نگاهي به گذشته مي كنم و به دوران سر مربيگري تيم ملي توسط علي دائي باز مي گرديم در يكي از بازيها در بين دو نيمه علي كريمي و علي دائي را كنار هم مي نشانند و داريوش مصطفوي مدير عامل وقت پرسپوليس با حركاتي كه شبيه آدمهاي بي كار ي داشت كه در هنگام تصادفي در خيابان به دور ماشينهاي تصادف كرده جمع مي شوند اصرار دارد كه در جلوي دور بين هاي تلويزيوني علي كريمي و علي دائي با هم رو بوسي كنند و به اين وسيله دامنه اختلاف اين دو را كم كرده و باعث بازگشت علي كريمي به تيم ملي را فراهم كنند تلاشي كه بسيار ابتدائي و تا حد زيادي مضحك بود و اختلاف اين دو همچنان ادامه داشت و تيم ملي بدون كريمي بازي را ادامه داد همين اتفاق را اين اواخر علي پروين مي خواست انجام بدهد و مي گفت با يك زولبيا علي دائي و مايلي كهن را آشتي مي دهيم در سالهاي پيش هم پروسه گل و شيريني و ماچ و بوسه هاي قلابي را براي خيلي ها داشتيم و امروز باز هم مالك استيل آذين اعلام مي كند علي كريمي و آجر لو چون دو برادر ديني !!بنشينند و با هم گفتگو كنند و براي اين كار علي كريمي به كميته انضباطي باشگاه بايد برود ( به چه جرمي ؟)و آجر لو كه آن بازي را شروع كرده ,لابد هيچ اتفاقي براي او نيافتد براستي چرا فوتبال ما مديريت بحران را ندارد ؟سالها است كه فوتبال ما سعي دارد كساني را به زور بعنوان بزرگتر معرفي كند امروز محمد دادكان سخن زيبائي گفته است و مي گويد “آقايان خود تان در خفا مشكل داريد و مي خواهيد آبروي ديگران را ببريد ” درد فوتبال دقيقا در همين نكته است مديريت قبيله اي يا پيش كسوتي و يا به بيان خودمان هييتي كه سالها است در اين ديار بوده است ديگر كار نمي كند امروز نمي تواند به صرف موي سپيد و ادعاي شاگرد و معلمي افراد را دور هم جمع كرد بايد گفت دليل اين كه پروين و مهاجراني و حجازي و روشن … ديگر نمي توانند نقش بزرگان فوتبال نظير مبشر و صدقياني و دكتر اكرامي را بازي كنند در اين است كه هم زمانه عوض شده است و هم اين كه گفته دادكان در مورد بسياري صدق مي كند امروز بازيكنان چگونه مي توانند به حجازي اعتماد كنند كه روزي بر عليه فتح الله زاده صحبت مي كرد و روز ديگر از او پست قبول مي كند ؟ و يا چرا فاصله حرف آشتي دادن دائي و مايلي كهن توسط پروين و اين گفته كه آن دو را رها كردم تا بر عليه من مصاحبه نكنند تنها يك هفته هست زيرا عملكرد پروين و دست رفاقتهاي او با خطيب و انصاري فرد و عابديني و هدايتي و…و در عين حال رها كردن آنها را ديده اند فوتبال ما امروز نمي تواند با معيار هاي سنتي مديريت كار كند زيرا جامعه بر اساس منطق و اطلاعات و آناليز و سابقه مديران قضاوت مي كند امروز ه نمي توانيم به اين دلخوش باشيم كه با يك ماچ و بوسه و افطار وماچهاي مصنوعي تحميل شده توسط بزرگان مشكلات حل مي شود زيرا نه اين شيوه مديريتي كار ساز است و نه اصولا بزرگترهائي با آن صداقت و كلاس و وجه و اعتباري را مشاهده مي كنيم و چنين است كه شاهديم نخست حجازي توهين مي كند بعد پست مي گيرد و يا اول مدير باشگاه استيل آذين نسبت بي ديني به بازيكن تيمش مي زند و بعد مالك باشگاه مي گويد آجر لو و كرمي چون برادران ديني !! بايد بنشينند و حرف بزنند آري دادكان به درستي اشاره دارد خروجي اين فوتبال 400 ميليوني صفر است شايد بازيكنان چند صد هزار توماني و چند صد ميليون تومان شده اند شايد مربي 12 ميليوني 400 ميليون شده است اما روشها و آدمها همچنان در حل سقوط و فرهنگ ريا و تظاهر و ساده انگاري و پوچي هر روز در حال ارتقا است تورج عاطف /WWW.tourajateef.blogfa.com /
علاقه مندی ها (Bookmarks)