سوژه یابی طنز نویسی
چگونه سوژه طنز بیابیم؟
پیدا کردن سوژه مناسب اولین قدم در طنز نویسی است. خوشبختانه در حال حاضر مشکلی از لحاظ تولید سوژه در کشور وجود ندارد و این ماده اولیه طنز به همت کارشناسان داخلی که در بعضی موارد حتی کارشناس ارشد هم هستند به تولید انبوه رسیده است. در واقع مشکل اصلی درست بعد از پیدا کردن سوژه ایجاد میشود؛ چون اگر آدم سوژه را بچسبد و طنزش را بنویسد ممکن است مثل ابراهیم نبوی بشود و مدتی برود پشت میلهها و بعد هم برود پشت صدای آمریکا. اگر هم چیزی ننویسد که دیگر طنزنویس نیست. پس باید چه کار کرد؟
این دقیقا چیزی است که ما در اینجا به شما آموزش میدهیم تا بدانید سوژه داریم تا سوژه و با بعضی سوژهها هرقدر هم که مسخره باشند نمیشود شوخی کرد. فقط باید نگاه کرد و آه کشید. برای سوژههای نابی که همینطور بیمصرف روی زمین مانده است و بیات میشود.
با این مقدمه می رویم سراغ انواع سوژه و خصوصیات آنها: با تشکر احمد سپنتامهر
1- افراد و شخصیتها: اولین و سادهترین نوع سوژهیابی به شخصیتهای سیاسی مربوط میشود. روش کار بسیار ساده است. کافی است اخبار روز را بخوانید، تعدادی از جملات بعضی شخصیتها را نقل قول کنید و نام خود را به عنوان طنزنویس پایین مطلب بنویسید. اما اشکال کار اینجاست که در رعایت حد و حدود ناچارید تا اندازهای قضاقورتکی عمل کنید. چون این مساله هیچ قانون و معیار مشخصی ندارد و بیشتر به بلغمی مزاج بودن یا نبودن سوژه و خیلی چیزهای دیگر بستگی دارد.تنها روش درک اینکه در شوخی با یک شخصیت سیاسی زیاده روی کردهاید یا نه؟ به این صورت است: کار را از مزاحهای بیمزه و محکمهپسند شروع کنید و کم کم غلظت آن را تا شوخی دستی بالا ببرید. اگر یک شب حدود ساعت 30/3 نیمه شب که سرتان زیر پتو است، ناگهان بدون دلیل موجه بوی ناخوشایندی شبیه بوی فلفل به بینیتان خورد و یک نفر شما را از زیر پتو بیرون کشید و چشمبند زد و با خود برد، بدانید در طنزی که روز قبل نوشتهاید، کمی زیاده روی کردهاید. البته هرگونه عواقب این نوع طنزنویسی به عهدهی خودتان خواهد بود.
2- گروه ها و اصناف:
نوع دوم سوژهها گروهها و اصناف هستند. پیدا کردن سوژه مناسب از این نوع به چند دلیل سختتر است. اول اینکه گروهها مثل شخصیتهای سیاسی نیستند و احتمال اینکه تمام اعضای یک گروه یا صنف همزمان حرفهای خندهدار یا ابلهانه بزنند، خیلی خیلی کم است. دوم اینکه موضعگیریهای اصناف و اتحادیهها و گروههای مشابه معمولا حساب و کتاب دارد و چون این گروهها در قبال حرفهایی که میزنند، مسئولند؛ به ندرت ممکن است بتوان حرفهایشان را دستمایه طنز قرار داد
3- قومیتها و گروههای بزرگتر: به طور کلی اگر نمیخواهید کار دست خودتان بدهید، بهتر است از طنزنویسی در مورد گروههایی بزرگتر از «نیکوتینیهای گمنام» صرف نظر کنید. خوبی «نیکوتینیهای گمنام» این است که اگر بخواهند از شما شکایت کنند، دیگر گمنام نیستند و در نتیجه نمیتوانند ادعا کنند به آنها توهین کردهاید.
از نیکوتینیهای گمنام که بگذریم اگر به سراغ گروههای بزرگتر یعنی قومیتها بروید، کافی است سوژهی طنز شما مثلا ترک، فارس، کرد، بلوچ، عرب یا گیلک باشد تا یک جای مملکت آشوب به پا شود. گذشته از این نوشتن در مورد قومیتها به نسبت طنز سیاسی عواقب سختتری برای شما خواهد داشت. چون وقتی شما در مورد سیاست طنز مینویسید، اول حکومت شما را دستگیر میکند. بعد مردم اعتراض میکنند. ولی وقتی در مورد مردم طنز مینویسید، اول مردم اعتراض میکنند؛ بعد حکومت شما را دستگیر میکند. پس اولی بهتر است.
4- حوادث:
حوادث انواع و اقسام مختلفی دارد و هر کدام هم حکم مخصوص به خود را دارد. ابتدا باید نوع حادثه را تشخیص دهید:فاجعه: بدترین و شدیدترین نوع حوادث است. اگر در تیتر خبر کلمه فاجعه به کار رفته است، حتی فکر سوژه قرار دادن آن را هم از سر به در کنید و کلا بیخیال موضوع شوید. با این چیزها نمیشود شوخی کرد:
فاجعه اخراج یک دانشآموز محجبه از زمین بازی در یکی از مدارس فرانسه
فاجعه در رفتن کتف یک فلسطینی هنگام سنگپرانی به پلیس اسراییل حادثه دلخراش: این نوع حادثه به اندازه فاجعه ناراحتکننده نیست و تنها یک خراش به جا میگذارد که بعد از مدتی فراموش میشود مثال:
حادثه دلخراش سقوط هواپیمای توپولوف
حادثه دلخراش سقوط هواپیمای آنتونوف
حادثه دلخراش سقوط هواپیمای ایلیوشین
حادثه دلخراش سقوط هواپیمای C130
این حوادث به اندازه نوع اول حساس نیستند و طنز نوشتن در باره این موضوعات اگر اسمی از مسئولین حادثه به میان نیاورده باشید به جایی بر نمیخورد. اما نوشتن دربارهی این موضوعات تبحر زیادی لازم دارد تا طنز شما به مطلبی آزاردهنده و بیمزه تبدیل نشود. پس بهتر است از نوشتن در مورد این قبیل سوژهها هم خودداری کنید.
واقعه ناگوار: این نوع حوادث در واقع حوادثی هستند که به اندازه نوع اول حادثه نیستند. در تیتر خبر به جای فاجعه از کلماتی نظیر ناگوار استفاده میشود و دانشمندان در مورد اینکه آیا این قبیل حوادث حادثه هستند یا نه اختلاف نظر دارند. برای اطلاع از این حوادث باید اخبار صدا وسیما را تا آخر تماشا کنید تا شاید قبل از پیش بینی وضع هوا چیزی در این مورد گفته شود مثل:
واقعه بگی نگی ناگوار قتل عام 300 تظاهرکننده مسلمان در کشور دوست و برادر چین
واقعه کمی تا قسمتی ناگوار کشتار مسلمانان چچن توسط روسیه
واقعه حالا شاید بشود گفت ناگوار کشتار مردم تفلیس توسط ارتش روسیه
البته همانطور که گفته شد این حوادث زیاد هم حادثه نیستند ولی به دلایلی که من نمیدانم چیست و دوست هم ندارم بدانم چیست بهتر است در این موارد هم به فکر طنزنویسی نیافتید.
5- رسوایی:
مسایل حیثیتی یکی از سوژههای مورد علاقه طنزنویسان در همه جای دنیا است. این نوع سوژهها به دو دسته تقسیم میشوند: رسواییها و شایعات به عنوان مثال:
رسوایی کاخ سفید در گفتن فلان حرف که ما خوشمان نیامد
رسوایی سکوت مجامع بینالمللی و نگفتن فلان حرف که ما خوشمان میآمد
شایعات هم مسایلی نظیر این است:
شایعه پناهندگی فرزند فلان مسئول بلندپایه در آمریکا یا فلان کشور اروپایی،
شایعه بالا رفتن نرخ تورم،
شایعه گم شدن یک میلیارد دلار از درآمد نفت،
شایعه سوراخ بودن ته صندوق ذخیره ارزی،
شایعه پخش پول بین نمایندگان مجلس توسط معاون رییس جمهور،
شایعه قلابی بودن مدرک فلان معاون فلان رییس جمهور،
شایعه سرقت علمی فلان وزیر و ....
نوشتن در مورد مسایلی که تحت عنوان شایعات طبقهبندی میشوند بسیار جذاب است، ولی چندان عاقلانه نیست. نوشتن در مورد رسواییها هیچ نوع خطری به دنبال ندارد و البته به احتمال زیاد هیچ نوع جذابیتی هم نخواهد داشت. در نتیجه بهتر است نوشتن در مورد این نوع سوژهها را هم فراموش کنید.
6- تجاوز: موضوع تجاوز بسیار پیچیده و تخصصی است و بحث در مورد آن نوشته مستقلی میخواهد. تجاوز بر حسب این که کی به کی تجاوز کرده باشد، هدف از تجاوز چه باشد، کسی که مورد تجاوز قرار گرفته چه جور آدمی باشد، قبل از مورد تجاوز قرار گرفتن چه کاری کرده باشد، یا قصد داشته که چه کاری کرده باشد و محل تجاوز کجا باشد و شرایط تجاوز استاندارد باشد یا نباشد، انواع و اقسامی پیدا میکند که بحث در مورد آن در این مختصر نمیگنجد. اما به عنوان یک توصیه کلی بهتر است این مورد را هم بیخیال شوید
7- خود شما: این مورد دم دستترین و بیخطرترین سوژه است. میتوانید خودتان را سوژه کنید و یک شکم سیر به ریش خودتان بخندید و مطمئن باشید هرگز شاکی خصوصی نخواهید داشت
علاقه مندی ها (Bookmarks)