2009/11/30 12:22:33




بازی دیشب دو تیم یک شاهکار یا یک نبرد کلاسیک بارسلونا – رئال مادرید نبود؛ یا یک مسابقه فرازمینی که فردا صبح بخواهید صحنه های آن را به یاد بیاورید. این مسابقه، هر چیزی بود جز آنچه که انتظار داشتیم. البته نمی توان آن را یک مسابقه ملال آور و ناامیدکننده توصیف کرد. شاید حتی از بسیاری از جنبه ها بتوان آن را ال کلاسیکوی عجیب و غریب نامید. این بازی همه چیز داشت، خطا و درگیری، کارت قرمز، جذابیت و البته گل. اما هرگاه انتظار می رفت که بازی جذاب تر شود، دوباره به همان سطح قبلی تنزل پیدا می کرد.
لیونل مسی مثل همیشه خیره کننده بود و هرگاه که صاحب توپ می شد، خط دفاعی رئال را به لرزه انداخت اما این نمایشی نبود که برای مدت ها در ذهن بماند. رقیب پرتغالی او، کریستیانو رونالدو، نیز با سرعت بالایش چند صحنه درخشان را رقم زد اما او نیز هرگز مانند دوران اوجش نشان نداد.
ویکتور والدس و ایکر کاسیاس هر کدام یک عکس العمل تماشایی در مقابل رونالدو و مسی داشتند اما هیچ کدام بعدها به عنوان ناجی تیم شان در یادها نخواهند ماند.
آندرس اینیستا مانند همیشه بامهارت نشان داد اما هر راهی که او برای نفوذ پیدا کرد، توسط مدافعان حریف بسته شد. از سویی انتظار می رفت که کاکا هر لحظه چیز خارق العاده ای به نمایش بگذارد، اما این اتفاق هرگز نیفتاد. هافبک برزیلی در اکثر دقایق بازی در زمین محو بود و اگرچه توپی خراب نکرد اما در انتقال توپ و همکاری با هم تیمی هایش بسیارکند و باطمانینه بود. به نظر می رسد او همچنان فکر می کند که در سری A حضور دارد.
لاسانا دیارا از بازیکنی که بهترین بازیکن کهکشانی ها محسوب می شد، فاصله زیادی داشت و با کارت قرمزی که گرفت، شبش را به کلی خراب کرد.
واقعا چه کسی فکر می کرد که بهترین بازیکن ال کلاسیکو یک مدافع باشد: کارلس پویول. کاپیتان بارسا حداقل سه بار مانع از گلزنی بازیکنان حریف شد و در بسیاری از صحنه های دیگر دخالت موثری داشت تا خیلی راحت بتوان او به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب کرد.
با این وجود، مرد لحظه ها، زلاتان ابراهیموویچ بود. بسیاری اعتقاد داشتند که سال ها طول خواهد کشید تا او بتواند جای ساموئل اتوئو را پر کند و در قلب هواداران بارسا جای بگیرد اما بعد از زدن تنها گل بازی دیشب، احتمالا قهرمان جدید کاتالانها است.
هرچند رئالی ها بازی را واگذار کردند اما شکست تحقیرآمیزی را متحمل نشدند و نسبت به شکست 6-2 فصل قبل بسیار کم اشتباه تر بودند؛ و شاید بتوان گفت که آنها برای ادامه فصل، چگونگی پیروزی در مقابل بارسا را به سایر حریفان نشان دادند: حمله در برابر حمله.
از زمان حضور پپ گواردیولا در نو کمپ، هیچ کدام از تیم های بزرگ اروپایی چنین بازی جسارت آمیزی را در مقابل آنها به نمایش نگذاشتند و حملات خطرناک آنها را با حمله ای متقابل جواب ندادند. منچستریونایتد، چلسی، اینتر و همین تیم رئال، در بازی های قبل تنها به دفاع صرف و پارک کردن یک اتوبوس در مقابل دروازه اکتفا می کردند اما پیگرینی راه درست را به همه یاد داد: باید چهره هیولا را در آینه به خودش نشان داد.
در نیمه اول تیم رئال بهتر بود و موقعیت های خطرناکتری داشت. پاسکاری های آنها موثرتر بود و بارسلونا را تحت فشار قرار داد به نحوی که بازیکنان آنها مجبور به انجام اشتباهات مکرر شدند و از این راه، رئالی ها شانس های گلزنی بهتری خلق کردند. آبی و اناری ها در نیمه دوم کنترل بازی را در دست گرفتند و برتری همیشگی شان را به حریف تحمیل کردند اما بعد از اخراج سرخیو بوسکتس، آنها با احتیاط بیشتری بازی کردند و مجبور به دفع حملات رئالی ها شدند.
اما واقعیت این است که هیچ یک از دو تیم یک بازی ویژه و شاهکار به نمایش نگذاشتند. بارسلونا به رئال درس فوتبال نداد و رئال نیز نتوانست با شکست دادن حریف قدرتمندش در خانه، دنیا را شگفت زده کند. لئو و کریس نیز نتوانستند با ارائه یک نمایش متفاوت و برتر، وجهه ستاره ای شان را به جایگاه بالاتری تغییر دهند. خوب، شاید بعدا این اتفاق بیفتد. باید تا 10 آوریل 2010 منتظر ماند.