پایداری ملی:
در دنیا کشورهایی هستند که به لحاظ منابع طبیعی در حداقل امکانات قرار دارند، اما با اهمیت دادن به تولید رتبه های بالایی در اقتصاد دارند که می توان به ژاپن و کره اشاره کرد، اینها توانسته اند تولید علم، فنآوری و محصول کنند. از طرفی کشورهایی هم هستند که به لحاظ منابع طبیعی سرشار هستند ولی چون توان تولید ندارند جزو کشورهای جهان سوم به حساب می آیند.
اقتصاد پایه اساسی حفظ ، توسعه و ادامه حیات حکومت ها، به شمار می رود ، حتی در عرصه دین نیز اهمیت اقتصاد تا بدان اندازه است که پیامبراکرم (ص) فرمودند: « لولا رحمه ربّی علی فقراء اُمتی کاد الفقر أن یکون کفراً»[ جامع الاخبار، ۱۰۹، فصل ۶۷، فی الفقراء]
اگر رحمت پروردگارم بر تهیدستان امتم نبود، نزدیک بود فقر به کفر بینجامد. مولای متقیان علی (ع) نیز خطاب به فرزندش محمد حنفیه می فرمایند: « یَا بُنَیَّ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّینِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ دَاعِیَةٌ لِلْمَقْتِ».[ نهج البلاغه، حکمت ۳۱۱] ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم ، از فقر به خدا پناه ببر، که همانا فقر ، دین انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان می کند و عامل دشمنی است.
تولید ملی
معنی و مفهوم تولید ملی
تولید ملی به ارزش پولی همه ی کالاها و خدماتی که در دوره ی معینی، معمولا ً یک سال، در کشوری تولید شده، گفته می شود. تولید ملی را بسته به اینکه هزینه های تولید از آن کم شده یا نه می توان به دو زیرشاخه تقسیم نمود: تولید خالص ملی و تولید ناخالص ملی.
معنای تولید ناخالص ملی عبارت است از مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال مشخص با استفاده از عوامل تولیدی که متعلق به شهروندان یک کشور می باشد.
منظور از کالاها و خدمات نهایی نیز آن دسته از کالاها یا خدماتی است که به مصرف کننده نهایی فروخته می شود یا به هر طریق دیگر به دست او می رسد.
اهمیت تولید ملی، حمایت ازکار و سرمایه
کار مجموعه عملیاتى است که انسان با استفاده از مغز، دستها، ابزار و ماشینها براى استفادهىِ عملى از ماده روى آن انجام مىدهد و این اعمال نیز متقابلاً بر انسان اثر مىگذارد و او را تغییر مىدهد.هر جامعهاى براى تداوم حیات و بقا به کار و فعالیت مردم و مسؤولان احتیاج دارد.
کار قسمت اعظم از زندگى انسان را در بر مىگیرد. انسان موجودى اجتماعى است و احتیاجات خود را از طریق کار گروهى و اجتماعى تأمین مىکند.
کار سرمایه و ذخیرهىِ ملى است و مىتواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعهاى به طور نسبى بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانایىها و علائق آنها باشد، زمینه براى نوآورى، ابتکار، رشد و پیشرفت در ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه به وجود مىآید.
برعکس اگر زمینه هاى اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا براى کار بسیار باشد، به تدریج بیکارى افزایش مىیابد. گسترش بیکارى منجر به آسیبها و پیامدهاى ناگوار در جامعه مىشود.
ادامه دارد .....
علاقه مندی ها (Bookmarks)