دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: امشب دلم گرفته

  1. #11
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    نوشته ها
    275
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 437
    قدرت امتیاز دهی
    139
    Array

    پیش فرض پاسخ : امشب دلم گرفته

    نه تو مي ماني و نه اندوه
    و نه هيچيک از مردم اين آبادي...
    ... به حباب نگران لب يک رود قسم،
    و به کوتاهي آن لحظه شادي که گذشت،
    غصه هم مي گذرد،
    آنچناني که فقط خاطره اي خواهد ماند...
    لحظه ها عريانند.
    به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

    سهراب








    سهراب نمی دانم وقتی این شعرو گفتی اندوهگین بودی و خودت اشک رو گونه هات بود و بزور گفتیش وخواستی به خودت روحیه بدی یا واقعا از ته دل بهش معتقد بودی. در هر حال یاد گرفتم در لحظاتی هم که باد میاد باید به پیش برم شاید دردناک باشه. اندوه بد نیست درنگ در اندوه بده. عارفای ما به درد و نقش پاک کنندگیش در روح و روان آدمی معتقد بودند. عارفانی مثل:سنایی، عطار، مولوی،سهراب، قیصر امین پور و ...
    اگر دل اینکه خودت باشی را داشته باشی، مردم ارزشت را می فهمند

  2. 2 کاربر از پست مفید ستاره 15 سپاس کرده اند .


  3. #12
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    نوشته ها
    275
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 437
    قدرت امتیاز دهی
    139
    Array

    پیش فرض پاسخ : امشب دلم گرفته

    دلتنگی خوشه انگور سیاه ست
    لگد کوبش کن
    لگد کوبش کن
    بگذار ساعتی دربسته بماند
    مستت می کند اندوه
    شمس لنگرودی
    ویرایش توسط ستاره 15 : 2nd December 2012 در ساعت 08:00 PM
    اگر دل اینکه خودت باشی را داشته باشی، مردم ارزشت را می فهمند

  4. 2 کاربر از پست مفید ستاره 15 سپاس کرده اند .


  5. #13
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    59
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 252
    قدرت امتیاز دهی
    24
    Array

    پیش فرض پاسخ : امشب دلم گرفته

    نقل قول نوشته اصلی توسط وحید-الهام نمایش پست ها
    دلم میگیرد

    داستان همیشگی ....تنهایی و.غم...

    باز در سیاهی شب باید دو چشمه ی آب داشته باشم...

    و سرم را بر دوش تنهایی بگذارم..

    بالای سرم کسی میگوید ....

    تویی .....فکر کردم تنهایی آمده

    به او میگویم . ...درست شناختی من تنهاییم ...........تنها ...

    در باز نمیکنی؟

    چرا بیا تنهایی ....تنها آمدی ؟

    نه با غم آمدم راهش میدهی؟بله او دوست خوب من است...

    صدایش بزن ....غم بیا برویم دعوت داریم ....

  6. 2 کاربر از پست مفید mhnz سپاس کرده اند .


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •