تو هم همدرد منی ای باغ پاییزیخطا گفتم، خطا گفتمتو کی همرنگ و همدرد منی ای باغ پائیزیترا در پی بهاری هست امید برگ و باری هستهمین فردا رخت را مادر ابر بهاری گرم میشویدنسیم باد نوروزی تنت را در حریر یاس می پیچدبهارین آفتاب ناز فروردینبر اندامت لباس برگ میپوشدهنرور زرگر اردیبهشت از نوبر انگشت درختانت نگین غنچه میکاردو پروانه، می شبنم ز جام لاله می نوشددوباره گل بهر سو میزند لبخندبه بزم گل، تگرگ ریز، جای نقل میپاشدو ابری سکه باران به بزم باغ می ریزدز رنگارنگ گلها می شود بزمت چراغانیوزین شادی لبان غنچه ها در خنده میآیدبــــــــهاری پشت ســــر داریتــــــو را دل شـــــادمان بایــــد
علاقه مندی ها (Bookmarks)