarks)