آیا شما از آن دسته افرادی هستید که همیشه ایدههای بسیار خوبی به ذهنتان خطور میکند اما هیچگاه موفق نشدهاید
تا این افکار مثبت را تا به انتها دنبال نمایید و همگی به صورت نیمه کاره رها میشوند؟
از آنجایی که ممکن است این سوال در ذهن مخاطبان بسیاری وجود داشته باشد، فرصت را مغتنم شمردیم تا این مطلب را برای شما دوستان زومیتی آماده کنیم، باشد که مقبول افتد!
سعدی علیه الرحمه در باب هشتم از گنجینهی ارزشمند گلستان از آداب صحبت و حکمت سخن رانده و در بخشی از این باب مینویسد:
«تلمیذ بیارادت عاشق بیزرست و رونده بیمعرفت مرغ بیپر و عالم بیعمل درخت بیبر و زاهد بیعلم خانه بیدر.
مراد از نزول قرآن تحصیل سیرت خوبست نه ترتیل صورت مکتوب. عامی متعبد پیاده رفته است و عالم متهاون سوار خفته.
عاصی که دست بر دارد به از عابد که در سر دارد. یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند؟ گفت به زنبور بی عسل»
به درستی که استاد سخن به شیوایی به این نکته ظریف اشاره میکند که عالم بی عمل همچون زنبور بی عسل است.
اما چطور میتوانیم الهامات قلبی خود را نیمهکاره رها نکرده و آنها را به ماهیتی بیرونی و مفید فایده بدل سازیم؟ این کار گرچه پوستهی ظاهری سخت و دشواری دارد،
به سادگی قابل دستیابی است، کافی است با زومیت همراه شده و تا انتهای مطلب با این چهار گام با ما همراه باشید!
گام نخست: ایدههای خود را یک جا جمع کنید
نخستین و مهمترین کاری که باید انجام دهید ایجاد یک «بانک ایده» است!
بدین ترتیب قادر خواهید بود تا این همه ایدهای که مدام در سرتان بالا و پایین میروند را در جایی مکتوب کرده و ذهن خود را از آنها آزاد کنید.
در حقیقت گام نخست برای حقیقیسازی ایدهها پیاده کردن آنها در جایی دیگر،
خارج از ذهن است که بتوان در آینده به آنها نگاه کرده و هرگاه که سرکیف و ذوق بودیم به برآوردنشان همت گماریم.
با این کار درمییابیم که چه تعداد ایده در ذهنمان هست. بهترین ابزار نوآورانه برای این منظور استفاده از برنامه Wunderkit است
و جالب اینکه نسخه تازهای از این برنامه در حال آماده سازی است. از این برنامه گذشته،
با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوانید به انبوهی از برنامههای مشابه دستیابید، برای نمونه:
برای ثبت ایدههای بصری از برنامههای Evernote و Springpad استفاده کنید.
هر دوی این نرمافزارهای کاربردی را میتوان به سادگی مدیریت کرده و کلیه موارد دلخواه را در آنها وارد نمود.
از این مهمتر هر دو را میتوانید بر روی گوشی تلفن همراه خود سوار کرده و هم در اینترنت و هم در جیب مبارک
در همه لحظهها یک ابزار یادداشت برداری حرفهای را دم دست داشته باشید.
برای ثبت ایدههای متنی از برنامههای ResophNotes (که محبوبترین برنامه یادداشت برداری تحت ویندوز است)
و Notational Velocity (که انتخاب خوبی برای رایانههای مک محسوب میشود) بهرهبرداری نمایید.
هر دوی این برنامههای کاربردی میتوانند با همگامسازی برخط، ایدههایتان را در سرویسهای ابری نیز ذخیره نمایند تا در سیستمهای گوناگون به آن دسترسی شایستهای داشته باشید.
برای ثبت ایدههای مبتنی بر وب از برنامههای بینظیری چون Wunderlist ،Trello و Asana غافل نشوید.
همگی این نرمافزارها را میتوان ابزارهای مهم و کاربردی برای ثبت ایدههای ذهنی و هزاران کاربرد دیگر به شمار آورد.
اگر میخواهید تا با سایرین به خوبی همکاری و همراهی کنید، حتی این امکان در این برنامهها هم پیشبینی شده است، گرچه همیشه به کارتان نمیآید.
بالاخره فرقی نمیکند که از چه ابزاری استفاده میکنید، حتی قلم و کاغذ (این یار قدیمی و نوستالوژیک!)
نیز گره از مشکل ما باز کرده و تقریباً همان نتیجهی مورد نظر را برایمان به ارمغان خواهد آورد.
مهم آن است که از وسیلهای کمک بگیریم که بیشتر با سلیقه و سبکزندگیمان جور درمیآید، وگرنه نتیجه یکی است. حال که ایدههای خود را از ذهن استخراج کردید،
قادرید تا هر زمان به آنها دسترسی شایستهای داشته باشید. در واقع نگهداشتن این همه ایده در ذهن تنها به فراموشی و نابودی همه آنها منتج خواهد شد.
گام دوم: ایدههای خود را خوب بپرورانید
حال که ایدهی خود را در قالب یک کلمه، یک جمله یا تصویر و شکلی شماتیک ثبت کردهاید، نوبت آن رسیده تا این ایده را پرورانده و به آن شاخ و برگهایی را بیافزایید.
ممکن است ایدهی اولیهیتان بسیار هوشمندانه باشد، اما این کافی نیست و برای تبدیل آن به واقعیتی نخبگانه، لازم است تا قدری به نقطهی آغازین،
خطهایی افزوده و از آن درختچهای از افکار یکپارچه و متجانس بسازیم. به این کار در زبان انگلیسی Brainstorm یا طوفان ذهنی میگویند.
بدین معنی که فرد فارغ از هر دستهبندی یا محدودیتی خاص، تمامی موارد مربوط به یک ایدهی واحد را بر روی کاغذ گردآوری کرده و پس از این مرحله به خوشهچینی و جداسازی این موارد میپردازد.
اگر در کار ساماندهی ایدههای خود به صورت گامبهگام با مشکل مواجه شدهاید،
بهتر است شیوهی Mind-mapping یا ایدهنگاری ذهنی را نیز امتحان کنید.
این فن در ادامهی تکنیک طوفان ذهنی است و در واقع دستهبندی کردن موارد یادداشت شده در آن مرحله را شامل میشود.
در این فاز، مواردی که شباهتهای مفهومی به هم داشته و در امتداد یا خانوادهای یکسان قرار دارند را در یک شاخه جای خواهیم داد.
برای این منظور برنامههای نرمافزاری متعددی هم نگاشته شده که خارج از حوصله این بحث است.
اگر جداً تصور میکنید که تکنیکهای فوق به کارتان نمیآید، بهتر است همان قلم و کاغذ دوستداشتنی را برداشته
و خیلی ساده ایدهی خود را بپرورانید و به آن شاخه و برگهایی را اضافه کنید.
پس از این مرحله توصیه میشود از انجام مراحل عملی ایدهی خود به صورت روزانه گزارشهای مختصری تهیه کنید
تا روند و روال آن را به خوبی داشته و مراحل نیل به موفقیت را ثبت و ضبط کرده باشید.
بدین ترتیب با نگاه به کارنامهی اقدامات انجام شده نه تنها شوق و میلتان به پیگیری کار دو چندان میشود
بلکه نقاط قوت و ضعف و مواردی که هنوز به خوبی به آنها نپرداختهاید را خواهید دریافت.
تازه، مستند کردن نحوهی مقابله با مشکلات و راهحلهای یافت شده، راهنمای خوبی برای آینده و بروز مشکلات مشابه است.
گام سوم: اولویتبندی ایدهها و کار بر روی موارد مهمتر
خوشبختانه دشوارترین مرحلهی مدیریت ایدهها (یعنی ثبت آنها و پروراندنشان) را تا به اینجا به خوبی پیش رفتهاید.
حال میتوانید با نگاه به آنها، این موارد را از نظر گذرانده، نقاط قوت و ضعفاش را نقد کرده و به بررسی آنها همت گمارید
و برنامههایی مناسب برای عملیسازیشان به کار گیرید. اگر شیوهی خاصی برای این کار دارید بهتر است از همین تکنیک شخصی استفاده کنید،
و به خاطر داشته باشید که شروع کردن خیلی مهم است و نباید کار را به فردایی که هرگز سر نمیرسد حواله کرد.
در همین حال اولویتبندی ایدههاوکار بر روی موارد مهمتر را از یاد نبرید. بهتر است ایدههایی که محدودیت و معذوریت زمانی دارند را نخست انجام دهید.
منظور مواردی است که ممکن است با گذشت زمان بیات شده یا محصول نهایی آن جذابیت روز اول را نداشته باشد.
مثلاً اگر نویسنده یک مجله آنلاین یا وبلاگ هستید، بهتر است اخبار را تا داغ است به صفحه بچسبانید وگر نه دیگر جذابیتی برای مخاطب نخواهد داشت.
یا اگر برنامهنویس یا توسعهدهنده نرمافزاری هستید، بهتر است تا ایدهتان را شخص دیگری به یک برنامه ویندوز 8 بدل نکرده، کمر همت را ببندید!
از یاد نبرید که ایدهها یک بازه عمر مفید دارند که پس از گذشت آن گرچه همچنان کاربردی باقی خواهند ماند،
اما نمیتوانند آن طور که باید و شاید برای صاحبش کسب موفقیت کنند. حتی ممکن است ایدهی تازهتری به ذهن خود شما خطور کند که جایگزین مورد قبلی باشد.
گام چهارم: میزان تراکنشهای حساب بانک ایدهتان را بالا ببرید!
بازاریان رسم دارند که حتی اگر پولهای سپرده حسابشان را خرج نمیکنند،
با آن بازی کرده و گاه حساب به حساب میکنند تا میزان تراکنش و عملکرد ماهانه و سالانه به طور مجازی بالا برود.
ماجرای بانک ایده نیز از این قاعده مستثنی نیست، نه تنها لازم است از موجودی ایدههایتان مرتباً استفاده کنید تا راکد نماند و نگندد،
بلکه هر از گاهی به آن موجودی تازهای بیافزایید تا خدای ناکرده با ورشکستگی ذهنی مواجه نشوید.
حقیقت آن است که اگر میخواهید تا روزی به موفقیتی بینظیر دست پیدا کنید، باید مرتباً فعالیت کرده و با جان و دل بکوشید.
درست مانند مورچهای که دانه به لانه میبرد و گرچه بارها دانه میافتد و این موجود ریزهمیزه را به سختی میاندازد،
اما نومید نشده و دوباره آن را به دندان میگیرد. کلام آخر اینکه اگر این مراحل چهارگانه را مرتباً در پیش گرفته و به کار ببندید،
مسلماً غایتالامر روزی ایدههای عملی محبوبی خواهید داشت که برای شما موفقیت، شادکامی و حتی شهرت را به ارمغان میآورد.
نظر شما چیست؟ یک زومیتی از چه روشهای دیگری برای عملی کردن ایدهها و الهامات قلبی و ذهنیاش کمک میگیرد؟ خوشحال میشویم شما نیز فن خود با دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)