پس از لیما و مسی، حمله سراسری به آرژانتینی‌ها آغاز شد

[m.g.s.t.r]

این هجوم مغولی چه بر سر آبروی ملت ایران می‌آورد؟

پس از مشخص شدن قرعه ایران در جام جهانی، حمله به لیونل مسی عنصر تأثیرگذار تیم فوتبال بارسلونا و مهره کلیدی تیم ملی فوتبال آرژانتین شدت گرفت و همزمان حملاتی نیز متوجه مجری این مراسم‌ شد؛ اما این‌ها تنها اتفاقاتی نبود که رخ داد و گروهی از ایرانی‌های حاضر در فیس‌بوک که گمان می‌کردند حق مطلب را ادا نکرده‌اند، در دور جدید حملاتشان سراغ سایر آرژانتینی‌ها رفته‌اند و احتمالاً سراغ اهالی نیجریه و بوسنی را هم خواهند گرفت!

به گزارش «تابناک»، «بگذارید بگویم، لباس خانمی که در مراسم‌ روی صحنه حضور دارند، خیلی منشوری است‌»؛ فردوسی‌پور پس از اعلام این موضوع که به واسطه اصرارهای پی‌درپی مهدی مهدوی کیا، پیرامون پخش قرعه‌کشی بود، شروع به خندیدن کرد. مجری این برنامه فرناندا لیما، مدل و بازیگر ۳۶ ساله برزیلی بود که بلافاصله پس از پایان قرعه‌کشی جام جهانی فوتبال برزیل با لطف فارسی زبان و مشخصاً ایرانیان با فرهنگ مواجه شد و این سیل ابراز لطف با رکیک‌ترین الفاظ غیرقابل تصور، استمرار دارد.

پس از لیما که بخشی از ایرانیان که به غلط «ایرانی نما» خوانده شده‌اند، حتی به نظرسنجی صفحه‌اش نیز رحم نکرده‌اند و در رفتاری عجیب و خلاف عقلانیت، گزینه‌هایی به این نظرسنجی افزوده‌اند و‌‌ همان گزینه‌های غیراخلاقی را نیز با رأی‌هایشان به اوج این نظرسنجی برده‌اند، نوبت مسی بود که با هاشم بیگ‌زاده مقایسه شود و به همین دلیل لشکری عظیم از ایرانیان راهی صفحه فیس‌بوک لیونل مسی با بیش از پنجاه و یک میلیون لایک و هوادار برخط (آنلاین) شدند.

ظاهراً این لشکر عظیم که پیش از این تجربه موفق حمله به صفحات سیاسی دیگر شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی و ورزشی را در کارنامه داشت، به خوبی آماده هجوم به شیوه مغولی بود و پس از فابیوس، وزیر امورخارجه فرانسه و ایوان زایتسف، بازیکن ‌روسی‌الاصل و شماره ۹ تیم ملی والیبال ایتالیا که در آخرین حملات ایرانیان به صفحات فیس بوکشان، مورد عنایت قرار گرفته بودند، این بار حمله بزرگ‌تری شکل گرفت و زیر آخرین پست‌های مسی حجم انبوهی از پیام‌های ‌همراه با تمسخرهای جنسی صورت پذیرفت.

یکی از این پست‌ها با حدود ۶۰ هزار پیام از سوی ایرانی‌ها همراه شد و پست دیگر که شب گذشته ‌روی این صفحه قرار گرفت، بیش از ۳۵ هزار کامنت را در ذیل خود دارد و دیگر نوشته‌های این صفحه مسی تا ابتدای تاریخ این صفحه نیز با این حجم پست همراه شده است. البته این‌ها تنها صفحات نبود و صفحه فارسی با نام‌هایی چون تقابل مسی و هاشم بیگ‌زاده و... به راه افتاده که صرفاً تمسخر و به ویژه تمسخر جنسی مسی را هدف قرار داده ‌و این در حالی است که تنها جرم این بازیکن آرژانتینی، حضور تیم ملی کشورش در گروه تیم ملی ایران در جام جهانی بوده و لباس کوتاهی نیز نپوشیده است!

این امر با نقدهایی همراه شد؛ نقدهایی که تازگی نداشت و همان هنگام که برخی از حمله به صفحه برخی مقامات کشورهای عربی استقبال کردند، تأکید شد هیچ اتفاق خوشایندی با چنین نقدهایی رخ نخواهد داد؛ اما چون منافع عده‌ای اقتضا‌ می‌کرد، به آن فحاشی‌ها وقعی ننهادند و ماجرا ماند تا به دیگران رسید و آش بیش از حد شور شد. حال نیز این جماعت چندده هزار نفره که ایرانیان را در صفحاتِ فیس بوکِ سلبریتی‌ها نمایندگی کرده‌اند، توقف‌ناپذیر شده‌اند و نقدهایی شبیه به این نقد که «تابناک» پیش از این در نکوهش چنین حملاتی به مناسب حمله به صفحه زایتسف نوشت، اثرش را از دست داده است.

اکنون پس از انفجار صفحات فیس بوک مسی و لیما، از ساعاتی پیش، حجم حملات متوجه صفحات دیگران نیز شده و این بار حمله سراسری از چند محور به صفحات دیگر آرژانتینی‌ها آغاز شده و خطوط گوناگون تیم ملی فوتبال این کشور نیز یک به یک مورد عنایت ویژه قرار گرفته‌اند؛ از سرخیو آگوئرو تا آلخاندرو سابه یا سرمربی تیم ملی آرژانتین که به رغم ساده نبودن نامش، ایرانیان صفحه‌اش را یافته‌اند و همچون دیگر آرژانتینی‌ها به خدمتش رسیده‌اند تا خدمتی برای معرفی فرهنگ ایران زمین به جهانیان کرده باشند.

ماجرا برای گروهی اما نه اعتراض است و نه خط و نشان کشیدن، بلکه این فحاشی‌ها برای جمعیت عظیمی به اندازه همه آنهایی که در ورزشگاه صدهزار نفری آزادی یک فحش را با هم تکرار می‌کنند، این بار در فیس بوک به «فان» و تفریح بدل شده و به همین دلیل، هر نقدی که وارد ساخت، به گوش این جماعت عظیم نخواهد رفت، چرا که فحاشی را ‌از تفریحات مشروع و جزئی از فرهنگشان پذیرفته‌اند و چه اهمیتی دارد که این هجوم و عبارات پیوستشان چه بر سر آبروی ملت ایران می‌آورد؟

به قول یک نویسنده ایرانی: «فحش یکی از اصول ایجاد تعادل در آدمیزاد است. اگر فحش نباشد، بله، آدمی دق می‌کند. بیشتر از تعداد و نوع فحش هر زبانی می‌شود از اوضاع مردمی که در یک ناحیه زندگی می‌کنند، سر درآورد و رابطه بینشان را کشف کرد. زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد، فحش آبدار زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشسته‌ایم، چرا ولخرجی نکنیم؟!»