نویسنده / مترجم سایت روان: مارگاریتا تارتاکووسکی، فاطمه پوران
ممکن است تصور کنید همه افراد شنونده های خوبی هستند.اما گوش دادن یک توانایی ذاتی نیست که در اختیار همه باشد...
شنونده ماهر و گوینده موثر
ممکن است تصور کنید همه افراد شنونده های خوبی هستند . در حالی که گوش دادن یک توانایی ذاتی و بالقوه نیست که در اختیار همه باشد، بلکه مهارتی است که ما می توانیم آن را در خود پرورش دهیم.
گوش دادن یکی از مهارت های حیاتی برای همسران است. زیرا پایه و بنیان یک ارتباط موثر بر گوش دادن به یکدیگر بدون " تمرکز بر جدال ذهنی خود" مبتنی است . شما حتی اگر برسر موضوعی با یکدیگر توافق داشته باشید ، بدون برخورداری از مهارت گوش دادن در تقابل با همسرتان قرار خواهید. در واقع، اگر شما و همسرتان بگومگوهای بسیاری را تجربه می کنید، احتمالا به دلیل ضعف مهارت های گوش دادن شما است نه اشتباه در انتخاب همسر یا مشکلات بسیار پیچیده. (جالب است که بسیاری از افراد تمایل دارند حداقل توجه را به بهبود مهارت های گوش دادن خود بدهند.)
به خاطر داشته باشید که ارتباط مانند تانگو دو طرفه است. به عبارت دیگر تشخیص این مسئله مهم است که در هر مکالمه دو بخش وجود دارد" : فردی که صحبت می کند و فردی که فعالانه گوش می دهد. در ادامه شما بهترین روش ها برای تبدیل شدن به یک شنونده فعال و یک سخنگوی موثر را خواهید آموخت.
یک شنونده ماهر باشید.
اهمیت زبان بدن: شما تنها با گوش هایتان به یک نفر گوش نمی دهید بلکه با بدن خود نیز گوش می دهید. بنابراین مطمئن باشید که با همسرتان تماس چشمی داشته باشید و اندکی به سمت جلو خم شوید. این علائم غیرکلامی نشان می دهند که شما به دقت به او گوش می دهید.
عوامل مزاحم را از خود دور کنید.
تلاش کنید تا حواس پرتی هایی را که "بر توانایی تمرکز شما بر همسرتان تاثیر می گذارد" از بین ببرید. شما می توانید این کار را با خاموش کردن رایانه و تلویزیون و بی صداکردن موبایل انجام دهید.
به مکالمه کامل گوش دهید.
این جمله به نظر ساده می رسد اما اکثر ما آن را عملی نمی کنیم. ما بسیار تلاش می کنیم تا حرف خود را به کرسی بنشانیم. "برای مثال اگر شما دموکرات باشید و به صحبت های یک جمهوری خواه درباره دولت کوچکتر گوش بدهید، مانند مناظره کنندگان گوش های شما بر چیزهایی متمرکز خواهد بود که بر سر آنها با طرف مقابل اختلاف نظر دارید. مناظره کنندگان گوش می دهند تا ثابت کنند که درست می گویند و دیگران در اشتباه هستند". البته زن و شوهرها نباید اینگونه عمل کنند.
علامت اینکه شما مانند یک مناظره کننده عمل می کنید چیست؟
شما مکالمه خود را با عباراتی مثل "بله ، اما" یا "من می دانم، اما" آغاز می کنید. حتی ممکن است با جمله "ساکت باش" مکالمه را قطع کنید. در نظر بگیرید یکی از همسران می گوید که "خانه خیلی به هم ریخته است " و همسر دیگر پاسخ می دهد که من " گل های تازه ای برای میز شام گرفته ام و فکر می کنم که موقع آمدن مهمانان ، زیبا به نظر برسد".
به جای این سعی کنید به گونه ای گوش دهید که با او موافقت کنید. اگر شوهرتان به شما بگوید که خانه خیلی به هم ریخته است و این در حالی باشد که مدت زیادی او را تحمل کرده اید، ممکن است وسوسه شوید که با این جمله به او پاسخ دهید : " خانه کاملا تمیز است ، به جز به هم ریختگی هایی که خودت درست کردی."
برای گوش دادن فعالانه لازم است اندکی تلاش کنید. ازخودتان بپرسید که به هم ریختگی به چه معناست؟
اگر فکر می کنید که واقعا خانه به هم ریخته است می توانید به این دو شکل عمل کنید:
1) اطلاعات بیشتری کسب کنید. مثلا از همسرتان بپرسید: به نظر تو کدام قسمت به هم ریخته است؟
2) واقعا در مورد صحبت طرف مقابل فکر کنید. شما می توانید بگویید : " بله، بعد از یک مهمونی که خیلی به ما خوش گذشت ، مهمان ها بدون کمک کردن برای جمع کردن میز شام رفتند و آشپزخانه کمی کثیف و به هم ریخته است." یا اینکه "بله، آشپزخانه و اتاق پذیرایی به هم ریخته است". بهتر است از گفتن این جملات پرهیز کنید:
"من 1 ساعت داشتم راه می رفتم و خونه رو مرتب می کردم. چه طور جرئت می کنی که بگی خونه بهم ریخته است.!"
"شنونده باید واکنش های هیجانی و تفاسیر شخصی خود را پنهان نگه دارد و واقعا تلاش کند تا ماهیت منظور گوینده را درک کند."
براساس مطالعات باتشاو، همسر شما "ممکن است حقیقتا این نظر را داشته باشد که شما به او نگاه نمی کنید و این مسئله بدین دلیل باشد که شما به طور کامل به او گوش نمی دهید." تصدیق کنید که ممکن است شما تصویر کامل و همه جانبه ای نداشته باشید. کسب اطلاعات بیشتر هرگز به کسی صدمه نزده است.
صحبت های همسرتان را خلاصه کنید.
خلاصه کردن حرف های همسرتان به او این اطمینان را می دهد که شما به آنچه برای او اهمیت داشته است ، گوش داده اید. اما خلاصه کردن بسیار فراتر از این است که در پاسخ به جمله "من فکر می کنم که خانه به هم ریخته است" بگویید "تو تو فکر می کنی که خانه به هم ریخته است".
به اعتقاد هیتلر " هیچ کس نمی خواهد با یک طوطی ازدواج کند". شیوه صحیح خلاصه کردن به این شکل است که پس از خلاصه کردن ، چیزی را که با آن موافقید به همسرتان بگویید و سپس نظرات خود را با عبارات "و" یا "همین طور" به مکالمه اضافه کنید.
احساسات همسرتان را خلاصه کنید.
اوربوش این عنوان را "کنترل ادراک" می نامد. بنابراین علاوه بر فهم چیزی که همسرتان می گوید، لازم است مطمئن شوید که احساسات او را نیز درک می کنید. به عنوان مثال ممکن است فکر کنید که همسرتان از شما عصبانی است . شما می توانید از او بپرسید که " آیا من درست متوجه شدم؟ تو وقتی درباره رفتار من در مهمانی صحبت می کردی از دستم عصبانی بودی؟"
همدلی کنید.
شما می توانید از تمام این ابزارها استفاده کنید اما اگر تمایل نداشته باشید که به همسرتان گوش دهید، این ابزارها کمک کننده نخواهند بود. به عبارت دیگر، " برای گوش دادن فعال ، تمایل بسیار موثرتر از تکنیک هاست". هم چنین "همسرانی که مقاومت بسیاری دارند، از مشارکت کردن در دیدگاه های دیگران کاملا پرهیز می کنند". اگر شما هم چنان به ادامه وضعیت خود اصرار دارید، انجام همدلی دشوار خواهد بود.
نمونه زیر برای کاربرد مهارت های گوش دادن توسط هیتلر ارائه شده است:
زن: "بالاخره به هم ریختگی آشپزخانه و اتاق پذیرایی تمام می شود."
شوهر: " من خوشحال می شوم که در تمیزکردن خانه به تو کمک کنم. به هم ریختگی به این دلیل است که قبل از آمدن مهمان ها سرت خیلی شلوغ بود. من فکر می کنم از این به بعد بهتر است که هر شب زمانی را به مرتب کردن خانه اختصاص بدهیم تا کارها برای آخر هفته و مهمانی ها تلنبار نشود."
زن: " خیلی عالیه . من کاملا موافقم. چطوره که هر شب باهم صحبت کنیم و همزمان خانه را مرتب کنیم؟"
بدون مهارت های گوش دادن فعال ، " لحظات عاشقانه بسیاری از بین خواهند رفت."
یک گوینده موثر باشید.
زمان مناسبی را برای گفتگو انتخاب کنید.
به اعتقاد اورنبوش " زمان سنجی همه چیز است". هرگاه زمان کافی برای گفتگو وجود ندارد، موضوعات مهم را مطرح نکنید خصوصا زمانی که همسرتان از سرکار برگشته باشد، احساس خستگی کند و یا مشغول تماشای تلویزیون باشد.
به یک موضوع بچسبید.
از گرفتارشدن به چیزی که اورنبوش " سینک آشپزخانه " می نامد بپرهیزید. " سینک آشپزخانه " به این معنا است که تمام مشکلات را به یکباره مطرح کنید. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که گوینده از دیرکردن شوهرش و نشستن ظرف ها توسط او در شب گذشته تا انجام ندادن برخی از کارها در مراسم عروسی سخن بگوید. تمرکز روی عنوان به این معناست که همسر شما می تواند به طور واضح به یک موضوع پاسخ دهد . " سینک آشپزخانه " همسر شما را تحت فشار قرار می دهد و او نمی داند که باید چه کار کند.
برای احساسات همسر خود ارزش قائل شوید.
به جای اینکه بگویید " خیلی مسخره بود که از این موضوع عصبانی شدی" می توانید بگویید " من درک می کنم که چرا از دست من عصبانی شدی و می خواهم که در این مورد باهم صحبت بکنیم" (اورنبوش).
جملات " من " به کار ببرید.
زمانی که گوینده کلمه " تو " را به کار می برد شنونده را به سمت دفاعی بودن و نشنیدن سوق می دهد. به جای " تو نسبت به من بسیار بی مسئولیت هستی" می توانید بگویید " من از موضوعی که هفته گذشته اتفاق افتاد ناراحتم" .
جملات A,B,C به کار ببرید.
" تو در موقعیتA ، Bرا انجام دادی ، من احساس C می کنم. استفاده از جملات دقیق و شفاف بهترین انتخاب است. زمانی که به همسرتان می گویید " وقتی به خانه مادرم می روم و تو احوالپرسی گرمی نمی کنی من به شدت احساس ناامیدی می کنم " ، می فهمد که احساس واقعی شما چیست ، موضوع چیست و او می تواند چه کار کند.
از به کار بردن کلمات " همیشه " و " هرگز" بپرهیزید.
در موقع صحبت کردن عباراتی مثل " تو همیشه دیر می کنی " یا " تو هرگز در تمیز کردن خانه به من کمک نمی کنی " را به کار نبرید.
به خاطر داشته باشید که ارتباط و گوش دادن اثربخش مهارت هایی هستند که به تمرین نیاز دارند. زوج درمانگرها معمولا به مراجعان خود نقش گوینده و شنونده را می دهند. به صورتی که هر زوج گاه در نقش گوینده و گاه در نقش شنونده است.
هیتلر معتقد است که گوش دادن مانند یک مهارت ورزشی است تنها داشتن اطلاعات کافی نیست بلکه باید آن را تمرین کرد. در همین رابطه سولی اظهار می کند گام اول خواندن کاری است که باید انجام داد ، دیگری انجام آن است و سوم انجام دادن خوب آن است. زوج درمانگرهای باتجربه زمان زیادی را برای آموزش صحیح و تمرین آن صرف می کنند.
منبع:
سایت روان
علاقه مندی ها (Bookmarks)