آموزش نوشتن برای کودکان و نگاهی به ادبیات کودکان

نوشتن برای کودکان بسیار زیبا است ولی بسیار هم سخت برای کودکان نوشتن باید کودک و رویایی کودکان داشت که این امر در دنیای امروزی کمی سخت به نظر می رسد و بیشتر آثار خلق شده فانتزی و فاقد هر گونه ارزش ادبی و محتوایی هستند و فقط سرگرم کننده و یکبار مصرف بقول استاد خدا بیامرز کرمانی می گفتند که بزرگترین ضربه ای که علم به آدم زد این بود که رویاها را آدم گرفت و قدرت تخیل را از آدم گرفت و این درحالیست اگر به گذشته و اختراعات بزرگان نگاهی بیندازیم در زمان خودشان بیشتر اختراعاتشان تخیلی بوده اند و به مرجله عملی ارتقا داده اند ادبیات کودکان یکی از گونه های مهم در ادبیات است که نسبت به گونه های دیگر توجه چندانی از طرف جامعه شناسان ادبیات به آن نشده است. ادبیات کودکان از آنرو حائز اهمیت فراوان است که بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه، دوره کودکی را مرحله خطیری در زندگی ملت ها می دانند. زیرا کودکان برای پذیرش یا رد بسیاری از افکار، باورها و عادت ها استعداد بسیاری دارند. لذا، دوره کودکی پایه ای است که شخصیت جوامع بعدی در آن شکل می گیرد تا آنجا که برخی از متفکران گفته اند: «آنگونه که کودکان زیستند، سرنوشت جوامع بعدی نیز همان گونه خواهد بود». از همین جا اهمیت و ارزش دوره کودکی به مثابه اولین مرحله در ساختن جوامع بشری روشن می گردد. با تقدیم احترام احمد سپنتامهر


آموزش نویسندگی ادببیات کودکان ادبیات کودک و نوجوان، که از نظر ارزش هنری با ادبیات بزرگسالان برابراست، سه ویژگی مهم دارد:
«نخست اینکه با زبان و بیان، درک زبان نوشتاری، تخیل و تجربه های کودکان و نوجوانان متناسب است. از این رو برای هر گروه سنی کودک و نوجوان از متنها وموضوعها و زبان و بیان متناسب با فهم و درک آنها استفاده می شود.
دوم آنکه به رشد و پرورش شخصیت خواننده کمک می کند و به این نکته توجه دارد که دوران کودکی و نوجوانی مهمترین سالهای شکل گرفتن و پرورش احساس و اندیشه است. از این رو، از آنچه سبب یأس و بدبینی و بدخواهی می شود پرهیز می کند.
سوم آنکه اهمیت تصویر را برای کودک و نوجوان برابر با اهمیت نوشته می داند و همواره بخشی از پیام خود را به کمک تصویر بیان می کند؛ به همین سبب، کتابهای تصویری کودکان خردسال، که حتی گاه نوشته ای به همراه ندارند، در ادبیات کودکان و نوجوانان ارزش بسیار دارند.»
طبعاً درباره خصوصیات یک اثر مناسب برای کودکان، نکات دیگری را نیز می توان برشمرد:



حقیقت این است که کودک باید بداند که تمام آسان زیستی های امروز ما نتیجه کوشش و تلاش صمیمانه و پیگیر اجداد و پدران ماست وما برای افزودن به این بهروزی و سعادت باید در صدد تلاش و کوشش برآییم.»
موفقیت نویسنده در رساندن پیام، تناسب قالب، تکنیک چاپ، نوع کاغذ، نوع حروف، طرز صحافی، جلد کتاب، تصاویر ونقاشی ها و… نیز از عوامل بسیار مهمی هستند که در مناسب بودن یک اثر برای کودکان یا نوجوانان دخیل اند.
در این میان، شعر به عنوان بخشی از پیکره ادبیات کودکان و نوجوانان باید ویژگی ها و خصلتهای خاص خود را دارا باشد. «هنگامی که ما از «شعر کودک» سخن می گوییم، مراد ما شعری است که فرصت ورود به دنیای شعر محض را به کودک بدهد(می تواند) در وزن، پیرو شعر رسمی باشد، بااین تفاوت که از میان اوزان شناخته شده عروضی و متفرعات آن، و زنهایی انتخاب می شود که اولاً ـ با وزنهای هجایی چندان بیگانه نباشد. ثانیاً ـ این وزنها کوتاه و پرجنب و جوش و رقصان باشد. نمی گوییم که کودک با شعر خود همواره باید به رقص آید وهرگز با غم و حزن و اندوه و آرامش و ملایمت آشنا نشود؛ اما می گوییم که ما در شعر اومی خواهیم یاور بازیهای جسمی وذهنی او باشیم و به شادی و جنب و جوش او بیفزاییم.»
بنابراین در شعر کودک وجود سه خصیصه اصلی لازم و ضروری است: «الف ـ آهنگین بوده و با موسیقی آمیخته باشد. ب ـ شوق انگیز، شورانگیز، جنبش زا یا احساس برانگیز باشد. ج ـ صریح و گویا باشد.»
بدیهی است با افزایش سن کودک و نزدیک شدن او به دوران نوجوانی، ویژگی های شعر مناسب برای او دستخوش تغییراتی می شود. مثلاً از شعر متناسب با سن یک نوجوان، شاید چندان انتظار نرود که طرب انگیز و جنبش زا باشد؛ اما انتظار می رود که زیبا و احساس برانگیز باشد. «زیبایی در ادبیات کودکان، شکل خاصی از زیبایی هنری و زیبایی به مفهوم عام است. زیبایی در ادبیات کودکان، شکل تلطیف شده ای از زیبایی در ادبیات است. زیرا کودکان به عنوان موجوداتی با حسهای لطیف، به شکلی از زیبایی نیاز دارند که به رشد روانی و ذهنی آنها کمک کند. چنین هدفی چهارچوبهای زیبایی را در این حوزه مشخص می کند. در ادبیات بزرگسالان، گاهی زیبایی در بستری از بدبینی فلسفی، خشونت اجتماعی و پریشانی روانی ساخته می شود، اما کودکان چون به دنیایی سرشار از شادی و صلح وخوش بینی و امنیت نیاز دارند، نمی توان برای آنها زیبایی را در قلمروهایی تیره وجهنمی آفرید.»
البته باید در نظر داشت که زیبایی مفهومی نسبی است و به طور مطلق در میان تمام جوامع قابل بررسی نمی باشد وهرگز نمی توان حکمی مطلق درباره زیبا بودن یا نبودن یک اثر صادر کرد. «زیبایی هنری، متأثر از جغرافیای زیستی، سنتها، آداب، پیشینیه تاریخی، روحیه اجتماعی و به طور کلی فرهنگ جوامع شکل می گیرد. سلیقه زیبایی شناختی اقوام وملتها، تفاوتهایی دارد وهمین تفاوتها، سبکهای ملی و قومی اثر هنری را می سازد ۱ـ واقع گرایی: منظور ازواقعگرایی آن است که موضوع وتم و به عبارتی محتوای داستان یا شعر با دنیای واقعی که کودک می بایست در آن زندگی کند، متناسب باشد. ادبیات کودک موظف است آهسته آهسته و طی زمان، واقعیتهایی چون تولد، مرگ، غم، شادی، رنج، عشق و نفرت را به کودکان بشناساند و دراین شناساندن هرگز ازحد تعادل دور نشود. مثلاً شعر یا داستانی که «مرگ» را سیاهترین و مشؤوم ترین حوادث دانسته و آن را علت و مسبب بدبختی های بعدی می انگارد، مردود است. ۲ـ منع پیش داوری های غیرمنطقی: درونمایه (تم) و موضوع بسیاری از افسانه ها، رنجها و حرمانهای کودکان یتیم تحت آزار و فشارهای پدرخوانده یا مادرخوانده است. اینگونه کارها در ذهن کودکان به یک موجود فرضی به نام پدرخوانده یا مادر خوانده، پیش داوری منفی پدید می آورد و چه بسا باعث می شود که کودک با چنین پیش داوری قبلی بنا به دلایل طبیعی یا اجتماعی ناچار از زندگی با چنین کسانی شود. ۳ـ واداشتن کودک به سازندگی وکار: بسیاری از افسانه ها و برخی از داستان ها، مشحون ازوقایع و حوادثی است که بی خردانه به یاری پاره ای از اشخاص داستان می شتابد، ایشان را ثروتمند می سازد، کامروا می کند و…
نگاهی به ادبیات کودکان تعریف ادبیات کودکان با تعریف ادبیات به معنای اعم تفاوتی ندارد، اما تفاوت میان نیازها و امکانات کودکان با بزرگسالان موجب می گردد که از ادبیات کودکان انتظار بیشتری وجود داشته باشد چرا که برای انسانی کم تجربه به وجود می آید، لذا می بایست عالیتر و سازنده تر باشد. این تفاوت ها عبارتند از:
- محدود بودن تجربه کودکان(از نظر نوع، وسعت، و میزان تجربه)
- محدود بودن زمان دقت( کودکان نمی توانند از نظر فکری مدت زیادی در امری مثل خواندن داستان دقت کنند)
- ناتوان بودن در دریافت رویدادها رویدادهای مختلف در یک زمان
این محدودیت ها با بزرگتر شدن کودک کاهش می یابند. و ادبیات مورد استفاده او به ادبیات بزرگسالان نزدیکتر می شود. باتوجه به این محدودیت ها و نیازهایی که کودکان در سنین مختلف دارند، شاید بتوان این تعریف را پذیرفت که « هر آنچه خارج از برنامه درسی و آموزش مستقیم، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود، ادبیات کودکان خوانده می شود».
تاریخچه ادبیات کودکان:
مادامی که سخن از مطرح نبودن ادبیات کودکان می کنیم، توجهمان بر روی معنای ادبیات کودکان است وگرنه ادبیات برای کودکان زمان شروع معینی ندارد، از زمانی که مادری برای طفلش آوازی خوانده، شکلی از ادبیات کودک نیز خلق شده است. لالایی یعنی همان شکل مألوف هنگام خواب که در بزرگسالان هم، طنین آوای آن آرام بخش دل و جان است.
گذشته از لالایی که یکی از اولین انواع ادبیات شفاهی است، نوع دیگر از ادبیات شفاهی کودکان، «قصه» است. قصه های عامیانه ای که اعجاب و تحسین ما را نسبت به قهرمان داستان و تنفر و انزجار را نسبت به جادوگران و دیو و حاکم ظالم بر انگیخت؛ قصه هایی که سرشار از از ابهام و سایه های خیالی بودند. قصه ها، متلها و داستان های ملل سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده و گاه از طریق داستان گویان دوره گرد یا ساربانان از شرق به غرب و از مکانی به مکان دیگررفته و چنان درهم آمیخته شده و در هر بازگو شدن چیزی بر آن افزوده یا کم شده که بازشناختن یکی از دیگری کاری مشکل است. برای مثال: داستانی است درباره موشی که می خواهد دختر خود را به خورشید بدهد ولی چون ابر روی خورشید را می پوشاند، ابر را شایسته تر دانست. باد ابر را پراکنده کرد و موش از او چشم پوشید و به جستجوی همسر دیگری پرداخت و این کار همچنان ادامه یافت تا در نهایت به موشی از نوع خودشان ختم شد. نظیر این داستان علاوه بر آنکه در ژاپن و بسیاری از کشورهای دیگر یافت می شود در غرب ابران به صورت اعتراض گنجشکی بر ضد زور یخ مشهور است. یا داستان« سه بچه خوک»" والت دیسنی" که در ایران به نام« سه بزغاله کوچک» شهرت دارد. با مطالعه داستان های عامیانه می توان درباره اندیشه و رفتار و گفتار مردم اطلاعاتی حاصل کرد گرچه ممکن است خود مردم از نفوذی که این داستانها در سنین کودکی بر آنها گذاشته است بی خبر باشند.
ادبیات کودکان در جهان:
مراجعه به آثار و کتابهای فیلسوفان شرق و غرب در قرن های اولیه این واقعیت را آشکار می سازد که در سراسر دنیا کودکان با لالایی ها و متل ها، کودکی مشترکی را پشت سر گذاشته اند.
"افلاطون" در کتاب مشهور خود«جمهوریت» در بحث تقسیم گفتار به راست و دروغ می گوید: «ما بدوأ تمثیلات را به اطفال می آموزیم که عمومأ دروغ هستند. هرچند حاوی بعضی حقایق می باشند.(غرض از تمثیلات، حکایاتی است که غالبأ به شعر از رفتار و کردار خدایان و پهلوانان می سرودند». افلاطون در ادامه توضیح می دهد که طفل نمی تواند تمیز دهد که کدامیک کنایه است و کدام نیست و عقایدی که در این سن کسب می کند معمولأ پاک شدنی نیست و بدون تردید به همین علت است که باید سعی خود را بکار برد که اولین اشعاری که می شنوند زیباترین و مناسب ترین جهت تعلیم فضائل باشد.
با این همه تا دوران رنسانس چندان توجهی به این نظریات کلی فلسفی مبذول نشد. در سال 1628 شخصی به نام "یوهان آموس کمینوس" کتابی به نام«آموزشگاه کودکان» نوشت. در سال 1654 کتاب«جهان در تصویر» را منتشر ساخت و طی آن کودک را به عنوان فرد جداگانه مورد بررسی قرار داد و رغبت ها و استعدادهای وی را تأئید کرد. شاید بتوان گفت: نخستین کتاب مخصوص کودکان زیر عنوان«یادگاری برای کودکان» بین سالهای 1671 و 1672 به وسیله یک روحانی مسیحی به نام "جیمز جانی وی" نگاشته شد که بیشتر رنگ و بوی مذهبی داشت و می خواست افکار و عقایدی دینی را به عنوان بهترین وسیله جلوگیری از ترس کودکان تلقین کند. در سال1762"ژان ژاک روسو" فیلسوف فرانسوی اثر عظیم خویش«امیل» را منتشر می سازد. در فرانسه برادران گریم، "ویلهلم" و "یاکوب" قصه هایی را که بین مردم رایج بود را جمع آوری کردند. برادران گریم قصه های عامیانه آلمان را در 2 مجلد در سال های 1812 - 1814 منتشر ساختند. با تمام این تفاسیر ادبیات کودک به مفهومی که امروزه به آن معتقدیم وجود نداشت تا اینکه در قرن 19 کسی که او را «پدر ادبیات کودکان» می توان نامید یعنی "هانس کریستین اندرسن" (1805 – 1875) داستان هایی نوشت و این مفهوم را پایه گذاری نمود، نام او اینک زینت بخش بزرگترین جایزه ادبیات کودکان در جهان است.
پایان جنگ جهانی دوم، مسائل عظیم جوانان، تغییر سیستم های آموزش و پرورش همه و همه در تغییر جهت دادن به ادبیات کودکان بسیار مؤثر بودند. از طرف دیگر مللی که استقلال یافتند از آزادی فکری بیشتری برخوردار شدند. آنها هر یک به نحوی در بوجود آوردن ادبیات کودکان خاص کشورهای خویش کوشیدند. شاید بتوان گفت: جهتی که امروز ادبیات کودکان در جهان با توجه به اهدف بیان شده، در پیش گرفته جهتی است انسانی و جهانی. در واقع ادبیات کودکان در عصر ما کوشش می کند بدون دادن نصیحت های اخلاقی و شعارهای سیاسی و اجتماعی به اطفال کمک کند تا در دنیای متغیری که زندگی می کنند بتدریج نقش حساس و سازنده ای ایفا کنند.
ادبیات کودکان در ایران:
در ایران، به رغم عظمت و قدرت و سابقه ادبی، ادبیات کودکان به معنای امروزی سابقه چندانی ندارد. این کمبود در زمینه ادبیاتی که به نام و برای کودک و نوجوان نگاشته می شد، قرار دارد و درباره افسانه، متلها و داستان های عامیانه صادق نیست. در واقع کودکان ایرانی از ادبیات خاص خود به کلی بی نصیب نبوده اند. ادبیات شفاهی وعامیانه ایران غنی است ولی این ادبیات مکتوب فارسی است که به علت فلسفه خاص تعلیم و تربیت، ضعف و فقر دارد.
واقعیت این است که اگر از ادبیات فولکوریک ایران دوبیتی های عاشقانه، سرودواره ها، بیاض های سخنوری، بعضی اشعار و روایات دینی و پاره ای قصه های پهلوانی را جدا کنیم چیزی جز ادبیات کودکان باز نخواهد ماند و به جرأت می توان گفت: که تقریبأ تمام قصه ها و افسانه های شایع میان مردم، متلها، لالایی ها، معماها و چیستان ها، گویه های بازی و قافیه پردازی های عامیانه یرای کودکان ایجاد شده است و وسعت این گونه های ادبی تا بدانجا است که می توانیم بگوییم قسمت اعظم آثار ادبی فولکوریک ایرانی متعلق به کودکان است و اگر ادبیات رسمی بیشتر از آن بزرگترهاست، ادبیات توده بیشتر به کوچکترها تعلق دارد.
ادبیات کودکان به صورت نوین آن از عصر مشروطه آغاز شده، اما سالهای تولید انبوه آن دهه 1330 است. دهه 1340 این تولید انبوه چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی شتاب بیشتری به خود گرفت. در مجموع، این شتاب با افت و خیزهایی تا دوره انقلاب ادامه یافت. پس از انقلاب، به رغم وقفه ای چند ساله در تولید و نشر ادبیات کودکان، این گونه ادبی با درونمایه های جدید به راهی نو رفته است.به این ترتیب در بررسی ادبیات کودکان در ایران شاید بهتر باشد آنرا به چند بخش تقسیم کنیم:
الف- ادبیات عامیانه
ب- ادبیات خاص
ج- ادبیات کلاسیک(نویسنده و سبک شناخته شده)
د- مشروطیت و ادبیات کودکان
ه- پایه گذاری ادبیات نوین کودکان
و- ادبیات کودکان در دهه 40 و 50
ز- ادبیات کودکان پس از انقلاب
منابع و مآخذ:
کوثری، مسعود؛ تأملاتی در جامعه شناسی ادبیات؛ انتشارات باز 1379
حجازی، بنفشه؛ ادبیات کودکان و نوجوانان؛ انتشارات روشنگران و مطالعات زنان 1387
غفاری، سعید؛ ادبیات کودکان و نوجوانان؛ سپهر دانش 1387
ناظمی، یحیی؛ ادبیات کودکان؛ نشر چاپار 1385
شعاری نژاد، علی اکبر؛ ادبیات کودکان؛ نشر اطلاعات