دنیای مجهول جنس مخالف
تفاوتها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم (4)
یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است
یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است.بر آنیم تا در طی چند مقاله ، جهت کاهش اختلافات زناشویی ، شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا نمائیم . تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.
از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ، امیدوارم که این چند مقاله ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان قرار دهد.
در مقاله ی قبل، تفاوت اضطراب در زنان و مردان را به طور مفصل مورد بررسی قرار دادیم.
حال بخش چهارم را با این سوال شروع می نمائیم :
چگونه مرد ناگهان متحول می شود؟
در مقاله ی پیش عرض کردیم که مردان به کش شبیه هستند . اگر مرد فرصت عقب کشیدن نداشته باشد هرگز از میل شدید خود به نزدیک شدن مطلع نمی شود. لازم است که زنان بدانند اگر روی صمیمیت خود اصرار کنند ، ویا وقتی همسرشان خود را عقب می کشد به دنبال او بروند ، مرد ممکن است برای همیشه به فاصله گرفتن و فرار کردن ادامه بدهد و هرگز فرصت آن را نیابد که اشتیاق شدید خود به عشق ومحبت احساس کند.
وقتی مرد تا حد توان خود عقب نشینی کند با قدرت به جای نخست خود بازمی گردد. وقتی به انتهای محدوده خود برسد متحول می شود وطرز تلقی اش تغییر می کند. مردی که به نظر نمی رسید به همسرش علاقه مند باشد ناگهان احساس می کند که بدون او نمی تواند زندگی کند.دوباره نیاز به صحبت را احساس می کند و قدرتش بازمی گردد ؛ زیرا میل او به دوست داشتن ومورد محبت قرار گرفتن از نو بیدار شده است. این شرایط معمولا زنان را گیج می کند زیرا زن اگر خود را عقب بکشد برای صمیمی شدن دوباره به تدارکات جدید احتیاج دارد.
اگر زن توجه نکند که دراین زمینه تفاوتی میان زن ومرد وجود دارد، ممکن است نسبت به مرد سردی نشان بدهد و حتی او را از خود براند.
مردان نیز باید این تفاوت را درک کنند.وقتی مرد مجددا برمی گردد، زن برای بازیافتن خود به وقت وگفت وگوی مجدد احتیاج دارد.اگر مرد بداند که زنان برای رسیدن به سطح صمیمیت گذشته ، به فرصت بیشتری نیاز دارند کار بسیار ساده می شود. بدون توجه به این تفاوتها، مرد ممکن است صبروشکیبایی خود را از دست بدهد ؛ زیرا او برای رسیدن به سطح صمیمیت قبلی آمادگی دارد، اما زن هنوز آماده نشده است.
چگونه مرد را به سخن گفتن تشویق کنیم؟
وقتی زن قصد صحبت دارد یا احساس می کند که می خواهد به همسرش نزدیکتر شود باید باب صحبت را خود بگشاید وانتظار نداشته باشد که شوهرش آغازگر صحبت باشد. برای گشودن باب صحبت ، زن باید ابتدا احساسش را با شوهرش درمیان بگذارد.حتی اگر همسرش حرفی برای گفتن نداشته باشد. وقتی زن از شوهرش به این دلیل که به سخنان او گوش می دهد تشکر کند، به تدریج گفتنی های مرد افزایش می یابد. ممکن است مرد هنگام صحبت با زنش بسیار باز وروشن حرف بزند، اما درآغاز حرفی برای گفتن نداشته باشد.
آنچه زنان درباره مردان نمی دانند این است که آنان باید دلیلی برای گفتن داشته باشند.مردان صرفا برای اینکه حرفی زده باشند درگفت وگو شرکت نمی کنند.اما وقتی زن مدتی حرف می زند، مرد به تدریج تشویق می شود که خواسته ها ونظریاتش را مطرح کند. مثلا اگر زن درباره مشکلات روزی که پشت سرگذاشته حرف بزند، مرد هم ممکن است به برخی از مشکلاتی که درآن روز داشته اشاره کند تابتوانند یکدیگر را درک کنند. اگر زن درباره احساسش به بچه ها حرف بزند مرد هم ممکن است درباره بچه ها حرفی بزند واظهارنظر کند. وقتی زن حرف می زند ومرد احساس نمی کند که مورد سرزنش وزیر فشار قرار گرفته است به تدریج لب به سخن می گشاید.
زنها به موج شباهت دارند
زن به موج می ماند. وقتی احساس کند که کسی دوستش دارد، عزت نفس او چون امواج خروشان دریا بالا وپایین می رود.وقتی احساس خوبی دارد به اوج می رسد اما کمی بعد ممکن است روحیه اش بی مقدمه تغییر کند.امواجش فروکش می کند اما این فروکش کردن هم موقتی است.وقتی به قعر می رسد ناگهان تغییر روحیه می دهد وباردیگر نسبت به خود احساس خوبی پیدا می کند. وخود به خود امواجش مجددا به جایگاه نخست صعود می کند.
وقتی موج زن بالا می رود احساس می کند که می خواهد عشق فراوانش را به همسرش اهدا کند اما وقتی نوبت به نزول می رسد تهی بودن خود را احساس می کند ونیاز دارد که مجددا از عشق لبریز شود.
حرکت از قعربه اوج زمان مناسبی برای خانه تکانی است. اگر زن احساسات منفی را درخود سرکوب کرده باشد ویا هنگام حرکت صعودی،خود را منکر شده باشد، دراین صورت به هنگام نزول ، او احساسات منفی ونیازهای تحقق نیافته اش را تجربه می کند.
درشرایط نزول زن بیش از هرزمانی می خواهد درباره مسایل خود حرف بزند ودیگران به سخنان او گوش فرا دهند.تجربه فرود آمدن به پایین رفتن از چاهی تاریک شباهت دارد.وقتی زن به درون چاه می رود آگاهانه درضمیر ناخودآگاهش فرو می رود وگرفتار تاریکی واحساسات پراکنده می شود، ممکن است ناگهان عواطف نامعلوم واحساسات مبهمی را تجربه کند، ممکن است احساس عجز ودرماندگی کند، و احساس کند که تنها وبی یاور است.
اما لحظاتی بعد چون به قعر می رسد اگر به مهرومحبت احتیاج داشته باشد خود به خود احساس بهتری پیدا می کند.به همان سرعت وبه همان شکلی که ناگهان نزول کرده خود به خود اوج می گیرد وبار دیگر عشق را درروابط خود پرتوافشان می کند.
توانایی یک زن دردادوستد ، اغلب بازتابی از احساس او به خویشتن است. وقتی او نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشد نمی تواند پذیرنده شوهرش باشد واز او قدردانی کند.وقتی زن درشرایط نزول ودرقعر فرو می رود، درزمینه های عاطفی با مشکلاتی روبروست. وقتی موج او فروکش می کند آسیب پذیرتر است وبه عشق بیشتری نیاز دارد.درغیر این صورت شوهر ممکن است تقاضاها وتوقعات غیرمنطقی داشته باشد.
واکنش مردان به موج
وقتی مرد عاشق زنی می شود، زن با عشق می درخشدوشکوفا می شود.اغلب مردان به اشتباه گمان می کنند که این درخشش باید برای همیشه دوام بیاورد.اما انتظار درخشش همیشگی از زن به این می ماند که انتظار داشته باشیم هوا هرگز تغییر نکند و خورشید همیشه بدرخشد. روابط زناشویی مردان و زنان ادوار و آهنگهای مخصوص به خود را دارند.مردان ابتداخود را عقب می کشند و بعد به زن نزدیک می شوند، درحالی که زنان دردوست داشتن خود ودیگران فراز ونشیب دارند. مرد گمان می کند که تغییر ناگهانی روحیه زن صرفا با رفتار او رابطه دارد. وقتی زن خوشحال است مرد خوشحالی او را به حساب خود می گذارد و وقتی او ناراحت است بار دیگر مرد خود را مسئول می داند.ممکن است مرد به شدت احساس یاس وناراحتی بکند زیرا نمی داند که چگونه می تواند شرایط را بهبود بخشد.وقتی زن خوشحال به نظر می رسد مرد گمان می کند که وظیفه اش را به خوبی انجام می دهد. اما دقایقی بعد که شادی زن تمام می شود ، مرد حیرت می کند زیرا فکر می کرده که وظایفش را به خوبی انجام داده است.
چگونه مردها گیج می شوند؟
وقتی زن به درون چاهش می رود، اگر احساس کند که مورد حمایت قرار دارد لزوما بی درنگ حالش بهتر نمی شود.ممکن است به ناراحتی او اضافه شود اما این نشانه ای است که احتمالا حمایت شوهر به زن کمک می کند. حمایت مرد سبب می شود که زن سریعتر به قعر چاه برسد وچون به قعر رسید، بهبود می یابد وروحیه بهتری پیدا می کند.زن برای اینکه چاه را ترک کند ابتدا باید به قعر آن برسد.این دور کاملی است که زن طی می کند. مرد باید بداند که در مواقعی وقتی اودرحمایت از زنش موفق می شود ممکن است برناراحتی او بیفزاید.اگر مرد بداند زن او برای اینکه به شرایط صعود برسد ابتدا باید قعر چاه را لمس کند، ازتوقعات خود دست می کشد وبی جهت فرض رابراین نمی گذارد که زن باید بی درنگ دراثر حمایتهای او روحیه بهتری پیدا کند.
تجدید گفت و گوها و مشاجرهها
وقتی زنی از درون چاه خود بیرون می آید باردیگر به موجودی دوست داشتنی تبدیل می شود.مرد معمولا این تغییرمثبت را درک نمی کند.مرد معمولا گمان می کند آنچه اسباب ناراحتی زن او را فراهم ساخته حالا به کلی برطرف شده است.وقتی امواج زن دوباره متلاطم می شود، موقعیتی مشابه گذشته دراو پدیدار می شود.مرد دوباره صبروشکیبایی خود را از دست می دهد زیرا گمان می کرده که علل ناراحتی همسرش برای همیشه از میان رفته است. بدون درک کردن موضوع موج ، درک کردن زنِ به درون چاه رفته دشوار است.
وقتی احساسات ناخوشایند زن مجددا رخ می نماید، ممکن است مرد مرتکب اشتباه شود وبگوید:" چندبار باید دراین باره حرف بزنیم؟" ، "همه اینها را قبلا به من گفته ای" ، " فکرمی کردم درباره این موضوع به توافق رسیده ایم" ، "مسخره است! دوباره داریم برسر موضوع قبلی حرف می زنیم " و ...
حمایت از زنی که درچاه فرو رفته، هدیه ویژه ای است که او را بسیار شاد می کند. او به تدریج از شرنفوذهای گذشته خلاص می شود.البته هنوز فراز ونشیبهای خود را حفظ می کند اما این فراز ونشیبها دیگر آن قدرت را ندارند که به طبیعت مهرانگیز او سایه افکنند.
وقتی زن درون چاه احساس امنیت نمیکند
وقتی زن دررابطه ای صمیمانه قرار داشته باشد تمایل شباهت داشتن به موج ساده تر می شود.بسیار مهم است که زن هنگام فرو رفتن درچاه خود احساس امنیت داشته باشد.درغیر این صورت تظاهر می کند که همه چیز همواره بی کم وکاست است وبرای اثبات آن ، احساسات منفی خود را سرکوب می کند. وقتی زن هنگام ورود به چاه ذهن احساس امنیت خاطر نداشته باشد تنها راهی که برایش باقی می ماند اجتناب از صمیمیت است. او احساسات خود را کرخت یا آن را درخود سرکوب می کند.زن ممکن است دراین مواقع ، پرخوری کند، بیش از اندازه کار کند ویا بیش از حد به شوهرش رسیدگی یا توجه نماید.اما حتی اگر همه این کارها را نیز بکند، گهگاه به درون چاه می رود واحساساتش را به شکلی کنترل نشده بروز می دهد.
شما هم احتمالا شنیده یا دیده اید که زن وشوهری هرگز با هم بحث ومشاجره ندارند وظاهرا درکمال صلح وآرامش زندگی می کنند اما بی مقدمه کارشان به طلاق می کشد.دربسیاری از این موارد زن احساسات منفی خود را سرکوب کرده است تا از بروز مشاجره اجتناب کند، در نتیجه زن کرخت می شود ونمی تواند عشق را احساس کند. همراه احساسات منفی، احساسات مثبت نیز سرکوب می شوند ودر نتیجه عشق می میرد واز بین می رود.
اجتناب از مشاجره مطمئنا رفتاری سالم است اما نباید این آرامش به بهای سرکوب احساسات به دست آید.
حتی زنی مقتدر، مطمئن وموفق، گهگاه به درون چاه خود می رود.اغلب مردها به اشتباه گمان می کنند که اگر همسرشان دردنیای کار موفق است، نیازی به اینگونه رفتارها ندارد.درست خلاف این مطلب صادق است.زن شاغل بیش از زن خانه دار درمعرض استرس وآلودگی احساسی قرار می گیرد. بنابراین نیاز او به رفتن درون چاه افزایش می یابد .به همین شکل مردهایی که درشرایط کاری استرس زا قرار دارند درمقایسه با سایر مردان بیشتر به نوار کشی شباهت پیدا می کنند.
چگونه مرد میتواند از همسرش درون چاه حمایت کند
مرد مدبر به زنش کمک می کند تا با اعتماد به نفس بیشتری درچاه خود رفت وآمد کند. اوباید از توقعات خود بکاهد وبیاموزد چگونه از همسرش حمایت کند.درنتیجه زندگی زناشویی او به مرور زمان غنی تر وبااحساس تر می شود.
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)