خبرگزاري فارس: جشن تيرگان يا تيرماه سيزده شو سالهاست در بسياري از شهرها و روستاهاي سرزمين فرهنگي و تاريخي مازندران گرامي داشته ميشود.
به گزارش
خبرگزاري فارس از كجور، در اسطورههاي ملي و مذهبي به شخصيتهايي برخورد ميكنيم كه نه تنها در زمان خودشان بلكه بر آينده نيز تأثيرگذار بودند. اين شخصيتها گاهي در يك اثر فرهنگي همچون نوشتن يك كتاب يا يك تابلوي نقاشي يا خط يا با فداكاري خويش در راه آرمانهاي بشري جاودانه ميشوند، يكي از اين شخصيتها آرش كمانگير است، جنگ بين افراسياب توراني و منوچهر شاه در طبرستان به 12 سال طول كشيده و مقرر شده است تيري از كوههاي رويان در طبرستان انداخته شود وهر كجا فرود آيد مرز بين ايران و توران باشد. در ميان لشگريان ايران آرش اين شخصيت ايراني آنقدر تير را در كمان كشيده كه پس از رها شدن تير از كمان جسمش پاره پاره شده است ولي از آنجا كه بر اساس قرار قبلي افراسياب پس از 12 سال جنگ و خونريزي بايد از سرزمين ايران خارج ميشد مردم آن روز را جشن گرفتند و اين سنت از آن تاريخ تاكنون درايران و به ويژه در مازندران پا بر جاست. داستان آرش كمانگير در كتابهاي زيادي به تفصيل شرح داده شده است از جمله: در كتاب تاريخ طبرستان تاليف بهاءالدين محمدبن حسن بن اسفنديار كاتب كه در سال 613 هجري تاليف شده است. ابوريحان بيروني در كتاب آثار الباقيه سبب پيدايش جشن تيرگان را چنين ذكر ميكند؛ كمان را تا بنا گوش خود كشيد و خود پاره پاره شد و تير از كوه رويان به اقصاي خراسان كه ميان فرغانه و تخارستان است به درخت گردوي بزرگي فرود آمد به مسافت يكهزار فرسنگ و مردم آن روز را عيد گرفتند. در كتاب آيينها و جشنهاي كهن در ايران امروز نوشته محمود روحالاميني چنين مينويسند: نشانههاي برگزاري جشن تيرگان از قرن ششم به بعد در سندهاي تاريخي اندك است، در روزگار ما فقط در شهرهاي مازندران مراسم تير ما سيزده شو بر جاي مانده است. تيرماه در تقويم مازندراني (مانند تقويم فرس قديم) مصادف با آبانماه در تقويم جلالي (تقويم امروز ايران) است. محاسبه فصلها، فعاليتهاي كشاورزي و جشنهاي كهن بر پايه تقويم محلي مازندراني تا يك نسل پيش رايج بود، لازم به ذكر است هنوز هم در بعضي از روستاهاي مازندران بر مبناي تقويم مازندراني محاسبات انجام ميشود. اين جشن اكنون در مناطق مختلفي از مازندران و همسايگان آن از جمله مناطقي همچون سوادكوه، سنگسر، شهميرزاد، فيروزكوه، دماوند، بهشهر، دامغان، ماها، ساري ، بابل، آمل، نوشهر و شهسوار و طالقان برگزار ميشود. در اين ميان به سراغ شهرستان نوشهر و در بين مناطق مختلف آن به روستاي زيبا و تاريخي كندلوس ميرويم تا با نحوه و باورهاي اين جشن آشنا شويم. * تير ما سيزده شو دركندلوس اميرخواني و فال حافظ و شاهنامهخواني يكي از مراسمي كه در اين جشن قابل اهميت است اميريخواني و فال حافظ و اجراي موسيقي است، اميري خواني را معمولاً پيران دهكده يا كساني كه از صداي خوبي برخوردار باشند اشعاري را از امير پازواري به صورت تك خوان يا همخواني ني و آواز در گوشههايي از رديف دشتي در دستگاه شور موسيقي ايراني اجرا ميكنند. فال حافظ از ديگر امور اين جشن است كه از قديم الايام با سوادان دهكده در جمعهاي خانوادگي و يا فاميلي اشعار حافظ را در لواي (فال حافظ) و نيز اشعاري از فردوسي را (شاهنامه خواني) ميخوانند. * موسيقي محلي همنوازي سرنا و دهل از بعدازظهر روز جشن شروع و تا پاسي از شب گذشته ادامه دارد. نواختن لله وا (ني محلي) بخش مهمي از اين جشن را به خود اختصاص ميدهد. هنوز هم صداي ني عمو افراسياب و دايي سلطان در گوش من يادآور مهرورزيهاي مردمان خوب دهكده است و شايد براي خيلي از كساني كه امروز در كوچه و پس كوچههاي زندگي درگير روزمرگي هستند با شنيدن صداي ني و سرنا و دهل احساس نزديكي به ماهيت و اصالت وجودي خود ميكنند. امروزه در كندلوس گروههاي و افراد زيادي نيز وجود دارند كه گذشته از مراسمهاي فوق به اجراي موسيقي سنتي از آن جمله تك نوازيهاي تار ، سه تار، عود، تنبك،ني، ويلن، كمانچه، سنتور ... و ديگر سازهاي ايراني و يا به صورت گروهي و همنوازي گوشهها و آوازها و رنگهايي را در دستگاههاي موسيقي ايراني در اين جشن ميپردازند. در كندلوس مازندران براي اينكه تعداد خوراكيها به 13 برسد از مواد غذايي همچون كدو، كلم، چغندر(چنگل) و لوبياي و سيب زميني به صورت پخته كه آن را هكشي مينامند استفاده ميكنند و هائيشت نيز يكي ديگر از اولويت آن شب است، هائيشت تركيبي از گندم، شاهدانه( تخم كنف) به صورت برشته و كشمش و گردو نيز به آن اضافه ميشود كه در آن شب مورد استفاده قرارميگيرد. همچنين باور دارند كه در موقع شكستن گردوها براي درستكردن هائيشت هر يك از گردوها قبل از شكستن به نيت شخصي كه مورد توجه آن جمع است، نامگذاري ميشود، اگر چنانچه گردو مورد نظر بدون مغز باشد اين باور را داشتند كه شخص مورد نظر تا قبل از جشن تيرما 13 شو سال ديگر خواهد مرد. در ايام كهن به دليل كم بودن برنج از دانههاي ارزن(گورس) به جاي آن استفاده ميكردند و براي اينكه جشن تيرماسيزده شو را به بهترين نحو اجرا كنند آن شب از برنج استفاده ميكردند، چون اين جشن در فصل پاييز با رسيدن ميوههاي جنگلي همچون زالزالك(وليك) وازگيل (كنس) واَلندري و زرشك و ديگر محصولات جنگلي همزمان است ميوههاي فوق نيز تناول ميشود. همچنين در روستاهاي مجاور نيز در غروب اين روز جوانان هم با در دست داشتن تركهاي بلند كه كيسهاي به انتهاي آن بسته شده است همراه كودكان به در خانهها رفته و با سروصدا و كوبيدن چوب به در خانهها و لال بازي از صاحب خانه تقاضاي هديه ميكنند و به آنها پول، ميوه و شيريني داده ميشود و در كوچهها به همراه شال شروع به حركاتي موزون و خواندن اشعار ميكنند. *نتيجه ... همه پديدهها، نهادها، آيينها، جشنها و همه زمينههاي ديگر فرهنگي با گذشت سدهها و هزارها دگرگون ميشود، تحول مييابد با زمان و مكان هماهنگ ميشود و بهگونهاي ديگر جلوه ميكند، در اين زمان چگونگي برگزاري اين جشن و اينگونه جشنها بستگي به همت اهل فرهنگ و هنر اين خطه دارد، اميد است اينگونه جشنها هرچه باشكوهتر برگزار شود و به دست فراموشي سپرده نشود.
توضیح: این جشن در دوازدهم و سیزدهم تیرما نبری مقارن با یازدهم و دوازدهم آبان ماه تقویم شمسی برگزار می گردد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)