دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: می رفت نزد همسر پهلو شکسته

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29856
    Array

    پیش فرض می رفت نزد همسر پهلو شکسته

    آیا سحری به رنگ خون دیدی تو / محراب و تو منبری چنین دیدی تو

    خون بر در و دیوار و جماعت سر و رو / فرقی که به سجده لاله گون دیدی تو

    آن زاده کعبه و امین حرمین / افتاده میان خاک و خون دیدی تو

    آن کس که ستیز خیبر و بدر و احد / چون شیر بغرید چنین دیدی تو

    آیا تو درون ظلمت شام سیاه / نان آور کودک یتیم دیدی تو

    آیا دل پرز خون و گریان چشمی / از جور زمانه و زمان دیدی تو

    او زخم تن و زبان که در طول زمان / با جان به خرید و دم نزد دیدی تو

    آیا زمیان مردم کوفه و شام / مظلوم تر از علی کسی دیدی تو

    ****
    دیشب سحر را باب محنت باز گردید / سوز و گداز مرغ شب آغاز گردید

    دیشب درون سفره ی شب زنده داران / غم بود و ماتم بودو رنج و درد و حرمان


    دیشب به منبر راز دل محراب می گفت / از صبح خونین گل مهتاب می گفت

    دیشب درو دیوار کوفه داد میزد / فریاد از بی رحمی بیداد میزد

    دیشب علی در عرش اعلی سیر می کرد / آهنگ رفتن از دیار غیر می کرد

    دیشب فضا را غرق سوز و ساز می کرد / گه دیده را می بست و گاهی باز می کرد

    دیشب قرارش همعنان درد می شد / رخساره ی با خون خزابش زرد می شد

    دیشب حسن بر هم کف افسوس می زد / بر صورت خونین بابا بوس می زد

    دیشب حسینش همچو باران اشک می ریخت / کز اشک او از چشم گردون رشگ می ریخت

    دیشب به فکر میزبانی بود کلثوم / ادآور آن میهمانی بود کلثوم

    دیشب به پشت پرده زینب زار می زد / از فرط غم سر بر در و دیوار می زد

    دیشب فضا بوی گل مهتاب می داد / گویی که سقایی به ساقی آب می داد

    دیشب اجل آهنگ ساز و برگ می زد / پرونده ای را مُهر سرخ مرگ می زد

    دیشب علی عزم دیار یار می کرد / عزم جدایی از در و دیوار می کرد

    دیشب علی با فرق تا ابرو شکسته / می رفت نزد همسر پهلو شکسته
    ****

    ژولیده نیشابوری
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  2. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: انسانهای موثر مثلثِ خواستن، دانستن و توانستن خود را گسترش می‏دهند
    توسط محمد نظری گندشمین در انجمن روانشناسی موفقیت
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th March 2015, 04:25 PM
  2. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: 31st March 2013, 05:54 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th August 2012, 01:32 AM
  4. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 22nd December 2009, 11:43 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •