رحیم عبدالرحیمزاده: جشنواره برخورد دنیاها جشنوارهای است که هر دو سال یکبار در شهر منچستر انگلستان برپا میشود و در هر دوره 12 گروه در آن حضور دارند.
6 گروه از اروپا و 6 گروه از دیگر نقاط دنیا. این گروهها به شکل دو به دو با هم ارتباط مییابند و هر یک براساس فرهنگ کشور مقابل، اثری را خلق میکند. در این دوره از جشنواره نیز گروه "84 "به سرپرستی "علیاکبر علیزاد" در این جشنواره حضور یافته و تمرینات خود را برای حضور در این جشنواره آغاز کرده است. در میانه تمرینات "آدام مکگویگن" از مربیان و گردانندگان این جشنواره برای نظارت بر تمرینات گروه 84 به ایران سفر کرد.
"مکگویگن" یک کارگردان ایرلندی است که هماکنون در زامبیا زندگی میکند. او خود از اعضای ثابت گروه برخورد دنیاها است که نوئل گریک آن را پایهگذاری کرد. درباره ساختار این جشنواره و حضور گروه ایرانی در آن گفتوگویی را با وی انجام دادهایم که میخوانید؛ اما لازم است پیش از آغاز مصاحبه از "حمید هاشمی" که زحمت ترجمه این گفتوگو را متقبل شد، تشکر کنیم.
***
کمی درباره ساختار جشنواره توضیح دهید.
ساختار این جشنواره یک پروژه سه مرحلهای است: 1ـ جریان دوقلو شدن گروهها که به شکل تصادفی انجام میگیرد و هر گروه با گروه متناظرش در ارتباط قرار میگیرد و این قسمت اصلی کار است. 2ـ مرحله اشتراک و تمرینات 3ـ جشنواره و عرضه کار و همچنین برنامهریزی برای اجراهای آینده که در فرصتی که دو گروه به هم پیوند یافتهاند به آن میرسند. در این جریان 150 جنگجوی جوان دور هم جمع میشوند که دنیای تئاتر را تغییر دهند تا باعث تغییری در خود و مخاطب ایجاد کنند.
معیارهای شما برای انتخاب گروههای شرکتکننده چیست؟
معیارهای مختلفی وجود دارد. ما گروهها را براساس کشورشان انتخاب نمیکنیم، بلکه براساس فعالیتهای پیشین گروه و دغدغه و اهداف آن انتخاب میکنیم و این کار از طریق شنیدهها، تحقیق گسترده بالاخص در اینترنت انجام میگیرد. یکی از مهمترین عوامل کمکی، گروههایی هستند که قبلاً در جشنواره حضور یافتهاند و آنها اطلاعاتی از دیگر گروهها به ما میدهند. ما درخواستها را از سراسر جهان بررسی میکنیم و میخواهیم بدانیم چقدر ذهن آنها برای مبادله فرهنگی باز است و نشان را برای کار کردن با جشنواره میسنجیم. گروهی را انتخاب میکنیم که از این تجربه منفعت بیشتری ببرد که این لزوماً به معنی مجربترین گروهها نیست.
جدای از معیارهای فنی، معیارهای فرهنگی چقدر در انتخاب گروهها دخیل است، اینکه گروه بتواند نماینده فرهنگی کشورش باشد؟
مسلماً مؤثر است؛ چرا که در جریان دوقلو کردن، مبادله فرهنگی زیادی انجام میگیرد. هیجان انگیزترین بخش این جشنواره، تکنیک "جعبه کفش" است.
هرکدام از اعضای گروه، اشیایی از خود و فرهنگ خودشان را در یک جعبه کفش قرار میدهند و برای گروه دوقلویشان ارسال میکنند و اساس اجرا از این نقطه آغاز میشود. وقتی جعبه باز میشود، دقیقاً به معنای گشودن دنیای گروه دوقلو و راه یافتن به دنیای آنها است.
تا زمان برگزاری جشنواره این دو گروه چیزهای زیادی از فرهنگ یکدیگر را درک میکنند و در اجرایشان به کار میبندند. به طور مثال گروه ایرانی اجرایی براساس فرهنگ انگلیسی و گروه انگلیسی اجرایی بر مبنای فرهنگ ایرانی خلق میکند.
آیا پس از جشنواره با تغییراتی که در نگاه گروهها به تئاتر به وجود میآید، آنها را به حال خود رها میکنید یا همچنان پیگیر کارها و دیگر تجارب آنان خواهید بود؟
وقتی وارد این جریان میشوی، فرآیندهای مختلفی را تجربه میکنی. از جمله دوستی عمیق و این چرخه هیچ وقت شکسته نخواهد شد. مثلاً هماکنون گروه ما با گروه برزیل که چند دوره قبل در جشنواره حضور داشت یک کار مشترک انجام میدهد و این ارتباط طی دو دورهای ایجاد شد که خود من در جشنواره کار داشتم. این ارتباط به اشکال گوناگون وجود دارد و هر چند گروهها تنها یک بار حق حضور در جشنواره را دارند؛ اما به شکلهای مختلفی در برپایی جشنواره مشارکت میکنند.
آیا همیشه از تکنیک واحدی برای ارتباط دادن گروهها استفاده میکنید، یا این تکنیکها بسته به گروهها، فرهنگها و دورههای جشنواره تغییر میکند؟
نمیتوان از یک تکنیک استفاده کرد؛ چرا که هر بار چیز هیجان انگیز تازهای اتفاق میافتد اما اساس کار بر همان ارتباط دادن و دوقلو کردن گروهها است.
تکنیک "جعبه کفش" پایهای است که توسط "نوئل گریک" پیشنهاد شد. هر سال دو مربی جدید داریم که به 12 گروه سرکشی میکنند و در واقع به عنوان دو رهبر خلاق به کل فرایند شکل میدهند. امسال یک سایت اینترنتی برای گروهها طراحی کردهایم که همه گروهها عضو آن میشوند و با اعضای گروههای دیگر در ارتباط قرار میگیرند و در گفتوگوی آنلاین شرکت میکنند که این خود باعث سرعت گرفتن کارها میشود.
با توجه به گستره وسیع و جهانی این جشنواره چه نهادهایی در انگلستان از آن حمایت میکنند؟
انجمن هنرهای انگلیس و چند نهاد دیگر در طول این پنج دوره به شکل ثابت از جشنواره حمایت کردهاند. موسسهها، افراد و اسپانسرهای زیادی در جشنواره وجود دارند و حمایتها هرگز قطع نشده است. حتی بحثی برای تغییر میزبانی جشنواره وجود دارد و اینکه قرار نیست لزوماً در منچستر برگزار شود و حتی بحث میزبانی استانبول هم مطرح شده است.
فرایند کار گروه"84" از ایران را در مدت زمانی که به جشنواره پیوستهاند، چگونه ارزیابی میکنید؟
من به گروههای مختلفی سر زدهام و در هرکدام ویژگیهای خاصی مشاهده کردهام. وقتی برای نخستین بار با گروه ایرانی برخورد کردم خیلی احساس راحتی کردم. دو کارگاه برگزار کردیم. نخستین کارگاه را "علیاکبر علیزاد" رهبری میکرد و کارگاه دوم را من و آنچه مرا تحت تأثیر قرار داد، انرژی، شور و شوق و تعهد گروه بود و اینکه گروه چقدر سریع به خواستهها و اهداف مدنظر دست مییابد و به طرزی باور نکردنی دلشان با کار بود.
با توجه به تجربهای که در ایران با گروه 84 به دست آوردید حدس میزنید در دورههای آینده بتوانید میزبان گروههای دیگری از ایران باشید؟
ما از همین طریق از گروهها اطلاعات به دست میآوریم و اصل کارمان برای انتخاب گروهها همین است. امسال گروهی از آفریقای جنوبی داریم که از طریق گروهی که چهار سال پیش در جشنواره حضور داشت با آنها آشنا شدیم.
هر گروه با توجه به شناختی که از فرهنگ گروه دوقلویش به دست آورده اجرایی خلق میکند. فکر میکنید گروه ایرانی تا چه حد توانسته فرهنگ گروه دوقلویش را که از لیورپول انگلیس است منتقل کند؟
محتوای کار از فعالیتها و تکنیکهایی که ما پیشنهاد میدهیم به دست میآید و در تار و پود کار آنها وارد میشود. این پیش فرض گروه و آموختههایش را به چالش میکشد که البته کار دشواری است. گروه 84 شیوه کارش را از گروه انگلیسی گرفته است، ریتم، آواز و موسیقی رپ؛ اما آن را مال خود کرده و به نوعی بومی کرده است و با کاوش در آن سعی میکند یک شیوه اجرایی جدید برای خود خلق کند و این چیزی است که ما در جشنواره به دنبال آن هستیم.
آیا گروه انگلیسی هم با فرهنگ ایرانی چنین برخوردی داشتهاند؟
من هنوز کار آنها را ندیدهام؛ اما فکر میکنم همین گونه باشد. تنها هنگام باز کردن جعبهای که از ایران آمده بود همراه آنان بودم و قرار است ماه بعد سراغ این گروه بروم؛ اما مطمئنم چیز هیجان انگیزی خواهیم دید و این دیدار از ایران را با آنان مبادله خواهم کرد.
شما به عنوان یک ناظر تا چه حد برای گروهها محدویت ایجاد خواهید کرد؟ آیا گروهها باید طبق فرایند شما پیش بروند یا دست آنان برای خلاقیتهای فردی و گروهی باز است؟
محدودیتی وجود ندارد؛ اما پیشنهادهایی هست برای به کار گرفتن حداکثر توانشان که این پیشنهادها را با توجه به تجربه حضور در جشنواره به آنها ارائه میدهیم.
آیا نکته خاصی هست که بخواهید در پایان این گفتوگو بیان کنید؟
دو نکته را میل دارم بیان کنم: نخست آنکه در جایی که ما زندگی میکنیم از گروههایی که به جشنوارههای خارجی میروند حمایت میکنند؛ چرا که نماینده کشورشان هستند و دوم آنکه حضور در این جشنواره تجربه بسیار زیبایی است که زندگی را تغییر خواهد داد و گروهها پس از بازگشت باید این تجربه را با دیگر گروهها و با مخاطبانشان در میان بگذارند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)