دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

  1. #11
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    هدف شهرکوت، چاه های نفت 99، کارخانه تانک سازی عراق
    ------------------------------------------------------------



    بیش از سه ماه از آغاز جنگ تحمیلی می گذشت. نیروی هوایی کشور بعثی عراق که خود را در برابر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عاجز می دید، در اقداماتی ناجوانمردانه اقدام به حمله به مناطق مسکونی و مردم بی دفاع کشورمان نموده بود.
    بیش از سه ماه از آغاز جنگ تحمیلی می گذشت. نیروی هوایی کشور بعثی عراق که خود را در برابر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عاجز می دید، در اقداماتی ناجوانمردانه اقدام به حمله به مناطق مسکونی و مردم بی دفاع کشورمان نموده بود.
    باید چاره ای اندیشیده می شد و پاسخی قاطع به حملات نیروی هوایی عراق داده می شد. از طرفی نیروی زمینی این کشور هم به پیشروری خود ادامه می داد. کارخانه تانک سازی با تعمیر و نوسازی و ساخت تجهیزات جدید (البته بخصوص تعمیرات تانک) نقش عمده ای در تجهیز و نوسازی نیروی زمینی داشت. از سوی دیگر چاه های نفت 99 عراق واقع در استان کوت، به عنوان یکی از شریان های اصلی صدور نفت عراق و براساس اطلاعاتی که به دست آمده بود از مجموعه مهم ترین چاه های نفت عراق بود؛ لذا تصمیم گرفته شد که در یک حمله برق آسا، هر دو هدف نابود شود.

    عملیات طرح ریزی می شود
    کارهای ابتدایی انجام پذیرفت. مسیر پروازی رفت و برگشت، موانع و استحکامات دشمن مشخص شد. تمامی شاخص های پروازی از قبیل کوه های مرتفع، دره های عمیق و پستی بلندی ها، یک به یک بر روی نقشه علامت گذاری شدند.
    فاصله نقاط از یکدیگر، سرعت جنگنده ها، ارتفاع آنها، فاصله مبداء تا هدف، میزان سوخت مصرفی برای رفت و برگشت و نوع بمب ها نیز در اسرع زمان مشخص گردید.
    همچنین محلی ایستایی برای هواپیمای سوخت رسان مشخص شد که در آن محل تانکر سوخت رسان گردش کند تا در صورت کمبود سوخت جنگنده ها، به یاری آنها بشتابد. همچنین پایگاه های کمکی برای فرود اضطراری نیز مشخص شد و آنها در جریان این عملیات قرار گرفتند.

    در اتاق بریفینگ عملیات تشریح می شود
    یک روز قبل از عملیات، در اتاق بریفینگ فرمانده دسته عملیاتی شروع به تشریح عملیات می ئماید و قرار می شود به این شکل عمل شود:
    عملیات با چهار فروند جنگنده بمب افکن انجام می پذیرد. بمب افکن ها در قالب دو گروه دو فروندی، با فاصله زمانی مشخص از پایگاه به پرواز می آیند و هر کدام از دو جهت مختلف وارد خاک عراق می شوند و اهداف را بمباران می کنند.
    با توجه به حساسیت بمباران چاه های نفت، قرار می شود که هر دو گروه ابتدا به سمت چاه ها پرواز کنند و هرگروهی که زودتر به چاه ها رسید، آن جا را بمباران کنند و سپس به گروه دیگر اطلاع دهند تا آنها به سمت شرق استان کوت رفته و کارخانه تانک سازی در مجاورت پایگاه هوایی این شهر را بمباران کنند.
    همچنین مقرر شد هواپیماها بعد از رسیدن به هدف، از روی آن رد شوند و بعد از گردش به سمت ایران و در راه بازگشت اهداف را بمباران کنند و مسیر را تا مرز ادامه دهند.
    قرار شد بعد از پایان عملیات یک فروند هواپیمای شناسایی نیز به محل اعزام شده و از محل عکس برداری کند.
    مقررشد گروه اول بعد از به پرواز درآمدن از طریق جنوب اهواز و عبور از فراز هورالهویزه، وارد خاک عراق شوند و گروه دوم نیز از مسیر شمال و با عبور از فراز کوهستان ها و ارتفاعات دهلران خود را به هدف برسانند و آن را منهدم کنند. مسیرهای تعیین شده برای هر گروه، از ویژگی های خاصی برخوردار بودند.

    مسیر هر دو گروه با سختی ها زیاد همراه بود
    مسیر گروه اول از روی نیزارها می گذشت که این باعث می شد تا نیمی از مسیر از دید رادارها و ضدهوایی دشمن در امان باشند، اما مشکل این بود که امکان داشت پرندگان بر اثر غرش هواپیما از میان نیزارها به پرواز درآیند و با هواپیما برخورد کنند. در آن سرعت بالا و آن ارتفاع، برخورد پرنده با هواپیما مثل برخورد گلوله ضدهوایی با جنگنده بود. سوابق هم نشان می داد که خلبانان ما، قبلا هم با این مشکل روبه رو شده بودند؛ نکته دیگر این بود که بعد از گذشتن از روی نیزارها، هواپیما به علت وسعت دید و مسطح بودن زمین، در هنگام ورود به خاک عراق در دید رادارهای دشمن قرار می گرفت.
    مسیر گروه دوم عبور از لابه لای کوهستان های صعب العبور و دره های عمیق بود که این یک حسن خوب بود ولی به دلیل این که بعد از خارج شدن از کوهستان ها در رینگ (دایره) پدافندی دشمن قرار می گرفت، برای خلبان خطر آفرین بود. ولی به هر قیمتی باید این عملیات انجام می شد.
    اولین گروهی که به چاه ها می رسید، بعد از بمباران هدف گروه دیگر را مطلع و خود بلافاصله با تمام سرعت به طرف ایران حرکت می کرد.
    سرانجام کار بریفینگ تمام شد و به تمامی سوالات خلبانان پاسخ داده شد و مقرر شد که عملیات با حفظ اصول حفاظتی، در بامداد روز بعد انجام شود.

    جنگنده پروازمی کنند و عملیات آغاز می شود
    صبح زود، چهار فروند جنگنده بمب افکن مسلح در سکوت کامل رادیویی به پرواز درآمدند و بعد از لحظاتی به دو دسته دو فروندی تقسیم شده و هرکدام مسیر پیش بینی شده خود را پیش می گیرند. هر دو گروه به محض قرار گرفتن در مسیر پروازی، ارتفاع خود را کم کرده و با سرعت 450 نات (حدود 900 کیلومتر) به سمت مرز به پیش می روند. از لابه لای قلل پر برف و دره های عمیق و وارد خاک عراق می شوند. گروه دوم در لحظه عبور متوجه یک لشکر زرهی عراق می شوند ولی به خاطر این که دشمن از حضور آنها مطلع نشود و آنها بتوانند هدف اصلی را نابود کنند، به راه خود ادامه می دهند. در همین زمان نیروهای زرهی دشمن به دلیل مشاهده هواپیما ها در ارتفاع کم، به سمت آنها شلیک می کنند که خوشبختانه هواپیماها آسیبی نمی بینند.
    هر دو گروه با سرعت از سمت جنوب و شمال شرق به سمت بغداد پیش می روند. در همین لحظات ورود هواپیماهای ایرانی به پدافند بغداد اطلاع داده می شود و به یک بار سدی از آتش آسمان را فرا می گیرد و آسمان پر از گلوله ضدهوایی می شود؛ ولی این نمی تواند خللی در انجام این عملیات بزرگ ایجاد کند و هواپیماها با تماس رادیویی با یکدیگر، با توکل بر خداوند متعال پیش می روند.
    گروه اول چاه های نفت را به آتش می کشد
    گروه دوم در چند مایلی چاه های نفت قرار داشت که گروه اول زودتر به آن جا رسیده و آن را در هم می کوبند. قارچ سیاه رنگی از دود به آسمان برمی خیزد. گروه اول موفق شده بود چاه های نفت 99 را منهدم کرده و آن جا را به آتش بکشد. حجم آتش به حدی بود که حتی از آسمان شهر دزفول نیز قابل مشاهده بود.
    فرمانده گروه اول سریعا موضوع را به فرمانده گروه دوم سروان "جدیدی" اطلاع می دهد و می گوید ماموریت اول با موفقیت انجام شد، لزومی ندارد که شما به سوی هدف بیایید، به سمت هدف دوم حرکت کنید. سروان جدیدی هم به اطلاع شماره دو سروان آرام می رساند. در این لحظات به لحاظ سرعت بالا، گروه دوم نیز برفراز چاه های نفت رسیده بود. زبانه های آتش تا ارتفاع 50 پایی بالا می آمد. هر دو هواپیما گروه دوم گردش کرده و مسیر خود را به سمت پایگاه هوایی کوت تغییر می دهند. آتش دشمن لحظه ای قطع نمی شد و امان را از خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گرفته بود. در همین موقع چندین موشک به سمت هواپیماها شلیک می شود و با مهارت خلبانان و استفاده از تاکتیک های مناسب، موشک ها منحرف می شود. در نزدیکی پایگاه هوایی کوت هر دو جنگنده گردشی سریع می کنند تا به شکلی قرار گیرند که در راه بازگشت به ایران هدف را بمباران کنند. جنگنده ها برای این که بتوانند این کارخانه را در راه بازگشت بمباران کنند، باید از کنار پایگاه هوایی کوت می گذشتند. این پایگاه هوایی لانه زنبور دیگری بود. سایت های موشکی سام 2 و3 و 6 و همچنین توپ های 23 میلیمتری ضدهوایی مستقر در اطراف آن خطری جدی به حساب می آمد.

    گروه دوم به کارخانه تانک سازی می رسد
    با نزدیک شدن هواپیماها به این پایگاهف پدافند آتش سختی به سوی آنها می گشاید ولی خوشبختانه علیرغم اصابت چندین گلوله ضد هوایی به زیر بدنه هواپیما، جنگنده ها موفق می شوند به سلامت از کنار آن عبو کنند.
    فرمانده دسته پرواز در این هنگام آخرین گردش را انجام می دهد و خود را آماده بمباران اهداف می کند. در این لحظه هدف کاملا در دید قرار دارد. یک ساختمان عظیم با سقفی قرمز رنگ که نظیر آن در کارخانه ایران خودرو نیز بود. سروان جدیدی لیدر گروه دوم، در رادیو هواپیما اعلام می کند شماره 2 (سروان آرام) هدف را می بینی؟ و بعد از تایید شماره 2 فرمان حمله به آن را صادر می کند. هواپیمای شماره 2 حدود یک مایل از شماره 1 فاصله می گیرد تا در هنگام رها ساختن بمب از جانب شماره 1 در معرض ترکش بمب های هواپیمای وی قرار نگیرد.
    در این لحظه خلبانان حال خاصی داشتند. به یاد فرزندان معصومی که دربمباران های ناجوانمردانه عراقی ها به شهادت رسیده بودند افتادند، به یاد کودکان شیرخوار و بیماران بستری شده دربیمارستان ها، به یاد دختران زنده به گور شده توسط عراقی ها در حاشیه مرزها. نشانه هواپیماها را با دقت بر روی هدف قرار می دهند.

    کارخانه تانک سازی و هلی کوپترهای جنگی، همگی نابود می شوند
    هواپیمای شماره 1 با شیرجه ای بدون نقصف بمب های خود را بر روی هدف رها می کند. سقف کارخانه تانک سازی مانند فیلم های سینمایی از جا کنده شده و در هوا تکه تکه می شود. ساختمان اصلی کاملا منهدم می شود.
    شماره 2 قسمتی دیگر را برای بمباران انتخاب کرده و به سمت آن شیرجه می رود که ناگهان در قسمتی از کارخانه متوجه دو فروند هلی کوپتر جنگی عراق از نوع میل می شود که قصد پرواز و درگیری داشتند. شماره 2 بلافاصله تصمیم خود را عوض می کند با روشن کردن دوربین فیلمبرداری هواپیماف به سمت هلی کوپترها شیرجه رفته و بمب هایش را بر روی آنها رها می کند. هواپیمای شماره 2 با آن که مجاز به گردش به سمت کارخانه نبودف با گردشی سریع سعی می کند از انهدام هلی کوپترها مطمئن شود. کارخانه و هلی کوپترها در آتش می سوختند. سپس بلافاصله گردش کرده و با لیدر تماس می گیرد و وقایع اتفاق افتاده را اطلاع می دهد.
    فرمانده دسته پروازی با شنیدن این خبر ندای الله اکبر سر داد. دیگر احتیاج به استفاده از هواپیمای شناسایی و عکس برداری نبود. دود ناشی از سوختن چاه های نفت و کارخانه، فضای آسمان را دود آلود کرده بود و از فاصله دور آتش قابل رویت بود.

    پاسگاه مرزی هم هدف قرار می گیرد
    گروه دوم بعد از بمباران کارخانه تانک سازی راه خود را به سمت ایران پیش گرفته بودند ولی یک مشکل وجود داشت و آن هم سوخت هواپیما بود که به دلیل طی مسافت اضافی، به میزان قابل توجهی کم شده بود. هر دو جنگنده با اصلاح سمت خود ارتفاع را کم کرده و با سرعت 1100 کیلومتر به سمت ایران حرکت می کنند.
    در بین راه باید از استان العماره می گذشتند. آن جا یک پارچه آتش پدافند بود. آنها می خواستند به هر قیمتی مانع از عبور هواپیماها شوند. ولی با لطف خداوند و مهارت خلبانان موفق می شوند به مرز برسند. با رسیدن به مرز، هواپیماها به یک پاسگاه مرزی می رسند. هواپیمای شماره 2 بلافاصله به سمت آن شیرجه می رود و پاسگاه را به مسلسل می بندد. در انجام این کار شماره 2 افراط می کند و تا حدی به سمت زمین پیش می رود که هواپیما درحال برخورد کردن با برجک پاسگاه قرارمی گیرد. این کار با اعتراض شدید شماره 1 (فرمانده دسته) مواجه می شود و شماره 1 می گوید ما باید طبق نقشه عمل کنیم و مجاز به این کار نیستیم. که شماره 2 با عذرخواهی قول می دهد که دیگر از برنامه خارج نشود.

    عملیات با نهایت موفقیت به پایان می رسد
    در نهایت با گذشتن از مرز، هواپیماها به سلامت در پایگاه مبداء به زمین می نشینند و حماسه ای دیگر ثبت می شود در یک عملیات جسورانه ضربه سختی بر پیکره نیروهای دشمن وارد می شود و هر چهار هواپیمای ایران نیز با سلامت به زمین می نشینند.
    پس از ظهور و چاپ عکس ها و فیلم های گرفته شده توسط سروان آرام (شماره 2 گروه 2)، تصاویر زیبایی از سوختن کارخانه و هلی کوپترها بدست می آید.
    این عملیات نیز مانند دیگر عملیات نیروی هوایی، برگ زرین دیگری است از عملکرد این نیرو در هشت سال دفاع مقدس.

    منبع:
    ساجد
    والسلام....


  2. کاربرانی که از پست مفید Isengard سپاس کرده اند.


  3. #12
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    عملیات سلطان (سلطان 10) اولین عملیات عمقی در خاک عراق
    ----------------------------------------------------------------


    اوایل آبان ماه سال 1359 عراق توانست پس از هجومی گسترده، شهر خرمشهر را اشغال کند. عراق با هجومی همه جانبه قصد پیشروی در خاک ایران را داشت که ارتش و نیروهای مسلح ایران مقاومت بسیاری می کردند و عراق که پشتیبانی کشورهای غربی را همراه داشت، موفق نشد با بکارگیری تاکتیک های پیشرفته نظامی بر نیروی ایمان و علم نیروهای مسلح ایرانی غلبه کند.
    اوایل آبان ماه سال 1359 عراق توانست پس از هجومی گسترده، شهر خرمشهر را اشغال کند. عراق با هجومی همه جانبه قصد پیشروی در خاک ایران را داشت که ارتش و نیروهای مسلح ایران مقاومت بسیاری می کردند و عراق که پشتیبانی کشورهای غربی را همراه داشت، موفق نشد با بکارگیری تاکتیک های پیشرفته نظامی بر نیروی ایمان و علم نیروهای مسلح ایرانی غلبه کند.
    در این هنگام نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با پروازهای متعدد در انجام نبردهای هوایی پیاپی، علاوه بر این که همچون سد محکمی جلوی تهاجم هواپیماهای دشمن را گرفته بود، توانسته بود با بمباران های دقیق ضربات مهلکی بر پیکره توپخانه سنگین عراق نیز وارد کند.

    حمله به شهرها، ترفندی جدید
    نیروی هوایی عراق که توان مقابله با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در خود نمی دید، در جواب حملات سهمگین تیزپروازان نیروی هوایی، در یک اقدام ناجوانمردانه دست به موشک باران شهرها با استفاده از موشک های بالسیتک اسکاد و... نمود و با به خاک و خون کشیدن تعداد کثیری از هموطنان عزیزمان، چهره پلید خود را به همگان نشان داد.
    باید چاره ای اندیشیده می شد و در جواب به این حملات، باید شاهرگ های حیاتی عراق مورد حمله قرار می گرفت. جمهوری اسلامی ایران در آن زمان موشک بالستیک در اختیار نداشت و مجبور بود برای انهدام اهداف دور دست، از هواپیماهای بمب افکن استفاده کند. در طول یک ماهی که از جنگ می گذشت، خلبانان شجاع هواپیمای شکاری بمب افکن اف 4 توانایی خود را در بمباران دقیق اهداف استراتژیک در خاک عراق به اثبات رسانده بودند.
    لذا از سوی فرماندهی نیروی هوایی تصمیم گرفته شد در جواب حملات عراق، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام به انهدام وسیع تاسیسات زیربنایی عراق کند.

    فرانسوی ها برای آموزش به عراق آمدند به آنها خوشامد بگویید.
    در اواخر مهر ماه سال 1359 گزارشی دقیق از سوی فرمانده وقت پایگاه هوایی مهرآباد در اختیار فرماندهی نیرو قرار گرفت. در گزارش آمده بود :
    "با توجه به قراردادی که کشور عراق با کشور فرانسه در سال 1977 (1356 خورشیدی ) منعقد کرده، کشور فرانسه متعهد شده است که تعدادی جنگنده پیشرفته "میراژ اف 1 سی" را در اختیار عراق قرار دهد و با توجه به نزدیک شدن زمان تحویل میراژها، کشور فرانسه تعداد 47 نفر از کارشناسان خود را برای آموزش خلبانان و پرسنل عراقی به پایگاه الحریه نزدیک به موصل در شمال عراق فرستاده است."
    بعد از انعکاس این گزارش، نیروی هوایی ایران که می خواست روند آموزش نیروهای دشمن هرچه سریع تر متوقف شود و همچنین خوشامدی به فرانسوی هایی دهد که خود را وارد جنگ با ایران کرده بودند بدهد، دست بکار شد.

    طرح عملیات سلطان پی ریزی شد
    کارهای اولیه آغاز شد و نیروی هوایی طرح اولین حمله عمقی به خاک عراق را با نام سطان 10 پی ریزی کرد و قرارشد تعدادی شکاری بمب افکن فانتوم با پشیتبانی هواپیماهای رهگیر اف 14 این عملیات را انجام دهند.
    طرح عملیات توسط سرهنگ ... و سرگرد ... به اتمام رسید. مطابق طرح، سرهنگ ... اعلام نمود که شش فروند فانتوم هر کدام مسلح به 12 بمب MK82 متعلق به گردان های 31 و 32 شکاری پایگاه شهید نوژه همدان به پرواز در می آیند و این بار به جای شرق از قسمت شمال به خاک عراق وارد می شوند و با پیشروی به میزان 300 کیلومتر در خاک دشمن، به پایگاه موصل حمله می کنند و باز می گردند.
    حمله از قسمت شمالی باعث می شد که فانتوم های ما از دید و تیررس 12 تا 16 سایت موشکی سام 2 و 3 و 6 که در شرق و جنوب پایگاه مستقر بودند و همچنین از دید 2 فروند میگ 21 که همیشه در قسمت شرقی پایگاه مشغول گشت زنی هوایی بودند، مصون بمانند.
    نکته مهم دیگر کمبود سوخت فانتوم ها بود. به دلیل این که فانتوم ها هر کدام 12 بمب را حمل می کردند و باید مسافت طولانی را نیز طی می کردند، در هنگام برگشت به طور حتم با کمبود سوخت مواجه می شدند؛ لذا طبق طرح عملیاتی دو فروند تانکر سوخت رسان 707 از پایگاه هوایی مهرآباد برای سوخت رسانی به فانتوم ها به پرواز در می آمدند تا با نفوذ در خاک عراق، کار سوخت گیری فانتوم ها را انجام دهد. تانکرهای سوخت رسان به علت سرعت کم و بزرگی جثه اشان، هدف مناسبی برای شکاری های عراقی بودند؛ لذا تصمیم گرفته شده دو فروند هواپیمای رهگیر اف 14 از گردان 81 تاکتیکی پایگاه اصفهان به پرواز در آمده و تانکرها را همراهی کنند تا در صورت نزدیک شدن شکاری های عراقیف آنها را مورد هدف قرار دهند. این یکی از معدود ماموریت هایی بود که هواپیماهای تانکر و جنگنده های اف 14 به طور رسمی اجازه یافتند تا وارد خاک عراق شوند.
    کارهای مقدماتی به سرعت درحال انجام بود. برای غافلگیری هرچه بیشتر عراقی ها و دوستان فرانسوی شان، برای اولین بار تصمیم گرفته شد که هواپیماها از خاک ترکیه وارد عراق شوند که این کار بعدها چندین بار انجام شد.

    توجیهات قبل از پرواز انجام شد
    سرانجام روز موعود فرا رسید و نیروی هوایی برای عملیات سلطان کاملا آماده شد. در اتاق بریفینگ سرهنگ "افشار" به عنوان فرمانده عملیات ماموریت را برای خلبان ها کاملا تشریح کرد. وی از خلبانان فانتوم خواست نزدیک یکدیگر پرواز کنند و همدیگر را در دید داشته باشند. سپس به خلبانان اف 14 تاکید کرد که به هر قیمتی باید از تانکرهای سوخت رسان محافظت کنند، چون اگر تانکر ها از بین بروند، عملیات شکست خورده است. سرهنگ افشار در پایان عنوان نمود که درون یکی از تانکرها عملیات را فرماندهی می کند.
    هواپیماها بدین شکل نام گرفتند:
    شش فروند فانتوم به نام های سلطان یک تا شش که فرماندهی آنها را سرگرد "شوقی" با نام سلطان یک برعهده داشت.
    2 فروند اف 14 با نام های سلطان 7 و 8 به فرماندهی سرهنگ "صدقی" به عنوان سلطان 7، خلبان "تایبی" به عنوان سلطان 8 بود.
    2 فروند تانکر به نام های سلطان 9 و 10 به فرماندهی سلطان 9 که سرهنگ افشار در این تانکر حضور داشته و عملیات را رهبری می کرد.
    گروه پروازی سلطان به پیش
    سحرگاه روز 7 آبان سال 1359، پایگاه دوم شکاری تبریز نظاره گر غرش هواپیماهای ایرانی بود.
    هواپیماها بدین شکل به پرواز درآمدند:
    3 فروند تانکر سوخت رسان بویینگ 707 (1 فروند ذخیره)، 8 فروند جنگنده بمب افکن فانتوم (2 فروند ذخیره) و 3 فروند جنگنده رهگیر اف 14 (1 فروند ذخیره) یکی پس از دیگری به پرواز درآمدند. هواپیماها در جنوب ارومیه به یکدیگر رسیدند و با پرواز در ارتفاع پایین و در پناه کوه های زاگرس، خود را از دید رادارهای عراقی مخفی کردند. قبل از ورود به آسمان ترکیه، تمام هواپیماهای ذخیره به پایگاه بازگشتند. تا این لحظه ماموریت در سکوت مطلق رادیویی پیش می رفت. سپس بقیه هواپیماها (10 فروند) گروه پروازی سلطان را تشکیل و وارد خاک ترکیه می شوند. در آسمان ترکیه به هواپیماها اخطار داد می شود که سریعا خاک ترکیه را ترک کنید ولی هواپیماها با کم کردن ارتفاع، بدون این که سکوت رادیویی را بشکنند، به راه خود ادامه می دهند. پس از مدتی هواپیماها با ارتفاع کم از قسمت شمال عراق وارد منطقه کوهستانی "جبل سنجار" می شوند. اینک فانتوم ها باید برای اولین مرحله سوخت گیری آماده شوند. کار سوخت گیری هوایی در خاک عراق و در فاصله بین شهرهای دهوک و اقراه انجام می گیرد.

    فانتوم ها همچون شبح به موصل حمله کردند

    بلافاصله بعد از سوخت گیری فانتوم ها برای کوبیدن هدف با سرعت به سمت آن پرواز می کنند. تانکرها نیز شروع به گردشی در یک محور دایره ای می کنند.
    هر دو اف 14 مستقر با استفاده از رادار جست وجوگر قوی خود، شروع به زیر نظر گرفتن منطقه می کنند تا مبادا هواپیمایی بجز فانتوم ها به تانکرهای سوخت رسان نزدیک شوند. در این هنگام اف 14 ها نیز کمبود سوخت خود را با سوخت گیری هوایی از تانکرها برطرف می کنند.
    فانتوم ها به فرماندهی سرگرد شوقی (سلطان 1) همچون شبح با کم ترین مشکل یا مزاحمت، به بالای سر پایگاه می رسند و با فرمان لیدر دسته، عمل پاپ را انجام داده و تمامی بمب های خود را برروی هدف رها می کنند. در این هنگام پایگاه هوایی الحریه در آتش می سوزد و دود غلیظی فضای آن را پوشانده است. فانتوم ها که ماموریت خود را به دقت و با موفقیت انجام داده اند به سوی تانکرها پرواز می کنند.

    همه چیز خوب پیش می رفت تا ...
    همه چیز تا این لحظه خوب پیش می رفت که ناگهان تامکت ها متوجه چهار فروند هواپیمای عراقی می شوند که در فاصله 70 کیلومتری از فانتوم ها به سمت تانکرها می آیند. درنگ جایز نبود. اف 14 ها بلافاصله با استفاده از سامانه درخت جنگی و RWR نوع جنگنده های دشمن را میگ 23 و از نوع MF تشخیص می دهند. بر اساس اطلاعات پایگاه هوایی غیاره محل این جنگنده ها و 16 فروند میگ 21 بود.
    با اعلام خلبانان اف 14 به فرماندهی عملیات (سرهنگ افشار) که در یکی از تانکرها مستقر بود، با محاسباتی که انجام شد معلوم می شود که جنگنده های عراقی به دلیل کمبود سوخت بیشتر از 15 دقیقه نمی توانند به پرواز خود ادامه دهند و مجبورند به پایگاه مبداء برگردند. ولی در شرایط فعلی که فانتوم ها بدون مهمات برای سوخت گیری به سمت تانکرها می آمدند؛ بازهم میگ ها می توانستند دردسرساز شوند و امکان داشت در بین راه با فانتوم ها برخورد کنند و فانتوم ها نتوانند به موقع سوخت گیری کنند که در این شرایط با توجه به کمبود سوخت احتمال این می رفت که خلبانان فانتوم با کمبود سوخت مجبور به خروج اضطراری شوند.

    دستور رهگیری و انهدام میگ ها صادر شد
    پس باید تدبیری اندیشیده می شد لذا از سوی سرهنگ افشار فرمانده عملیات به اف 14 ها دستور رهگیری و در صورت لزوم انهدام میگ های 23 صادر شد.
    درنگ جایز نبود هر دو اف 14 به فرماندهی سرهنگ صدقی با گردشی سریع به سمت جنوب ارتفاع خود را تا 15000 پا افزایش داده و آرایش جنگی گرفتند. در این هنگام خلبانان شروع به چک کردن دستگاه های الکترونیکی می کنند و با توجه به این که خلبانان اف 14 متوجه شدند که هواپیماهای عراقی هنوز آنها را شناسایی نکرده اند ارتفاع خود را به 20000 پا رساندند در این ارتفاع امکان درگیری برای اف 14 بهتر بود. آنها مصمم بودند که مسیر را برای بازگشت فانتوم ها پاک سازی کنند. موفقیت عملیات اینک درگرو اف 14 ها بود.
    در این هنگام خلبانان با توجه به آن چه آموخته بودند در یک حرکت تاکتیکی از هم جدا می شوند با این حرکت اف 14 ها می توانستند به صورت راداری یا چشمی هواپیمای دشمن را شناسایی کنند و با دادن اطلاعات لازم به اف 14 دیگر او را در بهترین شرایط شلیک قرار دهند. این تاکتیک هرگز از سوی جنگنده های اف 4 و اف 5 مورد استفاده قرار نگرفت و آنها در حین پرواز دستورات لازم را صادر می کردند.

    تامکت ها (اف 14 ها ) بدین شکل مسلح بودند
    تامکت ها به سوی هدف پیش می روند اف 14 با نام سلطان 7 به خلبانی سرهنگ صدقی مجهز به دو تیر موشک دوربرد فونیکس، 3 تیر موشک راداری اسپارو و 2 تیر موشک حرارتی ‌سایدوایندر بود، اف 14 با نام سلطان 8 به خلبانی تایبی نیز مجهز به 6 تیر موشک راداری اسپارو و 2 تیر موشک حرارتی سایدوایندر بود. هر دو اف 14 با دراختیار داشتن موشک های دوربردتر و بهتری که نسبت به میگ های دشمن در اختیار داشتند و همچنین داشتن سوخت بیشتر، نسبت به هواپیماهای دشمن برتری داشتند؛ اما باید آنها به یک نکته مهم دقت می کردند و آن اصل غافلگیری بود. باید خود را در شرایطی قرار می دادند که بعد از هدف قرار دادن دشمن به شکلی عمل شود که فانتوم ها با موفقیت سوخت گیری کرده و همگی بدون این که نیروی هوایی عراق متوجه حضور آنها شود، خاک دشمن را ترک گویند.
    تامکت ها با صعود به ارتفاع 22000 پایی به سرعت تمامی چک های نهایی را انجام می دهند و تمای تسلیحات بجز موشک های حرارتی و مسلسل هواپیما را آماده می کنند و دستگاه تشخیص دوست از دشمن را نیز فعال می کنند. تصمیم بر این می شود که با توجه به بهره مندی اف 14 با نام سلطان 7 از موشک های دوربرد، ابتدا او وارد نبرد شود.
    خلبان کابین عقب اف 14 با استفاده از جست وجوگر رادار قدرتمند خود، شروع به سرچ کردن می کند و موفق می شود 4 فروند میگ عراقی را شناسایی و موقعیت آنها را هر لحظه توسط کامپیوتر هواپیما ثبت کند. با توجه به فاصله ای که میگ ها با اف 14 دارند فقط با استفاده از موشک فونیکس می توان آنها را هدف قرار داد.

    درگیری هوایی آغاز می شود
    سرانجام در فاصله 56 کیلومتری سرهنگ صدقی موفق می شود آرایش هواپیماها را در کامپیوتر خود ببیند. ترکیب آنها به صورت دو دسته دو فروندی جدا، پشت سر هم درحال پرواز به سمت آنها می باشند.
    صدقی دستور به کاراندازی ECM ( اخلالگر الکترونیکی ) را صادر می کند ولی بعد از چند ثانیه متاسفانه دستگاه سلطان 8 از کار می افتد و صدقی مجبور می شود که علاوه بر هواپیمای خود، اف 14 دیگر را نیز پوشش دهد.
    در فاصله 33 کیلومتری صدقی به کمک خود فرمان می دهد که یک تیر موشک دوربرد فونیکس را به سمت یکی از میگ ها شلیک کند. بلافاصله اولین موشک رها شده، موتورش روشن می شود و به سوی یکی از میگ ها که در ارتفاع 30000 پایی درحال پرواز بود حرکت می کند و 8 ثانیه بعد دومین موشک دوربرد فونیکس با روشن شدن موتورش به سرعت به سمت میگ دوم حرکت می کند.

    درکم تر از چند ثانیه دو میگ ساقط می شود

    میگ ها که هنوز متوجه حضور تامکت ها و حتی شلیک موشک نشده بودند، به راه خود ادامه می دادند. در این سو اف 14 از رادار خود مسیر موشک شلیک شده را دنبال می کرد. درهمین لحظه از سوی سلطان 9 (فرمانده عملیات) تامکت ها اعلام می شود که از سوی دشمن خبر حمله فانتوم ها به پایگاه الحریه به میگ ها اطلاع داده شده و آنها درحال گردش برای درگیر شدن با فانتوم ها هستند. فقط چند ثانیه بعد از مخابره این خبرف موشک ها به میگ ها برخورد می کند. فونیکس اول لیدر دسته پروازی را در آسمان و مقابل دیگر دوستانش به تلی از آتش تبدیل می کند. در این لحظه کمک صدقی فریادی از شادی می کشد. کمک تصور می کند که موشک دوم به هدف برخورد نکرده زیرا 3 میگ باقی مانده همگی درحال پرواز می باشند که ناگهان متوجه می شود که یکی از میگ ها به سرعت درحال شیرجه و نزدیک شدن به زمین و غیر قابل کنترل است و بعد از لحظاتی میگ دوم نیز از صفحه رادار محو می شود. سرجنگی موشک قدرتمند فونیکس در نزدیکی میگ منفجر شده بود و آنها متوجه این سلاح مهلک می شوند. اما خلبانان تامکت فرصتی برای ابراز شادی نداشتند. آنها تمام حواس خود را برای رهگیری دو میگ دیگر منعطف می کنند زیرا ممکن بود آنها برای فانتوم ها مشکل ایجاد کنند.
    میگ های باقی مانده کاملا سردرگم بودند. آنها ابتدا به سمت جنوب و سپس به سمت شرق گردش کرده و ارتفاع خود را نیز کم می کنند. خلبانان میگ های عراقی هنوز هم نمی دانستند توسط چه چیزی و از چه سمتی مورد هدف قرار گرفته اند.

    میگ های عراقی سردرگم دو اشتباه انجام می دهند
    اثری که از دست دادن 2 هواپیما بر روی دو میگ دیگر گذاشته بود، باعث شده بود که آنها تمرکز خود را از دست بدهند. آنها در این لحظه مرتکب دو اشتباه بزرگ شدند. اول این که ارتفاع خود را کم کردند و باعث شدند اف 14 ها در ارتفاع بالاتری از آنها قرار گیرند و دوم اینکه گردشی کاملا اشتباه انجام دادند به شکلی که تامکت ها در پشت سر آنها و در ارتفاع بالاتر قرار گرفتند.
    صدقی که موقعیت را مناسب می بیند، بلافاصله پس سوز موتورهای خود را روشن می کند و به تعقیب آنها می پردازد.
    هر دو تامکت در فاصله 12 کیلومتری میگ ها قرار می گیرند. این بار نوبت سلطان 8 بود که هدف را زودتر شناسایی کند. به همین منظور صدقی با 2000 پا افزایش ارتفاع، در قسمت راست هواپیمای تایبی قرار می گیرد تا اگر هواپیمای او مورد حمله قرار گرفت از او حمایت کند. تایبی خود را برای رها کردن موشک راداری اسپارو آماده می کند. این موشک نسل جدید موشک های راداری بود که در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار می گرفت. در همین لحظه تایبی به صدقی اعلام می کند که چراغ اخطار CSD یا همان کامپیوتر دریافت اعلام هواپیمایش دچار مشکل شده است (هواپیمای اف 14 بدون این سامانه قابلیت رهگیری و شلیک موشک را ندارد و فقط قابلیت استفاده از مسلسل را دارا می باشد) برنامه ریزی مجدد این سامانه بر روی زمین 5 دقیقه زمان می برد و به دنبال آن 6 تا 8 دقیقه زمان احتیاج است تا سیستم ناوبری هواپیما اصلاح گردد. اما این درحالی بود که در عمق 300 کیلومتری خاک دشمن و درحال درگیری با دو هواپیمای دشمن بودند. در این هنگام صدقی به ناچار فرمان بازگشت همبال خود (تامکت سلطان 8 ) را به محل تانکرها صادر می کند و به ناچار موشک حرارتی خود را مسلح نموده به دنبال میگ ها ادامه می دهد. صدقی به کمک خود نیز می گوید دستگاه ECM را به راه بیاندازد و همزمان تلاش کند برای این که بر روی یکی از میگ ها قفل کند.

    میگ ها در دام خلبان باهوش تامکت ایرانی ولی سوخت ...

    صدقی مجددا با استفاده از پس سوز موتور سرعت خود را اضافه می کند. در این هنگام میگ ها در ارتفاع 15000 پایی به پرواز ادامه می دادند و اف 14 کمی پایین تر از آنها درحال پرواز بود.
    در فاصله 1500 متری آنها، صدقی از طریق سامانه کنترل آتش، علامت و صدای قفل موشک حرارتی را می شنود و سامانه نشان می دهد که هواپیمای دشمن در برد موشک است؛ اما پیش از آن که بتواند موشک را شلیک کند، میگ ها ها به یک باره از هم جدا شدند. فرمانده به سمت راست گردش می کند و دیگری به سمت چپ. صدقی به دنبال لیدر دسته عراقی به راست گردش می کند. میگ عراقی سعی می کند با انجام مانورهای پی در پی مانع از شلیک موشک توسط اف 14 شود. اما خلبان میگ دوباره اشتباه می کند. ناگهان از گردش دست کشیده و شروع به صعود می کند و صدقی را در بهترین شرایط شلیک موشک حرارتی قرار می دهد. موشک از زیر بال اف 14 رها شده و ثانیه ای بعد موشک به هدف برخورد کرده و میگ عراقی را به تلی از آتش تبدیل می کند.
    لحظاتی از هدف قرار دادن میگ، کمک صدقی به او اطلاع می دهد میگ عراقی در پشت سر آنهاست و بدتر از آن چراغ اخطار سوخت هواپیما نیز روشن شده است. در این زمان اف 14 درحال پرواز با سرعت 520 مایل بر ساعت، با سوخت کم می باشد و یک میگ 23 عراقی هم دقیقا در پشت سر اوست. در این لحظه صدقی مانوری انجام می دهد که بر اساس آن دسته فرامین را با تمام قدرت به عقب کشیده و همزمان پدال های گردان را تا آخر فشار می دهد. در این حالت هواپیما به ناگه به صورت تمام رخ می شود و با فشار جی زیاد سرعت آن به طور قابل ملاحظه ای کم می شود (این مانور بسیار شبیه مانور کبری می باشد)
    در این هنگام سرعت تامکت از 520 مایل در ساعت به 150 مایل در ساعت می رسد. خلبان عراقی که انتظار چنین حرکتی را نداشت با سرعت زیاد از زیر تامکت رد می شود. صدقی بلافاصله هواپیما را در حالت پس سوز قرار می دهد او آخرین موجودی خود که یک موشک حرارتی است به سمت میگ رها می کند و این موشک هم همانند 3 موشک قبلی با هدف برخورد کرده و آن را به آتش می کشد.

    کمک خلبان اطلاع می دهد سوخت کافی نداریم
    کمک لحظه به لحظه به خلبان اخطار می دهد درحال اتمام سوخت هستیم و می گوید هرچه سریع تر پس سوز را خاموش کن. در این لحظات اف 14 فقط برای دو دقیقه پرواز بدون پس سوز، سوخت داشت.
    صدقی بعد از خاموش کردن پس سوز بلافاصله به سمت تانکرها گردش می کند و با سلطان 9 تماس می گیرد و وضعیت خود را اطلاع می دهد و متوجه می شود که تمام فانتوم ها سالم رسیده و موفق به سوخت گیری شده اند. پس از لحظاتی صدقی و کمکش موفق می شوند یک فروند تانکر را که به وسیله دو فروند فانتوم (سلطان 1 و 3) اسکورت می شد، در لابه لای کوهستان ها پیدا کنند. در این لحظه هیچ خبری خوشایندتر از آن برای صدقی و کمکش نبود. سوخت برای آنها همانند زندگی بود. آنها سوخت گیری کرده و به سلامت به ایران مراجعت می کنند.

    نتایج عملیات
    فانتوم ها در این عملیات توانسته بودند که به پایگاه هوایی الحریه در موصل حمله کنند. آنها علاوه بر وارد کردن خسارات جبراان نا پذیر به پایگاه دشمن، توانسته بودند 2 فروند میگ 21 و سه فروند هلی کوپتر MI8 عراقی را نیز بر روی زمین از بین ببرند.
    در این عملیات موفق، حداقل یک متخصص فرانسوی در جریان بمباران کشته شد و یک نفر دیگر نیز زخمی شد. البته تعداد تلفات و زخمی ها بیش از این بود که منابع رسمی فقط این آمار را اعلام کردند.
    بعد از این عملیات دولت فرانسه دستور بازگشت تمامی متخصصان فرانسوی را صادر کرد و آنها نیز سریعا به کشورشان بازگشتند. در این عملیات سرهنگ خلبان آن زمان صدقی، موفق می شود در یک پرواز و در کم تر از یک ساعت 4 فروند میگ 23 عراقی را هدف قرار دهد. همچنین در این عملیات 3 خلبان از 4 خلبان میگ های عراقی کشته شدند.
    در میان نام خلبانان کشته شده، نام یکی از بهترین خلبانان میگ عراقی به چشم می خورد. سروان "احمد صباح" که در روزهای نخستین جنگ موفق شده بود 3 فروند هواپیمای F-5 نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دهد

    منبع :
    ساجد
    والسلام....


  4. کاربرانی که از پست مفید Isengard سپاس کرده اند.


  5. #13
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی نیروی هوایی
    ----------------------------------------------------------------


    بامداد روز هفتم آذر ماه سال 1359، به دستور فرماندهی عملیات، خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم نمایند.
    بامداد روز هفتم آذر ماه سال 1359، به دستور فرماندهی عملیات، خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم نمایند.
    "عملیات مروارید" توسط دریادلان نیروی دریایی و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آب های گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگان های عمل کننده در دریا بود.
    هماهنگی های لازم قبلا صورت گرفته بود. در سالن توجیه، افسر اطلاعات و عملیات برای خلبانان خاطرنشان ساخت که نیروی دریایی توانسته است سکوهای عظیم نفتی "البکر" و "العمیه" عراق را به تسخیر خود درآورد. وی همچنین یادآور شد که این سکوها برای عراق جنبه حیاتی دارند، از این رو دشمن در آب های خلیج فارس دست به تحرکاتی زده است و مطمئنا برای بازپس گیری این سکوها، خود را به آب و آتش خواهد زد. این جا بود که خلبانان به اهمیت این ماموریت پی برده و بیش از پیش، خود را برای این عملیات آماده ساختند.
    پس از انجام مقدمات پروازی، اکثر فانتوم ها مجهز به موشک های هوا به سطح "ماوریک" شدند و تعدادی دیگر نیز برای پشتیبانی هوایی مجهز به موشک های هوا به هوای راداری و حرارتی شدند.
    اولین دسته فانتوم ها به پرواز درآمدند
    در اولین ساعات صبح، اولین گروه پروازی باند پرواز پایگاه را ترک کردند. گروه اول هنوز به منطقه مورد نظر نرسیده بودند که با "ناوچه پیکان" تماس برقرار کرده و اطلاعات مربوط به موقعیت هدف های دریایی را که در آبراه ام القصر و اطراف اسکله های البکر و العمیه و نیز در داخل خلیج فارس مستقر بودند، جویا شدند.
    بر روی ناوچه پیکان، شهید سروان خلبان "ابراهیم شریفی" به عنوان راهنما حضور داشت که به همراه فرمانده شهید ناوچه پیکان، اطلاعات خوبی از محل هدف ها در اختیار هواپیماهای خودی قرار دادند.
    ناوچه پیکان که از قبل خود را در پناه اسکله البکر به خوبی مخفی کرده بود، طی یک سری کدهای رمز، اطلاعات بسیار مفیدی از منطقه به خلبانان ارائه داد و آنها نیز سریعا به سمت هدف های مشخص شده توسط پیکان، ادامه مسیر دادند.
    درحالی که هواپیمای اف 4 به دنبال طعمه مورد نظر، بر مدار 36 درجه، گشت می زد، از طریق هواپیمای اف 14 که به منظور پوشش، از قبل در منطقه مستقر شده بود، به خلبان اطلاع داده می شود که دو فروند هواپیمای میگ 23 در ده مایلی به سمت آنها در حرکتند.
    اولین ناوچه هدف قرار می گیرد درحالی که ...
    هنوز آخرین تماس رادیویی خلبان اف 14 پایان نگرفته بود که خلبان، اولین هدف دریایی را که یک ناوچه تندروی عراقی بود، بر صفحه رادار مشاهده کرد. ناوچه فوق با مشاهده هواپیمای ایرانی، تغییر مسیر داد و درحالی که آتش پر حجم توپ های خود را به سوی فانتوم نشانه رفته بود، اقدام به فرار نمود. شرایط جوی منطقه به خاطر وجود ابرهای پراکنده، به گونه ای بود که خلبانان ناگزیر می بایست در ارتفاع پایین تری پرواز می کردند؛ از این رو بیشتر در تیررس آتش دشمن بودند. اما آتش پرحجم توپ های مستقر در ناوچه دشمن، در اراده خلبانان خللی وارد نمی کرد.
    به سرعت و با انجام مانورهای مختلف از سوی خلبانان، هواپیما در فاصله مناسب قرار گرفت و با شلیک دو فروند موشک هوا به سطح ماوریک (تلویزیونی)، یکی از ناوچه های تندروی عراقی که در جلوی آبراه ام القصر در حرکت بود، منهدم شد و دود ناشی از انهدام ناوچه عراقی، سطح دریا را پوشاند.

    هواپیمای اف 14 یکی از میگ های دشمن را شکار می کند
    خلبانان با خوشحالی زیاد فریاد می زدند و الله اکبر می گفتند و در پاسخ به پیام رادیویی مجدد هواپیمای اف 14 که آنها را به ترک منطقه فرا می خواند، نیز فریاد الله اکبر سر دادند. اینک هواپیمای دشمن، در حد خطرناکی به فانتوم نزدیک شده بود و بر روی آن قفل راداری کرده بود. خلبانان ناگاه به خود آمدند و با کم کردن ارتفاع، اقدام به ترک منطقه نمودند. در همین حین خلبان شجاع و ماهر اف 14 با شلیک یک موشک فونیکس و یک موشک حرارتی، یکی از هواپیماهای دشمن را متلاشی و دیگری را وادار به فرار کرد. خلبانان فانتوم که از طریق رادیوی هواپیما مکالمات او را می شنیدند، از او به خاطر این اقدام شجاعانه اش تشکر می کنند و سالم به پایگاه برگشته و به زمین می نشینند.

    صدای زنگ اسکرامبل همه را به خود می آورد
    خلبانان، مسرور از این پیروزی با خوشحالی سخت سرگرم بازگویی انجام ماموریت برای همکاران خلبان خود در گردان پروازی بودند، که مجددا زنگ آلرت (اعلام خطر) به نشانه وضعیت اضطراری به صدا درآمد. به شتاب دو فروند هواپیمای اف 4 از باند پرواز برخاسته و در نزدیکی منطقه در گیری، با ناوچه پیکان تماس می گیرند. ناوچه پیکان که منتظر آنها بود، این بار هدف جدیدی را در آبراه ام القصر به آنها ارائه کرد.
    هواپیماها درحالی که به طرف هدف تعیین شده در حرکت بودند و بر روی آب های مواج خلیج فارس کوچک ترین تحرکات دشمن را از نظر می گذراندند، خلبان یکی از فانتوم ها با مشاهده اشیایی بر سطح دریا، تا حدودی از ارتفاع خود کاسته و بر سطح آب دقیق می شود. تعداد زیادی از نفرات دشمن را با جلیقه های نجات، در میان توده ای از روغن سیاه و بقایای یک ناوچه لجستیکی متلاشی شده که بر سطح آب شناور بود، مشاهده می کند. به نظر می رسید که این ناوچه لحظاتی قبل توسط عقابان تیزپرواز نیروی هوایی منهدم شده است.

    ناوچه اوزای عراقی به قعر آب های خلیج فارس می رود
    خلبانان اوضاع را به دقت بررسی می کنند. هواپیماها اینک به چند مایلی هدف رسیده بودند. هدف یکی دیگر از ناوچه های موشک انداز اوزا بود که در آبراه ام القصر رفت و آمد می کرد. دشمن از این آبراه صرفا به منظور اختفاء ناوچه هایش بهره می جست که در مواقع لزوم، ناوچه ها از دهانه آبراه خارج می شدند و پس از انجام ماموریت، در آبراه پناه می گرفتند. ناوچه های ما نیز به علت باریکی آبراه، نمی توانستند به تعقیب آنها بپردازند؛ از این رو انهدام ناوچه های دشمن می بایست با عملیات هوا به سطح انجام می پذیرفت.
    اطلاعات داده شده از ناوچه پیکان زمانی به خلبانان رسید که ناوچه عراقی به قصد ماموریت، از آبراه خارج شده بود. یکی از هواپیماها او را درصفحه رادار زیر نظر داشت. خلبان با مناسب دیدن موقعیت با انتخاب زاویه مناسب و شلیک یک موشک ماوریک، کابین فرماندهی ناوچه اوزای عراقی را مورد اصابت قرار می دهد و چون مخزن مهمات نیز در مجاورت کابین فرماندهی ناوچه قرار داشت، انفجار مهیبی، منطقه را تکان داد و دود ناشی از آن، بخشی از سطح دریا را پوشاند.
    خلبانان پس از اطمینان یافتن از این که هیچ هدف دیگری در منطقه وجود ندارد، طی تماسی با ناوچه پیکان، فرمانده ناوچه را از انجام ماموریت، آگاه ساختند. او که از شنیدن خبر انهدام ناوچه عراقی بسیار خوشحال شده بود، از آنها تشکر کرد و اسامی خلبانان شرکت کننده در عملیات را خواست. لیدر دسته پروازی نیز از فرمانده ناوچه به خاطر اطلاعات دقیق و حساب شده اش تشکر کرده و می گوید که اسامی ما در پایگاه هوایی، محفوظ است و در آینده، چنان چه مایل باشند به صورت محرمانه در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

    شناسایی منطقه برای جدا شدن ناوچه پیکان
    لحظاتی بعد از نشستن هواپیماها، یک فروند اف 4 دیگر از پایگاه به منظور شناسایی و جست وجوی منطقه به پرواز درآمد. ماموریت این فانتوم شناسایی منطقه بود تا اگر ناوچه پیکان در جدا شدن از اسکله با تهدید از ناحیه شناورهای دشمن مواجه شدف به رفع تهدید و یا احیانا انهدام شناور دشمن بپردازد. فانتوم با پرواز بر روی جزیره بوبیان و دهانه خورعبدالله، اطمینان حاصل کرد که خطر و تهدیدی برای حرکت ناوچه پیکان وجود ندارد و به مرکز از طریق کد اعلام نمود که ناوچه پیکان می تواند منطقه را ترک کند و خود نیز به پایگاه بر می گردد.

    ناوچه قهرمان پیکان به همراه پرسنل شجاع خود ...
    ساعتی بعد به پایگاه اعلام می شود که رادار نمی تواند با ناوچه پیکان تماس بگیرد. بلافاصله یک فروند فانتوم به خلبانی سرلشکر شهید "داوود اکرادی" که در این روز تعداد زیادی پرواز عملیاتی داشت و موفق به انهدام چندین ناوچه عراقی شده بود، به پرواز در آمد. در این پرواز، سرگرد خلبان "ناصر گودرزی" به عنوان کمک، اکرادی را همراهی می کرد.
    فانتوم بلافاصله بعد از پرواز، مسیر اسکله البکر را پیش گرفت در حدود پانزده مایلی اسکله نقطه سیاه رنگ و روغنی در سطح آب دریا مشاهده شد که مشخص می کرد لحظاتی قبل یک کشتی در این مکان غرق شده است. هواپیما به بالای نقطه سیاه رنگ رسید. هیچ اثری نبود تنها تعدادی جلیقه نجات بر روی سطح آب شناور بود.

    در تعقیب ناوچه عراقی
    در همین حین خلبان متوجه یک ناوچه عراقی می شود که کمی دورتر با سرعت درحال حرکت به سمت عراق است. یقینا این همان ناوچه ای بود که پیکان را مورد اصابت قرار داده بود. شهید اکرادی بلافاصله به سمت ناوچه حرکت می کند. در همین هنگام از سوی هواپیمای اف 14 مستقر در منطقه به فانتوم اطلاع داده می شود:
    - دو فروند هواپیمای دشمن با سرعت به سمت شما درحال حرکت هستند ... بهتر است منطقه را ترک کنید.
    هنوز پیام هواپیمای اف 14 به پایان نرسیده بود که از سوی رادار زمینی نیز این مسئله تایید شد. خشم ناشی از غرق شدن ناوچه پیکان، آن چنان سینه خلبانان شجاع را به درد آورده بود که به هیچ کدام از اخطارها توجهی نمی کردند.
    هواپیمای اف 4 با گردشی سریع به سمت ناوچه اوزای عراقی ادامه مسیر داد. در این هنگام ناوچه عراقی که در محدوده اسکله البکر قرار داشت، از وجود فانتوم ایرانی مطلع شده بود و مدام به چپ و راست می رفت تا از تیرس عقابان تیز چنگال نیروی هوایی در امان بماند؛ ولی خلبانان مصمم بودند به هر قیمتی ناوچه اوزای عراقی را هدف قرار دهند.
    اخطارهای رادیویی هواپیمای اف 14 شدیدتر می شد. خلبان هواپیمای اف 14 اعلام می کرد که دشمن هر لحظه به شما نزدیک تر می شود، زودتر منطقه را ترک کنید.

    دو موشک به سوی فانتوم شلیک می شود
    ناوچه عراقی چون درحال فرار بود باید از ارتفاع بالاتری روی آن قفل راداری انجام می شد و با اوج گرفتن فانتوم، خلبانان عملا در تیررس هواپیماهای دشمن قرار می گرفتند. ولی....
    خلبان در یک لحظه ارتفاع هواپیما را در نقطه مناسبی بالا کشید و کمک نیز بلافاصله بر روی ناوچه، عمل قفل راداری را انجام داد.
    در همین هنگام دو فروند هواپیمای دشمن که به فاصله چند مایلی فانتوم رسیده بودند، از ارتفاع گرفتن فانتوم نهایت استفاده را برده و هر کدام موشکی به سوی فانتوم رها کردند.
    خلبانان بلافاصله شروع به شکستن قفل راداری موشک های دشمن و اختلال در سیستم هدایتی آنها کردند.
    در این هنگام هواپیمای اف 14 نیز که متوجه شده بود فانتوم به اخطارها توجهی نمی کند، احساس خطر کرده بود و خود را سریعا به محل استقرار فانتوم ها رسانده بود و آماده درگیری با دشمن بود، که هواپیماهای دشمن به محض اطلاع از این موضوع و فرار از دست موشک های دوربرد (فونیکس) مرگبار این هواپیما، پا به فرار گذاشتند.
    فانتوم در بهترین شرایط برای رها ساختن موشک خود قرار گرفته بود، ولی بالگردهای پشتیبانی دشمن مستقر در منطقه و همچنین توپ های ضد هوایی مستقر بر روی ناوچه به شدت به سوی فانتوم شلیک می کردند.

    اولین موشک به ناوچه عراقی برخورد می کند
    خلبانان بدون توجه به این تهدیدات، تمام حواس خود را متوجه منهدم ساختن ناوچه عراقی کرده بودند. سرانجام لحظه موعود فرار رسید و خلبان در یک موقعیت مناسب، یک موشک ماوریک به سوی ناوچه اوزای عراقی شلیک کرد. موشک از زیر هواپیما رها شد و غرش کنان به سمت ناوچه حرکت کرد و دقیقا به داخل محفظه موتورخانه ناوچه رفت و با انهدام در آن مکان، قطعات متلاشی شده ناوچه به آسمان برخاست.

    دومین موشک هم شلیک می شود
    دود ناشی از اصابت موشک به ناوچه، تمام منطقه را پوشانده بود. کمک به خلبان می گوید که ناوچه منهدم شده و بهتر است که منطقه را ترک کنیم؛ ولی شهید اکرادی نمی پذیرد و می گوید:
    - تا از غرق شدن ناوچه اطمینان حاصل نکنیم، منطقه را ترک نمی کنم.
    شهید اکرادی با گردشی بر روی ناوچه عراقی که درحال سوختن بود، دومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک نمود. با برخورد موشک با ناوچه، زبانه های آتش و دود عظیمی به هوا برخاست. گویی که نفت را بر روی آب به آتش کشیده باشند.

    سومین موشک هم شلیک می شود
    کمک مجددا به شهید اکرادی می گوید:
    - این ناوچه کارش تمام است، بهتراست برگردیم.
    ولی شهید اکرادی جواب می دهد:
    - تا انتقام تک تک بچه های ناوچه پیکان را از دشمن نگیرم بر نمی گردم.
    کمک که می بیند شهید اکرادی مصمم است که ناوچه دشمن به طور کامل به قعر آب های خلیج فارس روانه کندف از او می خواهد ارتفاع را بیشتر کند تا از دود ناشی از سوختن ناوچه در امان باشند و بتوانند سومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک کنند.
    هید اکرادی بلافاصله ارتفاع را بیشتر کرده و سومین موشک به سمت ناوچه عراقی شلیک می شود. موشک با برخورد با ناوچه، آن را به چندین قسمت تقسیم می کند و لحظاتی بعد اثری از آن بر روی آب های خلیج فارس نمی ماند.

    روز بعد از عملیات
    فردای این روز، یک فروند هلی کوپتر نیروی دریایی به منطقه اعزام می شود تا بازماندگان عملیات روز قبل را چه ایرانی و چه عراقی از سطح آب جمع آوری کند.
    تنها بازمانده ناوچه قهرمان پیکان، بعد از نجات یافتن تعریف می کند که نیم ساعت بعد از هدف قرار گرفتن ناوچه پیکان، درحالی که بر روی سطح آب شناور بوده، مشاهده کرده که چگونه ناوچه ای که آنان را هدف قرار داد توسط یک فروند هواپیمای ایرانی به قعر آب های خلیج فارس فرستاده شده است.

    نتایج بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی
    در این عملیات تعدادی از زبده ترین خلبانان هواپیمای اف 4 و اف 14، تانکرهای سوخت رسان، هواپیمای سی 130 و نیز بالگردهای نیروی دریایی شرکت داشتند.
    خلبانان شجاع نیروی هوایی، در این روز بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی را در آسمان منطقه به اجرا گذاشتند و در نهایت علاوه بر انهدام تعداد زیادی از ناوچه های تندرو و اوزای عراقی، دو اسکله البکر و العمیه را نیز به شدت بمباران کردند.
    طرح ریزی عملیات به شکلی بود که خیلی زود نیروی هوایی عراق به خود شکل تدافعی گرفت. نیروی هوایی عراق در این روز متحمل خسارات جبران ناپذیری شد، به شکلی که در این روز شش فروند هواپیمای دشمن توسط شکاری های نیروی هوایی هدف قرار گرفته و سرنگون شدند.
    بعد از پایان عملیات هوایی، تازه مشخص شده که خلبانان شجاع نیروی هوایی چه بلایی بر سر عراق آورده بودند. بالگردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا چند روز پس از عملیات، خدمه ناوها و ناوچه های منهدم شده و غرق شده عراقی را از سطح آب جمع آوری می کردند.



    به نقل از ساجد
    والسلام....


  6. کاربرانی که از پست مفید Isengard سپاس کرده اند.


  7. #14
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    عبور از دیوار دفاعی عراق و لغو اجلاس سران غیرمتعهدها
    ---------------------------------------------------------------------

    جمهوری اسلامی ایران مصمم شده بود که به هیچ عنوان اجازه برگزاری این اجلاس در شهر بغداد را ندهد؛ پس باید به نحوی این شهر ناامن نشان داده می شد و بهترین گزینه برای نا امن نشان دادن آن جا، استفاده از توان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که بهترین و مطمئن ترین گزینه بود.
    در همان اوایل جنگ تحمیلى، صدام در مصاحبه با روزنامه «الدوره» عراق گفته بود:
    - این جنگ به خاطر فتح و تصرف چند صد كیلومتر اراضى خاك ایران نیست و همه‏ چیز محدود به اهداف نظامى نمى‏شود، بلكه این جنگ به خاطر سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى ایران است.
    در این شرایط، به طور مسلّم یكى از ابزارهاى موجود، استفاده از فشارهاى سیاسى و افزایش تحركات سیاسى با هدف جلب حمایت كشورها براى كمك نظامى و سیاسى و تضعیف دشمن بود. به عبارت دیگر برخوردارى هر یك از كشورهاى ایران و عراق از یك نظام سیاسى برتر در منطقه، مقدمات پیروزى را فراهم مى‏كرد.

    8 ماه فشار همه جانبه
    قبل از فتح خرمشهر، عراق در چنین جایگاهى قرار داشت و یك سر و گردن از ما بالاتر بود و مى‏توانست با فشارهاى سیاسى، خود را به ما تحمیل كند. ولى با فتح خرمشهر، قضیه برعكس شد و نظام بین‏الملل شاهد شكست نظامى - سیاسى عراق در این منطقه استراتژیك شد و این درحالى بود كه عراق برگ برنده خود را براى اعمال نظارت نامشروع در منطقه، از دست داد.
    در این شرایط كه خرمشهر آزاد شده بود، كشورهاى عرب منطقه كه روى صدام و ارتش آن تكیه داشتند دچار وحشت شدند.
    از آغاز عملیات ثامن الائمه در مهر ماه سال 1360 تا پایان عملیات بیت المقدس در خرداد سال 1361، فشارهای نظامی ایران بر عراق به حدی بود که رژیم بعث عراق، تعداد زیادی از تجهیزات و نیروهای خود را از دست داده بود و این درحالی بود که این کشور حمایت همه جانبه اکثر دولت های عربی و استکبار جهانی را پشت سر داشت. در این شرایط سیاسى، آمریكا و برخى كشورهاى عرب توصیه كردند كه در این فضا و شرایط حاكم، هرچه سریع‏تر باید آتش‏بس برقرار شود.

    اجلاس سران کشورهای غیر متعهد
    در همین زمان، جنوب لبنان توسط اسرائیل اشغال شده بود که کشور عراق در یک ترفند هماهنگ با استکبار جهانی، اعلام کرد که می خواهد نیروهای خود را از مناطق اشغالی ایران خارج کند و به مقابله با اسرائیل بشتابد، تا به این وسیله سرپوشی بر شکست های پی در پی خود از رزمندگان اسلام بگذارد.
    در همین اثنا نوبت کشور عراق شد تا میزبان اجلاس سران کشورهای غیر متعهد باشد که میزبانی آن به صورت ادواری مشخص می شد. بعضی از سران کشورهای غیرمتعهد با اعلام این نکته که بغداد به دلیل جنگ ناامن است، خواستار برگزاری اجلاس در کشوری دیگر بودند.

    بیانیه های ایران و عراق درباره اجلاس
    جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از فعال ترین کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد، تمایلی برای شرکت در این اجلاس در بغداد نداشت و در بیانیه ای شدیدالحن اعلام کرد:
    - درحالی که کشور عراق بخش هایی از ایران را اشغال کرده است، تهران هیچ هیاتی را به این اجلاس اعزام نخواهد کرد و اصولا بغداد برای برگزاری این اجلاس محل امنی نمی باشد.
    رژیم بعثی عراق نیز بلافاصله برای میهمانی بنزهای سفارشی اش را روی اتوبان های نوساز به راه انداخت. صدام که برای برگزاری این اجلاس خیلی خرج كرده بود، اعلام كرد ایرانی ها نمی توانند بغداد را ناامن كنند.
    ارتش عراق نیز در بیانیه ای اعلام کرد:
    - بغداد از هر لحاظ امن است. این شهر در طول شبانه روز توسط سایت های موشکی زمین به هوا، انواع توپ های ضد هوایی، سیستم گسترده راداری و هواپیماهای رهگیر محافظت می شود و هیچ کس نمی تواند بدون اجازه وارد حریم هوایی این شهر شود.

    دستور ناامن نشان دادن بغداد برای نیروی هوایی صادر شد
    جمهوری اسلامی ایران مصمم شده بود که به هیچ عنوان اجازه برگزاری این اجلاس در شهر بغداد را ندهد؛ پس باید به نحوی این شهر ناامن نشان داده می شد و بهترین گزینه برای نا امن نشان دادن آن جا، استفاده از توان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که بهترین و مطمئن ترین گزینه بود.
    پس از ابلاغ این فرمان از سوی فرماندهی نیروی هوایی، دستور طراحی این عملیات صادر گردید.

    طراحی عملیات
    این اولین باری بود که طراحان عملیات نیروی هوایی باید عملیاتی را طراحی می کردند تا از آن بتوان به عنوان اهرم قوی و قدرتمندی در برابر سیاست های دشمن استفاده کرد.
    کار طراحی عملیات آغاز شد و مشکلات یکی پس از دیگری در راه بود:

    در آن زمان پدافند هوایی بغداد با پدافند مسکو (پایتخت شوروی سابق و روسیه فعلی) مقایسه می شد.


    سایت های موشکی بلند سام 2 و سام 3 و سام 6 و...، سایت های موشکی کوتاه،مدرن و چابک "کروتال" و "رولند " در فواصل معین که در بین و اطراف آنها توپ های ضد هوایی 23 و 35 و 57 میلی متری استفاده می شد. این تجهیزات به صورت رینگ های پدافندی از فاصله حدود 20 کیلومتری بغداد به صورت فشرده در کنار یکدیگر قرار داشتند. همچنین در طول مدت شبانه روز هواپیماهای رهگیر و مدرن آن زمان (میگ های 23 و 25) یا برفراز شهر بغداد و اطراف آن در پرواز بودند و یا درحال آمادگی کامل برای مقابله به حملات احتمالی بودند.
    این عامل مهم در طراحی عملیات و موفقیت آن بسیار حیاتی بود؛ به شکلی که کوچک ترین اشتباه، منجر به شکست طرح می شد. پس باید به دقت اندیشیده می شد که نوع و تعداد هواپیما ها باید به چه شکل باشد؟ کدام نقطه باید مورد هدف قرار گیرد؟ آیا نتیجه حاصل می شود و یا نیاز به تکرار عملیات است؟

    تمام اینها سوالاتی بود که ذهن طراحان را به خود مشغول کرده بود.
    در اولین اقدام، به دلیل این که نیاز بود تا مهمات زیادی بر روی اهداف فرو ریخته شود، پس از بحث و تبادل نظر قرار بر این شد که این عملیات توسط جنگنده بمب افکن های اف 4 انجام شود.
    اما هدف ها، باید هدفی انتخاب می شد که رژیم بعثی نمونه آن را در خاک ایران قبلا بمباران کرده بود تا در افکار عمومی، تردیدی در مقابله به مثل ایجاد نکند.
    نکته دیگر آن بود که باید هدفی مد نظر قرار می گرفت که با حمله به آن، اعتبار دفاع قدرتمند هوایی عراق زیر سوال برود و مدت زیادی آثار آن در ذهن ها باقی بماند. همچنین باید هدفی مورد نظر قرار می گرفت که خبرنگاران و منابعی که اخبار جنگ را مخابره می کردند، بتوانند آن را و یا اثرات آن را خود ببینند و رژیم بعثی عراق نتواند آنرا کتمان کند.
    پایگاه هوایی الرشید، نیروگاه هسته ای تموز، ایستگاه ماهواره مخابراتی بعقوبه، مجلس الوطنی بغداد، کاخ صدام، پالایشگاه الدوره و پادگان های نظامی مختلف مورد بررسی قرار گرفتند.

    چرا پالایشگاه الدوره
    در نهایت پالایشگاه الدوره بغداد که به واسطه گسترش شهر، اینک در داخل شهر بغداد قرار داشت، به عنوان هدف تعیین شد.
    بمباران پالایشگاه مهم الدوره از چند جهت می توانست بسیار مهم و حیاتی باشد:
    اول: به علت این که این پالایشگاه در نزدیکی پایگاه هوایی الرشید که مهم ترین پایگاه هوایی عراق بود، قرار داشت و در مورد وجود پدافند قوی در آن منطقه هیچ تردیدی نبود که با این حمله ایران می توانست ناتوانی عراق را در دفاع از شهر بغداد و از آن مهم تر دفاع از مهم ترین پایگاه هوایی اش اثبات کند.
    دوم: با بمباران این پالایشگاه دود و آتش ناشی از سوختن مواد نفتی تا مدت ها غیر قابل کنترل بود و علاوه بر اختلال در تامین سوخت شهر بغداد، سوختن آن جا در دید تمامی خبرنگاران خارجی حاضر در شهر بغداد قرار می گرفت و رژیم بعثی صدام نمی توانست آن را انکار کند.
    سوم: نیروی هوایی عراق بارها پالایشگاه های ایران را بمباران کرده بود و این عملیات به نوعی تلافی جویانه تلقی می گردید و هیچ اشکالی از این حیث متوجه این ماموریت نمی شد.

    کار طراحی به پایان رسید
    کار طراحی به سرعت شروع و به پایان رسید. برای انجام این عملیات غرورآفرین، برای کاهش میزان ضایعات احتمالی و دستیابی کامل به اهداف عملیات، قرار شد این عملیات توسط 3 فروند فانتوم مسلح و انتخاب شش نفر از بهترین خلبان های نیروی هوایی انجام شود. به شکلی که هر سه فروند به پرواز در آیند و در نزدیکی مرز یکی از آنها جدا شده و دو فروند دیگر وارد خاک عراق شوند و ماموریت را انجام دهند و یک فانتوم دیگر در نزدیکی مرز قرار گیرد تا در صورت بروز اشکال برای یکی از فانتوم ها، به سرعت وارد عمل شده و خود را به منطقه عملیاتی برساند. همزمان با پرواز فانتوم ها، هواپیماهای رهگیر اف 14 نیز به پرواز درآیند و خود را برای مقابله با هواپیماهای رهگیر دشمن که احتمال داشت در راه بازگشت به تعقیب فانتوم ها بپردازند، آماده کنند. هواپیمای سوخت رسان نیز در همان زمان و از پایگاه دیگری به پرواز درآید و خود را در منطقه مناسبی قرار دهد. در همین زمان دو فروند فانتومی که از مرز گذشته بودند، با سرعت به سمت پالایشگاه الدوره بغداد حرکت کرده، آن جا را به شدت بمباران کرده و در راه بازگشت با عبور از فراز شهر بغداد، دیوار صوتی را در این شهر بشکنند.
    زمان عملیات نیز سحرگاه روز سی ام تیرماه سال 1361 (صبح روز 31 تیر ماه سال 1361) تعیین شد.

    پایگاه هوایی نوژه محل استارت عملیات
    بعد از تایید طرح عملیات توسط فرماندهی محترم نیروی هوایی و انجام هماهنگی های لازم، دستور اجرای آن به پایگاه هوایی همدان ابلاغ گردید.
    برای انجام این عملیات، شش نفر از بهترین خلبان های نیروی هوایی از میان داوطلبان انتخاب شدند و سرلشکر شهید (سرهنگ آن زمان) "عباس دوران" به عنوان لیدر دسته پروازی انتخاب شد. خلبانان بدین شکل انتخاب شدند:
    هواپیمای شماره یک به خلبانی سرلشکر شهید "عباس دوران" و سرتیپ آزاده "منصور کاظمیان".
    هواپیمای شماره دو به خلبانی سرتیپ "محمود اسکندری" و کمک سرهنگ "ناصر باقری".
    هواپیمای شماره سه به خلبانی کاپیتان "توانگریان" و کاپیتان "خسروشاهی".

    سرلشکر خلبان شهید "عباس دوران"

    دوران در این زمان به "امیدیه" رفته بود و قرار بود در صورتی که در عملیات رمضان نیاز شد، پرواز کند. زیرا نیروی زمینی ارتش در این عملیات نیاز به حمایت های هوانیروز داشت. در نتیجه دو روز قبل ازشروع عملیات او وارد پایگاه شد.
    29 تیرماه سال 1361 حدود ساعت 11 جلسه توجیهی پرواز برگزار شد كه دوران به عنوان لیدر دسته پروازی به همراه سرلشکر شهید "یاسینی" مسئول عملیات پایگاه همدان و سرتیپ شهید "خضرایی" فرمانده پایگاه، بهمراه پنج خلبان دیگر در مورد چگونگی انجام عملیات صحبت كردند. نتیجه جلسه بر این شد كه سه فروند هواپیما تا لب مرز با هم پرواز كنند و وقتی به مرز رسیدند، یكی از هواپیماها (هواپیمای شماره سه) برگردد و دو جنگنده دیگر با ارتفاع كم وارد خاك عراق شوند. یعنی یك حالت ایذایی ایجاد گردد و رادارهای عراق گمان کنند که جنگنده ها برگشتند.
    توجیهات اصلی تمام شد و نام دسته پرواز "منصور" تعیین گردید. در این هنگام خلبان های كابین های جلو و عقب، صحبت های خصوصی را با هم انجام دادند. شهید دوران به کمک خود تاکید كرد كه بیشتر حواسش به هواپیماهای دشمن باشد كه به هواپیما حمله نكنند و اگر زمانی هواپیما دچار نقص فنی شد و نتوانستند به پروازشان ادامه دهند، به تنهایی اجكت کند، منتظر خروج او نباشد و حق ندارد دکمه خروج اضطراری او را فشار دهد چون او قصد خروج اضطراری از هواپیما را ندارد و می خواهد به هر نحو ممکن ماموریت را ادامه دهد.

    شرح عملیات
    سحرگاه روز سی ام تیر ماه سال 1361 (صبح زود روز 31 تیر 1361) مصادف بود با 30 ماه رمضان. ساعت 30/5 صبح، خلبانان بدون فوت وقت همگی به اتاق تجهیزات می روند و پس از تحویل گرفتن تجهیزات، به سمت جنگنده ها حرکت می کنند. در کنار جنگنده ها، خلبانان مشغول چک کردن هواپیماها می شوند که کمک خلبان شهید دوران "کاظمیان" متوجه می شود سمت نما و حالت نمای هواپیما درحال گردش است در صورتی كه باید ثابت می ایستاد. این موضوع را به عوامل فنی اطلاع می دهد و آنها می گویند:
    - درحال حاضر نمی توانیم آن را درست كنیم. شما می توانید پرواز را کنسل کنید.
    اما دوران نمی پذیرد و می گوید:
    - این سمت نما در هوای صاف و بدون ابر اصلا كاربرد ندارد و ما در این هوا نیاز به این وسیله نداریم.
    طولی نمی کشد که سه فروند فانتوم مسلح بر روی باند فرودگاه قرار می گیرند و بدون تماس با برج مراقبت و در سکوت کامل رادیویی، با صدای غرشی سهمگین ثانیه هایی بعد در دل آسمان جای می گیرند.
    هوا هنوز تاریك بود. شهرهایی که هواپیماها از فراز آنها می گذشتند، هنوز بیدار نشده بودند. فقط ریسه لامپ هاى خیابان و جاده هاى عمومى روشن بود. کمک خلبان به دقت مواظب اطراف بود که مبادا مورد تعقیب گشتی های خودی قرار گیرند. تا نزدیکی مرز خلبانان برای این که سوخت کم تری مصرف کنند، با ارتفاع 15000 پا و سرعت نسبتا کم 350 نات به مسیر ادامه دادند. بر روى شهر ایلامف هواپیماها ارتفاع را تا ده مترى زمین پایین آوردند و همزمان سرعت را تا هزار كیلومتر در ساعت افزایش دادند تا دشمن نتواند آنها را در رادارش ببیند. هواپیماها از جنوب ایلام وارد مرز عراق شدند که در همین هنگام طبق طرح قبلی، هواپیمای شماره سه جهت منحرف کردن رادار دشمن، با مانوری بر روی نوار مرزی دور زده و به داخل کشور بازمی گردد.

    شلیک نخستین موشک و رهگیری جنگنده ها

    هواپیماها با فاصله حدود دویست متر از یکدیگر در پرواز بودند که ناگهان کمک خلبان هواپیمای شماره یک (سرتیپ کاظمیان) موشكی را می بیند که به سمت هواپیمای شماره دو شلیک می شود و حدس می زند سام هفت باشد و به آنها نرسد. ولى به هواپیمای شماره دو اعلام می کند که مواظب باشند. حدس او درست بود. موشك كمى كه دنبال آنها می آید، در حدود 300 متری هواپیما در هوا منفجر می شود. در همین هنگام راداری های عراقی موفق به رهگیری هواپیما می شوند و کمک خلبان از طریق دستگاه ECM متوجه می شود که رادار بغداد نیز آنها را می بیند لذا به دوران این موضوع را اطلاع می دهد که در همین زمان هواپیمای شماره دو نیز این موضع را به دوران به عنوان لیدر دسته پروازی اطلاع می دهد که ایشان به شوخی می گوید:
    - از این پایین تر كه نمى شه پرواز كرد. مى خواین بریم زیر زمین؟
    قرار بر این بود كه جنگنده ها از شرق شهر بغداد به سمت جنوب شرق بغداد حركت كرده و سپس به سمت پالایشگاه الدوره كه به شهر چسبیده بود رفته و آن جا بمباران کرده و پس از ماموریت مستقیم به سمت ایران حرکت کنند تا مجبور نشوند گردشی داشته و مورد اصابت گلوله ضد هوایی قرار گیرند.

    برخورد با دیوار آتش
    همه چیز بخوبی پیش می رفت هواپیماها جاده بغداد - بصره را رها كرده و به سمت شمال شرقى گردش می کنند. ساعت شش و ده دقیقه جنگنده ها در آسمان حومه بغداد قرار داشتند. هوا هنوز تاریك بود، ولى ناگهان در ده مایلى جنوب شرقى بغداد انگار شهر چراغانى شده بود، دو خط دیوار آتش پدافند جلوی جنگنده ها درست شده بود. خلبانان دیوار آتش اول را رد می کنند که دوران به کمک خود می گوید چراغ هاى نشان دهنده آتش سوزی موتور راست روشن شده است.
    قاعدتا در این حالت باید کمک موتور راست را خاموش می کرد، ولى نباید از سرعت هواپیما كم مى شد. لذا کاظمیان به دوران می گوید از شهر که رد شدیم خاموشش مى كنم.

    پالایشگاه منهدم می شود ولی ...
    جنگنده ها دیوار آتش دوم را كه رد كردند، دكل هاى پالایشگاه نمایان شده بود. موقعیت آن جا نسبت به بغداد مثل موقعیت پالایشگاه تهران بود نسبت به شهر تهران. هواپیماها وقتی به نزدیکی پالایشگاه رسیدند، از دور و اطراف پالایشگاه سایت های موشكی سام 2 و سام 3 و سام 6 شروع كردند به شلیک به سمت جنگندها. پدافند قدرتمند چهارلول پنجاه و هفت میلى مترى دقیقا به سمت هواپیمای شماره یک آتش می گشود. در این هنگام کمک ازطریق دستگاه ECM مشاهده می کند كه رادار موشك هاى سام 6 و سام 3 دشمن روی آنها قفل كرده است. او با دقت تمام سعى خود را می کند که رادار پدافند دشمن را از كار بیندازد. سرانجام با تمام مشکلات هواپیماها بر روی پالایشگاه می رسند و تمامی بمب های خود را بر روی پالایشگاه فرو می ریزند. کاظمیان بعد از عبور از روی پالایشگاه به عقب برمی گردد تا ببیند که چند بمب به هدف اصابت کرده است که متوجه می شود دم هواپیما تا نزدیکی کابین عقب آتش گرفته است. لرزش خفیفى در هواپیما ایجاد شده بود ولی دستگاه ها چیزی نشان نمی داد. هواپیما به شدت درحال سوختن بود و خلبانان باید هرچه سریع تر هواپیما را ترک می کردند.

    امکان برگشت هواپیمای شماره یک نیست
    در همین هنگام هواپیمای شماره دو که در راه رفت پشت سر هواپیمای شماره یک قرار داشت، بعد از گردش اینک در جلو پرواز می کرد مورد اصابت پدافند سبک دشمن قرار می گیرد و هر دو خلبان زخمی می شوند. دوران به آنها اطلاع می دهد که مورد اصابت موشک قرار گرفته اند و موتور سمت راست را از دست داده اند و با توجه به حجم بالای پدافند دشمن امکان برگشت برای آنها نیست و تاکید می کند که آنها سریعا به سمت مرز حرکت کنند. در همین هنگام کاظمیان به دوران اطلاع می دهد که هواپیما دیگر قابل کنترل نیست و خود را آماده خروج اضطراری کند. کاظمیان دست خود را بر روی دستگیره صندلی پران دو نفره قرار می دهد که ناگهان دوران که آمادگی کمک خود را برای خروج از هواپیما شنیده بود، دکمه صندلی پران کابین عقب را فشار می دهد و کاظمیان با سرعت به سمت بالا پرتاب می شود.

    دوران با هواپیمایش به هتل محل برگزاری اجلاس می کوبد
    هواپیمای دوران به شدت در آتش می سوخت و تقریبا تعادل خود را از دست داده بود. دوران در آخرین دقایق، هواپیما را به سمت هتل محل برگزاری اجلاس برده و هواپیما را درحالی که خود در آن قرار داشت، به آن جا می کوبد و جان خود را فدای آرمان های والای خویش می کند. بدین ترتیب فرمانده دسته پروازی منصور هرگز پرواز خود را پایان نداد. بعدها مشخص شد دوران که در بین خلبانان شکاری بالاترین رکورد عملیات های برون مرزی را دارا بود، علیرغم مخالفت فرماندهان نهاجا داوطلبانه در این ماموریت شرکت کرده بود.

    بر کاظمیان کمک شهید دوران چه گذشت
    کاظمیان در هنگام خروج بی هوش شده بود و وقتی بهوش می آید، خود را در وزارت دفاع عراق می یابد که یکی درحال بخیه زدن لبش كه پاره شده بود می باشد. او با خود می گوید: خدایا من توی هواپیما بودم. این جا كجاست بعد از لحظاتی کاظمیان تازه ماجرا را به یاد می آورد.
    پس از حدود 60 روز کاظمیان به اردوگاه اسرا انتقال می یابد و در اردوگاه از چگونگی حادثه پرس و جو می کند که برای او شرح داده می شود.
    "بیست دقیقه قبل از این كه شما به بغداد برسید، آژیر خطر را زدند و زمانی هم كه پالایشگاه را مورد هدف قرار دادید، فردایش عكس سانحه را روزنامه های عراق چاپ كردند و بدین صورت بود كه تكه های هواپیما نزدیك یكی از میدان های شهر به زمین خورد و از شهید دوران پوتین و دستكشش مشخص بود.
    سرتیپ کاظمیان نقل می کند:
    - وقتی خبر شهادت عباس دوران را شنیدم به یاد صحبت شب قبل از عملیات افتادم که او به من می گفت: منصورجان اگر یک وقت هواپیما دچار مشکلی شد تو خودت را به بیرون پرت کن و منتظر من نمان، چون من باید در هواپیما بمانم و ماموریتم را به اتمام برسانم.
    سرتیپ منصور كاظمیان همزمان با شهادت عباس دوران، به اسارت درآمد و پس از هشت سال و دو ماه، در تاریخ بیست و چهارم شهریور 1369 آزاد شد و به میهن اسلامى بازگشت.

    نتایج عملیات
    با انجام این عملیات غرور آفرین و شهادت طلبانه، بنا به گزارشات واصله مشخص شد که بخش وسیعی از پالایشگاه الدوره بغداد منهدم شده و دود و شعله های آتش ناشی از این بمباران، ساعت های متمادی آسمان بغداد را پوشانده بود. رسانه های خبری جهان، شرح حمله هوایی جنگنده های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به پالایشگاه الدوره بغداد به تفضیل به گزارش کشیدند.
    دود سیاهی که از پالایشگاه برمی خاست، رویای صدام را برهم ریخت و تمام ترفندهای تبلیغاتی او را در مقابل چشمان وحشت زده خبرنگاران خارجی مستقر در هتل های بغداد نقش برآب کرد.
    بعد از چند روز، تشکیل اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد، به دلیل ناامنی این شهر در عراق منتفی شد و اعلام شد که بغداد محل امنی برای تشکیل این اجلاس نیست و پایتخت کشور هندوستان شهر دهلی نو، به عنوان میزبان جدید این اجلاس معرفی شد و بدین شکل قدرت تاکتیکی و نقش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اذغان مردم منطقه و جهان مورد تاکید مجدد قرار گرفت.

    به نقل از ساجد
    ویرایش توسط Isengard : 12th June 2010 در ساعت 12:12 PM
    والسلام....


  8. #15
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    بغداد نفوذ ناپذیر نیست
    ---------------------------


    سال 1363، کشور عراق جنگنده های جدید خود را تحویل گرفته بود و همه روزه توسط بمب افکن های میگ 25 در ارتفاع بالا پرواز کرده و شهرهای ایران بخصوص تهران را بمباران می کردند. در این بمباران تعداد زیادی از مردم بی دفاع به شهادت می رسیدند. مردم غیور ایران بی صبرانه منتظر بودند تا جوابی قاطع به این حملات داده شود.
    سال 1363، کشور عراق جنگنده های جدید خود را تحویل گرفته بود و همه روزه توسط بمب افکن های میگ 25 در ارتفاع بالا پرواز کرده و شهرهای ایران بخصوص تهران را بمباران می کردند. در این بمباران تعداد زیادی از مردم بی دفاع به شهادت می رسیدند. مردم غیور ایران بی صبرانه منتظر بودند تا جوابی قاطع به این حملات داده شود.
    در آن سو نیز کشور عراق با تحویل گرفتن پیشرفته ترین تجهیزات پدافندی، دم از آن می زد که شهر بغداد توسط رینگ های پدافندی قوی محافظت می شود و هر جنگنده ای قصد بمباران بغداد را داشته باشد، در چندین کیلومتری این شهر سرنگون می شود. لذا نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با این که می دانست پدافند عراق بسیار قوی و خطرناک است، تصمیم گرفت این سد را شکسته و از آن عبور کند.

    اهمیت حضور بر فراز بغداد
    این عملیات از دو جنبه دارای اهمیت بود:
    اول این که با توجه به نزدیک بودن عملیات زمینی گسترده توسط رزمندگان اسلام، این عملیات هوایی می توانست نقش عمده ای در بالا بردن روحیه آنان داشته باشد؛ زیرا همانند همین تبلیغاتی که درباره پدافند قدرتمند عراق می شد، درباره نیروهای زمینی و لجستیک هم عراق تبلیغات گسترده ای به راه انداخته بود.
    دوم مردم ایران با انجام این عملیات علاوه براین که متوجه می شدند نیروهای نظامی شان همچنان بیدار و قدرتمند هستند، دیگر تحت تاثیر جنگ روانی بعثیون قرار نمی گرفتند.
    نیروی هوایی با توجه به نزدیکی به مرز و دارا بودن تجهیزات خوب برای پشتیبانی و احتمال فرود اضطراری هواپیما پایگاه شکاری همدان، این پایگاه را مامور انجام این عملیات نمود.

    طراحی عملیات
    طرح نقشه پرواز با ساعت ها مطالعه سرانجام عملیاتی شد و با توجه به خطرات بالایی که این عملیات داشت، فرماندهی وقت پایگاه هوایی همدان تصمیم گرفت تا تعدادی از زبده ترین خلبانان پایگاه انتخاب شوند و سپس از بین آنها داوطلب برای این عملیات انتخاب شود. تمامی کارها طبق برنامه پیش می رفت. در بعداز ظهر یک روز سرد زمستانی در سال 1363 درحالی که اکثر پرسنل به منزل خود عزیمت کرده بودند، از سوی معاونت پایگاه، به مسئول عملیات اسامی اعلام شد تا آنها را در اسرع وقت خبر کنند.
    مسئول عملیات شخصا دست بکار شد. درحالی که عقربه های ساعت عدد 7 بعدازظهر را نشان می داد، به تمامی منتخبین اعلام شد هرچه سریع تر خود را به پست فرماندهی پایگاه برسانند.
    خلبانان یکی پس از دیگری به پست فرماندهی رسیدند و بلافاصله به اتاق اهداف پایگاه راهنمایی شدند. این کار ادامه پیدا کرد تا کلیه منتخبین دور هم جمع شدند و هر کس از دیگری علت احضار خود را جویا می شد.

    احتمال بازگشت از این ماموریت بسیار پایین است
    پس از دقایقی فرمانده پایگاه وارد شد و شروع به سخنرانی کرد :
    - این روزها دشمن خیلی گستاخ شده که هر شب به ایران حمله هوایی می کند و عده زیادی از هموطنان مان را به خاک و خون می کشد. سرانجام از سوی مسئولین تصمیم گرفته شده است تا جهت تقویت روحیه عمومی مردم و رزمندگان ما هم اهدافی را در شهر بغداد بمباران کنیم. همه می دانیم که تبلیغات عراق روی پدافند این شهر بسیار زیاد است و سرلشکر شهید عباس دوران هم بر روی همین شهر هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. ولی من با توجه به نیروی ایمان شما، امیدوارم بتوانیم از این موانع عبور کرده و اهداف از پیش تعیین شده را در داخل این شهر بمباران کنیم. با توجه به خطرات بالای این ماموریت، احتمال بازگشت هواپیما و خلبانان اعزامی بسیار پایین است. حالا با توجه به توضیحاتی که داده شد، هرکس تمایل دارد در چنین عملیاتی شرکت کند، دست خود را بالا بیاورد.

    خلبانان هر دو دست خود را بالا بردند
    بعد از سخنان فرمانده پایگاه، حاضرین همه در سکوت بودند و آن گاه همه شاهد حماسه ای دیگر بودند. تمامی حاضرین، بدون استثنا دست خود را بالا بردند. حتی عده ای از خلبانان دو دست خود را بالا بردند.
    چشمان اشک بار فرمانده پایگاه نشان دهنده همه چیز بود. او اوج ایثار را در مقابل خود می دید. به دلیل این که هیچ کدام از فرماندهان پیش بینی همچین حرکتی را نکرده بودند، مجبور شدند تا به قید قرعه خلبانان را انتخاب کنند.
    قرعه به نام سرتیپ خلبان (سروان آن زمان) "سیدرضا پردیس" - فرمانده سابق نیروی هوایی - و سرتیپ خلبان (سروان آن زمان ) "جهانبخش حسنی" افتاد.

    خلبانان منتخب کار بر روی طرح پروازی را آغاز کردند
    هر دو بلافاصله شروع به مرور نقشه پرواز، سمت حرکت، ارتفاع و سرعت نمودند. تمامی نقاط مسیر را شناسایی و مقدار سوخت مصرفی را نیز محاسبه کردند. محل استقرار پدافند دشمن نیز به خوبی بر روی نقشه تا شهر بغداد مشخص بود. به دلیل تراکم بالای پدافند دشمن، کار طراحی عملیات تا پاسی از شب به طول انجامید. قرار شد با توجه به اختلاف افق 30 دقیقه ای همدان با بغداد، عملیات در لحظات اولیه طلوع آفتاب در همدان آغاز شود و دقیقا 30 دقیقه بعد، وقتی هواپیما بر روی شهر بغداد بود آفتاب در آن جا در حال طلوع باشد.

    شروع عملیات
    صبح روز بعد ساعت 5 صبح، آخرین توجیهات پروازی انجام پذیرفت و خلبانان پس از گرفتن تجهیزات پروازی، از زیر قرآن مجید عبور کرده و به طرف پرنده آهنین بال حرکت کردند. هوا تاریک و خیلی سرد بود. در آشیانه هواپیما خلبانان با استفاده از چراغ قوه، آخرین بازدیدها را از هواپیما انجام دادند و بدون معطلی سوار هواپیما شدند. با اشاره خلبان، ابتدا موتور راست و سپس موتور سمت چپ با استفاده از کمپرسور روشن شد. خلبان با توجه به هماهنگی های قبلی، بدون آن که تماس رادیویی با برج برقرار کند، به ابتدای باند رفته و با گرفتن علامت های مخصوص به حرکت درآمد و در دل آسمان جای گرفت.
    هواپیما با سرعت به سمت مرز پیش می رود و در نزدیکی مرز ارتفاع خود را برای پنهان ماندن از دید رادار، تا حد ممکن کم می کند. به شکلی که کوه های مقابل خلبان ارتفاع بیشتری داشتند. بعد از لحظاتی هواپیما به نقطه صفر مرزی می رسد و خلبان با رساندن ارتفاع به 100 پا با سرعت 850 کیلومتر در ساعت، از مرز عبور کرده و وارد خاک عراق می شود.

    نذر کنیم در صورت بازگشت به دیدار حضرت امام (ره) برویم
    خلبانان بعد از ورود به خاک عراق نذر می کنند که در صورت بازگشت، به دیدار حضرت امام (ره) بروند.
    هواپیما به آخرین نقطه مشخص می رسد و خلبان با گردشی مناسب در مسیر اصلی قرار می گیرد تا از جنوب بغداد وارد شهر شود. در تمامی طول پرواز تا هدف، مسیر طوری طرح ریزی شده بود که حدالامکان هواپیما کم تر از نقاط مسکونی عبور کند تا مبادا دیده بان های عراقی از ورود آنها قبل از رسیدن به بغداد مطلع شوند. خلبانان در 20 مایلی بغداد گردش نهایی را انجام می دهند. دشمن دیگر از وجود هواپیمای ایرانی مطلع شده بود و ستون های آتش پدافند آنها آسمان را فرا گرفته بود. با توجه به تهدیداتی که خلبانان متوجه آن شده بودند، پرنده آهنین با سرعت آسمان را می شکافت و پیش می رفت.

    سرانجام هواپیما به هدف رسید
    به لطف الهی خلبانان بر روی کارخانه ای که هدف بود رسیده و آن جا را مورد حمله سنگین خود قرار می دهند. پس از رها کردن بمب ها بر روی هدف، اینک هواپیما سبک شده بود. خلبان به دلیل این که مورد هدف پدافند آن جا قرار نگیرد، مسیر را ادامه داده و بعد از رفع خطر ابتدا گردشی سریع انجام می دهد و با افزایش سرعت تا 1100 کیلومتر به سمت کوه های مرزی ایران حرکت می کند. به دلیل حجم بالای پدافند آنها مجبور می شوند ارتفاع خود را تا 20 متری از سطح زمین پایین بیاورند. کابل های برق فشار قوی در حومه بغداد، مهم ترین خطر بود که خلبان مجبور می شد گهگاه ارتفاع خود را برای رد شدن از بالای آنها زیاد کند ولی بلافاصله دوباره به ارتفاع 20 متری برمی گشت.

    هواپیمای دشمن در تعقیب فانتوم
    هنوز دقایقی نگذشته بود که مشکلی بزرگ گریبان آنها را می گیرد. کمک خلبان اطلاع می دهد که یک فروند هواپیمای دشمن با سرعت در تعقیب آنهاست. چاره ای نبود. خلبان سرعت را به حداکثر مجاز می رساند و هواپیما را به ارتفاع 10 متری از سطح زمین می رساند. پرواز در این ارتفاع بسیار خطرناک بود زیرا در صورت اصابت موشک هواپیمای دشمن، به علت سرعت زیاد و ارتفاع کم، دیگر خلبانان فرصت پریدن از هواپیما را نیز نداشتند ولی چاره ای نبود. آنها باید این ریسک را می پذیرفتند زیرا در ارتفاع بالاتر هواپیمای دشمن به راحتی آنها را هدف قرار می داد.
    کمک به خلبان می گوید که تا حد ممکن ارتفاع را کم کند و موتورها را در حالت پس سوز قرار دهد. خلبان نیز چنین می کند. در این هنگام اولین قفل راداری برای شلیک موشک از سوی هواپیمای دشمن بر روی فانتوم ایرانی انجام می شود که کمک خلبان با مهارت خاص و استفاده از دستگاه جنگ الکترونیک، آن را خنثی می کند ولی به خاطر این که تمرکز خلبان برهم نریزد، این مطلب را به خلبان اطلاع نمی دهد.

    میگ عراقی دست بردار نبود
    هواپیمای دشمن دست بردار نبود. کمک مجددا از خلبان می خواهد که ارتفاع را کم تر کند که خلبان به کمک می گوید دیگر از این کم تر نمی شود و هواپیما در صورت کم کردن ارتفاع با زمین برخورد می کند. کمک با نگاهی به بیرون متوجه می شود ارتفاع هواپیما به قدری کم است که خار و خاشاک بیابان با زیر هواپیما فاصله بسیار کمی دارند. پرواز در این ارتفاع و با سرعت بیش از 1100 کیلومتر. خطرناک تر از این ممکن نیست. تنها با اشاره کوچکی به فرمان کنترل، هواپیما به طور حتم سقوط می کرد و اینها همه نشان از مهارت و قدرت بالای خلبان در هدایت هواپیما داشت.

    خلبان دشمن می خواهد به هرقیمتی فانتوم ایرانی را سرنگون کند ولی ...
    در این هنگام هواپیمای دشمن خود را عاجز از این می بیند که هواپیمای فانتوم را هدف قرار دهد. ارتفاع خود را کم می کند تا با قرار گرفتن در پشت سر فانتوم، در فرصتی مناسب آن را هدف قرار دهد. کمک خلبان بلافاصله متوجه موضوع می شود ولی به دلیل این که مبادا تمرکز خلبان برهم ریخته شود، به او چیزی نمی گوید و اعلام می کند هواپیمای دشمن دست از تعقیب برداشته. ولی برای اطمینان از ارتفاع پایین و با همین سرعت به پرواز ادامه بده تا نزدیکی مرز هواپیمای دشمن دوبار دیگر عمل قفل راداری را بر روی فانتوم ایرانی انجام می دهد که هربار کمک خلبان با مهارت بالا این قفل را در هم می شکند ولی بازهم به خلبان اطلاع نمی دهد. تا این که به یک باره کمک متوجه می شود که هواپیمای دشمن دیگر در تعقیب آنها نیست و تصور می کند که با توجه به نزدیک شدن به مرز، از تعقیب آنها دست برداشته است.

    مشکلی دیگر فانتوم را تا مرز سقوط پیش می برد
    در همین لحظه بخاطر پرواز در ارتفاع بسیار کم ناگهان خلبان متوجه تیرهای چوبی سیاه رنگی می شود که به سرعت به آنها نزدیک می شوند. بی درنگ فرمان هواپیما را با تمام قدرت به عقب می کشد. هواپیما بلافاصله شروع به اوج گیری می کند ولی نمی تواند به ارتفاع لازم برسد و قسمتی از باک های خارجی و سکان عمودی هواپیما با یک کابل برق برخورد می کنند و هواپیما تکان شدیدی می خورد. ولی خوشبختانه آسیب به حدی نبود که آنها نتوانند به مسیر خود ادامه دهند.
    بنزین هواپیما به علت استفاده از پس سوز و پرواز در ارتفاع پایین، بسیار کم شده بود. خلبان که دیگر در چند مایلی مرز قرار داشت، پس سوز موتورها را خاموش می کند و برای کاهش مصرف سوخت سریعا شروع به افزایش ارتفاع می کند. این کار به دلیل این که امکان داشت فانتوم به وسیله رادار پدافند و یا هواپیماهای گشتی عراق شناسایی شود، بسیار خطرناک بود ولی خلبان چاره ای نداشت. کم کم هواپیما ارتفاع گرفت و به ارتفاع 29000 پا رسید.

    هواپیما به سلامت فرود می آید
    خلبان بلافاصله با رادار تماس می گیرد و موقعیت و وضعیت را اطلاع می دهد. افسر کنترل رادار که بسیار از بازگشت آنها خوشحال بود و خلبان را راهنمایی می کند.
    به دلیل کمبود سوخت، خلبان از فاصله 70 مایلی پایگاه به تدریج شروع به کم کردن ارتفاع می کند و با تماس با برج مراقبت، به سلامت به زمین می نشیند.
    خلبانان در میان استقبال دوستان و پرسنل از هواپیما پیاده می شوند و با نگاهی به هواپیما، قدرت و خواست خداوند را دوباره مشاهده می کنند.

    معجزه ها یکی پس از دیگری
    براثر برخورد هواپیما با کابل های فشار قوی، قسمت هایی از باک خارجی هواپیما کنده شده بود و به صورت صفحات مقاوم و سرعت گیر در مقابل جریان هوا قرار گرفته بود و این چیزی بود که طبق دستورالعمل پروازی موجب سقوط هواپیما می شد.
    در همین هنگام خلبانان متوجه معجزه دیگری می شوند. از سوی رادار مرزی اعلام می شود که با توجه به اطلاعات آنها که از روی صحبت های خلبانان عراقی تعقیب کننده فانتوم بدست آورده بودند، هواپیمای تعقیب کننده فانتوم به دلیل پرواز در ارتفاع پایین و عدم توانایی خلبان در کنترل هواپیما، با زمین برخورد کرده و متلاشی شده است.

    دیدار با رهبر انقلاب
    در همان روز خلبانان نذر خود را به اطلاع مسئول عقیدتی پایگاه می رسانند و ایشان نیز با تهران تماس می گیرند که حضرت امام (ره) با پذیرش درخواست خلبانان آنها را به حضور می پذیرند.
    در ملاقات حضوری خلبانان با امام راحل، حضرت امام (ره) در سخنانی می فرمایند:
    "شما لشگریان اسلام باعث افتخار اسلام و امام عصر(عج) هستید. برایتان آرزوی سلامت و توفیق می کنم "

    به نقل از ساجد
    والسلام....


  9. #16
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : عملیات های هوایی دفاع مقدس ( شامل مجموعه ای از برخی عملیات های هوایی انجام گرفته در دوران هشت سال دفاع مقدس )

    بمباران بوسیله بمب های لیزری
    -------------------------------

    هشت روز از جنگ تحمیلی می گذشت و دشمن که در این مدت متوجه اشتباه بزرگ خود شده بود، شروع به بمباران هوایی مناطق مسکونی نموده و روزانه تعدادی از هموطنان عزیزمان را به شهادت می رساند.
    هشت روز از جنگ تحمیلی می گذشت و دشمن که در این مدت متوجه اشتباه بزرگ خود شده بود، شروع به بمباران هوایی مناطق مسکونی نموده و روزانه تعدادی از هموطنان عزیزمان را به شهادت می رساند.
    نیروهای زمینی عراق با حمایت و پشتیبانی لجستیک، در تلاش بود تا مقاومت خرمشهر را در هم بشکند و این شهر را به تصرف خود درآورند.
    در این هنگام، هر روزه عملیات و ماموریت های زیادی از سوی تیزپروازان نیروی هوایی علیه مواضع دشمن بعثی انجام می شد.
    در یکی از این عملیات، نیروی هوایی جهموری اسلامی ایران تصمیم گرفت یکی از مهم ترین پل های مواصلاتی دشمن را که جنبه حیاتی هم داشت، منهدم کند. در صورت انهدام این پل، قسمت اعظمی از پشتیبانی و تدارکات دشمن قطع شده و در نتیجه دشمن در پیشروی سریع در خاک میهن عزیزمان ناتوان می شد.

    نکاتی که باید در نظر گرفته می شد
    به همین منظور کار طراحی این عملیات به سرعت شروع شد. اولین و مهم ترین نکته توجه به شبکه قدرتمند پدافندی این منطقه بود که عراق به وسیله آن به شدت از این پل محافظت می کرد. با توجه به وسعت پل نیز باید عملیات به گونه ای طراحی می شد تا ضریب انهدام آن بالا برود.
    لذا برای انجام این عملیات و بالا بردن ضریب انهدام کامل پل، تصمیم گرفته شد تا این عملیات با استفاده از بمب های لیزری انجام پذیرد. برای این عملیات باید یک هواپیما به عنوان هدایت کننده در ارتفاع بالا پرواز کند و با نشانه گیری بر روی هدف به وسیله لیزر زمینه برای بمباران دیگر هواپیماها مهیا کند.
    این کار بسیار خطرناک بود زیرا در ارتفاع بالا، مانور هواپیما کم می شود و علاوه بر آن به وضوح در دید رادارهای دشمن قرار می گیرد و آنها می توانند با قفل کردن بر روی آن به آسانی هواپیما را هدف قرار دهند.

    طراحی عملیات
    قرار بر این شد که سه فروند فانتوم مسلح به پرواز درآیند. یکی از فانتوم ها از نوع (اف-4- دی) مجهز به سیستم نشانه روی لیزری تعیین شد که به وسیله آن روی پل نشانه روی شود و 2 فانتوم دیگر بمب های خود را بر روی هدف فرو ریزند. در این حالت با نشانه روی لیزری بر روی هدف، یک قیف لیزری بر روی هدف تشکیل می شود و با رها کردن بمب ها به سوی هدف تمامی آنها به سمت این قیف جذب می شوند و به انتهای قیف هدایت می شوند و بدین شکل تمامی بمب ها با موفقیت به هدف برخورد می کردند.
    فانتوم ها با توجه به نوع ماموریت باید سوخت گیری هوایی نیز انجام می دادند که قرار شد یک فروند تانکر سوخت رسان نیز جهت انجام این کار در نظر گرفته شد. بعد از سوخت گیری فانتوم ها باید با حداکثر سرعت مطمئن به سمت هدف رفته و با عبور از روی آن در هنگام بازگشت، آن جا را منهدم کرده و باز گردند.

    شرح عملیات
    صبح روز هفتم مهر ماه سال 1359 خلبانان بعد از توجیهات قبل از پرواز، به اتاق تجهیزات رفته و پس از گرفتن تجهیزات سوار بر پرنده های آهنین بال خود شدند و پس از لحظاتی هر سه فروند در دل آسمان جای گرفتند. طبق طرح عملیاتی، در حوالی کوه های بهبهان تانکر سوخت رسان در انتظار فانتوم ها بود. هر سه هواپیما در ارتفاع پست و در سکوت کامل رادیویی کار سوخت گیری را با موفقیت انجام دادند.
    فانتوم ها بعد از جدا شدن از تانکر، ارتفاع خود را کم و به سمت مرز پیش رفتند. با رسیدن به مرز، خلبان ها آرایش پروازی خود را تغییر دادند و با قرار گرفتن در مسیر اصلی پروازی، وارد خاک عراق شدند. در این هنگام در مرزهای مشترک تانک های عراقی به سرعت و با پشتیبانی نیروهای عقبه خود، به سمت خاک کشورمان پیش می آمدند. با عبور از مرز و قرار گرفتن در خاک عراق، هواپیماها ارتفاع خود را تا جای ممکن کم کرده و با افزایش سرعت به 1300 کیلومتر در ساعت، به سمت هدف پیش می رفتند. در این هنگام پدافند مرزی عراق بی امان به سوی فانتوم ها شلیک می کرد اما به لطف الهی هیچ کدام از گلوله های آنان به هواپیماها برخورد نکرد.

    فانتوم ها پل را منهدم کردند
    هواپیما ها با سرعت از روی پل گذشتند. فانتوم هدایت کننده ارتفاع خود را زیاد می کند و سپس با گردشی 180 درجه دقیقا بر روی هدف قرار می گیرد. هدف به وضوح در دید خلبان بود، لذا خلبانان فانتوم هدایت کننده، با استفاده از دوربین لیزری بر روی هدف نشانه روی کردند. به محض این که خلبان علامت هدف گیری پل را کامل در وسط پل قرار داد، بلافاصله ماشه دوربین لیزری را فشار می دهد و قیف لیزری تشکیل می شود. خلبانان دو فانتوم دیگر بلافاصله بمب های خود را رها کردند. هدف گیری برای آنان بسیار ساده شده بود. بمب ها به محض رها شدن در قیف لیزری قرار می گرفتند، همین کار باعث شد تمامی بمب ها به هدف برخورد کند و پل به طور کامل منهدم می شود. انفجارها به قدری مهیب بود که خلبانان به خوبی آن را مشاهده می کردند. خلبانان هواپیماها خوشحال از این پیروزی ندای الله اکبر سر دادند.

    هواپیمای هدایت کننده هدف قرار گرفت
    ولی ناگهان خلبانان هواپیمای هدایت کننده متوجه می شود که پدافند منطقه با توجه به ارتفاع بالایی که داشته، بر روی آن قفل راداری انجام داده است.
    خلبان بلافاصله با حرکات تاکتیکی و استفاده از دستگاه اخلاگر الکترونیک، سعی می کند قفل را بشکند ولی برای این کار خیلی دیر شده بود. ثانیه هایی بعد موشک زمین به هوایی سام 6 دشمن به فانتوم برخورد می کند. هواپیما چندین متر به بالا صعود می کند. لرزش شدید هواپیما را فرا می گیرد، تمامی چراغ های اعلام خطر در هواپیما روشن شده است و همگی از انفجار قریب الوقوع موتور سمت راست هواپیما خبر می دهند. خلبان بلافاصله شیر بنزین موتور آتش گرفته را می بندد تا از سرایت آتش و انفجار آن جلوگیری کند.
    موشک با برخورد به بدنه هواپیما در صندلی خلبان فرو می رود که همین امر باعث آسیب دیدگی خلبان می شود و وی مجبور می شود برای در امان ماندن از اصابت گلوله های ضد هوایی، خود را به جلو بکشد. هواپیما در حالت بسیار بدی قرار داشت. موتور سمت راست از کار افتاده بود. هواپیما هر چند که فاصله چندانی با مرز نداشت ولی هدایت آن در همین مسیر کم نیز بسیار دشوار بود. در همین موقع پالایشگاه بصره نیز توسط گروه دیگری از تیزپروازان نیروی هوایی بمباران شده بود. خلبانان از این موقعیت استفاده کرده و برای در امان ماندن از دید پدافند هوایی منطقه، خود را درمیان دودهای ناشی از سوختن پالایشگاه قرار می دهد و با سرعت به سمت مرز حرکت می کند.
    با تمام مشکلات خلبانان هواپیما را به ایران می رساند ولی...
    سرانجام خلبان موفق می شود هواپیما را به ایران برساند و آن را برای نشستن آماده کند که ناگهان سیستم برق و هیدرولیک هواپیما نیز از کار می افتد. هواپیما به طور کلی از هدایت خلبان و کمکش خارج شده و شروع به سقوط کرده بود.
    خلبان بلافاصله با رادار تماس می گیرد و موقعیت خود را اطلاع می دهد و رادار نیز ضمن تایید، آمادگی برای نجات آنها را اعلام می کند. خلبان اهرم صندلی پران را می کشد ولی این اهرم عمل نمی کند. بر اثر اصابت موشک تمامی سیستم ها قفل شده و عمل نمی کردند. هواپیما در ارتفاع 13000 پایی و کاملا غیر قابل کنترل بود.
    خلبان تصمیم می گیرد با استفاده از سیستم دستی، کاناپی را باز کند و با بازکردن بندهای اتصال اقدام به پرش کند. ولی آیا این امکان وجود داشت که در یک مدت زمان کم 12 بند اتصال را بازکند؟ از همه مهم تر آیا بر اثر اصابت موشک و گرمای حاصل از آن چتر نجات سالم نسوخته بود و هنوز قابل استفاده بود؟

    خلبان خود را از کابین به بیرون پرتاب می کند
    ولی جای درنگ نبود، خلبان بلافاصله شروع به باز کردن بندها نمود، یکی پس از دیگری موفق شد بندهای اتصال را باز کند.
    حالا نوبت کاناپی بود. خلبان سعی نمود با استفاده از اهرم دستی آن را بازکند ولی موفق نشد. بامدد گرفتن از ائمه اطهار، باردیگر امتحان کرد و این بار موفق شد. سرما و باد شدید به درون کابین آمده بود. خلبان هرکاری می کرد نمی توانست از هواپیما خارج شود چون هواپیما مدام به چپ و راست حرکت می کرد ولی در نهایت هواپیما در حالتی قرار گرفت که خلبان خود به خود به بیرون پرتاب شد و به حالت سقوط آزاد با سرعت به سمت زمین در حرکت بود. سعی برای بازکردن چتر ادامه داشت. فقط 200 پا مانده بود تا خلبان با زمین برخورد کند که موفق شد اهرم چتر را بکشد. چتر باز می شود ولی سرعت فرود به قدری بالا بود که اگر خلبان با همان سرعت با زمین برخورد می کرد، تکه تکه می شد.

    فرود در میان گله گوسفندان
    خلبان در همان شرایط دنبال راه چاره بود که متوجه گله گوسفندی می شود و تصمیم می گیرد بر روی آنها فرود بیاید.
    خلبان برروی گوسفندان فرود می آید و در دم چندین گوسفند تلف می شوند. چوپان بیچاره که فکر می کرد که خلبان عراقی است، به سمت او حمله می کند ولی وقتی متوجه می شود که خلبان فارسی صحبت می کند و کارت شناسایی خلبان را نیز می بیند، به دلجویی از آن می پردازد.
    لحظاتی بعد هلی کوپتر امداد و نجات نیروی هوایی نیز سر می رسد و هر دو خلبان را نجات می دهد.
    با انهدام این پل بخش عمده ای از تدارکات و پشتیبانی دشمن قطع شد و این عملیات باعث کند شدن روند پیشرفت عراقی ها در خاک میهن مان گردید.

    به نقل از ساجد
    والسلام....


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: سیستم عامل ( مقاله )
    توسط Admin در انجمن بخش مقالات نرم افزار
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 25th April 2013, 02:33 AM
  2. دفاع مشروع
    توسط Sookoot در انجمن حقوق عمومی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th April 2010, 10:51 PM
  3. بزرگترین عملیات راهبردی نیروی هوایی ارتش
    توسط N I M A در انجمن سایر موضوعات صنایع هوایی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 6th April 2010, 11:39 AM
  4. پروژه راه‌آهن میانه، بستان‌آباد، تبریز
    توسط ریپورتر در انجمن راه و ترابری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th February 2010, 06:17 PM
  5. دفاع مقدس ادبیات ما را جهانی کرد
    توسط MR_Jentelman در انجمن ادبیات پایداری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th January 2010, 09:46 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •