فیس بوک
همه افراد، گاهی در مسیر زندگی با مشکلات و موانعی روبرو می شوند، اما نحوه مواجهه و رویا رویی آنها در قبال مشکلات بسیار متفاوت است. برخی از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانائی های لازم هستند و همین امر باعث آسیب پذیری آنان می شود. وجود رابطه ناپایدارومتزلزل دربین زن وشوهرو بقیه افراد خانواده بیشترین عامل احساس نا امنی دربین این افراد می شود. لذا این عوامل سبب می گردد تا بچه ها ودیگراعضا خانواده دچاراحساس نا امنی شوند. وجود این تنش ها متاسفانه شخص را درابتدا به عزلت طلبی می کشاند. با گذشت زمان کم کم فرد تصمیم می گیرد برای فرار از این بن بست تنهایی راه حلی تازه پیدا کند. همین امر باعث می شود که او سعی کند با فرد ویا افرادی دیگری به غیر از خانواده خود ارتباط پیدا کند، چرا که نه او آن افراد را قبول دارد و نه آن افراد وی را. روانشناسان احساس امنیت را خیلی مهمتر ازعشق و محبت می دانند و اگر در خانواده ای این امنیت وجود نداشته باشد ویا کمرنگ گردد، به همان اندازه به استحکام نظام خانواده لطمه وارد خواهد شد. لذا هر یک از اعضای خانواده باید تمام تلاش خود را به کارگیرند،تا به سهم خود ، به دیگر افراد منزل امنیت را هدیه دهند.عوامل مختلفی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی در بروزاین پدیده ها نیز نقش دارند، اما نه به آن اندازه.
مسئله دیگری که لازم است خانواده های محترم به آن توجه ویژه ای داشته باشند این است که، دشوارترین دوران حیات انسان از نظر تربیتی دوره نوجوانی است. دراین دوره که حدود سنی (۱۲ تا ۱۸ ) سال را دربرمی گیرد منطبق با دوره آموزشی راهنمایی و دبیرستان است. بیشترین مشکلات تربیتی دراین دوره رخ می دهد و غالبا در همین دوره است که فرزندان یا راه نادرست را پیش می گیرند و یا در مسیر سعادت گام می نهند. این دوره مرحله انتقال از دوران کودکی به دوران نو جوانی است. زیرا دقت داشته باشید که بیشترانسان ها نیازی شدید به نشان دادن و ابراز وجود خود دارند.آدم ها ازبزرگ تا کوچک به طریقی نیازدارند تا به دیگران نشان دهند، ازآنها مهر و محبت می خواهند، ملاطفت و مهربانی می خواهند و این امر کاملا طبیعی است. مثلاً کودکی با جیغ کشیدن، زن با قهرکردن با فرزند یا همسر خود و یا کارمندی با استعفا دادن نشان می دهد که به او توجه ای نشده است، او معتقد است چیزهایی را در وجودش داشته که دیگران متوجه آن نشدند و قدر آن را ندانسته اند. به طورکلی دربسیاری از افراد سالم روحیه مهر طلبی وجود دارد، چه زن باشد یا مرد و یا بچه فرقی نمی کند. چنان چه این نیاز روانی افراد رفع شود انبساط خاطر و احساس ارزشمندی، برای او بوجود می آید، در غیر این صورت فرد دچار مشکلات فراوانی خواهد شد. وقتی برای فردی عرض اندام می کنید و یا زیبایی های خود را برای دیگران مطرح می کنید، وقتی می خواهید دیده شوید و مورد تحسین قرار گیرید و وقتی دوست دارید ازشما تقدیرو تشکرشود. بایست قبول داشته باشید که شما مهر طلب هستید.
اما منظوربنده ازبیان این مقدمه ، بررسی وتحلیل عواملی است که باعث آن می گردد تا افراد خصوصاً جوانان ناخواسته گرایشی شدید به این دنیای ناشناخته پیدا کنند ، چرا که تجربه نشان داده است منع کردن انسان از یک فن آوری روز، باعث گرایش بیشترآن افراد به موضوع خاص می شود. از طرفی هم وقتی آدمی وارد مسائلی که هیچ اطلاعی از آن ندارد بشود، حتماً مشکلاتی را هم برای خود و دیگران بوجود می آورد. لذا بنده سعی دارم با طرح این موضوع به این نکته مهم اشاره کنم که، هراختراع و اکتشافی در دنیا اثرات خوب و بد خودش را دارد. موضوع مهم برخورد درست ما ست که بتوانیم، نتایج مطلوبی را از آن فناوری بگیریم ، نه بایکود کردن اصل موضوع٫ ما به جای پرداختن به مسائل حاشیه بهتر است ریشه اصلی تخریب را جستجو کنیم. این همه چیز های فاسد و مخرب دردنیا بوده و هست، چرا بنده و شما گرفتارآن نمی شویم ، پس علت چیز دیگری است.متاسفانه برخی از آدم ها حاضر نیستند ضعف های خودشان را ببینند، فقط با مطرح کردن مسائل حاشیه سعی در پنهان کردن اشکال اصلی هستند، یا دانسته ویا نا دانسته.
بطور مثال : همین بحث روز (اینترنت ) که یکی از مهم ترین مشکلات روز خانواده ها است:
اکثر خانواده ها با بنده تماس می گیرند که آقا، شوهرما وقتی به خانه می آید همش جلوی کامپیوتر است و اصلا توجه ای به ما ندارد و یا بچه ما دائماً داخل فیس بوک چرخ می خورد ، یا برادرم با فلانی … چت می کند و….
شکی نیست که این عزیزان اشتباه می کنند، ولی موضوع مهم تر این است که چه عواملی باعث این اشتباه ها شده است؟ شما بایست در ابتدا خوب دقت کنید و ببینید، چرا او از شما و خانواده اش دور شده است ونا دانسته خود و خانواده اش را به تباهی می کشد.ولی شما به جای بررسی و پیدا کردن ریشه اصلی این نا هنجاری ها، ساده ترین شکل قضیه را مطرح می کنید ومی گویید اینترنت خوب نیست، کامپیوتر بلاست و…..
وقتی فردی، فرق نمی کند مسن باشد یا جوان، دختر یا پسر. به علت های مختلف از خانه و خانواده دورمی شود ، تبدیل به فردی منزوی می شود و این فرد منزوی بخاطر فرار از این انزوایی که در درخانواده برایش بوجود آمده ، سعی می کند تنهایی خود را به شکل دیگری پرکند ، چرا که همان طور که در بالاعرض شد ، هر فردی نیاز به توجه و محبت دارد و وقتی شخص دچار کمبود محبت و توجه می شود می خواهد این کمبود ها را از کانال دیگر دریافت کند تا به ناکامی های دیگرش فکرنکند. این مسئله خود اولین مشکل اوست که نمی تواند مطرح کند. و مشکل دوم اینکه نا دانسته ونا خواسته خود را درگرداب دیگری می اندازد که اصلاً ازعواقب خطرناک آن با خبر نیست.
آدم هایی که زیادی از دیگران توقع دارند، آدم هایی که نمی توانند درست احساسات وعواطف خود را ابراز کنند، افرادی که نمی توانند ازخود دفاع کنند، آدم هایی که جرات ندارند در مسائل مختلف قاطعیت داشته باشند و خلاصه آدم هایی که نمی توانند هیجانات خود را کنترل کنند، بدانند،ممکن است هر لحظه درخطرصید صیادانی حرفه ای قراربگیرند که هرگز تصور آنرا هم نمی کردند.
بطور مثال همین دنیای ارتباطات مجازی اینترنت و فیس بوک. البته، دراینکه دنیای مجازی وارتباطات نقش مؤثر و سازنده ای درپیشرفت اطلاعات مردم داشته است شکی نیست.اینترنت، پدیده نسبتا جدیدی است و برای همین کمتر میانسالی رامی توان دید که با این موجود جدید دوست نباشد، همچنان که کمتر جوانی را می بینید که با اینترنت ارتباط نداشته باشد. برخی از بزرگترها همیشه کوچکترها را سرزنش می کنند که چرا این قدروقتشان را با اینترنت می گذرانند، همچنان که آنها بزرگترها را سرزنش می کنند که بدون آشنایی با اینترنت چیزی از دنیای مدرن نمی فهمند. از سوی دیگر ازهر صد پدر و مادر، یک نفر از نحوه استفاده فرزندش از اینترنت نگران بوده و این نگرانی را به شکل های مختلف اعم از منع استفاده ازاینترنت وفیس بوک، تنبیه بدنی یا لفظی بروز می دهند.
در واقع نبود عاطفه در میان برخی از خانواده ها موجب می شود تا اعضای خانواده دچار مشکلات و پیامدهای بسیاری شوند. ترس، اضطراب و نداشتن اعتماد به نفس از جمله ناهنجاری هایی است که در خانواده های بی عاطفه وجود دارد. تحقیقات انجام شده در دانشگاه لیورپول نشان می دهد جوانان موفق در خانواده های سالم و با محبتی زندگی می کنند که بار عاطفی مناسبی در میان اعضای آن خانواده حکم فرماست. تحکم و حساب کشی، تحقیر و سرزنش و سردرگمی از جمله رفتارهای منفی میان برخی جوانان است که باعث تنش در زندگی آنها می شود. محبت و از خود گذشتگی حلقه مفقود زندگی آنهاست.
ادوارد کالسی جامعه شناس دانشگاه لیورپول، کارکرد خانواده را از نظر عاطفی مورد بررسی قرار می دهد و می گوید: از جمله نتایج روابط متقابل زن و شوهر بالابودن میزان بار عاطفی آنها در خانواده است، این رابطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که در روابط اجتماعی فرزندانشان تأثیر بسیار زیادی دارد. عوارض جانبی دنیای مجازی: اینترنت، فیس بوک ….
گرایش روز افزون به حضور در فضای مجازی و شکل گیری روابط مختلف به تهدیدی جدی برای سلامت جامعه و بستری برای انواع جرائم اخلاقی تبدیل شده است. کارشناسان معتقدند افرادی که در فضای واقعی ، ارتباط میان فردی مناسبی ندارند به چنین روابطی گرایش بیشتری پیدا می کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، بیش از ۱۰ سال است که چت روم ها برای برقراری تعاملی دو سویه به یکی از شاخص های اصلی ارتباطات میان فردی اضافه شده است. فضایی که با کمک فناوری های روز و تکنولوژی پیشرفته رو به گسترش است و امکانات جدید تری را در اختیار کاربران خود قرار می دهد و آنها را مجذوب این فضای جدید می کند. دسترسی به اینترنت و کاربرد آسان تر از چنین فضاهایی از یک سو و جذاب بودن و تازگی داشتن چنین محیط هایی از سوی دیگر موجب شده که سالانه میلیون ها نفر در جهان عضو فضاهایی همچون چت روم ها و فیس بوک شوند و ساعت های زیادی از وقت خود را در تعامل با اعضای دیگر که حتی ساده ترین خصوصیات آنها را نمی دانند سپری کنند، افرادی که معمولا شناختی درعالم واقعیت ازیکدیگر ندارند.
هم اکنون آمار دقیقی در کشورمان در مورد تعداد کاربران اینترنتی که عضو چت روم ها و یا شبکه های مجازی دیگر هستند ارائه نشده و مشخص نیست که چند درصد از جوانان وقت خود را صرف آن می کنند، به نظر هم نمی رسد پژوهش جامعی برای ارزیابی فواید و مضرات استفاده از این فضا در زندگی فردی و کاری افراد انجام شده باشد. با این حال خبرگزاری مهر در سلسله گفتگوهایی با برخی از کارشناسان و روان شناسان اجتماعی ابعاد مختلف دوستی هایی را که در فضاهای مجازی شکل می گیرد از سه بعد علت گرایش جوانان به چت رومها و فیس بوک، پیامدهای استفاده از آنها وکاهش پیامدهای ناشی از آن و ارائه راهکارها بررسی کرده است.
افراد درفیس بوک و یا چت روم ،خود غیر واقعی شان را نشان می دهند یک آسیب شناس اجتماعی معتقد است استفاده نادرست از فضاهای چت روم ناشی از برطرف نشدن نیازهای طبیعی نوجوانان و جوانان است که این پدیده از این نظر می تواند خطرناک باشد. باید مسئولان فرهنگی کشور و خانواده ها تلاش کنند زمینه های برآورده شدن نیازهای نوجوانان و جوانان فراهم شود تا گرایش آنها به چنین فضاهای مخاطره آمیزی کاهش پیدا کند. به طور کلی فضای مجازی نه تنها برای جوانان جذابیت دارد بلکه برای افراد بزرگسال نیز جذابیت ایجاد کرده و موجب می شود افراد ساعتها از اوقات کاری و حتی فراغت خود را دراین زمینه صرف کنند. اما درباره فیس بوک و چت روم ها و فضاهای مجازی گفتگو این نکته وجود دارد که افراد بدون اینکه نیاز باشد چهره واقعی خود را نشان دهند می توانند با افراد دیگری در تماس باشند و با آنها مکالمه کنند و خود غیر واقعی شان را که همیشه به آن تمایل دارند بروز دهند. از سویی تحقیقات نشان می دهد که افرادی که در فضای واقعی، ارتباط میان فردی مناسبی ندارند به فیس بوک و چت روم ها گرایش بیشتری پیدا می کنند.
به گفته آقای ناصر قاسم زاده دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه براساس آخرین آمار منتشرشده از سوی موتور جستجوگر گوگل استفاده از فضاهای چت روم در بین جوانان ایرانی، عربستانی، پاکستانی و هندی دربین کشورهای آسیایی بیش از سایر کشورها است. بررسی نتایج پژوهش های روانشناسان ” دانشگاه تورنتو ” نشان می دهد کودکان بیشتر بعداز ظهرها و نوجوانان و جوانان ساعت های پایانی شب را برای مراجعه به اینترنت انتخاب می کنند که هر چه اشتیاق به بازدید از سایت های غیر اخلاقی بیشتر باشد، زمان استفاده از اینترنت به سمت ساعت های پس از نیمه شب گرایش می یابد. مطالعات پژوهشگران” دانشگاه ایلینوی” نشان می دهد اغلب والدین زمانی از نحوه استفاده فرزندشان از اینترنت آگاه می شوند که فرزندشان حداقل برای یک ماه از سایت های غیر اخلاقی دیدن کرده ومتاسفانه با افراد جدیدی نیز آشنا شده است. شاخص ترین دلیل این تغییرات، تحول در نحوه رفتاری کودکان، جوانان و نوجوانان است.از آن جایی که این منع، افزایش استفاده را در پی دارد ، ارتباط والدین و فرزندان وارد مرحله ای حاد می شود که با بروز این شرایط ، رفتارهایی چون تنبیه بدنی، تنبیه لفظی ، تهدید، شکایت ازفرزند به اقوام نزدیک، مراجعه به مدرسه و در میان گذاشتن موضوع نه به صورت خصوصی، بلکه به صورت مشاجره ای بین اولیای مدرسه، فرزند و والدین ، منع ارتباط فرزند خاطی با دوستان و همکلاسی ها و….. از والدین سر می زند که تردیدی نیست این رفتارهای نامناسب نتیجه ای کاملا” به عکس دارد. بر اساس آمار ” یونیسف”از کل افرادی که دسترسی به اینترنت دارند، ۷۵ درصد از جوانان، ۱۵ درصد از نوجوانان و ۱۰ درصد از کودکان تنها به دلیل وجود رابطه ناپایدارومتزلزل دربین زن وشوهرو بقیه افراد خانواده ولجبازی و سرپیچی از والدین به بازدید ازاینترنت وفیس بوک گرایش نشان داده و این گرایش را با مراجعه دائمی به فیس بوک، صحبت کردن از آنچه دراینترنت وفیس بوک مشاهده کرده اند و پیشنهاد سایت های جدید به دوستان به ویژه هنگام حضور والدین، نشان می دهند. روانشناسان معتقدند رفتار صحیح والدین و اتخاذ سیاست هایی خاص بهترین گزینه جهت تصحیح رفتار کودکان، نوجوانان و جوانان است، چرا که در غیر این صورت فرزندان نه تنها رفتار نادرست خود را ترک نمی کنند بلکه لجبازی با والدین را در پیش گرفته و هر روز بیش از روز قبل به بازدید ازاینترنت وفیس بوک گرایش نشان داده و به آنها مراجعه می کنند. فیس بوک چیست؟
فیس بوک (Facebook) یک سایت به ظاهراجتماعی است که توسط سازنده جوان خود مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) در چهارم فوریه سال ۲۰۰۴ راه اندازی شد. “مارک زاکربرگ” سایت فیس بوک را از اتاق خود در دانشگاه هاروارد آمریکا طراحی کرد و در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۴ آن را به عنوان یک وب سایت اجتماعی مخصوص دانشجویان هاروارد راه اندازی کرد. اما سایت او فراتر ازمحدوده یک دانشگاه ودانشجویان آن، خیلی سریع مورد توجه قرار گرفت ودر مدتی کوتاه، میلیون ها نفر در همان چند ماه نخست، به عضویت آن در آمدند. پس ازموفقیت چشمگیر فیس بوک، زاکربرگ تصمیم گرفت کارش را گسترش دهد. بنابراین او در این راه از هم اتاقی خود “داستین موسکوویتز″ (Dustin Moskovitz)هم کمک گرفت. تا آغاز تابستان همان سال، فیس بوک توسط هزاران نفر در بیش از ۴۵ دانشگاه آمریکا استفاده می شد. هم اکنون فیس بوک تشکیلات اداری مجهزی، شامل ۷ ساختمان در پالوآلتو و صدها نفر کارمند دارد و زاکربرگ آن را یک اردوگاه شهری می نامد. سایت فیس بوک پر مخاطب ترین وب سایت اجتماعی جهان است و حدوداً ۱۳۲ میلیون نفر کاربر دارد که ۶۳ درصد آنها خارج از آمریکای شمالی قرار دارند.
اما همان طورکه همه شما عزیزان می دانید در این دنیا هرچه را که تا به امروزاختراع یا اکتشاف کرده اند ، هم استفاده های بهینه داشته و هم خطرات فراوان. واقعیت این است که ما چگونه و به چه شکل بایست از آن استفاده کنیم. همان طوری که فواید اینترنت را خدمت شما عرض کردم ، بد نیست که عزیزان با خطرات آن نیز آشنا شوند، تا خدایی ناکرده خانواده های گرامی دچار مشکلات آن نباشند. پژوهش های گوناگون در حوزه اثرات رسانه های اجتماعی اینترنت خصوصاً فیس بوک بر تعاملات افراد با یکدیگر حکایت از گسترش رفتارهای ضد اجتماعی, معایب شخصیتی و عوارض منفی آنها دارد. به گزارش ” بانکی دات آی آر”، پروفسور لری روزن، استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در تازه ترین پژوهش خود به نتایج مهمی دراین باره دست پیدا کرده است. وی با بررسی رفتار ۱۰۰۰نوجوان شهرنشین طی یک پژوهش اینترنتی ونیزمشاهده مستقیم ۱۵ دقیقه مطالعه ۳۰۰ نوجوان دیگر به نتایج مهم و جالب توجهی دست یافته است. براساس این پژوهش، از جمله عوارض جانبی فیس بوک می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• افزایش خودشیفتگی درافراد خصوصاً نوجوانانی که فکر و ذکرشان چیزی جز فیس بوک نیست.
• بروزاختلالات روان شناختی دیگری چون رفتارهای ضد اجتماعی،عشق های دیوانه وار و تمایلات پرخاشگرانه درافراد ونوجوانانی که زندگی بدون فیس بوک برایشان بی معناست.
• غیبت های پشت سرهم از مدرسه و احتمال افزایش مشکلات مربوط به معده درد، بی خوابی و بدخوابی،اضطراب و افسردگی، ازدیگر نتایج اعتیاد اشخاص ومخصوصاً نوجوانان امروز به فناوری های عصر حاضر به ویژه بازی های کامپیوتری و فیس بوک است.
• نمره پایین نتیجه کار دانش آموزانی است که دست کم هر ۱۵ دقیقه یکبار فیس بوک خود را چک می کنند و طاقت دوری بیش از ۱۵ دقیقه از این رفیق شفیق را ندارند.
• قدرت کمتر حفظ مطالب در دانش آموزانی که صفحه فیس بوکشان از ۱۵ دقیقه بیشتر باز است. راه حل مناسب:
۱- گاهی وقت ها نیاز های ما محرکی می شوند برای این که، نوع خاصی رفتار کنیم و عمل خاصی انجام دهیم و رفتار تنش زایی را در خانواده مان ایجاد کنیم. بنابراین اگر به نیازهای خود و خانواده مان توجه کنیم، بهتر می توانیم رفتارهایمان را کنترل کنیم یا به خانواده مان در ایجاد آرامش و رفتار درست کمک کنیم.باید توجه داشت که خانواده به عنوان مهمترین کانون اجتماعی، قادر است نقش ها و مسئولیت های مشاوره و راهنمایی را بخوبی ایفا کند البته به شرط آنکه والدین و سپس مشاوران خانواده، ازهمه ی صلاحیت های لازم یا از دانش و بینش متناسب برای انجام این مسئولیت بزرگ برخوردار باشند. بایست خانواده ها ی محترم توجه داشته باشند که روابط زناشویی ;نحوه ی صحبت کردن درست و به جاست. قبول کنید که طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما با او و دیگر اعضاء خانواده می گذارد. اگر به همسر خود به چشم انسانی ارزشمند بنگریم ، رفتارمان متین و احترام آمیز است . اگر او را فروتر از خود بدانیم و برای مشارکت در زندگی ، نالایق و بی کفایتش بدانیم ، رفتاری حقیرانه و تحریک آمیز نسبت به او در پیش خواهیم گرفت . از این رو برای اتخاذ رفتار مطلوب نسبت به همسر باید نگرش های معیوب را تصحیح کرد. ۲- هنگامی که کودک شما پا به دوره نوجوانی می گذارد احتیاج بسیاری به تنهایی و خلوت گزینی پیدا می کند. شاید به این علت که افکار و احساسات او دچار نوعی آشفتگی می شوند، ممکن است نوجوان شما دچار بلاتکلیفی و بی ثباتی شود. حتی ممکن است از آنچه که از نظر فیزیکی و یا احساسی برای او اتفاق می افتد احساس شرم کند. چنین اتفاقاتی برای او غیر منتظره و سخت هستند و او می خواهد آنها را از دیگران مخفی کند و نزد خود نگه دارد. دلیل دیگر این است که فرزند شما کم کم به نداشتن مهارت در انجام کارها حساس می شود. او گمان می کند بزرگترها بهتر از او می توانند صحبت کنند و به راحتی کلمات صحیح را برای ادای منظور خود می یابند. در حالی که او در این زمینه خود را ناتوان می بیند. بنابراین اگر نوجوانتان بـُغ کرده و عبوس به نظر می رسد شاید به خاطر از دست دادن اعتماد به نفس خود در ادای کلمات است. «گفت و گو» کلید داشتن یک رابطه خوب در خانواده است. عدم توانایی در راحت صحبت کردن باعث می شود نتوانید نیازهای نوجوان تان را بشناسید. بدون گفت و گو و رابطه مناسب شما نمی توانید پشتیبانی و مراقبت خود را به او برسانید و او نیز نخواهد توانست فراتر از حد و مرزهای تعیین شده و رفتار پذیرفته شده رابطه مناسبی با شما داشته باشد. ۳- اگر می خواهید فرزندتان به حرف شما گوش دهند باید به او اطمینان دهید که مشتاق شنیدن حرف های اوهستید.نشان دهید که به دیدگاه های اواحترام می گذارید. نفس عمیقی بکشید و محترمانه تصدیق کنید که او هم حرف های ارزشمندی برای گفتن دارد.به عنوان یک الگو برای او عمل کنید. به همراه همسر یا بچه های کوچکتر خانواده راه هایی را برای ایجاد یک رابطه خوب در خانواده طراحی کنید. ۴- برای به دست آوردن او پولتان را خرج نکنید بلکه بیشتر از احساس و عاطفه خود مایه بگذارید. عقایدتان را به او تحمیل نکنید. اگر بخواهید افکار و نظریات خود را به نوجوانتان تحمیل کنید، مطمئناً او آن را نخواهد پذیرفت و شدیداً عکس العمل نشان خواهد داد.سعی کنید قضاوت تحکمانه نداشته باشید.قبل از هرگونه نتیجه گیری به حرف های او گوش دهید. برای او هیچ چیز بدتر از آن نیست که ببیند ذهن بسته شما تمایلی به شنیدن نقطه نظرات او ندارد. ۵- به علامت هایی که فرزند تان به شما می دهد توجه کنید. مطمئن باشید از مسیرتان منحرف نخواهید شد. مثلاً هنگامی که او برای بیرون رفتن از خانه عجله دارد نگویید که می خواهید با او حرف بزنید بلکه درزمانی که آسوده خاطر به نظر می رسد به سراغش بروید. سعی کنید اوقاتی را با هم تنها باشید. اگر تنها بودن در خانه ممکن نیست به بهانه صرفِ چای، قهوه یا رفتن به سینما ، دو نفری با هم از خانه خارج شوید و ساعتی را با هم باشید. اطلاعات و تجربیات خود را از زندگی با او در میان بگذارید.اما فقط تا جایی که فکر می کنید شنیدن این مطالب برای او جالب است. جوانان اغلب خیلی کمتر از کودکان مشتاق شنیدن حرف های والدینشان هستند.شما بایست چیزهایی را برایش بگویید که او تمایل به شنیدن آنها را دارد. زیرا اگر شما نتوانید این مهم را خوب درک کنید، شکارچیان بزرگ در بیرون و در فضا های مجازی ، این کار را به خوبی بلد هستند و درچند جلسه به خوبی فکر و ذهن او را تسخیر می کنند. ۶- اگر این طریق گفتگو را بلد نیستید سعی کنید آنها را یاد بگیرید مثلاً:
هیچگاه یک جوان را به خاطراعتقادات یا دیدگاه هایش تحقیر نکنید.نگویید:«این احمقانه است.چگونه می توانی این طور فکر کنی؟» آنها به تأیید کردن شما احتیاج دارند. حتی اگر آن را نپذیرند. ویا وقتی با شما حرف می زند علاقه مندی خود را صادقانه همراه با نگاهی صمیمی نشان دهید. و در صورت امکان، هنگامی که به حرف های او گوش می دهید کار دیگری انجام ندهید. و زمانی که در گفت و گو با اوهستید، ازچیزهای نامطلوبی که عنوان می کند و شما آن را می شنوید، از کوره در نروید و عکس العمل شدید نشان ندهید بلکه با خون سردی به حرف هایش گوش کنید. شاید او درست حرف نمی زند ودرست نمی گوید،ولی درحال حاضر فرزند شما نیازشدید به یک شنونده خوب دارد. ۷- اگر واقعاً مشکلاتی وجود دارد که احساس می کنید باید حتماً در مورد آنها با نوجوان خود صحبت کنید. از قبیل نمرات پایین در مدرسه و یا نگرانی به خاطر رفتار مخاطره آمیز او، بهتر است وقتی را برای صحبت انتخاب کنید که او فشار بیرونی نداشته باشد و شما هم در آرامش باشید. استفاده از کلمه «من» به شما کمک زیادی می کند. مثلاً به جای این که بگویید: «تو درس نمی خوانی» بهتر است بگویید: «من از این که درس هایت را جدی نمی گیری احساس نگرانی می کنم» نگرانی های خودتان را به آرامی توضیح دهید و آن روی سکه را هم به دقت از زبان او گوش دهید. این کار برای این است که بتوانید بر اعتقادات و ارزش های خود تأکید کنید و در ضمن بخشی از رفتار او را که می خواهید تغییر کند، روشن و واضح نمایید، اینکار بسیار مناسب است. ۸- به فرزندانتان نشان دهید که،” نیازمند یاری آنها هستید ” نه اینکه آنها نیازمند کمک شما هستند. مهم نیست که شما از نصیحت کردن چه نیتی دارید.نوجوان شما نصیحت هایتان را به احتمال زیاد نخواهد شنید و آنها را قبول ندارد. مهم این است که به او نشان دهید شخصیت او برای شما بزرگ است به بطوری که شما او را قوی و بزرگ می بینید و به او اعتماد کامل دارید. ۹- والدین بهترین معلمان فرزندان خود هستند، زیرا فرزندان شما ازکودکی به احتمال زیاد به طور ناخودآگاه ازشما تقلید می کنند. بنابراین به مهارت های حل و رفع اختلاف خودتان نگاه کنید و اطمینان یابید که خودتان الگویی مناسب برای آنچه ازفرزندان خود انتظار دارید هستید. به همین خاطر بهتر است جلسات خانوادگی ترتیب دهید وزمانی که مشکلات حقیقی به وجود آمدند همه را جمع کنید (ولی نه برای شکایت کردن) بلکه برای اختلاف ها راه حل هایی بیابید. از نقش بازی کردن استفاده کنید باهرفرزند به طور جداگانه مسأله اختلاف را مورد بحث قرار دهید. تا زمانی که راهبردهای تصویب شده برای حل و رفع اختلاف روشن نشده است به این کار ادامه دهید. ۱۰- با همه فرزندانتان به یک شکل رفتار کنید. سعی نکنید قضاوت کنید و حکم برانید و مقصر را پیدا کنید. اگر آنها نتوانستند اختلافاتشان را حل و رفع کنند باید همه شان به یک صورت مجازات شوند. مثلاً آنها را از یکدیگر و با بودن در آن موقعیت خاص جدا کنید. خواهر و برادرانی را که با یکدیگر دعوا کرده اند به طورموقت ازبودن با همدیگرمحروم کنید. ۱۱- به فرزندتان نشان دهید که به حرف های همسرتان ونظراتش احترام می گذارید، نگذارید فرزند شما ازاختلاف نظر شما سوء استفاده کند.با همسرتان درحضوربچه ها درست صحبت کنید که فرزند شما هم یاد بگیرد ، با شما و دیگران بایست خوب و درست صحبت کند. ۱۲- دوران بلوغ در جوانان، تولد مجدد آنهاست. دوره ای که تحول در تمامی ابعاد وجودی (جسمی، روانی، نگرش ها، باورها، خلاقیت و…) رخ می دهد. اما از آنجایی که تغییرات این دوره برای نوجوان مبهم و مرموز است ، انتقال برداشت ها و ارائه اطلاعات غلط و ناقص، ضربات جبران ناپذیری بر شخصیت فرد زده و موجب انحراف و بروز و تثبیت رفتارهای ناهنجار و تغییرات نامطلوب در ساختار شخصیتی و… نوجوان می گردد.تغییرات بیولوژیکی فیزیولوژیکی ناشی از ترشح غده و هورمون های آنهاست: رشد اندام، بخصوص تغییر در اندام تناسلی، تأثیر هورمون های استروژن و آندروژن و به وجود آمدن صفات ثانویه جنسی در دختران و پسران. همچنین در بُعد روانی نیز تغییرات مهمی رخ می دهد، جنبه عاطفی شخصیت آنها به سرعت گسترش می یابد و با کوچکترین مسئله ای از کوره در می روند و درست همین جاست که احساس می کنند بزرگترها آنها را درک نمی کنند و تضاد بین نسلی به وجود می آید. لجبازی دوران کودکی شدت یافته و قهرها و آشتی ها، در خود فرو رفتن و آشفتگی خاطر از نشانه های این دوره است. آنها بیش از پیش به خودشان توجه نشان می دهند و غالباً بیشترین وقت خود را حتی در مدرسه صرف آراستن و زیباتر نمودن خود می کنند. از گرایش به دوستی با هم جنس، به دگر جنس خواهی تغییر جهت می دهند و به تدریج به جنس مخالف جذب می شوند. علائق شان تغییر یافته و میل به مخالفت و بحث بخصوص با والدین و بزرگسالان شدت می یابد، نوجوانان مرحله وابستگی دوران کودکی را پشت سرگذارده و وارد مرحله تازه ای که تمایلات استقلال طلبانه و دگراندیشی بخشی از آن است، می شوند. والدین و مربیان موظف هستند نوجوان را از وقوع این تغییرات پیش از زمان رسیدن به این دوره مطلع کنند چرا که ارائه اطلاعات ناقص و غالباً منفی از سوی نوجوانان هم سال موجب بلوغ زودرس، کژکاری های جنسی و بسیاری مسائل دیگر می گردد. امر و نهی ها، تحکم و ایجاد محدودیت، ثمره ای جز تمایل و کنجکاوی بیشتر نوجوان، حساس شدن، زود رنجی و لجبازی در آنها ندارد. می دانیم که امروزه جوانان ازهر طرف از طریق وسایل ارتباط جمعی و مطالب هیجان انگیز بمباران می شوند و طبعاً در جست و جوی فهم درک خویش و تغییراتی هستند که ضرورتاً در آنان ایجاد شده است.وظیفه ی والدین کمک به نوجوانان در روشن شدن فرآیند بلوغ و راهنمایی در جهتی است که به رشد مطلوب آنان بیانجامد. هرگونه سهل انگاری، نوجوان را به سمت دیگری برای کسب اطلاع و احیاناَ راهنمایی خواهد کشاند و چه بسا این اطلاعات و راهنمایی ها نتواند نتیجه ی مطلوب را بدهد و به انحراف رفتار نوجوان منجر شود.والدین در این زمینه نمی توانند خود را نادیده بگیرند و همه ی گناهان را به گردن نوجوانان بیندازند. نتیجه اینکه:
خانواده در درجه اول یک گروه اجتماعی است و از بسیاری از قوانین حاکم بر گروه های اجتماعی تبعیت می کند.(( گروه اجتماعی یک واحد اجتماعی متشکل از تعدادی افراد است که نسبت به هم جایگاه و نقش ارتباطی -کم و بیش- مشخص دارند)) این وضع از مجموعه ای از ارزش ها یا هنجارهای مخصوص به خود برخوردار است که رفتار هر عضو را، حداقل از لحاظ پی آمد آن نسبت به گروه، تظنیم می کند. از سوی دیگر خانواده یک گروه خاص و ویژه است، لذا قوانین ویژه ای نیز بر آن حاکم است که توجه به آن قوانین، جنبه اختصاصی آن را مشخص می سازد. برخورداری از پرورش سالم در خانواده که نخستین پایگاه تربیتی است، به فرد این فرصت را می دهد که در اجتماع موفق و قابل احترام باشد. خانواده محل آسایش و آرامش و آبراه کوچکی است که فرد را به اقیانوس جامعه پیوند می دهد. مهمترین مسائل مربوط به راهکارهای برقراری روابط سالم و سازنده در خانواده؛ عوامل تحکیم خانواده و زندگی سالم زوج ها، ارتباط مطلوب همسران، جاذبه ها و دافعه ها، حقوق متقابل و اصول کلی رابطه بین والدین و فرزندان، مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و دیگر اعضای خانواده می باشد.
ارتباطات در قالب یک سیستم انجام می شود: آنچه که به عنوان مثال در یک خانواده شکل می گیرد الگوهای ارتباطی است که روابط بین افراد را می سازد. در یک کلاس درس نیز روابط بر اساس الگوهایی هستند که می توان از آن الگوها پیروی کرد. در خانواده، یک نفر نظارت بر امور جاری زندگی را برعهده دارد. فرد دیگری در تربیت فرزندان نقش دارد و…. در کلاس نیز یک نفر درس می دهد، افراد دیگری آموزش می بینند و… در این سیستم ارتباطی، هر کسی نقشی دارد و چنانچه نقش ها جابه جا و یا تغییر کنند، نحوه برقراری ارتباط به هم می ریزد، به عبارتی سیستم ارتباط ، تغییر می کند. هدف ما از برقراری ارتباط با خانواده و دیگران آن است که آنها را وادار کنیم که مثل ما فکر کنند، مثل ما عمل کنند و مثل ما رفتار کنند. ما سعی می کنیم در ارتباط متقابل با دیگران بر دیدگاه و رفتار آنها تأثیر بگذاریم، ما می خواهیم که آنها مثل ما رفتار کنند. واین دیدگاه، واقعاً اشتباهی بزرگ برای فرد و افراد خانواده می باشد. ما درارتباطات خود به دنبال تأیید دیگران هستیم. مطمئناً اگرازاعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم آنچنان نیازی به تأیید دیگران نداریم. ما بایست به عقاید و باورهای خود ایمان بیاوریم،تا دچار خود کم بینی نشویم و با اعتماد به نفس کامل با دیگران ارتباط برقرارمی کنیم، اما چنانچه ازاعتماد به نفس پایینی برخوردار باشیم همواره نیازمند تأیید دیگران هستیم و هرگاه از این تأیید خبری نبود منفعل و بی اثر می شویم، در تصمیم گیری ها مستأصل می شویم و سرنوشت خود را به دست دیگران می سپاریم و سعی می کنیم، مکان های دیگری را برای نشان دادن و ابراز وجود انتخاب کنیم که اصلاً ماهیتی درست و مفید برای ما و خانواده مان ندارند و نا خواسته گرفتارچنان گردابی می شویم که نمی توانیم به ساده گی ازآن خلاص شویم.
از طرف دیگر،هرنوع رابطه، تقاضا،خواسته ووظیفههایی را درهردوطرف رابطه به وجود می آورد ومیبایست تا آن جا که امکان پذیراست،تحقق پیدا کند وبه اجرا درآید.هردوطرف حق دارند خواسته های خود را داشته باشند. اگریکی ازآنان،این خواسته ها رابرآورده نسازد، طرف دیگر،آگاهانه یا غیرآگاهانه، دست به رفتارهایی ناهنجارمی زند،اگرچناچه خانواده ها مایلند ارتباطی سالم و درست را با فرزندان خود برقرارکنند بایست، درک کنند که همه ما تداوم وجود خویش را در فرزندانمان جستجو میکنیم. آنان میوه شیرین درخت حیات و ثمره تمام رنج و تلاش ما در زندگی این جهان می باشند، آنها آیینه وجود خود ما هستند که افکار، رفتار و روش های تربیتی درست یا غلطی را که در مورد آنان به کار برده ایم، منعکس می سازند.هرگز فراموش نکنید که باید فرزندانمان را برای زمانی غیر از زمانی که خود در آن زندگی می کنیم، تربیت نماییم. جامعه ای که از خیلی جهات با اجتماع کنونی ما تفاوت دارد. زبان فرزندان خود را بیاموزیم، زیرا شخصیت ما ثمره گذشته است و آنان متعلق به آینده هستند. نوجوانی، دوره ای از زندگی فرد را تشکیل می دهد که حد فاصل پایان دوره میانسالی کودکی و آغاز بزرگسالی است. نوجوان به علت پایگاه مبهم خویش (یعنی نه کودک و نه بزرگسال) اغلب خود را با کودکان کم سن و سال تر در خانواده ، با والدین و معلمان و دیگر اعضای جامعه خود در تعارض عاطفی می یابد. او می خواهد دیگران بدانند که بزرگ شده است ولی احساس می کند که دیگران او را کاملاً درک نمی کنند و حتی مسئولیت کافی به او نمی دهند. نوجوانان درمقابل عقاید و نظرات همسالان خویش حساسیت خاصی دارند. به طوری که به داوری و قضاوت آنان بیش از بزرگسالان ارج و ارزش می نهند. راه حل برطرف کردن و از بین بردن این مشکلات درنوجوانان این است، اگر خانواده ها به مقوله ی خود ارزشمندی یا عزت نفس نوجوانان بها دهند خیلی از مشکلات و اختلالات رفتاری فرزندان خود را حل کرده و درشکل گیری شخصیت آنها تأثیر می گذارند.
وسخن آخراین که چطور امنیت خانواده را در اینترنت حفظ کنیم؟
میلیونها خانواده هر روزه از اینترنت برای یادگیری، تحقیق، خرید، انجام امور بانکی، به اشتراک گذاری تصاویر، بازی، دانلود فیلم و موسیقی، ارتباط با دوستان، ملاقات افراد جدید و … استفاده می کنند که برای حفظ امنیت در این محیط دانستن اصول اولیه محافظت ضروری است. با ورود اعضای خانواده به دنیای آنلاین ، صرف نظر از سن آنها باید آموزش هایی در مورد امنیت فضای سایبر به آنها داده شود.بیش از دویست هزار ویروس کامپیوتری تاکنون شناخته شده که این تعداد هر روز در حال افزایش است و یک سوم سایت های اینترنتی نیز درتسخیر مسائل غیراخلاقی است. بر این اساس و با وجودی که آگاهی کودکان و نوجوانان برای دسترسی آسان به این سایت ها روز به روز افزایش مییابد، لزوم دقت و کنترل خانواده ها برای کاهش ورود به این سایت های اینترنتی توسط کودکان ضروری خواهد بود.
طبق بررسیهای صورت گرفته جرائم اینترنتی از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ نیز حدود ۳۳ درصد افزایش داشته اند و در سال ۲۰۰۸ حدود ۹٫۹ میلیون آمریکایی قربانی سرقت یا جعل هویت قرار گرفته اند.اما در کشور ما با توجه به جدید بودن بحث استفاده از ابزار الکترونیکی برای امور روزمره و عدم شناخت کافی از جرائم رایانه ای، اهمیت دانستن اصول اولیه محافظت در فضای سایبر، امری است که به شدت احساس می شود. گفته شده است که به دلیل نبود آموزش های مدون به کاربران رایانه ای حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد سیستم ها در ایران در خطر جاسوسی الکترونیک هستند. ۱- به محل قرار دادن کامپیوتر در خانه دقت کنیم
در خانه ای که کودکان و نوجوانان در آن زندگی می کنند، محل قرار گرفتن کامپیوتر خانواده بسیار مهم است. بنابراین بهتر است که کامپیوتر خانوادگی در محلی از خانه قرارگیرد که محل رفت و آمد زیاد اعضای خانواده باشد و تعداد ساعاتی که بچهها با این کامپیوتر کار میکنند نیز محدود باشد. بهتر است والدین اطمینان حاصل کنند که سیستمشان دارای نرم افزار امنیتی حاوی ابزارهای کنترلی والدین باشد. ۲- کارکردن تیمی برای مشخص کردن محدودیت ها
خانوادهها باید دقیقا در مورد اینکه چه چیزهایی مناسب یا نامناسب است تصمیم گیری کرده و در این کار فرزندان خود را مشارکت دهند. برای این کار باید مواردی چون انواع وب سایت های مناسب ، که برای مشارکت مناسب هستند توجه کنند. ۳- در خانه در مورد قوانین کامپیوتر خانگی توافق شود
برای توافق بر سر استفاده از کامپیوتر خانگی بهتر است که برخی قوانین در این رابطه وضع شود. هرگز کلمه عبور خود را فاش نکنید. هرگز شماره تلفن یا آدرس خود را افشا نکنید. هرگز اطلاعاتی را که هویت شما را آشکار می کند ارسال نکنید و هرگز تصاویر نامناسب یا تصاویری که هویت شما را افشا می کند ارسال نکنید.همچنین براساس این قوانین هیچ گونه اطلاعاتی را با غریبه هایی که به صورت آنلاین ملاقات میکنید به اشتراک نگذارید. هرگز با غریبه هایی که به صورت آنلاین آشنا شده اید، قرار ملاقات نگذارید و هرگز ضمایم ایمیل های ارسال شده از طرف غریبهها را باز نکنید. بهتر است این قوانین به اطلاع همه اعضای خانواده رسانده شود. ۴- نصب نرم افزارهای امنیتی روی سیستم
خانواده ها باید اطمینان حاصل کنند که نرم افزار امنیتی مستحکمی دارند که سیستمشان را در برابر ویروس ها، هکرها و جاسوس ها محافظت می کند. این نرم افزار امنیتی همچنین باید محتوا، تصاویر و وب سایت های خطرناک را فیلتر کند. این نرم افزار باید مرتب به روزرسانی شود چرا که هر روزه تهدیدات جدیدی متولد می شوند که به روز رسانی خودکار نرم افزارهای امنیتی بسیار می تواند در این زمینه موثر واقع شود. ۵- افراد آنلاین، غریبه هستند
هر کسی که آنلاین می شود باید این نکته را به خاطر بسپارد که صرف نظر از اینکه دوستان آنلاین را چند دفعه به صورت آنلاین ملاقات کرده و صرف نظر از اینکه چه مدت با این افراد چت کرده و صرف نظر از اینکه چقدر آنها را می شناسد، افرادی که به صورت آنلاین ملاقات کرده افرادی غریبه هستند و دروغ گفتن در مورد هویت شخصی برای فرد آنلاین کاری بسیار ساده است. همچنین کودکان و نوجوانان باید بدانند که فردی که وانمود می کند هم سن آنهاست، می تواند ۴۰ ساله باشد. با وجودی که وب سایت های شبکههای اجتماعی می تواند راه ایده آلی برای ملاقات افراد جدید به صورت آنلاین باشد به خانواده ها توصیه می شود وارد این سایت ها شده و پروفایل فرزندان خود را چک کنند تا اطمینان حاصل کنند که مکالمات نامناسبی رخ نداده باشد و تصاویر غیرقابل قبولی ارسال نشده باشد. ۶- انتخاب کلمات عبور قوی
برای ایجاد کلمات عبور قوی که به راحتی کشف نشوند، باید کلمه عبور شما حداقل ۸ کاراکتر داشته باشد و ترکیبی از حروف، ارقام و نشانهها باشد. کلمات عبور باید در فواصل زمانی معین تغییر کنند تا احتمال سوء استفاده از یک کلمه عبور در طول زمان کاهش یابد. همچنین رعایت این نکته نیز الزامی است که کلمه عبور خود را با دیگران به اشتراک نگذارید. ۷- چک کردن نرم افزار امنیتی سیستم
کاربران باید نرم افزار امنیتی خود را باز کرده و اطمینان حاصل کنند که سه ویژگی آنتی ویروس ، ابزار ضد جاسوسی و فایروال را دارا است. این هسته های محافظتی باید با ابزار ضد هرزنامه و نرم افزار جستجوی امن نیز تقویت شوند. ایده بسیار خوبی است که خانواده ها یک مجموعه امنیتی برروی کامپیوتر خانوادگی خود داشته باشند که شامل ابزارهای کنترلی والدین و ابزارهای جلوگیری از سرقت هویت نیز باشد. ۸- با کودکان خود صحبت کنیم
به والدین توصیه می شود که برای فرزندان کوچک خود در مورد کامپیوتر، اینترنت و اهمیت حفظ امنیت در اینترنت توضیح داده و نحوه نفوذ هکرها به کامپیوتر آنها و از کار انداختن سیستم را برای آنها شرح دهند. والدین باید برای فرزندان در مورد اهمیت عدم افشای اطلاعات شخصی در اینترنت کاملا توضیح دهند و بگویند که نباید در مورد محل زندگی یا مدرسه خود برای دیگران توضیح دهند. از کودکانمان بخواهیم که فرم های آنلاین را بدون حضور ما پر نکنند و برای جستجو، موتورهای جستجوی ویژه کودکان مانند Yahoo! Kids را به آنها معرفی کنیم. برای فرزندان بزرگتر نیز در مورد ویروس ها، جاسوس افزارها و هکرها و نحوه کار آنها شرح داده و به آنها بگوییم که سرقت هویت چگونه اتفاق می افتد. برای آنها توضیح دهیم که هر اتفاقی بر روی کامپیوتر می افتد توسط شما قابل بررسی و ردیابی است. به آنها اطمینان دهیم که در صورت وقوع هر اتفاقی به آنها کمک خواهیم کرد و نحوه مسدود کردن کاربران مزاحم را به آنها یاد دهیم. ۹- آگاهی مان را افزایش دهیم
هر چه بیشتر بدانیم از امنیت بیشتری برخوردار خواهیم بود. برای این منظور به اخبار امنیتی و به روز رسانیهای امنیتی ، روزنامه ها و رادیو و تلویزیون توجه کرده ومقالات ساده امنیتی را حتماً مطالعه کرده و به دیگران نیزاطلاع بدهید.
یاد خدا آرامش بخش دل ها است.
با آرزوی موفقیت برای تمامی شما خانواده های محترم التماس دعا
علاقه مندی ها (Bookmarks)