این خاطرات شخصی می باشد لطفا نظرات مبارک احسن الخالقین خود را برای خود نگه داری کنید شاید فی ساعته برآینده به دردتان خورد .
روی مبارک خوش رو
به یک نیم روز بی نیمرو صبح را به بیداری در حول یک مکتب آغاز کردیم . در این چند روزه عینک دید در شب هم نزنیم دلاک و دلال ها را زیر نظر داشتیم و دیدیم . گروهی به اهل فیلسوف الفلاسفه قرن رخ داده اند و گروهی در پوچی افکار به نقل و نقُل نقد در این باور های می پردازندو گروهی ادبی
، مذهبی و ........ تقسیمات عرضی و عروضی خود را مرز بند داده اند. . اهل دل کسی نیست(شایدم هم هستند در پنهانی حورف حرف های دلی خود را گم کرده اند)) . اهل مذهب و غیر مذهب ولی هست . چه حیف لیکن در این درازی وقت . کوتاهی دیگران کوتاه منزل است . به سلام دادن به دیگر ان، مد گرایی نیست .به سوال ،مد گرایی است . به خواب بودن مدشان شده است وبه بیداری مدشان نیست . در نتیجه کلهم فی تعطیله از یک سیکل ردی سال 1350 هم ذهنیت خود را در باور یک منطق نگه داشته نگاه نداشتند. به ربط زیل به سبک حروف باید خاطرات می نویشتیم لیکن هر خاطره ای را نباید در هر کجا بسپاریم . اما ،چون !زیرا ؟!برای اینکه !!!!این حول حروف و بعد از تایید کلمات و بعد از به دنیا داشتن جمله یک افکار در مورد کل روز به بیست و 4 نه به روز مکان تا به امروز بودیم خاطرات مجهول خود را در رادیکال با مدار صفر درصدی با تناقص جمع و تفریق یک متن در کسری فعل و فاعل را به خاطر نوشتن بر روبه روی چشم خود دیدیم .
پایان خاطره اول از مکانی که هوشیاران زیادی در آن مخفی بودند. و ما در جستو کاوش خود به دنبال آنها هستیم .
جمعه - ۹ اسفند ۱۳۹۲
الجمعة - ٢٨ ربيع الثاني ١٤٣٥
Friday - 2014 28 February
علاقه مندی ها (Bookmarks)