دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ریشه یابی واژه «خدا»

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    همکار تالار ادبیات
    نوشته ها
    262
    ارسال تشکر
    238
    دریافت تشکر: 626
    قدرت امتیاز دهی
    1682
    Array

    پیش فرض ریشه یابی واژه «خدا»





    واژه خدا یا خدای از واژه اوستایی خوذاته xvaďâta که در اوستا صفت است گرفته شده‌است. معنای این واژه برابر است با پاینده به داد خود یا خودِ قانون. این واژه در پارسی میانه به صورت خوتای (مانند خوتای‌نامَک) و به معنای آفریدگار یاد شده و به این ترتیب به فارسی امروز نیز رسیده‌است.
    خود+آی


    این فرض را مطرح کرده‌اند که در زبان فارسی خدا از ترکیب «خود» و «آی» تشکیل شده‌است؛ به معنای چیزی که خودش وجود و هستی مطلق است و وابسته به غیر نیست، یا به معنای توصیهٔ شنونده به اینکه خودت را دریاب و به خود بپرداز.

    برخی دیگر نیز گفته‌اند در شباهت واژهٔ خدا با خود آی، احتمال دارد این نزدیکی اتفاقی باشد. نظر دیگر این است که واژهٔ خدا از ریشه‌ای باستانی و گم شده مشتق شده‌است و در زبان‌های نزدیک به فارسی امروزی معنی ای ندارد؛ شاید بتوان واژهٔ God در زبان انگلیسی را با خدا در فارسی از یک ریشه دانست. اگر این نظر پذیرفته شود آنگاه شاید لازم شود در آن زبان فرضی هندواروپایی و به هر حال در سطحی بالاتر از زبان فارسیزبان شناسی و ریشه شناسی و کار افراد غیرمتخصص در این رشته‌است.

    و باز باید این نکته را در نظر داشت که خود و آی در فارسی دری امروزین اینگونه تلفظ می‌شوند و در گذشته و در زبان‌های باستانی تر تلفظ‌های دیگری داشته‌اند مثلا بن مضارعمصدر آمدن در زبان پهلوی به شکل دیگری بوده‌است در حالی که آنها هم کلمهٔ خدا را می‌شناخته‌اند. و مثلاً در برخی روستاهای خراسان خود را خادخَد هم دیده‌ایم که می‌توان گفت اصل آن خواد بوده‌است. مانند واژهٔ خوش که اصل آن خواش بوده‌است و امروزه در زبان‌های و گویش‌های مختلف ایرانی چندین صورت مختلف پیدا کرده‌است مانند خوش، خَش، خاش، و خاس.
    باید درنظر داشت که افزودن ی بعد از الف به عنوان یک آسان‌کنندهٔ تلفظ و نه جزئی از کلمه معمول بوده‌است و هست. مانند لای، پای، آسای و غیره.

    همین کلمه را در زبان پهلوی در نام کتاب خوتای نامک می‌بینیم در حالی که بن مضارع آمدن در پهلوی هاتخوات هات یا خوات هاته تلفظ شود. و باز این هم پهلوی است و اگر برای کلمه ریشه‌ای قدیمی‌تر قائل شویم و اصرار بر همین معنا داشته باشیم باز باید در آن زبان، مثلاً زبان اوستایی -و زبان اوستاییخود و آی را بیابیم. است و باید بسیار متفاوت از زبان فارسی پهلوی و دری است- تلفظ

    و این بی معنی است که کسی بگوید یک کلمه در یک زبان باستانی ساخته شده و همانطور که زبان به زبان و نسل به نسل به آیندگان منتقل شده‌است، اجزای آن کلمه جوری اصلاح شده‌است که به زبان جدید همان معنی قدیم را بدهد، مثلاً اولین باری که کلمهٔ ستاره ساخته شده سازندگان آن و صاحبان آن زبان معنای خاصی از آن کلمه در ذهن شان بوده و شاید ترکیبی از چند کلمهٔ دیگر بوده‌است اما وقتی به نسل‌ها و زبان‌های بعد منتقل شده‌است مثلا stella در زبان لاتین و star در زبان انگلیسی دیگر معنای ریشه‌ای آن گم شده‌است و به یک کلمهٔ ساده تبدیل شده‌است. همین طور است کلمات پرکاربرد دیگری مانند پدر در فارسی و pitar در زبان هندی و patre در لاتین و father در انگلیسی که اگر کسی تلاش کند که در فارسی دری آنهم زبان معیار امروزی آن -که تنها یکی از میان ده‌ها گویش است- برای کلمهٔ پدر معنایی بیابد، کاری بیهوده‌است.


    در مورد خدا که به فارسی دری امروزی به خودآی ترجمه شده‌است، باید پرسید آیا اساساً این کلمه در زبان دری ساخته شده‌است یا پیش از این زبان وجود داشته است؛ اگر گفته شود پیش از این وجود داشته‌است که طبعا چنین خواهد بود آنگاه باید پرسیده شود در آن زبان معنای آن چه بود است؟ آیا با انتقال این کلمهٔ پر کاربرد از زبانی بسیار متفاوت از دری مانند اوستایی به زبان‌های بعدی آیا تلفظ آن جوری تغییر داده شده‌است که معنای اولیهٔ خود را در زبان مادری خود حفظ کند؟ که این بسیار بعید است زیرا از یک طرف نوعا کلمات پرکاربرد به سمت کوتاه شدن و مخفف شدن پیش می‌روند و کسی خصوصاً در انتقال آن از یک زبان به زبان بعدی به حفظ معنای اولیهٔ مورد نظر از ساخت آن در زبان مادرش اهمیتی نمی‌دهد، به ویژه که این انتقال‌ها در طول زمان‌های طولانی و بسیار آرام اتفاق می‌افتد که کسی متوجه آن نمی‌شود خصوصا در جوامع ابتدایی اولیه که اصلا آموزش مسأله‌ای بسیار محدود بوده‌است آنهم با رسم الخط‌هایی که در بسیاری مواقع تلفظ را نشان نمی‌داده‌اند و در واقع نقاشی یک مفهوم بوده‌اند. (بحث هَزوارَش‌ها در خط میخی و پهلوی)


    و از جهت تاریخی و با توجه به حاکم بودن اعتقادات دوگانه پرستی زردشتی باید بررسی کرد که آیا اصلا این نوع درک از خدا با آن طرز تفکر سازگاری دارد؟ زیرا این ما هستیم که در این عصر اطلاعات با در دست داشتن تعاریف گوناگون از خدا و پس از پشت سر گذاشتن دوره‌های طولانی مباحثات اعتقادی اکنون چنین تعریفی از خدا را می‌پذیریم
    منبع:ویکی پدیا



  2. کاربرانی که از پست مفید ثمین20 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •