دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: اشعار عاشقانه

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض اشعار عاشقانه

    پشت پنجره
    هــی پـشـت ِ پـنـجــره می آیـم


    شـایـد ، نـشــانـی از تـــو بـجــویــَم
    هــی پـشت ِ پنجـــره می آیم
    شاید ، شـمـیـم ِ پـیـرهـنـت را
    کالسـکـه ی نـســیــم ، فـرو آرَد ...
    هــی چـشـم ِ خـود ، بـه جــادّه می دوزم
    زان دور دست ِ سـاکـــت و وَهــم آلـــود
    گــــرد و غـبــار ِ پــای ِ ســـواری نیـسـت ؟
    آیـــا ، کبــوتــر ِ صـحـرایــی
    زانـســوی ِ ابــری ِ بــارانــی
    مـکـتــوب ِ یــار ؛
    نـیـاورده ســت ؟
    .....
    هــی پشـت ِ پـنجــره می آیم
    هـی پـشـت ِ پنجــره می آیـــم ...

  2. 4 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشعار عاشقانه

    بغض تازه
    در من ترانه های قشنگی نشسته اند
    انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
    انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت
    امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
    ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
    حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...
    من باز گیج می شوم از موج واژه ها
    این بغضهای تازه که در من شکسته اند
    من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
    اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اندبغض تازه
    در من ترانه های قشنگی نشسته اند
    انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
    انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت
    امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
    ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
    حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...
    من باز گیج می شوم از موج واژه ها
    این بغضهای تازه که در من شکسته اند
    من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
    اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند

  4. 4 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشعار عاشقانه

    زمـــــزمــه

    من همان شبان ِ عاشقم
    سینه چاک و ساکت و غریب
    بی تکلّف و رها
    در خراب ِ دشتهای دور
    ساده و صبور
    یک سبد ستاره چیده ام برای تو
    یک سبد ستاره
    کوزه ای پُر آب
    دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب
    یک رَدا برای شانه های مهربان تو!
    در شبان ِ سرد
    چارُقی برای گامهای پُر توان ِ تو
    در هجوم درد...
    من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان
    وای از این عتاب! آه....

    ویرایش توسط shabhayebarare : 24th December 2012 در ساعت 05:05 PM

  6. 4 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشعار عاشقانه

    آخر جاده


    چشاتو وا نکن اينجا ، هيچ چي ديدن نداره
    صدای ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره
    توي آسموني که کرکسا پرواز مي‌کنن
    ديگه هيچ شاپرکي ، حس ِ پريدن نداره
    دستاي نجيب ِ باغچه ، خيلي وقته خاليه
    از تو گلدون ، گلاي کاغذي چيدن نداره
    بذا باد بياد ، تموم ِ دنيا زير و رو بشه
    قلباي آهني که ، ديگه تپيدن نداره
    خيلي وقته ، قصه ی اسب ِ سفيد ، کهنه شده
    وقتي که آخر ِ جاده‌ها رسيدن نداره نقض ِ قانون ِ آدم‌بزرگا جـُرمه ، عزيزم
    چشاتو وا نکن ، اينجا هيچ چي ديدن نداره

    ویرایش توسط shabhayebarare : 24th December 2012 در ساعت 04:59 PM

  8. 3 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشعار عاشقانه

    آتش

    باراني ام , باراني ام , باراني از آتش
    يك روح بي پروا و سرگرداني از آتش
    .
    اين كوچه ها , ديوارها , اصلاً تمام شهر
    سوزان و من محبوس در زنداني از آتش
    .
    اهل غزل بودم ، خدا يكجا جوابم كرد
    با واژه اي ممنوع ، با انساني از آتش
    .
    بي شك سرم از توي لاكم در نمي آمد
    بر پا نمي كردي اگر طو فاني از آتش
    .
    تا آمدي ، آتشفشاني سالها خاموش
    بغضش شكست و بعد شد طغياني از آتش
    .
    كاري كه از دست شما هم بر نمي آمد
    من بودم و در پيش رويم خواني ازآتش
    .
    اين روزها محكوم ِ اعدامم به جرم عشق
    در انتظارم بشنوم ، فرماني از آتش

  10. 4 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    499
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشعار عاشقانه

    وقتش رسيده ...

    وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود
    با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود
    هی کار دست من بدهد چشم های تو
    هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود
    با بیت های سر زده از سمت ِ ناگهان
    حس می کنم که قافیه هایم عوض شود
    جای تمام گریه ، غزل های ناگــــــزیر
    با قاه قاه ِ خنده ی بی غم عوض شود
    سهراب ِ شعرهای من از دست می رود
    حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود
    قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز
    در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود
    حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ
    انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد
    تن داده ام به این که بسوزم در آتشت
    حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد
    با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم !
    وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود

  12. 4 کاربر از پست مفید shabhayebarare سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •