«لف » در لغت به معنای پیچیدن و تا كردن است و «نشر» به معنای باز كردن و گستردن. در اصطلاح بدیع، لف و نشر عبارت از این است كه یك یا چند واژه در قسمتی از سخن (عموماً مصراع، یا بیت) ذكر میشود و در قسمت بعدی (مصراع یا بیت بعدی) واژگان مربوط به آنها آورده میشود، به نحوی كه میتوان دو به دو این واژهها را به هم مربوط كرد. به كلماتی كه ابتدا ذكر میشود لف، و كلماتی كه به آنها مربوط میشود، نشر میگویند؛ برای مثال:
فغان زجغد جنگل و مُرغوای او *** كه تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او تا ابد *** گسسته و شكسته، پروپای او
(بهار)
در بیت دوم لف و نشر به كار رفته به این ترتیب كه: واژۀ «گسسته» در مصرع دوم آمده و واژۀ مربوط به آن یعنی «پر» با فاصله ذكر شده؛ همینطور «شكسته» كه واژۀ مربوط به آن «پای» است. در این صنعت تلاشی كه ذهن خواننده یا شنونده برای یافتن ارتباط بین كلمات میكند، باعث لذت ذوقی او میشود.
لف و نشر به دو نوع مرتب و مشوش تقسیم میشود. منظور از لف و نشر مرتب این است كه كلمات مربوط به هم در بیت یا مصراع به ترتیب ذكر میشوند؛ مثل مثالی كه از بهار آوردیم؛ پر و پای به ترتیب به گسسته و شكسته مربوط میشوند.مثال دیگر برای لف و نشر مرتب بیت زیر است:
ای نور چشم مستان در عین انتظارم *** چنگی حزین و جامی، بنواز یا بگردان
**...............................................* لف 1 لف 2 نشر1 نشر2
در بیت بالا به همان ترتیب که کلمات لف آمده است، نشر ها نیز به همان ترتیب ذکر لف ها، بیان شده اند.
اما در لف و نشر مشوش، نظم و ترتیبی در ارتباط لف و نشرها وجود ندارد و چنانكه از اسمش پیداست، كلمات بدون ترتیب به هم مربوط میشوند؛مثل:
گر دهدت روزگار دست و زبان زینهار *** هر چه بدانی مگوی، هر چه توانی مكن!
.......................لف1 لف2 *....................** نشر 2 ........... نشر 1
در بیت ذکر شده ابتدا « دست» وپس از آن «زبان» آمده است، در حالی که نشر و توضیح مربوط به این واژه ها،از این ترتیب پیروی نکرده و ابتدا توضیح مربوط به زبان بیان شده و پس از آن توضیح مربوط به دست ذکر شده است.
مثال دیگر:
ای كه با زلف و رخ یار گذاری شب و روز **** فرصتت باد كه خوش صبحی و شامی داری
...........لف1.. لف2 **..............................................*. ............* نشر2 نشر1
در این بیت علاوه بر تشبیه (تشبیه زلف به شب (در سیاهی) و رخ معشوق دردرخشندگی به صبح) واژگان زلف و رخ از طریق لف و نشر مشوش به هم مربوط شدهاند.
انواع لف و نشر
لف و نشر دو گونه است:
۱) اگر توزیع نشرها به ترتیب لفها باشد، لف و نشرْ مرتب نامیده میشود؛ مانند این شعر فردوسی:
فروشد به ماهي و برشد به ماه **** بن نيزه و قبه بارگاه
۲) اگر نشرها به ترتیب لفها نیایند و پراکنده باشند، لف و نشرْ نامرتب یا مشوش(به هم ریخته) نامیده میشود؛ مانند شعر زیر:
در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بي آب **** گلبرگ تري، سرو سهي سنبل سيراب
۲-۱) اگر نشرها به ترتیب معکوس لفها بیایند، لف و نشر را معکوس مینامند؛ مانند این شعر خاقانی:
چون ز گهر سخن رود وز شرف و جلال و کين *** چون اسد و اثير و خور نوري و ناري ونري
برخی بر آنند که لف و نشر معکوس نوعی از لف و نشر مشوش است، و برخی دیگر لف و نشر را به سه دسته تقسیم میکنند و میگویند لف و نشر اگر مرتب و معکوس نباشد، مشوش نامیده میشود.
لف و نشر مرتب، موسیقی معنوی خاصی ایجاد میکند که به خاطر درگیری ذهن برای یافتن لف و نشرهاست، به همین دلیل عموماً هنریتر است. معروفترین مثال لف و نشر در این شعر فردوسی است:
به روز نبرد آن یل ارجمند **** به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست *** یلان را سر و سینه و پا و دست
همچنین در این شعر ناصرخسرو، مصراع اول لف و نشر مرتب و مصراع دوم لف و نشر مشوش است.
بسوزد بدوزد دل و دست دانا **** به بي خير خارش به بي نور نارش
علاقه مندی ها (Bookmarks)