دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: دكتر اصغر فروغى ابرى، استاد دانشگاه، معاون فرهنگى دانشكده ادبيات و علوم انسانى و ...

  1. #1
    استعداد برتر سایت
    نوشته ها
    494
    ارسال تشکر
    604
    دریافت تشکر: 1,415
    قدرت امتیاز دهی
    43
    Array

    پیش فرض دكتر اصغر فروغى ابرى، استاد دانشگاه، معاون فرهنگى دانشكده ادبيات و علوم انسانى و ...

    توصیه پدر به فرزند برای انتخاب دوست شایسته

    يا بُنَىَّ لاتَعدُ بَعدَ تَقوَى اللّه مِن اَن تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛
    فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شايسته نگذر.(لقمان حكيم عليه السلام ،الاخوان، ص 110، ح 25)


    با نخبگان و فرهيختگان شهر
    مصاحبه / عباس زمانی

    دكتر اصغر فروغى ابرى، استاد دانشگاه، معاون فرهنگى دانشكده ادبيات و علوم انسانى و مسئول ايثارگران دانشگاه اصفهان

    «خوراسگان اگرچه از نظر اقتصادى جزء قسمت هاى ضـعيف اصفهان است اما از نظر اعتقادى و فرهنگى و استعدادى و پشتكار و تلاش و كوشش يك سر و گردن از همه جا بالاتر است.مردم اين شهر هم در ايام انقلاب و هم دفاع مقدس نقش بسزايى در پيشبرد اهداف انقلاب ايفا كرده اند و امروز هم در زمينه هاى علمى و فرهنگى در بخش هاى مختلف نخبگان خوراسگان در تمام كشور مى درخشند.
    شايد كسب اين افتخارات به نوع معيشت مردم برمى گردد چرا كه در اين منطقه مردم با زحمات زياد امرار معاش مى كنند كه قطعاً در پرورش و تربيت فرزندان موثر است. »
    اينها گوشه اى از صحبت هاى دكتر اصغر فروغى ابرى است كه با در گفتگوى اختصاصى با نشريه نداى خوراسگان بيان نموده است.
    وى از جمله چهره هاى علمى شهر خوراسگان است كه با وجود نائل شدن به درجه رفيع جانبازى و از دست دادن بينايى هرگز در راه كسب علم و معرفت از پاى ننشسته و عليرغم تمامى مسائل موجود بر مشكلات فائق آمده و اكنون به عنوان يكى از چهره هاى علمى و فرهنگى شهر و استان در راستاى تحقق اهداف فرهنگى انقلاب در ميان جوانان و دانشجويان گام بر مى دارد.
    در آستانه ايام دفاع مقدس بر آن شديم تا با يكى از چهره هاى شاخص علمى - فرهنگى ايثارگر شهرمان گفتگويى انجام دهيم.
    ‌استاد فروغى اگرچه داراى مقام علمى و فرهنگى بالايى است اما آنچه در نگاه اول انسان را مجذوب وى مـى‌كـنـد، حسن خلق، تواضع، فروتنى، ساده زيستى و صحبت صادقانه و بى آلايش است كه امروزه در كمتر كسى تمامى اين ويژگى ها جمع مى شود. در يك جمله دكتر اصغر فروغى جمع صفات نيكوست. ‌ ‌


    '‌ جناب آقاى دكتر ضمن تشكر از وقتى كه در اختيار ما قرار داديد، لطفاً از خودتان بگوييد؟
    با تشكر از جنابعالى و اعضاى شوراى اسلامى شهر.
    خوراسگان سابقه تاريخى درخشان دارد و شخصيت هاى برجسته اى از محلات مختلف اين شهر همچون خاتون آباد، هفتشويه، راران و... به ويژه ابر به ايران و جهان معرفى شده اند و امروز در فرهنگ هاى مشاهير بسيارى از مهندسين و مشاهير عنوان ابرى اصفهانى را دارا هستند.
    بنده مانند ساير مردم اين خطه داراى خانواده اى متدين و مذهبى بودم كه علايق شديدى به اهل بيت علیه السلام داشتند و هنوز هم روضه خوانى خانگى كه در سنت هاى گذشته ما وجود داشته در خانواده ما مرسوم است.بنده متولد 1340 در محله ابر هستم.
    اين محل در گذشته روستاى نسبتاً كوچكى بود كه در حال حاضر به عنوان يكى از محلات شهر خوراسگان قرار دارد اما شواهد نشان مى دهد كه در دروان باستان با توجه به مركزيت «شهرستان» داراى اهميت و رونق بوده است.
    مردم ابر عمدتاً كشاورز و كارگر بودند و بنده نيز در ميان همين مردم به دنيا آمده و بزرگ شدم.اين منطقه ارتباط نزديكى با روحانيت و مسجد داشت و در دوران جنگ نيز نقـش آفـرينى كرد و داراى تعداد زيادى شهدا، آزدگان، جانبازان و ايثار گران است.دوران ابتدايى بنده دردبستان ابهر كه تازه ساخته شده بود سپرى شد.
    قبل از آن بچه ها در حسينه اى تحصيل مى كردند و با همت مردم و خيرين اين دبستان ساخته شد.
    پس از آن دروان راهنمايى را در مدرسه اى در خيابان اباذرخوراسگان(مدرسه داريوش) سپرى نمودم و پس از آن، دوران دبيرستان را يكسال در دبيرستان ادب ادامه دادم و با توجه به علاقه بسيار زياد به كارهاى فنى و برق به هنرستان برق فرخ روز در خيابان استاندارى رفتم.
    سال دوم و سوم هنرستان را در رشته برق هنرستان شاه عباس در خيابان فروغى ادامه دادم و سال چهارم كه مصادف با ايام پيروزى انقلاب شد را در هنرستان انقلاب اسلامى در سه راه ملك شهر گذراندم و در سال 1359 ديپلم قديم گرفتم.
    بعد از آن در مغازه سيم پيچى موتورهاى الكتريكى يكى از اساتيد هنرستان در خيابان ابن سينا مشغول شدم و حدود يكسال هم در مغازه اى ديگر در خيابان فلسطين مشغول بودم.
    مقدارى هم پراكنده كار كردم تا در سال 1361 برادر كوچكترم حسين وارد سپاه شد و به جبهه رفت و در عمليات فتح المبين به شهادت رسيد.همين كه مراسم خاكسپاريش به پايان رسيد سه روز بعد من خود را آماده كردم و به جبهه رفتم.
    مى خواستم به جبهه جنوب بروم اما در جبهه غرب نياز به نيرو داشتند و در اوايل سال 1361 به سنندج و مريوان اعزام شدم.تا سال 1362 در آنجا ماندم تا اينكه در 24/4/1362 از ناحيه شكم، پا و چشم مجروح شدم.
    مدتى معالجه شدم اما از ناحيه چشم بهبودى حاصل نشد. در سفرى كه براى معالجه به آلمان داشتم با تعدادى از رزمندگان جانباز آشنا شدم و با هم قرار گذاشتيم كه اكنون كه ديگر امكان ادامه حضور ما در جبهه ها فراهم نيست بايد كارهاى اساسى ترى انجام دهيم.


    '‌ با مشكل نابينايى به وجود آمده چگونه ادامه تحصيل داديد؟
    اوايل كار يك روز به بنياد شهيد اصفهان مراجعه كردم و بـا آقـايـى آشنـا شـدم كـه معلـم آمـوزشگاه «ابابصير» -آموزشگاهى براى نابينايان- بود. به آنجا مراجعه كردم و خط بريل را آموزش ديدم و يكسال هم در آنجا درس خواندم.
    پس از آن در سال 1363 در كنكور شركت كردم. رشته من رشته برق بود و با اين شرايط ادامه تحصيل برايم مشكل بود به همين دليل تصميم گرفتم در رشته علوم انسانى شركت كنم.
    در اين زمينه هيچ اطلاعى از منابع و كتاب هاى اين رشته نداشتم پس به سازمان 7 تير واقع در خيابان آبشار مراجعه كردم و در آنجا نوارهاى كاست درس هاى دوره دبيرستان رشته علوم انسانى را دريافت كردم و گوش دادم و با رتبه 420 مرحله تستى را پشت سر گذاشتم و پس از قبولى در مرحله دوم و آزمون تشريحى وارد دانشگاه اصفهان شدم.
    اوايل برايم خيلى مشكل بود ولى ظرف مدت يكى دو ماه همه چيز عادى شد و در اين رابطه با كمك دوستانم كه كتب و جزوات را به صورت نوار در مى آوردند و من گوش مى كردم ترم اول را گذراندم و پس از گذشت 4 سال در سال 1367 در رشته تاريخ دانشگاه اصفهان در مقطع كارشناسى فرغ التحصيل شدم و همان سال در مقطع كارشناسى ارشد رشته تاريخ گرايش ايران اسلامى در دانشگاه تهران پذيرفته شدم.
    در سال 1369 نيز در مقطع كارشناسى ارشد فارغ التحصيل شدم و همان سال در امتحان اعزام به خارج شركت كردم و پذيرفته شدم اما معاون دانشجويى آن زمان على رغم اينكه دو بار پذيرش گرفته بودم اجازه اعزام نداد و مى گفت كه ادامه تحصيل در خارج با شرايط من برايم سخت است.
    در سال 1374 در آزمون دكترى دانشگاه تهران شركت كـردم و پـذيرفته شدم و در سال 1379 فارغ التحصيل شدم.موقعى كه آزمون كارشناسى ارشد مى دادم بورس وزارت آموزش عالى شدم و من اصفهان را انتخاب كردم و موافقت شد.
    در ابتدا با مشكلاتى مواجه بودم چرا كه حضور يك استاد نابينا برايشان نوظهور بود و معاون آموزشى دانشگاه موافقت نمى كرد اما با مساعدت دكتر رزم جو، رئيس وقت دانشگاه اصفهان و ديد باز ايشان از مهرماه 1370 در گروه تـاريخ دانشگاه اصفهان مشغول تدريس شدم و نه تنها مشكلى پيش نيامد كه موفقيت آميز هم بود.
    از سال 1386 معاون فرهنگى دانشكده ادبيات شدم كه هنوز هم مشغول هستم و از آن زمان مسئوليت امور ايثارگران دانشگاه اصفهان را نيز برعهده گرفتم.
    از سال 88 دفترى با عنوان «نهضت فراگير قرآن در دانشگاه اصفهان» با مسئوليت بنده و همكارى ديگر استايد و دانشجويان علاقه مند جهت گسترش فرهنگ و معارف قرآنى راه اندازى شد.
    در سال 1363 ازدواج نمودم كه حاصل آن سه فرزند است. دختر بزرگم كارشناس گفتار درمانى است، دختر دومم دنـدان پـزشك است و دختر سومم دانشجوى روانشناسى بالينى دانشگاه اصفهان است. در كنار تدريس هم يك سرى كارهاى تحقيقاتى نيز انجام داده ام.


    '‌ در صحبت ها يتان اشاره كرديد كه كارهاى تحقيقاتى هم انجام مى داده ايد. لطفاً بيشتر توضيح دهيد؟
    بله. نتيجه اين تحقيقات انتشار كتاب درسى «تاريخ غوريان» از انتشارات سمت، و كتاب عاشورا و نقش مراسم عزادارى در تحولات سياسى و تاريخ ايران تحت عنوان«ايرانيان و عزادارى» توسط انتشارات موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره) در قم، مجموعه يك «مشت خاك، يك دشت خون» در خصوص وقايع شگفت انگيز كربلا در غالب داستان هاى جذاب براى جوانان و نوجوانان از انتشارات حروفيه، «مشكلات خلافت على(ع)» توسط انتشارات امام باقر(ع) مشهد و اثرى هم كه هم اكنون در دست دارم تحت عنوان «آخرين امتحان» كه مجموعه زندگى نامه و وصاياى شهداى دانشگاه اصفهان مى باشد و درمجموع تاكنون بيش از 50 مقاله و اثر داشته ام. ‌ ‌اخيراً هم براى تهيه مجموعه آثار و زندگى نامه هاى شهداى محله ابر با بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاى دفاع مقدس استان اصفهان صحبت هايى شده است.

    '‌ سخت ترين دوران زندگى شما چه دورانى ؟

    در اين دوران سختى احساس نكردم. اگرچه در اوايل به دليل اينكه بيناييم را از دست داده بودم انجام كارها برايم مشكل بود اما به لطف خدا توانستم در زمانى كوتاه خود را با شرايط موجود وفق دهم و بر مشكلات غلبه كنم. ‌ ‌مى توانم بگويم آن موقع هم كه از جبهه ها به خاطر مجروحيت دور شدم و امكان بازگشت برايم نبود نيز از دوران سخت زندگيم بود چرا كه با خدا پيمان بسته بودم كه تا زمانى كه جنگ هست در كنار ديگر دوستانم در جبهه بمانم.
    در مجموع انجام رسالتى كه شهدا برعهده ما نهاده بودند و حفظ و حراست از دستاوردهاى انقلاب و تماميت ارضى ميهنمان در ما ايجاد انگيزه اى مى كرد كه در مقابل سختى ها متوقف نشويم.


    '‌ چه زمانى احساس شادى بيشترى كرديد؟ ‌ ‌

    هرجا كه احساس كنم وظيفه خود را به خوبى انجام داده ام خوشحال مى شوم و زياد هم در بند امور مالى نيستم. معتقدم كه اين فرصتى است كه خدا به ما داده تا در خدمت جوانان و دانش پويان راه علم و آينده سازان اين مملكت باشيم. ‌ ‌بهترين لذت من در كلاس درس و با دانشجو است كه احساس مى كنم مى توانم نقشى در پيشرفت و شكوفايى جوانان داشته باشم.

    '‌ نقش فرهنگ خانواده ها در تحصيل و رشد علمى فرزندان چگونه است و اين موضوع در زندگى شما چه تاثيرى داشت؟
    فرهنگ دامنه وسيعى دارد. فرهنگ آن چيزى است كه انسان را براى رسيدن به اهداف عاليه الهى متعادل مى كند. اين نياز به بصيرت و فهم و درك دارد و قطعاً كسى كه دارى فطرت پاك باشد مطالعات و تحصيل مى تواند آن را شكوفا كند اما به اين معنى نيست كه كسانى كه تحصيلات كلاسيك ندارند فرهنگ ندارند.
    دقت در مقوله هاى ايمان، صداقت، پاك بودن، حلال و حرام، حق الناس و.. انسان را در فضايى قرار مى دهد كه آن فضا در پيشرفت هاى مادى و معنوى كمك مى كند.
    اگر دقت كنيم بسيارى از كسانى كه امروز سواد عاليه دارند، پدرانشان كشاورز، كارگر و... بوده اند و عليرغم اينكه خود از سوادكمى برخوردار بوده اند دغدغه با سواد شدن فرزندانشان را داشته و سعى مى كرده اند از امكانات زندگى و آسايش خود براى پيشرفت فرزندانشان گذشت كنند و زمينه تحصيل آنها را فراهم نمايند.
    در ايام انقلاب در هنگام راهپيمايى ها در خيابان جى طول راهپيمايى به چند كيلومتر مى رسيد كه مردان و زنان در آن شركت مى كردند و با وجود اينكه اغلب سواد زيادى نداشتند، از فرهنگ و درك زيادى برخوردار بودند.
    وجود تعداد زياد شهدا، ايثار گران و رزمندگان در اين منطقه هم دليل برخوردارى از فرهنگ ايثار و شهادت اين مردم مى باشد.
    اغلب خانواده هاى اين خطه سعى مى كردند طورى فرزندان خود ار تربيت نمايند كه ضمن جلوگيرى از رفاه زدگى، از استقلال نسبى نيز برخوردار باشند و با استقلال رشد كنند. اغلب فرزندان در گذشته هم كار مى كردند و هم درس مى خواندند كه شايد يكى از دلايل علاقه آنها به تحصيل سختى هاى كار بود.
    بايد شكوفايى استعداد هاى اين منطقه را مرهون زحمات پدران و مادران سخت كوشى بدانيم كه با پرورش اعتقادات دينى و مذهبى زمينه رشد و شكوفايى آنها را فراهم نمودند.
    البته در حال حاضر در بعضى از خانواده ها به خاطر بى توجهى به اعتقادات مذهبى و سنتى و توجه افراطى به رفاه فرزندان بيش از حد خودسازى و رشد ايده آل باعث مى شوندكه آنها به آرامى در طول زندگى از مسير اصلى خارج شده و منحرف شوند.
    ‌همچنين خانواده ها بايد با شيوه هاى تربيتى مدرن روز آشنا باشند و در عين حال نبايد از سنت هاى گذشته و اعتقادات مذهبى خود جدا شوند .كسانى كه به دام فرهنگ هاى بيگانه مى افتند، پيشينه فرهنگى خود را نا ديده گرفته و چون جايگزينى براى آن پيدا نمى كنند جذب فرهنگ هاى بيگانه مى شوند.


    '‌ در سال هاى اخير شوراى اسلامى و شهردارى در حركتى فرهنگى اقدام به تجليل از نخبگان علمى، فرهنگى و ورزشى خوراسگان نموده است. تاثير اين حركت را چگونه ارزيابى مى كنيد؟
    انجام تجليل در يك مراسم از نخبگان جامعه خوب اسـت ولى كفايت نمى كند. اين افراد مى توانند با يك پشتيبانى مناسب از سوى نهادهاى فرهنگى استعداد هاى درونشان را بيشتر شكوفا كنند و در آينده در خدمت كشور قرار دهند.با يك تقدير و دادن يك جايزه -اگرچه خوب و عامل تشويق است- اما كار خاصى اتفاق نمى افتد.
    بايد زمينه رشد و شكوفايى و پيشرفت آنها را فراهم كـرد.بـهـتـرين راه اين است كه آنها را شناسايى كنيم و كمبودهايشان را برطرف كنيم و با سازماندهى در تشكل هاى مربوطه آنها را هدايت كنيم تا در آينده نتايجش معطوف به سرزمين مان شود.
    اين افراد در خارج از كشور جاذبه هايى براى تحصيل يا پيشرفت دارند و در بعضى مواقع به واسطه نداشتن امكانات يا ثبت و توليد اختراعات تمايل به خارج شدن از كشور دارند.
    بايد بنياد يا سازمانى تشكيل تا هم راه هاى شكوفايى آنها هموار و هم در جهت تقويت هويت ملى- مذهبى در آنها تلاش شود.
    بايد در يك نخبه، مخترع يا مبتكر هويت ملى- مذهبى را تقويت كنيم تا مانند جوانان دوران دفاع مقدس براى پيروزى و پايدارى كشورمان از همه وجود خود بگذرند.


    '‌ در اين راستا چه توصيه اى به مسئولين داريد؟
    هر مملكتى اگر بخواهد پيشرفت كند بايد نيروهاى متخصص داشته باشد. در همه جوامع افرادى هستند كه دارى استعداد هاى خاصى هستند كه بايد به آنها توجه كرد.
    در مرحله بعد بايد قبل از آنكه شخصيت جوانان و به ويژه نخبگان شكل گيرد و از همان دوران دبستان زمينه بروز استعدادهاى آنها را فراهم كرد و براى آينده آنها در جهت استعدادهاى آنها و نياز كشور برنامه ريزى ويژه كرد.
    جامعه ما همواره داراى نخبگان بسيارى بوده است واين نخبگان مانند ذخائرى هستند كه بايد آنها را اكتشاف و استخراج كرد. بايد آنها را فناورى كنيم و به عنوان نيروهاى مستعد و آينده ساز كشور تربيت نماييم.


    '‌ چه صحبتى با جوانان و علاقه مندان داريد؟

    در مرحله اول كانون خانوادگى خود را حفظ كنيد و با تمام مشكلات سعى كنيد چارچوب خانواده و رابطه عاطفى و عقلانى خانواده را حفظ نماييد.
    جوامع بشرى امروز نشان داده كه بدون داشتن اعتقاد صحيح نمى توان به آرامش و سكون رسيد و سعادت دنيا و آخرت را تامين كرد به همين دليل جوانان سعى كنند از همان ابتداى زندگى در مسير صحيح و شناخته شده مكتب شيعه قرار گيرند و آن را حفظ كنند.مساله بعدى توجه به قرآن، كتاب سعادت دنيا و آخرت است كه همواره مورد توجه مسلمانان بوده است.آنچه سرچشمه علم و معرفت را در ما شكوفا مى كند توجه به قرآن است و حتماً اهميت داشته كه حضرت امام رضا(ع) هر سه روز يك بار قرآن ختم مى كرده اند و يا امام حسين (ع)كه سر مباركشان بر سر نيزه قرآن مى خواند.
    در مورد حضرت امام خمينى هم گفته اند كه ايشان هم هر 10 روز يك بار ختم قرآن مى نموده اند.
    ممارست در قرآن دريچه هاى علم و معرفت را رو به انسان باز مى كند.نكته ديگر توجه به اهل بيت(ع) است كه بايد به همان سبك فرهنگ سنتى و اعتقادى با برپايى مراسم عزادارى، شبيه خوانى، وعظ و خطابه و... به آنها توجه و از سيره ائمه(ع) الگو گرفت.
    مـسـالـه مهمتر دشمن شناسى و مبارزه با فرهنگ استعمارى است كه اين فرهنگ سالهاست با تبليغات فراوان به عنوان مدينه فاضله به جوانان ما معرفى مى شود و بايد مـواظب بود كه در دام استعمارگران نيفتيم و استعداد و امكانات خود را براى اهداف آنها هزينه نكنيم.شناخت ملى- مذهبى جوانان از خود نيز دارى اهميت بسيارى است كه بايد جوانان خود را بشناسند و براى حفظ سرزمين و اعتقادات خود ارزش قائل شوند.در پايان يادآور مى شوم امروز حرف اول دنيا را علم مى زند و ملتى كه علم ندارد حرفى براى گفتن ندارد و به نظر بنده جهاد امروز جوانان ما جهاد علمى است.


    '‌ ‌ و حرف آخر...
    انشاء ا... تمامى كسانى كه به نوعى مسئوليت دارند مسئولانه وظايف خود را عمل كنند و از منيت و خودپسندى و خود رأيى ها كه منشأ نا بسامانى ها و ويرانى هاست جداً پرهيز كنند.

    منبع: خبرنامه نداي خوراسگان ، شماره 52 ،شهریورماه 1390

    گردآوري توسط: سيّدحسام سيّدحسيني

    ویرایش توسط nezamehadafmand : 7th October 2011 در ساعت 12:32 AM

  2. 2 کاربر از پست مفید nezamehadafmand سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th December 2010, 12:07 PM
  2. استاد علی اصغر بهاری
    توسط LaDy Ds DeMoNa در انجمن معرفی هنرمندان موسیقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st September 2010, 04:16 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th January 2010, 09:22 AM
  4. استاندارد نشت روغن
    توسط ریپورتر در انجمن سامانه های انرژی و قدرت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th October 2009, 11:24 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •