داغونه داغون
هیچ کار مفیدی نکردم...
داغونه داغون
هیچ کار مفیدی نکردم...
سکوت…و دیگر هیچ نمی گویم…!!که این بزرگترین اعتراض دل من است به تو …سکوت را دوست دارم...به خاطر ابهت بی پایانش..
دارم به این فکر میکنم که شنبه ها چقدر روز مزخرفی
سلام![]()
امروز متوجه شدم دوباره سایت متولدان هر روز رو لیست کرده ! خب یه مدتی بود که از کالبد سایت حذف شده بود!
دوباره هوایی شدم به تک تک کاربرها زادروزشون رو تبریک بگم!
بعد مدت ها که دیگه اون فعالیت سابق رو ندارم ... ههههههوم جالب بود ! تا پروفایل 2تا از کاربرا رو باز کردم --------->
ستاره کویر! با همون فونت و رنگ مورد علاقم که زمانی که رفت و آمدم تو سایت بیشتر به کار می بردم! به چشمم خورد !
چه زود گذشت ...... یک سال!
گاهی اوقات چقدر دوره گاهی چقدر نزدیک ......![]()
رنگین کمونِ 6 رنگ
-----------------------------
سوالات مربوط به بخش هنر و شهرسازی
با ما در ارتباط باشید
کلمه های هم معنیه "خستگی" رو من که پیدا نکردم
هرکی پیدا کرده به منم بگه
یه کلمه میگیم:" خسته شدم" دیگه حالا ببین چقدرررررررررر معنا داره
خسته از کار
خسته از زندگی
خسته از ادما
خسته از روزا
خسته از .....
و در نهایت خسته از همه چیز
این کلمه نمیتونه منظور رو خوب برسوونه
کاش یه کلمه بهتر بود
چقدر خسته شدم
چقدر زار و غمین
چقدر سرده هوا و
چقدر مرده زمین
خسته از حرفها
خسته از نگاه ها
خسته از بی معرفتیااااااااااا
و باز هم خسته ،خسته ،خسته
اگر یکی بهم میگفت که اگر بمیری
تو یه گوشه دیگه ای از این دنیا دوباره متولد میشی و
یه زندگی جدید رو تجربه میکنی بدون ادمایی که تا حالا دیدی
همین الان خودمو میکشتم.....
چرا اینقدر تنبل شدم................نمیدونم.......واق ا نمیدونم
حس میکنم دیگه نمیکشم آخه چرا؟؟؟ مگه چی شده؟؟؟ نمیدونم......
البته میدونم....... دلم میخواد به خودم دروغ بگم
شدم یه آدم تنبل و دل زده
پست بالایی رو خوندم گفت خسته................الان که فکر میکنم آره خسته هم هستم
نه فقط از زندگی و آدما و روزا و لحظه ها
از خودم بیشتر از همه خسته شدم..........گاهی دلم میخواد یه سیلی تو گوش خودم بخوابونم شاید به خودم اومدم
فکر کردنم نمیاد دلم نمیخواد فکر کنم چون همش شکست میخورم یعنی شکست نمیخورم خودم خودمو میشکنم نمیدونم کی قراره به خودم بیام نمیدونم
هر کی ندونه فکر میکنه الان چقدر بیکارم که نشستم پای کامپیوتر نمیدونه از بس کار دارمو نمیدونم کدومو انجام بدوم کلا زدم به بی خیالی حتی الان تو همین سایت سرگردونم........ میدونی سیم آخر کجاست؟؟؟؟.....منم نمیدونم
طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند
به نام خالق روزگار
سلام بر خلق روزگار
خاک بر سر خود روزگار
یه چیزی تو ذهنم بود گفتم بگم
شاید این حرف مرا یک شنوا حداقل گوش کند
بعد اگر خواست فراموش کند
ادم هزار جور هدف تو ذهنش تعریف میکنه
بعد یهو میبینه اصلا یه سریاش رو گم کرده
و اصلا نتونسته بهشون برسه
بقول پروین اعتصامی:
" چه آرزوها که مرا در سر بود-----و تبه گشت و یکی در سر نیست"
واقعا چه ارزوهایی داشتم
با 1001 مصیبت به یه سریاش رسیدم
ولی با 1000000001 مصیبت هم به خیلی هاش نمیرسم
چرا؟ چرا دنیا؟ چرا انقدر کجداری؟ مگر اخر مرض داری؟
واقعا چه چیزایی میخواستم که نشد و نمیشه و دیگه حتی نمیخوام که بشه
هییییییییییییییییییی روزگار
ما هم که همه چی رو گردن تو میندازیم ای روزگار
چقدر میخندیدیم یه زمانی
یادش بخیر...
خدا یعنی من اینقدر صبر و تحمل دارم یه روز صورتم کاملا بسوزه و با شرایطم کنار بیام و بعدش بتونم بخندم
خدایا شکرت....شکر برای همه داده ها و نداده ها
طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند
امروز بالاخره این کنفرانس رو دادم
یعنی دارم نفس راحت میکشم
آخه بودجه نویسی چه ربطی به من کامپیوتر دارههههه!!!!!!!!!!
کنفرانسمم بد نبود البته استاد گرام اجازه حرف زدن نمیدادن
جدیدا با خودم حرف میزنم یهو میبینم همه نگام میکنند (آه و نفرینت گرفت)
امروز تو مترو واقعا موضوع بی غیرتی فراوان و دیدم
فکر کن مترو پانزده خرداد اون همه شلوغ تو واگن خانوما یه مرده به زور خودشو چپوند داخل بقیه آقایون هم اومدن![]()
بیچاره دوستم له شد یه آن چون من به سه کنج گوشه مترو چسبیده بودم جلوم یه خانومه بود کنارم دوستم چه عذابی کشید بنده خدا![]()
بلند داد زدم گفتم وقتی غیرت مردونگی از بین بره میشه همین خانومه پشت سرم گفت خودشون دارن میگن ما از مردانگی هیچی نداریم دیگه خانوم، وقتی اومدن تو واگن خانوما یعنی همین حرف خیلی قشنگی زد
خلاصه امروز بازم کتابچه شدیم تا برسیم خونه![]()
امام حسین علیهالسلام معلم مقاومت آگاهانه است.
امام خامنه ای
خب امروز چقدر هوا سرد بود وای خدای من تا مغز استخوانم تیر و مرداد و شهریور میکشید
شنبه برای این امتحان بدین شرح گذشت
صبح بیدار شدیم دیدم یه ربع شش هست! خب یه ربع ششه!!! چـــــــــــــــــــــــی وااااااااااای خواب موندم
سریع یه چیزی خوردم و بدو رفتم بیرون! پامو گذاشتم بیرون وااااااااااااای چقدر سرده یخ کردم
رسیدم به مترو داخل سالن شدم یه لحظه با یه عظمت جمعیت رو به رو شدم![]()
چه خبـــــــــــــــــــــــ ره آخه!!!!
چرا همین روز باید شلوغ بشه
هر جور بود در مساحت 2در 2 سانتی متر جا شدیم
رسیدم صادقیه خوب قطار شهری دیگه خوب میره
تو ایستگاه شریف آقاهه گفت : مسافران عزیز قطار به دلیل حجم ترافیک با تاخیر حرکت میکنند
واااااااااااای نه
هر جور بود رسیدم دانشگاه ساعت 8 از در ورودی میرم داخل خانوم کارت!
به خدا کارتم گم شده هنوزم نیومده
برو !
وای استاد رفته فکر کنم راه بده
رفتم سر کلاس استاد نیومده بود هوراااااااااااااااا![]()
کلاس تموم شد سه ساعت باید منتظر میموندیم تا استاد بیاد امتحان فیزیک 2() رو بگیره یه کم نشستم دوباره فرمول ها رو مرور کردم
امتحان رو گرفت
هول شدم باز ، از بس بچه های کلاس استرس وارد کردن
خوب بود امتحانش از 6 نمره به 2.5 هم راضیم![]()
ویرایش توسط جوان ایرانی : 17th December 2012 در ساعت 04:16 AM
امام حسین علیهالسلام معلم مقاومت آگاهانه است.
امام خامنه ای
چندروزه حال و هوای همه جا بوی امتحانارو میده...
منم به قول معروف جو گرفتم و گفتم برم روز و ساعتای امتحانارو دربیارم تا تکلیفم مشخص شه...
رفتم تو سایت دانشگاه برنامه رو نوشتم و چون خواستم یکم حس دانشجویی بگیرم ،گفتم بهتره روی یه برگه بنویسم و بزنم جلوی چشمم....
خلاصه برنامه رو نوشتم و کلی هم خوشحال بودم اخه برنامه امتحانیش عالی بود...واسه هر امتحان دو سه روز وقت داشتم...
فرداش رفتم دانشگاه با بچه ها داشتیم حرف میزدیم و گفتن که "چقد برنامۀ امتحانای این ترم افتضاحه،همش پشت سر همه" منم گفتم کجا بَده؟؟!!برنامه رو تغییر دادن برید یه نگاه بندازین...بعدهم آدرس دادم که برن برنامه جدیدو ببینن...
بعد بچه ها برگشتن گفتن چی میگی؟؟!!!این برنامه ای که تو میگی مال پارساله،نیمسال 90-91....
منو میگی......
یعنی آدم سوسک بشه ولی اینطوری ضایع نشه...![]()
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)