دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 16 از 297 نخستنخست ... 6789101112131415161718192021222324252666116 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #151
    یار همراه
    نوشته ها
    2,180
    ارسال تشکر
    4,649
    دریافت تشکر: 6,043
    قدرت امتیاز دهی
    7691
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    امروزم خوب بودولی....
    متاسفانه همسایمون فوت شد .خدابیامرزتش
    یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون

  2. 4 کاربر از پست مفید *alien* سپاس کرده اند .


  3. #152
    همکار تالار مکانیک
    نوشته ها
    600
    ارسال تشکر
    13,417
    دریافت تشکر: 6,562
    قدرت امتیاز دهی
    6222
    Array
    homeyra's: جدید156

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    امروز فهمیدم هرچی پول بدی آش میخوریاگه ی چیزی برات ارزش داره و تو رو هم خوشحال میکنه،براش هزینه کن وگرنه........................................ .............

  4. 2 کاربر از پست مفید homeyra سپاس کرده اند .


  5. #153
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34268
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نشستم پای سایت
    نمی دونم چرا فقط دوست دارم شعر بنویسم یا خودم رو با تفریحات سرگرم کنم .
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  6. 5 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  7. #154
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24669
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    حالم بده...
    امروز یکی گفت داره آمار میگیره یسری سوال پرسید منم واسه کمک به تحقیقش جوابشو دادم
    ولی بعد فهمیدم تــــــــــــــــــمـــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـام اون لحظات گیرم آورده بود
    تمام اون لحظاتی که من با تمام عذاب و سختی، ولی واسه کمک به تحقیقش جوابشو دادم
    خیلی ناراحت شدم، تو حدی که سر درد و حالت تهوع و... داره کلافم میکنه
    چه ادمایی پیدا میشن ... بیشتر از اینکه از اون ناراحت باشم از سادگیه خودم ناراحت و عصبانیم که چرا همه چی رو میخوام علمی ببینم چرا فکر میکنم همه دارن کار علمی میکنن
    امروز بد جور سرکار گذاشتنم
    حالا هم حتما دارن بهم میخندن....
    تقصیر خودمه نمیدونم چرا احتمال ندادم که شاید داره دروغ میگه....

    یه لحظه یه شک کردم و دستپاچه
    به داداشم اس ام اس دادم پرسیدم یه همچین مرکزی هست؟ جوری توضیح دادم که واسه دوستم پیش اومده( یه دروغ)
    زنگ میزنه میگه این اتفاق واسه تو افتاد؟
    همه ی ناراحتیم میشه یه حسی نه چندان شبیه عصبانیت ..تودلم میگم مگه من توضیح ندادم که واسه دوستم پیش اومده ، چرا میپرسی واسه تو اتفاق افتاده!!!که من یه دروغ دیگه هم بگم! یعنی بگم؟؟ سریع حواسمو جمع میکنم یه دودوتا 4تای خواهرانه در عرض چند صدم ثانیه.... یه دنیا عصبانیت پشیمانی ناراحتی تفکر تامل و..و..و.. میشه یه بغض تو گلومو سریع تبدیلش میکنم به دوحرفو یه کلمه و تحویل داداشم میدم....
    : نه!!!
    بهش دروغ گفتم!! از این سوالایی که ادمو مجبور میکنن دروغ بگی خوشم نمیاد.... اینو میگم تا از تقصیرم کم شه...
    *ولی خب حق میدم واسه هزار دلیل ِِ آناتومی نورولوژی فیزیولوژی و بیو لوژی روانشناسی جامعه شناسی و خلاصه همه ی لوژی ها... که تو مرد بودنش هست از این کنجکاوی ها کنه*

    خب یه مرحله گذشت...
    حالا همه ی حواس 5گانمو + حس ششمم و اگه هفتمی هست جمع میکنم تو گوشم!! گوشیرو دودستی میچسبونم به گوشم که هیچ در رویی نداشته باش... نفس نمیکشم که سریع تر بشنوم
    صدایی جز صدای ماشین نمیاد ... توو دلم همش میگم ال...و...! الو؟....میخوام بلند بگم اما لبم قفله زیر دندونامو ، زبونم حبسه...
    احتمال میدم که داداشمم مونده توی جوابمو.... الان اگه پیشم بود با نگاهش جواب گفته ی دلمو میداد و بعدش با زبونش جواب زبونمو...
    حالا هم داره تو دلش جوابمو میده تا بعد نوبت زبون برسه
    بعد میگم نه نه متوجه نشد...
    بالاخره میگه: نه همچین مرکزی نیست
    همه ی نفس ِ حبس کرده ام رو آروم آروم که صداش در نیاد رها میکنم.. با همه ی عذاب وجدانم یه لبخندی تو مقیاس نانو میشینه گوشه ی راست لبم به مناسبت پیروزی..
    که داداشم ادامه میده..
    حالا اینسری هیچ... دفعه ی بعد اینجور آدما و حرفاشونو باور نکن..

    همون نیش خند خشک میشه رو لبم، اینبار به مناسبت هنر ِ برادر در زمینه ی ذهن خوانی ..
    شایدم مچ گیری... وای اصلا حس خوبی نیس که نمیشه هیچ چیزو از داداشا پنهان کرد... اینکه همه چیرو از چهرت میخونن ... حالا هم که از پشت گوشی!!
    ناتوان از حمل اینهمه دسته گل ِ به اب داده به درجه اشباع میرسمو همین میشه یه دلیل که ذهنم برای جلو گیری از ایست بیخیال همه چیز شه
    به روی خودم نمیارم دروغ گفتم به روی خودم نمیارم داداشم متوجه شد
    به روی خودم نمیارم گول خوردم به روی خودم نمیارم چه اشتباه بزرگی کردم به روی خودم نمیارم همه ی این مشکلات واسه بی دقتی خودم بوده به روی خودم نمیارم که چطور داداشم متوجه میشه من دروغ گفتم ولی من متوجه نمیشم اون فرد بهم دروغ گفته
    بهش میگم خب کاری نداری ؟ احتمالا میدونه یه قطره میخوام واسه لبریزی.. چند ثانیه سکوت میکنه جواب سوالمو نمیده و میگه خداحافظ
    همین سکوتش هرچی غمه میشونه رو شونه هام... دوباره برمیگردم عقب از اون ادم.. از اینکه خواست کمک کنم.. از اینکه اشتباه کردم اعتماد کردم.. ازینکه بازیچه شدم. ازینکه اون به سادگیم خندیده و الان شاد ازین پیروزی.. از اینکه حتی فکرشم نمیکنه دارم چه عذابی میکشم.. ازینکه چقدر ساده بودم.... از داداشم.. از اینکه چی فکر میکنه.. ازینکه نا امیدش کردم.. ازینکه چجوری تو چشش نگاه کنم.. از همه ی اون چیزایی که توو دلمه از همه ی اینا با یه غم بزرگ میگذرم.... وای خدا دارم خفه میشم......
    برق اتاقو خاموش میکنم بعدشم فکر........
    میبینم حوصله ندارم رودر رو ادامه بدم.. با شرمندگی تمام واسه دروغی که به داداشم گفتم، بهش اس ام اس میدم که : ببخشید.....و....
    اون جواب میده
    Doro0gh gue khubi nisti.emruz mikhastam ye she'r vasat begam

    چند بار اینو میخونم ، پیشم نیست ولی بهش میگم کاش اینم متوجه شی که توو چه شرایطی بودمو چرا دروغ گفتم
    نمیدونم... روم نمیشد بگم حماقت کردم.....
    خدایا همه ی وجودم داره اشک میریزه ولی چشام خسته تر از این حرفان .. دارم خفه میشم...
    خدایا حالم خوب نیست... هممیشه سعی کردم اشتباهی نکنم... چقدر یه اشتباه ادمو میشکونه... خدا نفسام تنگه
    چی به این بنده هات میرسه که اینجور مردم ازاری میکنن و با اعصاب و روان ادم بازی میکنن..
    خدایا با اینهمه درد آغوشی آروم تر از یادت ندارم واسه پناه بردن....
    خدا خودت آرومم کن....
    خدایا.. نزار این تجربه ی تلخم از کمک کردن ، مانع کمک به اونایی شه که واقعا کمک میخوان....
    خدا نزار بترسم از کمک کردن...
    خــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــدا حــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــالـم بـَــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــده

  8. 5 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  9. #155
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شــَهرسازی
    نوشته ها
    1,502
    ارسال تشکر
    3,632
    دریافت تشکر: 9,836
    قدرت امتیاز دهی
    354
    Array
    ستاره کویر's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    چرا این 2 بیتی باید واسه من همیشه صادق باشه!!!؟؟؟
    چرا واقعا!؟؟


    یک عمر قفــــس بست مسیر نفــــــسم را

    حالا که دری هست مرا بال و پری نیست


    حــــالا که مقـــــــدر شــده آرام بگـــــیرم
    ســـیلاب مرا برده و از من اثـــری نیست


    مقدر شده اصلا از این چه وضعشه!
    رنگین کمونِ 6 رنگ
    -----------------------------
    سوالات مربوط به بخش هنر و شهرسازی
    با ما در ارتباط باشید

  10. 3 کاربر از پست مفید ستاره کویر سپاس کرده اند .


  11. #156
    همكار تالار باغبانى
    رشته تحصیلی
    مهندسی طراحی فضای سبز
    نوشته ها
    758
    ارسال تشکر
    13,309
    دریافت تشکر: 5,462
    قدرت امتیاز دهی
    4853
    Array
    زهرا قربانی's: جدید157

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    الان دارم به این فکر میکنم که برای عروسی کدوم بلوزم رو بپوشم؟
    آخرین برگ سفرنامه باران اینست
    که زمین چرکین است

  12. 4 کاربر از پست مفید زهرا قربانی سپاس کرده اند .


  13. #157
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    DVM
    نوشته ها
    1,829
    ارسال تشکر
    20,723
    دریافت تشکر: 12,331
    قدرت امتیاز دهی
    18941
    Array
    رضوس's: شاد3

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    امروز فهمیدم که خیلی تعطیلم
    واقعا یه نفر که کنکور داره باید اینقد بیاد نت؟؟؟؟؟؟
    خدایا تو آنی که آنی توانی جهانی چپانی ته استکانی.
    زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست/آنقدر سیر بخند که غم از رو برود

  14. 6 کاربر از پست مفید رضوس سپاس کرده اند .


  15. #158
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7123
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    امروز روز سومی میشه که کلاسام شروع شده و جلسه دوم درس تخصصیم.
    دیگه جدی جدی دوران جدید زندگیم شروع شد!
    جلسه اول استاد مبانی کامپیوتر و برنامه نویسیمون حرفایی زد که شاید خیلیا واقعا براشون مهم نبود(از قیافه بچه ها) اما خب روی من یکی خیلی تاثیر گذاشت!
    خیلی احساس خوبی دارم که بالاخره دارم توی رشته ای که دوسش دارم دارم تلاش میکنم. درسته بازم واحدا و درسایی که خوشم نمیاد یا ربطی به رشتم ندارن هم هستن اما خیلی حس خوبیه که بالاخره کاری که دارم میکنم و درسی که میخونم در راستای چیزیه که واقعا دوست دارم!
    از اول صبح یه مقدار از درس زبان مجازی که گرفتم رو خوندم.
    الانم دارم میرم که کتاب بخرم.

    خدایا دوست دارم! شکرت
    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  16. 7 کاربر از پست مفید Outta_Breathe1020 سپاس کرده اند .


  17. #159
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7123
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    همین الان یه تصمیم گرفتم...
    یه تصمیم که یه بار دیگه هم چند وقت پیشا گرفته بودم. اما خیلی جدی نبودم روش!
    به طور کل آدمی نیستم که دل بسته کسی بشم. اما دل خوش میشم به آدما! به بود و نبودشون! و این یه چیزیه که با دل بستگی فرق داره از نظر من!

    همین حالا تصمیم گرفتم و مینویسم اینجا که یاد خودم بمونه همیشه! اونم اینکه دل خوش هم نباید شد به آدما! به هیچ آدمی! نه مجازی نه واقعی...! مثه همون روزی که تصمیم گرفتم دل بسته کسی نشم. با اینکه کوچیک بودم اونموقع دل بستگیم در حد چیزای خیلی کوچیک بود...

    انتظاری نباید داشت از هیچ آدمی! من امشب این تغییر رو تو خودم ایجاد میکنم واقعا و روش میمونم!
    تا بیاد دلم خوش شه به کسی یادم میاد که این دل خوش شدنم به ضررمه! همه اون چیزی که من فکر میکنم نیستن. چیز خیلی مسلمیه!
    من به آدمای زیادی دلم خوش میشه! شاید بشه گفت بیخود و بی جهت دلم خوش میشه! چیز خاصی نمیبینم از طرف اما دلم خوش میشه! مسخره است نه؟! اما خوش میشه دیگه! مثلا به یه آدم مجازی دلم خوش میشه! به چه چیزی دلم خوش میشه خدا میدونه! یا به یه آدم معمولی! بازم مسخره است! نقطه ضعفه! و من نمیخوام نقطه ضعفی داشته باشم. نقطه ضعفا رو سعی کردم حذف کنم. من با آدما زود دوست میشم شاید! دوست هم شاید اسمش نیست! آشنا! نمیدونم!!! این به نظرم مشکلی نداره! اینکه از طرف انتظار چیزی داشته باشی اشکال کاره!

    حالا چی شده که اومدم اینجا مینویسم نمیدونم!
    شاید چون این سایت با اینکه............ولی باز شده بخشی از زندگی روزمره من! شاید به این سایت و آدماش داره دلم خوش میشه یا شایدم شده اما خب اگرم شده دیگه نمیخوام باشه. انتظار نداشتن از چیزی و کسی زندگی رو واسه هر آدمی راحت میکنه! من که یه بار تونستم تغییری تو خودم ایجاد کنم که انتظاری از کسی و چیزی نداشته باشم چرا دوباره نتونم؟!


    چه همه حرف زدم!
    نمیدونم این شد الان خاطره روزانه یا شد درد و دل نمیدونم هر چی! اما به نظرم خاطره است! چون الان و در این لحظه دارم بهش فکر میکنم و تصمیم میگیرم!

    خدای خوب و نازنین:

    به دستای نیاز من
    نگاهی کن از اون بالا
    من این آرامش محضو
    به تو مدیونم این روزا
    خدایا دوستت دارم
    واسه هرچی که بخشیدی
    همیشه این تو هستی که ازم حالم رو پرسیدی

    به کسی جز تو نباید دل خوش کرد! دیگه نمیخوام دل خوش کسی باشم!

    تو حتی از خودم بهتر غریبی هامو میشناسی
    نمیخوام چتر دنیا رو که تو بارون احساسی
    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  18. 6 کاربر از پست مفید Outta_Breathe1020 سپاس کرده اند .


  19. #160
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    برق صنعتی
    نوشته ها
    1,869
    ارسال تشکر
    13,909
    دریافت تشکر: 12,140
    قدرت امتیاز دهی
    32625
    Array
    mamadshumakher's: جدید136

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    تو سایت سازمان سنجش خونده بودم تا 5شنبه باید بریم واسه ثبت نام دانشگاه.امروز رفتم همون دانشگاهی که قبول شدم,البته دنبال دوستم رفتم یهو دیدم اااااااااااااااااااااااااا غلغله بود.همه اومده بودن ثبت نام.
    دوستم میگفت:بیین.ببین.دنبال من اومدن کلی مزیت داره.
    خلاصه که اومدیم تو شهرو کلی جیب مارو بابت قبولی دانشگاه خالی کردنو....

  20. 4 کاربر از پست مفید mamadshumakher سپاس کرده اند .


صفحه 16 از 297 نخستنخست ... 6789101112131415161718192021222324252666116 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •