مادر بودن تنها عامل تاثیر گذار بر مشارکت زنان در معماری نیست، بلکه برای بسیاری از افراد یک چالش بزرگ است. سامارا گرین وود داستان تقابل زندگی حرفه ای معماری و مادر بودنش را روایت می کند . " آرزوی من اینست که صادقانه با خودمان و با یکدیگر رفتار کنیم. " الن، معمار و مادر دو کودک. ماجراجویی من میان معماری و مادر بودن از شش سال پیش آغاز شد و تا کنون، به یک سوارکاری بسیار پرتلاطم شبیه بوده است. گاهی از اوقات من احساس آسیب ناپذیر بودن می کنم؛ مثل اینکه کلیدی جادویی برای زندگی ای درخشان یافته باشم. اما بیشتر مواقع زندگی را سختتر از آن احساس کرده ام، گویی که هیچ چیز به درستی اجرا نمی شود. اما دوباره و دوباره، من اقدام به حل این مشکلات کرده ام و برای پیدا کردن قطعه گم شده ی این پازل تلاش کرده ام ؛ گاهی موفق بوده ام و گاهی اوقات شکست خورده ام. من فکر نمی کنم که تنها هستم. " تلاش برای ترکیب انجام یک کسب و کار، معمار بودن، مسافرت و پس از آن در تعطیلات آخر هفته همراه خانواده ام بودن خسته کننده است. هنگامی که پسرم کوچک بود من روزهای کاری هفته ام را به چهار روز کاهش داده بودم تا برای با او بودن انرژی کافی داشته باشم . من فکر می کنم شما باید چیزهای متفاوتی را تجربه کنید و بتوانید در طول این راه با تغییرات کنار بیایید . برای انجام و پذیرش هر کاری به طور مداوم با خود و خانوادتان ارزیابی کنید که آیا قادر به انجام آن هستید یا خیر ." جین، معمار و مادر یک کودک. برای من، چالش از همان ابتدا آغاز شد. وقتی که به خاطر بارداریم مجبور به ترک شغلم به عنوان معمار پروژه شدم تا به انجام کارهای پزشکیم برسم. در حالی که در ابتدا از آزادی و انعطاف پذیری که برایم بوجود آمده بود خرسند بودم ؛ خود را درگیر وظائف مادری یافتم. " برای بازگشت به کارتان برنامه ی مشخص و فشرده ای در نظر نگیرید ؛ چون شما نمی دانید که پس از تولد فرزندتان چه احساسی خواهید داشت. شما ممکن است از سه ماهگی وی آماده باشید و یا تا زمان مهدکودکش این حس را پیدا نکنید. " تالیا ، معمار و مادر دو کودک |
علاقه مندی ها (Bookmarks)