يک عضو هيات علمي دانشگاه گفت: ساختمان موزه بايد ارتباط مستقيم با موضوع موزه داشته باشد
محمدرضا كارگر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، منطقه خوزستان، با بيان اين مطلب اظهار كرد: موقعيت يک موزه از جمله موضوعات تاثيرگذار در موفق بودن آن موزه است. براي مثال اگر موزه هنرهاي معاصر تهران را از خيابان كارگر شمالي بردارند و با همين آثار به ميدان شوش ببرند شما فكر میكنيد كه چقدر بازديد كننده خواهد داشت و موفق خواهد بود؟
مدیر پیشین موزه ملی ایران افزود: وقتي اين موزه در كنار پارک لاله و در مسير دانشجويان دانشگاه تهران از خوابگاه به دانشگاه است و همچنین در كنار موزه فرش و ميدان انقلاب قرار دارد متوجه میشويد كه بخش زيادی از موقعيت آن به خاطر موقعيت مکانی و ساختمان آن است. بنابراين براي موفقيت يک موزه انتخاب مكان مناسب بسيار موثر است. ما برای انتخاب مكان و موقعيت يک سری فاكتورها را مد نظر ميگيريم.
وي ادامه داد: معمولا برای مكان موزه جايی را از نظر موقعيت شهری انتخاب میكنند كه هر فردی از هر نقطه از شهر اگر اراده كند بتواند به راحتي به آنجا دسترسی پيدا كند. يعنی در كنار يک مركز ايستگاه اتوبوس و يا جاهايي كه اگر شما بخواهيد به آنجا بيايید آن نقطه پايانهای است براي اتوبوس، تاكسي و غیره.
اين عضو هيات علمی دانشگاه بيان كرد: موقعيت موزه نبايد يک منطقه پرت و دور افتاده باشد. به هر حال دسترسی آسان خود به خود يک موقعيت مناسب را ايجاد میكند. بعد از دسترسی آسان معماري و بنا را در نظر میگيريم. هر ساختمان موزه بايد يکسری امكانات رفاهی را برای مخاطبان فراهم كند، مثل پاركينگ كه از جمله موضوعات بسيار مهم است.
كارگر خاطرنشان كرد: موضوع ديگر خدمات پشتيباني است كه براي مخاطب در نظر گرفته ميشود. مثل رستورانها و فضای سبز مناسب و همچنين خدمات آموزشی و پژوهشی از قبيل عكس، اسلايد و پوستر كه در موزه عرضه میشود.
وي توضيح داد: يک بازديدكننده نهايتا ميتواند يك ساعت موزه را بازديد كند. بعد از آن نياز به جايي براي استراحت دارد. لذا هميشه در معماری موزهها اين در نظر گرفته میشود كه در مسير بازديدكنندگان نشيمنگاهها و كافیشاپهايی وجود داشته باشد.
این باستانشناس خاطرنشان كرد: امروزه موزهها يک سازمان فرهنگی هستند و مجموعه فعاليتهایی را شامل میشوند نه این که فقط مختص یک فعاليت باشند. معمولا موزهها باید انتشارات، محل برگزاری همايشها و سخنرانیهای مختلف و محل نمايشگاههای موقت را دارا باشند و برای جلسات مختلف نیز بايد فضاهای مناسبی در نظر گرفته شود، اگر موزهها فاقد اين گونه امكانات باشند یقینا با مشكل روبهرو میشوند و نمیتوانند رسالت خودشان را آن گونه که باید به انجام برسانند.
مدير پيشين موزه ملي ايران بيان كرد: جدای از اين موضوعات موزهها بخشهای مهمی مثل مخازن دارند كه امنیت آنها بسیار حایز اهمیت است. همچنین موزهها بايد بخش مرمت و بخشهایی را براي قرنطينه داشته باشند. موزهها بايد از لحاظ حفاظت فيزيكی قوی بوده و در مناطقي قرار گيرند كه قابل كنترل باشند. اين تماما به معماري بنا برمیگردد، در معماری بنای یک موزه بايد اين شاخصها در فضا پيشبيني شده باشد كه متاسفانه 90 درصد موزههاي ما فاقد اين گونه فضاها هستند.
كارگر گفت: شما نميتوانيد در يک ساختمان قديمي يک موضوع پست مدرن را به نمايش بگذاريد. يا در يک بنای مدرن نمیتوانيد يک موضوع تاريخی را به نمايش بگذاريد. مثلا ما گاهي يک حمام را موزه مردمشناسي يا باستانشناسي میكنيم يا يک ساختمان جديد میسازیم و آن را به موزه باستانشناسی تبدیل میكنيم.
وي ادامه داد: نمیخواهم بگويم يک ساختمان جديد نمیتواند موزه باستانشناسی شود ولي اگر ساختمانی قديمی را در اختيار داريم خوب است موضوعاتی را در آن به نمايش بگذاريم كه مرتبط با آن ساختمان باشد که چه از نظر موضوعی و چه از نظر تاريخی يک تناسبی با آن داشته باشد. ما مجاز نيستيم هر بنايی را برای هر نوع موزهای به كار بگيريم.
كارگر توضيح داد: ساختمان يک موزه بايد به شكلی مخاطب را از بيرون به درون خودش دعوت كند. ساختمان موزه بايد آنقدر جذاب و دارای اهميت باشد كه اگر كسي از جلوی آن عبور كرد احساس كند كه در داخل آن ساختمان اتفاقی وجود دارد. يعني خود معماری دعوت كننده و تشويق كننده باشد كه يک انسان به آن توجه كند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه بيان كرد: مثلا اگر شما از جلوی موزه رضا عباسی رد شويد متوجه نمیشويد كه اين جا يک موزه است زيرا فقط يک ساختمان خيلی معمولی است كه به موزه تبديل شده است ولي اگر كنار موزه ايران باستان عبور كنيد معماری آن شما را دعوت و توجه شما را به خود جلب میكند.
وی بیان کرد: هر ساختمان يک بحث ايستايي نیز دارد. لذا در كشوری همچون كشور ما كه زلزلهخيز است ساختمان بايد در مقابل زلزله 100 درصد مقاوم باشد. يعني بايد مطئمن باشيم كه 100 درصد زلزله قادر به تخريب اشيای داخل موزه نيست.
كارگر تصريح كرد: براي تمام موضوعاتی كه قرار است در يک موزه به نمايش درآيد بايد طراحی فضاهای مناسب صورت گيرد. در واقع اين فضا و معماري مشخص میكند كه شما از يک دوره به دوره ديگري میرويد. مثلا اگر از دوره هخامنشی داريد وارد دوره سلوکی میشويد بايد در معماری آن ديده شود. فضا بايد در بيان موضوعی كه در موزه قرار است به نمايش درآيد، كمک كند.
مدیر پیشین موزه ملی ایران افزود: موزه بايد به تناسب خود اشيا طراحی شود. به این معنا که اگر يک شیء عظيمی داريد بايد در طراحی موزه آن را در جایی همچون فضاي اصلي قرار دهید. نبايد يک شی را در گوشهای از يک بنا به زور جا داد. اگر يک اثر با ارتفاع 250 متر داريم بايد آن را در جايی قرار دهيد كه بتوان از فاصله 20 متری آن را ديد یعنی این که آن را نمیتوان در يک فضای كوچک قرار داد. لذا معماری بايد تحت تاثير مفهوم موضوع قرار داشته باشد و سناريو موزه بايد در درون فضای معماری بيان شود.
وي در خصوص بحث سيركلاسيون موزه گفت: اين كه ورودی و خروجی چگونه و در كجا تعبيه شده باشد و اين كه اگر يک مخاطب بخواهد بخش خاصی از يک موزه را ببيند و لازم نباشد كه همه موزه را پيمايش كند از جمله موارد مهم در ساختار فضای موزه است. همچنين دسترسي اشياء و انتقال آنها به مخزن از جمله نکات بسیار مهمی است كه بايد مورد توجه قرار گيرد، نورپردازی هم از مسایل بسيار مهم در طراحی موزه به شمار میرود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)