چکيده
در تيرماه سال 1386، طرحي به نام سهميه بندي بنزين در جهت کاهش مشکل توزيع و مصرف بنزين کشور به اجرا در آمد که اثرات و بازتاب هاي زيادي داشته است . از آنجا که هر گونه تغيير در سيستم توزيع انرژي و سوخت در زندگي مردم اثري مستقيم دارد و از طرفي هم هرگونه برخورد و عکس العمل مردم در مواجهه با اين طرح بر ميزان موفقيت و برآوردن انتظارات از آن تأثيرگذار خواهد بود، اين مطالعه با تکيه بر جنبه اجتماعي آن ميزان پذيرش طرح سهميه بندي بنزين را مورد بررسي قرار داده است. اين تحقيق، کمي و پيمايشي و ابزار اصلي جمع¬آوري اطلاعات آن، پرسشنامه مصاحبه اي بوده است. جمعيت آماري تحقيق، همه کساني است که با وسائل نقليه شخصي و عمومي بنزين سوز و دوگانه سوز اعم از سواري، وانت و موتور سيکلت، در سطح شهر تهران تردد مي کنند و حجم نمونه آن 353 نفر بوده است. شيوه نمونه گيري تلفيقي از نمونه گيري خوشه اي و سهميه اي بوده است. نتايج آن بدين صورت بوده که طرح سهميه بندي از سوي 5/29 درصد از پاسخگويان کم و خيلي کم پذيرفته شده و در ميان 5/44 درصد پاسخگويان در حد متوسط و همچنين از طرف 1/25 درصد پاسخگويان نيز بطور زياد و خيلي زياد مورد پذيرش واقع گرديده است. بطوريکه نمره پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين برابر 7/49 از 100 بدست آمد. همچنين متغيرهاي نفوذ اجتماعي از طريق متابعت، ارزيابي از شرايط تسهيلي سازماني، متغيرهاي نگرش نسبت به طرح،کنترل رفتار ادراکي، نفوذ اجتماعي از طريق دروني سازي، انتظارات ديگران و انتظار فايده از طرح بر پذيرش اجتماعي طرح تأثير مستقيم داشتند که در مجموع مدل تحقيق توانست 60 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين نمايد. بطورکلي در اين تحقيق طرح سهميه بندي بنزين با رويکردي اجتماعي مورد بررسي قرار گرفته است.

واژگان کليدي: بنزين، طرح سهميه بندي بنزين، پذيرش اجتماعي، وسائل نقليه بنزين سوز و دوگانه سوز، تهران






1.مقدمه
با توجه به اهميت بخش حمل ونقل به عنوان يکي از بخشهاي عمده مصرف انرژي کشور ، مديريت مصرف سوخت از اهميت ويژه اي در مديريت مصرف انرژي برخوردار است ، در اين ميان بنزين به عنوان سوخت غالب خودروهاي توليدي، با توجه به توليد روز افزون خودرو در جهان، يک کالاي استراتژيک محسوب مي گردد . در ايران نيز همواره تأمين بنزين مصرفي کشور يکي از مسائل مهم کشور بوده است. در سالهاي اخير نيز سناريو هاي زيادي در مورد نحوه قيمت گذاري و سيستم توزيع سوخت و بخصوص بنزين در کشور مطرح بوده و مورد بررسي قرار گرفت که از آن ميان مي توان به افزايش تدريجي قيمت آن، حذف يارانه پرداختي سوخت و آزاد سازي قيمت آن، سهميه بندي بنزين و ... اشاره نمود. طرح سهميه بندي بنزين و استفاده از کارت هوشمند سوخت مدتها در نهادهاي مختلف کشور مطرح و مورد بررسي بود، بطوريکه در حين مذاکرات تدوين قانون بودجه سال 1383 در مجلس که در آخرين روزهاي سال 1382 از تصويب مجلس ششم گذشت، اولين بار در متن پيشنهادات مطروحه نمايندگان محترم در صحن علني بحث کنترل عرضه و مصرف بنزين به وسيله کارت هوشمند سوخت مطرح و به تصويب رسيد و در متن قانون بودجه 1383 آمد (آقايي، 1386). تا اينکه سرانجام طرح سهميه بندي بنزين با نظر و تصميم دولت و مجلس محترم شوراي اسلامي کشور با آماده شدن زير ساختها و شرايط مورد نظر از جمله صدور کارت سوخت براي صاحبان وسائل نقليه و نيز تجهيز پمپهاي بنزين به دستگاه هاي کارت خوان و افزايش جايگاه هاي گاز، در ساعت بيست وچهار روز پنجم تير ماه سال 1386 به اجرا در آمد.
2.طرح مسئله
بر اساس آمارهاي منتشره مصرف سرانه بنزين براي هر ايراني در سال 1382 برابر با 310 ليتر در سال معادل 8/0 ليتر در روز بوده است که اين رقم در سال 1385 به 386 ليتر معادل 06/1 ليتر در روز رسيده است،يعني رشدي بالغ بر 5/24درصد در يک دوره سه ساله داشته است. (شريفي درآباد،1386: 37) طبق آمار سال 1385 روزانه بطور متوسط 74 ميليون ليتر بنزين در کشور مصرف شده که با توجه به ظرفيت توليد بنزين پالايشگاه هاي کشور، حدود 40 درصد آن از طريق واردات با صرف هزينه هنگفت ارزي تأمين شده است .همچنين به علت پايين بودن قيمت انرژي در کشورمان،دولت هر سال مبالغ سنگيني را صرف يارانه انرژي و بويژه سوخت مي کند. در سال 1385 مبلغ يارانه پرداختي براي بنزين، 15 ميليارد دلار بود که 6 ميليارد دلار آن هزينه يارانه پرداختي جهت واردات بنزين و 9 ميليارد دلار آن نيز براي مصرف داخلي 74 ميليون ليتر در روز بود. (شريفي درآباد،1386: 41) در اين شرايط بر طبق آمار ترازنامه انرژي سهم دهک دهم درآمدي از يارانه بنزين 7/32 درصد و سهم دهک اول 3/1 درصد است و از آنجا که روي هم بالغ بر 50% از کل يارانه بنزين نصيب دهک هاي نهم و دهم مي گردد دهکهاي بالاي درآمدي سهم بسيار بيشتري از يارانه بنزين دارند. از طرفي هم با نگاهي به روند مصرف انرژي و شاخصهاي بهره وري مصرف انرژي مانند شدت انرژي و مصرف سرانه انرژي مي توان به اين نتيجه رسيد که سياستهاي صرفه جوئي انرژي در ايران موفقيتي در حد انتظار نداشته است. (حاجي ميرزايي و نادريان،1385: 24) علاوه بر اين مسائل، موضوعاتي چون قاچاق بنزين، ترافيک، آلودگي هوا ، موجب گرديد تا طرح سهميه بندي بنزين با هدف برطرف کردن و يا کاهش مشکل توزيع و مصرف بنزين کشور به اجرا گذاشته شود . با توجه به اينکه اجراي طرحي به اين وسعت اثرات و بازتاب هاي زيادي مي تواند بر جاي نهد، اکنون که دو سال از اجراي آن مي گذرد اين سوال وجود مطرح مي شود که اين طرح تا چه توانسته اهدافي را که براي آن متصور بوده است را برآورده سازد؟ آيا اين طرح کماکان مي تواند پاسخگوي مسأله توزيع بنزين کشور باشد؟ اگرچه مسائل پيرامون اين طرح در نگاه اول بيشتر جنبه اقتصادي دارد ولي وجود ارتباط تنگاتنگ ميان سيستم حمل ونقل و عوامل انساني و همچنين ارتباط مستقيم مردم با طرح سهميه بندي موجب مي شود هر گونه تغيير در سيستم توزيع انرژي و سوخت در زندگي مردم اثري مستقيم داشته باشد بطوريکه هرگونه برخورد و عکس العمل افراد جامعه در مواجهه با اين طرح بر ميزان موفقيت و برآوردن انتظارات از آن تأثيرگذار خواهد بود. امروزه در مباحث ارزيابي تأثيرات اجتماعي علاوه بر شاخصهاي بنيادي و کليدي همچون دسترسي به مؤلفه پذيرش در طرح ها و پروژه هايي که با مردم سر و کار دارند، توجه زيادي مي شود .بنابراين از آنجا که طرح سهميه بندي بنزين ارتباطي مستقيم با مردم دارد، ميزان پذيرش اجتماعي اين طرح و همراهي مردم با آن است، نقش بسزايي در ميزان موفقيت طرح دارد. پذيرش اجتماعي به زبان ساده عبارت است از ميزان تصديق يک پديده يا رويداد در جامعه که برانسون آن را چنين تعريف مي کند" روشهاي به هم پيوسته ابراز رضايت عمومي که به وسيله آن قضاوتها به کمک الگوهاي قابل شناسايي و سياسي قشرهاي مختلف شهروندان بسط داده مي شود " حال سوالي که مطرح مي شود آن است که ميزان پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي چقدر است؟ و چه عواملي بر آن اثرگذارند؟
3. اهميت و ضرورت تحقيق
در شرايط فعلي با اجراي طرح سهميه بندي،اگرچه چارچوبي براي ميزان مصرف بنزين صاحبان وسايل نقليه تعيين شده است، اما از سهم عوامل انساني و اجتماعي مؤثر بر رفتار مصرفي کاسته نشده است، زيرا بنزين،کالايي استراتژيک محسوب مي شود و همه لايه هاي اقتصادي،سياسي، اجتماعي و ... از آن متأثرند و هرگونه تغيير در قيمت و يا شيوه توزيع آن بر همه سطوح جامعه تأثيرگذار خواهد بود. امروزه با رشد و توسعه علوم اجتماعي و لزوم تعامل مناسب بين علوم مختلف و تغيير پارادايم تک بعدي توسعه به سوي برقراري توسعه پايدار در جوامع، همه جوانب اقتصادي، محيطي و اجتماعي طرح ها و پروژه ها مي بايست مد نظر قرار گيرد بطوريکه در رويکردهاي نوين توسعه‌اي نظير تئوري توسعه پايدار بر نقش مردم در پايداري و کارايي طرحها و پروژه‌هاي توسعه‌اي تاکيد شده است. در واقع نياز به تحليل مناسب اجتماعي براي پروژه هاي توسعه اي از طبيعت خود فرآيند توسعه اقتصادي سر چشمه مي گيرد، فرآيندهاي اقتصادي در يک خلاء روي نمي دهد بلکه همواره در يک پس زمينه اجتماعي جاي مي گيرند که جهت و شکل و نتايج آنها را مورد تأثير قرار مي دهد. (Cernea & Kudat,1997.p7 )امروزه همانطور که در ادبيات ارزيابي تأثيرات اجتماعي نيز مطرح است علاوه بر شاخصهاي بنيادي و کليدي همچون دسترسي ضرورت توجه به شاخص پذيرش نيز در طرح ها و پروژه هايي که با مردم سر و کار دارند، کاملا احساس مي شود .در مورد طرح سهميه بندي بنزين نيز با شناخت بهتر مصرف کنندگان و آگاهي از نگرش و رفتار آنان در زمينه مصرف بنزين و ميزان و قابليت پذيرش اجتماعي طرح هايي اين چنيني و با شناسايي عواملي که در اين امر مؤثرند، مي توان اميد زيادي به موفقيت راهکارهاي بکار گرفته شده داشت و حتي مي توان از آن جهت برنامه ريزي آينده نيز بهره لازم را برد. بنابراين با توجه به توضيحات ارائه شده در تحقيق حاضر، با تکيه بر عوامل اجتماعي – جنبه اي که عليرغم اهميت زياد آن چندان به آن پرداخته نشده است- سعي شده مدلي جهت پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين طراحي گردد تا ضمن اينکه ميزان پذيرش اجتماعي طرح توسط افراد مشخص شود، عواملي که بر آن مؤثرند نيز شناسايي شده و سهم هر يک از عوامل تعيين گردد. بدين ترتيب طراحي مدل تحقيق حاضر رويکردي جديد است که نتايج حاصل از آن ضمن آنکه مي تواند اطلاعات مفيدي در مورد طرح سهميه بندي بنزين ارائه دهد، مي تواند الگو و راهنمايي براي موضوعاتي با شرايطي مشابه اين تحقيق باشد.
4.اهداف تحقيق
با توجه به توضيحات ارائه شده، اهداف تحقيق حاضر به شرح ذيل مي باشند:
1) بررسي ميزان پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين.
2) شناخت عوامل مؤثر بر پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي و تعيين سهم هر يک از عوامل



5.پيشينه و ادبيات موضوع
در زمينه مصرف انرژي مطالعات وتحقيقات زيادي با رويکرد فني و اقتصادي انجام شده است ولي توجه کافي به عوامل اجتماعي مؤثر بر آن نيز نشده است. در مورد طرح سهميه بندي بنزين نيز عمده تحليل ها نتيجه تحقيق و پيمايش علمي نيست و بيشتر با رويکرد اقتصادي به اين موضوع پرداخته شده است. در مورد مفهوم پذيرش اجتماعي نيز مي توان اظهار داشت اين مفهوم در ايران مفهومي جديد محسوب مي گردد، در تحقيقات خارجي نيز اگرچه به مفهوم پذيرش اجتماعي توجه شده ولي بيشتر بر مفهوم پذيرش تکنولوژي تکيه دارد و کمتر جنبه اجتماعي آن لحاظ شده است.با توجه شرايط خاص موضوع تحقيق، در اين پژوهش سعي بر آن شده است تا با استفاده از نظريه ها و مدلهايي که ناظر بر رفتار، نگرش و پذيرش تکنولوژي بوده اند و همچنين با بهره گرفتن از مطالعات پيشين مرتبط، مدلي تلفيقي طراحي شود تا بتواند پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين را بهتر تبيين نمايد. در اين پژوهش با توجه به ادبيات نظري و پيشينه تجربي، پذيرش اجتماعي در دو بعد در نظر گرفته شده است :1. برداشت ذهني پذيرش که قصد ونيت افراد را از پذيرش طرح شامل مي شود 2. بخش عيني آن که بيشتر ناظر بر جنبه رفتاري پذيرش طرح سهميه بندي بنزين است مبناي تئوريک مدل تحقيق، نظريه رفتار برنامه ريزي شده آيزن و فيشن باين قرار داده شده است و مطابق مدل هو و چاو،هر سه عامل تأثير گذار بر پذيرش (فردي، تکنولوژيک و اجرايي) مورد توجه قرار گرفته است. براي طراحي اين مدل علاوه بر موارد ذکر شده از نظريه نفوذ اجتماعي کلمن، نظريه گافمن، نظريه يادگيري اجتماعي جولين روتر، نظر لاک وود در مورد عوامل مؤثر بر کنش و واکنش، رويکرد سيستمي تحليل رفتار مصرف کننده، مدل پذيرش تکنولوژي و همچنين از مباحث جامعه شناسي تکنولوژي بهره گرفته شده است.



7.فرضيه هاي تحقيق
7-1 : فرضيه هاي اصلي:
بر اساس مدل و چارچوب نظري تحقيق، فرضيه هاي اصلي تحقيق به شرح ذيل زير مي باشند:...



8.روش شناسي تحقيق
اين تحقيق از نوع کاربردي و از نظر روشي نيز تحقيقي کمي و پيمايشي محسوب مي گردد که ابزار اصلي جمع¬آوري اطلاعات آن، پرسشنامه مصاحبه اي بوده است. در اين مطالعه واحد مشاهده فرد و واحد تحليل شهروندان تهران هستند و جمعيت آماري تحقيق، همه کساني بوده که با وسائل نقليه شخصي و عمومي بنزين سوز و دوگانه سوز اعم از سواري، وانت و موتور سيکلت، در سطح شهر تهران تردد مي کنند. حجم نمونه نيز با استفاده از فرمول کوکران تعداد 353 نفر تعيين گرديد. شيوه نمونه گيري که در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفت تلفيقي از نمونه گيري خوشه اي و سهميه اي بوده است، بدين صورت که بطور تصادفي 7 منطقه از مناطق 22 گانه شهر تهران به عنوان مناطق مورد نمونه گيري در نظر گرفته مي شوند و بعد از تعيين سهم هر منطقه با استفاده از آمار جذب سفر مناطق منتخب، با توجه به اينکه نمونه هاي اين تحقيق شامل راننده هاي خودروهاي شخصي، موتور سيکلت، وانت مسافري،تاکسي، آژانس، مسافربر شخصي مي شود با توجه به سهم هر يک از اين وسائل نقليه در سفرهاي روزانه شهر تهران، سهم هر يک در تعداد نمونه هاي مشخص شده در مناطق تعيين گرديد و نمونه ها بطور تصادفي در پارکينگ هاي عمومي، پمپ بنزين ها، ايستگاه هاي تاکسي، آژانس ها و اماکن عمومي انتخاب شدند.

8-1.تعريف و چارچوب اندازه گيري متغيرهاي تحقيق
8-1-1.متغير وابسته: پذيرش اجتماعي
تعريف نظري: پذيرش اجتماعي،ميزان تصديق يک پديده يا رويداد در جامعه است. برانسون، پذيرش اجتماعي را چنين تعريف مي کند" روشهاي به هم پيوسته ابراز رضايت عمومي که به وسيله آن قضاوتها به کمک الگوهاي قابل شناسايي و سياسي قشرهاي مختلف شهروندان بسط داده مي شود" (عسکري، 1385: 4).
تعريف عملياتي: مطابق تعريف،در اين تحقيق ميزان پذيرش اجتماعي، ميزان رضايت افراد از طرح سهميه بندي بنزين و ميزان تصديق آن است که اين تصديق و رضايت مي تواند ذهني و رفتاري باشد. بنابراين براي اندازه گيري اين مفهوم مي بايست پذيرش ذهني افراد نسبت به طرح و همينطور بعد رفتاري آن که در واقع رفتاري است که فرد در ارتباط با طرح انجام مي دهد را مورد بررسي قرار داد.
ذهني: اين بعد به پذيرش طرح سهميه بندي بنزين در ذهن فرد اشاره دارد و مي توان آنرا با استفاده از يک طيف ليکرت و درنظر گرفتن مواردي نظير اعتقاد به لزوم محدوديت براي کنترل مصرف بنزين، اعتقاد به لغو طرح سهميه بندي و مناسب دانستن طرح سهميه بندي بنزين براي کشور و همينطور ميزان رضايت از اطلاع رساني و نحوه اجراي طرح و .... آنرا مورد سنجش قرار داد.
رفتاري: رفتاري که فرد در ارتباط با طرح سهميه بندي بنزين انجام مي دهد که مي توان با توجه مواردي نظير: چگونگي تأمين بنزين مازاد، عدم خريد و يا فروش بنزين مازاد، عدم استفاده از کارت سوخت ديگران، استفاده مناسب از سهميه بنزين، عدم دستکاري کارت سوخت در صورت توانايي و .. آنرا سنجيد.
8-1-2.متغيرهاي مستقل:
8-1-2-1.نگرش نسبت به طرح:
تعريف نظري: گوردون آلپورت معتقـد است، «نگرش عبارتست از يک نوع آمادگي فکري و اعصابي (احساسي) که بوسيله تجربه سازماندهي مي‌شود و بر روي عکس‌العمل‌هاي انسان نسبت به کليه پديده‌ها و وضعيت‌هايي که با او سروکار دارند، تأثيري جهت دهنده يا پويا مي‌گذارد.» (رفيع پور،1372: 5)
تعريف عملياتي: براي اندازه گيري اين متغير از طيف برش قطبين استفاده مي شود که در آنها مواردي نظير سودند يا غير سودند بودن طرح، مثبت يا منفي بودن طرح، مفيد و مضر بودن طرح و خوب يا بد بودن طرح و ... با مشخص نمودن جايگاه نظر فرد در بين زوجهاي ذکر شده، مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
8-1-2-2. ارزيابي شرايط تسهيلي سازماني
تعريف نظري: ارزيابي افراد از ميزان حمايتي که ساختار سازماني يا فني مرتبط، از استفاده آنها از تکنولوژي يا طرح مي کند.چه از نظر مديريتي و چه از نظر امکانات و تدارکات مرتبط با آن. از جمله توسعه حمل و نقل عمومي و تعداد جايگاه هاي گاز و روند صدور و دريافت کارت سوخت، هماهنگي مجريان طرح با ساير سازمانهاي مرتبط و...
( 738, Venkatesh et al ,2003:,2004 Pervan& Schaper)
تعريف عملياتي:براي سنجش اين متغير، مواردي نظير : نحوه دريافت کارت سوخت، جايگاه هاي گاز، کارکرد دستگاه هاي کارت خوان، روند صدور کارت سوخت، حمل و نقل عمومي، نحوه دوگانه سوز کردن خودروها و هماهنگي سازمانهاي مربوطه مورد نظر قرار گرفته است.
8-1-2-3. نفوذ اجتماعي:
تعريف نظري:درجه و ميزاني است که فرد ارزيابي مي کند که ديگران مهم باور دارند که فرد بايد رفتار مورد نظر را انجام دهد. که تأثير آن در رفتار در خلال متابعت، هويت سازي و دروني سازي است (Venkatesh & Davis ,2000).
متابعت: زماني است که يک فرد رفتار تحميل شده را مي پذيرد نه به علت باورهايش،بلکه به جهت انتظار پاداش و يا اجتناب از تنبيه.
هويت سازي: زماني است که نفوذ را مي پذيرد به علت اينکه مي خواهد بوسيله آن با برقراري رابطه با ديگران براي خود هويت بسازد.
دروني سازي: زماني است که فرد نفوذ را مي پذيرد به علت اينکه موضوع مرتبط با رفتار چه از نظر ذهني و چه عملي ذاتاً مطلوب فرد و مطابق ارزشها و باورهايش است
(Kelman,1958: p 53).
تعريف عملياتي:
متابعت: اين متغير توسط ميزاني که فرد تنها بخاطر اجباري بودن طرح(تحميل شده توسط دولت) از آن استفاده مي کند و شرايط و قوانين آن را به جهت اجتناب از تنبيه رعايت مي کند سنجيده شده است.
هويت سازي: در اين قسمت از احساس سربلندي و همچنين صحبت با ديگران راجع به طرح و نيز حس تملک نسبت به طرح پرسيده شده است.
دروني سازي: جهت سنجش آن از اهميت طرح براي فرد و نيز استفاده فرد از طرح بخاطر ارزشهاي جامعه و همچنين بخاطر تطابق ارزشهاي فرد و جامعه و... پرسيده شده است.
شايان ذکر است بر اساس نتايج تحليل عاملي پيش آزمون در تحقيق حاضر، هويت سازي و دروني سازي با يکديگر ادغام شدند.
8-1-2-4. کنترل رفتار ادراکي
تعريف نظري:ادراکات افراد از توانائيهايشان جهت انجام يک رفتار (Francis & et al ,2004: 9).
تعريف عملياتي: براي سنجش اين مفهوم از دو شاخص توانايي شخصي در انجام رفتار و قابليت کنترل فرد استفاده مي شود شاخص توانايي شخصي در انجام رفتار با سادگي يا سختي صرفه جويي در مصرف بنزين براي فرد و کنارآمدن با مشکلات طرح، مورد سنجش قرار مي گيرد و شاخص قابليت کنترل با نگران بودن از تمام شدن سهميه بنزين و همچنين جا گذاشتن و يا گم کردن کارت سوخت سنجيده مي شود.
8-1-2-5. ارزيابي فايده:
تعريف نظري: درجه اي که شخص معتقد است که استفاده از اين سيستم ويژه برايش سودمند است (Venkatesh et al,2003: 428 ,Davis 1989, : 320).
تعريف عملياتي: از فرد در مورد آثار مثبت و همينطور منفي که طرح سهميه بندي بنزين براي او و کشور داشته است پرسيده مي شود مانند اينکه تا چه حد بر شغلش اثر گذار بوده است، تا چه حد طرح سهميه بندي بر کاهش آلودي هوا، ترافيک، کاهش مصرف بنزين کشور و....تأثير گذار بوده است و همچنين طرح سهميه بندي تا چه حد موجب تورم و يا شکل گيري انحرافات اجتماعي از قبيل دزدي بنزين و کارت سوخت و ... شده است.




8-1-2-6. انتظار فايده:
تعريف نظري:انتظار فايده يعني اينکه فرد تا چه اندازه از موضوع مورد نظر انتظار فايده و سودمندي دارد (رفيع‌پور، 1372 :8) .
تعريف عملياتي: براي سنجش اين متغير ميزان انتظار سودمندي که فرد از طرح سهميه بندي در مواردي چون کاهش ترافيک، آلودگي هوا، کاهش مصرف سوخت، اثر مثبت بر زندگي فرد دارد،مورد پرسش قرار مي گيرد.
8-1-2-7. انتظار ديگران
تعريف نظري: انتظاري که افراد يا گروههايي که در واقع نقش يک مرجع کنترل‌کننده و هدايت‌کننده رفتار را دارند از انجام رفتاري خاص توسط فرد. در واقع انتظار آنکه يک رفتار خاص توسط ديگران مهم چگونه ارزيابي مي شود(رفيع پور، 1372 :11).
تعريف عملياتي: براي سنجش اين متغير، ميزان تأثير انتظاراتي که ديگران مهم از او در ارتباط با طرح سهميه بندي و يا مصرف بنزين فرد دارند، در 3 مورد مورد سنجش قرار گرفته است: استفاده درست از سهميه بنزين، صرفه جويي در مصرف بنزين، استفاده از حمل و نقل عمومي
8-1-2-8. نگرش به طرحهاي دولتي
تعريف نظري: تعريف نگرش در قسمت نگرش نسبت به طرح سهميه بندي ارائه شده است.
تعريف عملياتي: براي اندازه گيري نگرش مردم به طرحهاي دولتي، 4 مورد در نظر گرفتن رفاه مردم در طرح هاي دولتي، اعتماد به طرح هاي دولتي، برنامه ريزي مناسب براي طرح ها و موفقيت طرح هاي دولتي مورد سنجش قرار گرفته شده است.
8-2.بررسي روايي و پايايي سنجه هاي تحقيق
در اين پژوهش براي تعيين روايي(اعتبار) اندازه گيري متغيرها از روش اعتبار صوري يعني ميزان توافق متخصصان يک امر در رابطه با يک شاخص يا معيار استفاده شده است. پرسشنامه تحقيق به چند نفر از اساتيد و پژوهشگران صاحبنظر ارائه شد و نظرات آنها در رابطه با تصحيح و تغييرات لازم، در پرسشنامه نهايي نهايي اعمال گرديد. همچنين از طريق پيش آزمون تعداد 32 نفر قبل از توزيع و تدوين نهايي پرسشنامه بمنظور بررسي سؤالات پرسشنامه و ميزان سنجش مفاهيم مورد نظر در تحقيق از طريق گويه هاي مربوطه و همچنين رفع اشکالات احتمالي پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند.براي تعيين ميزان پايايي سنجه هاي تحقيق، گويه ها و سوالات مرتبط با مفاهيم مورد نظر در تحقيق با استفاده از داده هاي پيش آزمون، از ضريب آلفاي کرونباخ استفاده شده است که نتايج به صورت زير بدست آمد.

9.نتايج و يافته ها

9-1.توصيف متغيرهاي وابسته و مستقل
...
10. جمع بندي و نتيجه گيري
به سبب گستردگي موضوعي چون طرح سهميه بندي بنزين مي بايست سه قطب را در اين موضوع دخيل دانست 1. قطب سياسي 2. قطب اقتصادي 3. قطب فرهنگي – اجتماعي. بطوريکه دولت نماينده قطب سياسي و نظام قدرت با اجراي طرح سهميه بندي و اتخاذ تصميمات و تدابيري جهت اجراي آن است. قطب اقتصادي نيز عامل برانگيزاننده اي که علت اصلي اجراي طرح سهميه بندي به آن بر مي گردد، بطوريکه چگونگي تأمين سوخت و بويژه بنزين به عنوان کالايي اساسي که در سالهاي اخير گريبانگير اقصاد کشور بوده است. همچنين قطب فرهنگي – اجتماعي به منزله بستري است که رويدادهاي مربوطه در اين بستر اتفاق مي افتند و هرگونه رفتار و يا کنشهايي که در اين بستر صورت مي گيرد ارتباط مستقيم با سرنوشت طرح سهميه بندي بنزين خواهد داشت. بازيگران اصلي اين بستر، به عنوان استفاده کنندگان اين طرح انسانهايي هستند که بدون در نظر گرفتن آنها و رفتارهايشان، هيچ تحليلي در مورد مسائل طرح سهميه بندي بنزين از قدرت تبييني بالايي برخوردار نخواهد بود .بدين ترتيب در مطالعه حاضر سعي شد عواملي که موجب بروز رفتارهاي افراد در قبال طرح سهميه بندي بنزين مي شوند، تحليل و تبيين شوند تا ضمن تحليل وضع موجود رويدادهاي آينده را نيز در مورد اين طرح و طرحهاي مشابه پيش بيني نمود بطوريکه با توجه به پيوستگي قطب هاي ذکر شده نتايج اين مطالعه بتواند چراغ راه قطب هاي سياسي و اقتصادي کشور در مورد اين موضوع باشد. طبق رهيافتي که "بر ساخته شدن اجتماعي تکنولوژي" ( SCOT) نام دارد، طرح سهميه بندي بنزين نيز با توجه به تغيير الگوي رفتاري، از حالت انفعالي به سمت رفتاري مداخله گر، پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين و نحوه درک و رفتار افراد در مورد اين طرح، لازمه موفقيت آن خواهد بود که بر اساس يافته هاي تحقيق حاضر اين ميزان برابر 7/49 از 100 با انحراف معيار 43/15 بدست آمد. بطوريکه مي توان اظهار داشت، پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين از سوي مردم تهران در حد متوسط رو به پايين قرار دارد . اگرچه اين براي طرحي که به نوعي محدوديت براي مردم ايجاد کرده نمي تواند کارنامه چندان ضعيفي باشد ولي وقتي اين را در مقياس وسيع تري همچون کشور در نظر بگيريم آنگاه متوجه مي شويم که چه خيل زيادي از افراد اين طرح را نپذيرفتند و يا در حد کمي پذيرفتند بطوريکه بخشي از مشکلاتي که هم اکنون کشور در ارتباط با اين طرح با آن مواجه است مي تواند ناشي از همين باشد در حاليکه مي توان با در نظر گرفتن مواردي که در قسمت عوامل مؤثر بر پذيرش طرح مورد بحث قرار گرفته است، با ارتقاي سطح پذيرش اجتماعي طرح در جامعه،تا حدي موجب کاهش و يا پيشگيري از برخي مشکلات پيش روي طرح گرديد. نتايج مطالعه حاضر در شناسايي و سهم هر يک از عوامل مؤثر بر ميزان پذيرش طرح سهميه بندي بنزين در تبيين آن نشان داده که متغيرهاي نفوذ اجتماعي از طريق متابعت ،ارزيابي از شرايط تسهيلي سازماني، نگرش نسبت به طرح ،کنترل رفتار ادراکي، نفوذ اجتماعي از طريق دروني سازي ، انتظارات ديگران و انتظار فايده از طرح بر ميزان پذيرش طرح سهميه بندي بنزين تأثيري مستقيم داشته اند بطوريکه بجز متغير نفوذ اجتماعي از طريق متابعت که رابطه معکوس و منفي با پذيرش اجتماعي طرح داشته، بقيه موارد رابطه اي مثبت با آن داشته اند. در اينجا با توجه به ماهيت اجرايي طرح سهميه بندي بنزين دولت را مي توان به عنوان عامل بيروني در نظر گرفت که با اجباري کردن طرح سعي بر اعمال نفوذ بر کنش افراد و چگونگي تأمين بنزين آنها دارد. که اين اجبار در استفاده از طرح با توجه به نتايج تحليل رگرسيوني مؤثرترين عامل در تبيين پذيرش طرح شناخته شده است .در واقع دولت عليرغم آنکه با اجباري کردن استفاده از طرح سهميه بندي بنزين،در پي ثبات در حوزه مصرف بنزين کشور بوده است ولي اين اجبار که به کمک اقتدار دولت در عرصه توليد و توزيع بنزين اعمال شد، به علت برداشت و درک متفاوت از اهداف طرح ها وبرنامه‌ها از سوي مجريان طرح سهميه بندي بنزين و مردمي که برنامه براي آنان طرح‌ريزي و اجرا شده، تأثيري مثبت بر پذيرش طرح از سوي افراد نداشته است. همچنين با توجه نظريه هو و چاو در مورد پذيرش تکنولوژي، مشخصه هاي سازماني و اجرايي طرح سهميه بندي بنزين که تحت عنوان متغير ارزيابي از شرايط تسهيلي سازماني در مدل در نظر گرفته شده بود، به عنوان دومين عامل مؤثر بر پذيرش طرح سهميه بندي بنزين شناسايي شده که اثري مثبت داشته است بطوريکه هرچه ارزيابي افراد از آن شرايط تسهيلي سازماني مطلوب تر باشد، پذيرش طرح نيز بالاتر خواهد بود. به عبارت ديگر مي توان با لحاظ کردن يک سري موارد و ارتقاي سطح تسهيلات مربوط به طرح تا اندازه زيادي موجب ارتقاي سطح پذيرش طرحي مانند سهميه بندي بنزين، از طرف مردم و جامعه، شد. همچنين متغيرهاي ديگري که به شواهد تجربي بر پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين اثرگذار بوده اند نوع نگرش نسبت به طرح و همچنين کنترل رفتار ادراکي، نفوذ اجتماعي از طريق دروني سازي، انتظارات ديگران و همچنين انتظار فايده از طرح بوده است. بنابراين با تغيير نگرش افراد نسبت به طرح مي توان ميزان پذيرش آن را از سوي افراد ارتقا داد و از آنجاييکه نگرش به طرح خود از سه متغير ارزيابي فايده، انتظار فايده و نگرش به طرح هاي دولتي اثر مي پذيرد، مي بايست با مورد توجه قرار دادن اين متغيرها و ارتقاي آنها موجب نگرش مثبت تر افراد نسبت به طرح گرديد. همچنين با توجه به نتايج هرچه استفاده از طرح و کنار آمدن با آن از سوي افراد راحت تر ارزيابي شود و موجب نگراني کمتري باشد ميزان پذيرش طرح بالاتر خواهد بود. بنابراين لازم است با اطلاع رساني هاي به موقع و مناسب سطح نگراني افراد را کاهش يابد. نفوذ اجتماعي از طريق دروني سازي متغير ديگري است که بر متغير وابسته اين مطالعه تأثير مستقيم دارد.از آنجا که دسته اي از عوامل به عنوان عوامل دروني وجود دارند که کنشگر را از درون جهت مي دهند،.چنانکه نتايج تجربي هم گوياي آن است،مکانيسم ها و فرآيندهاي اجتماعي(شامل فرآيند جامعه پذيري) توسط دروني سازي ارزشها و هنجارهاي مرتبط با مصرف بنزين و طرح سهميه بندي با ارتقاي همنوايي فرد با جامعه، شرايطي را فراهم مي کنند که موجب کاهش نيازمندي به نيروي اجرايي براي الزام و انجام و رعايت ضوابط طرح سهميه بندي مي شوند. در مورد انتظارات ديگران به عنوان متغير تأثيرگذار بر پذيرش اجتماعي،با تکيه بر نظريه يادگيري اجتماعي مي توان گفت اگر از رفتاري انتظار مثبت وجود داشته باشد، آنگاه مردم علاقه بيشتري نسبت به آن رفتار و انجام دادن آن از خود نشان مي دهند .همچنين انتظار فايده از طرح، کمترين تأثيرگذاري را بر متغير وابسته تحقيق در بين متغيرهايي که اثر مستقيمشان شان معني دار بوده،داشته است . اين متغير که از مدل رفتار برنامه ريزي شده وام گرفته شده است مبين آن است که هر چه افراد انتظار فايده بيشتري از طرح داشته باشند، طرح سهميه بندي را بيشتر مورد پذيرش قرار مي دهند.همچنين با توجه به نتيجه تحليل مسير اين متغير بطور غير مستقيم نيز با اثرگذاري بر متغير نگرش به طرح بر ميزان پذيرش طرح تأثير مي گذارد.
بنابراين با توجه به نتايج مطالعه و سطح پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي بنزين،مي توان اظهار داشت با برنامه ريزي و اجراي دقيق و ارائه تسهيلات مطلوب تر در کنار طرح هاي اين چنيني و برطرف کردن مشکلات اجرايي آن، ظرفيت اجرا و پذيرش اجتماعي طرحهاي مشابه در ايران تا حدودي وجود دارد.
11. پيشنهادات:
در اين بخش با استفاده از نتايج پژوهش پيشنهاداتي کاربردي در خصوص پذيرش اجتماعي طرح سهميه بندي و کاهش مشکلات اجتماعي ناشي از اجرا و لغو آن ارائه مي گردد.
1. يکي از مشکلات صاحبان خودرو که عينيت زيادي در سطح شهر تهران دارد و رفع آن تا اندازه زيادي مي تواند بر آرام شدن جو رواني در اين خصوص مؤثر باشد، مشکل کمبود جايگاه هاي گاز و بنزين است. که با در نظر گرفتن روند افزايشي خودروهاي دوگانه سوز در ناوگان حمل و نقل شهر تهران و شماره گذاري روزانه 3500 خودرو و موتور سيکلت در تهران، مي بايست افزايش جايگاه هاي گاز و بنزين در اولويت هاي اجرايي سازمانهاي ذيربط قرار گيرد.
2. با توجه به اهميت انتظارات ديگران و ارتقاي سطح حساسيت جامعه بخصوص در ميان خانواده ها، برنامه هاي آگاه سازي و اطلاع رساني در غالب تبليغات هاي تلوزيوني، کارگاه هاي آموزشي براي خانواده ها و برگزاري برنامه هاي فوق برنامه در مدارس در موضوعاتي چون روشهاي صرفه جويي در مصرف سوخت، فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومي و.... مي توانند تا حد زيادي در اين راستا مفيد واقع شوند.
3. با توجه به عدم رضايت افراد از کميت حمل و نقل عمومي در تهران و همچنين از آنجا که دسترسي آسانتر به وسيله نقليه شخصي، کم بودن و شلوغي حمل و نقل عمومي از دلايل اصلي استفاده از وسيله نقليه شخصي بجاي عمومي از نتايج بدست آمده بوده است،گسترش سيستم حمل و نقل عمومي در شهر تهران مي بايست در اولويت برنامه ها قرار گيرد .
4. مي بايست با ارتقاي هم ذات پنداري با منافع جمعي در ارتباط با طرح سهميه بندي ضمن کمرنگ تر شدن نقش اجبار و متابعت در استفاده از طرح، موجبات پذيرش بيشتر آن در جامعه فراهم گردد. بطوريکه مي توان با زمينه سازي براي ارتقائ روحيه و اخلاق شهروندي و همچنين اعمال سياستهايي تشويقي نظير تقدير از افرادي که مصرف بهينه داشته و سعي مي کنند رفتاري در چارچوب ضوابط طرح داشته باشند و يا ...، افراد را به رعايت ضوابط طرح ترغيب نمود به گونه اي که ازجنبه اجبار آن کاسته و جنبه انگيزشي و داوطلبانه آن بيشتر شود.
5. انتظار افراد از فايده هاي طرح سهميه بندي مي بايست بالا رود. اين نکته مي تواند براي اجراي طرح هاي مشابه جديد نيز کاربرد داشته باشد. از کاربردهاي ديگر آگاه سازي، ارتقاي سطح درک افراد از توانايي شان در ارتباط با طرح (کنترل رفتار ادراکي)مي باشد که اين امر نيز به پذيرش بيشتر طرح مي انجامد.
6. با توجه به ارزيابي ضعيف افراد از نحوه دوگانه سوز کردن خودروها، در بخش ارزيابي از شرايط تسهيلي سازماني ، لازم است تا ضمن سازگار کردن بيشتر موتور خودرو با گاز مورد استفاده و کاهش مدت انتظار افراد را براي گاز سوز کردن خودروهايي که در هنگام توليد، گاز سوز نشده اند، نظارت دقيقي بر مراکز و نمايندگي هايي که خودرو ها را دوگانه سوز مي کنند، صورت گيرد تا مردم اعتماد بيشتري به خودروهاي دوگانه سوز داشته باشند.
7. با توجه به اينکه نگرش به طرح هاي دولتي چندان مثبت نمي باشد، مي بايست با ارتقائ سطح اعتماد مردم به دولت و طرح هاي اجرايي آن اين نگرش و ذهنيت را به تدريج و در دراز مدت تغيير داد.


منبع: فصلنامه مديريت منابع انساني در صنعت نفت موسسه مطالعات بين المللي انرژي؛ شماره 4