رمضان؛ ماه تربیت دینی کودکان

اگر می‌خواهید با مفهوم دقیق تربیت دینی آشنا شوید و بدانید از کی و چگونه فرزندتان را با فلسفه روزه گرفتن و تمرین روزه‌داری آشنا کنید، حجت‌الاسلام والمسلمین نصیر عابدینی، کارشناس ارشد روانشناسی به این‌گونه پرسش‌ها پاسخ می‌دهد.

تا چه میزان فرزندتان را با تکالیف عبادی همچون نماز خواندن و روزه گرفتن آشنا کرده‌اید؟ آیا شما از آن دسته خانواده‌هایی هستید که تربیت دینی را مختص دوران بلوغ می‌دانید و معتقدید که چند روز قبل از ماه مبارک، می‌توانید اعمال این ماه و فلسفه روزه‌داری را در چند جمله اجمالی به فرزندتان آموزش دهید؟ یا این که اعتقاد دارید تربیت دینی کودک از دوران خردسالی او شروع می‌شود و تا به حال، فرزندتان را با تکالیف عبادی آشنا کرده‌اید؟
شروع تربیت دینی قبل از انعقاد نطفه
«تربیت دینی، تربیت فرد در سه حوزه اصلی یعنی حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری بر اساس آموزه‌های دین است که فرد را در نظر و عمل به آن آموزه‌ها، متعهد و پایبند می‌کند.» از یک منظر، نقطه شروع تربیت دینی کودک را می‌توان حتی تا زمان قبل از انعقاد نطفه (که با مراقبت‌ها و خواندن یک سری از دعاها همراه است) عقب برد. بی‌شک انتخاب همسر مناسب هم یکی از ملاک‌های اصلی آن است. خوانده شدن نوای ملکوتی اذان و اقامه در گوش نوزاد و شیر دادن او با وضو از دیگر مۆلفه‌های تربیت دینی است.

خداشناسی و پذیرش اعمال دینی به‌صورت فطری در نهاد همه کودکان وجود دارد؛ اما درجه پذیرش آن، بسته به شیوه تربیتی پدر و مادر، متفاوت است. طبق برخی روایات، با وجود آن که فرزند، فطرت الهی دارد، اما والدین به عنوان یک عامل محیطی می‌توانند فرزند را به سمت ادیان دیگر همچون یهودی، نصرانی و... تغییر جهت دهند و صددرصد تأثیرگذار باشند.
دوره کودکی را مغتنم شمارید
گروهی معتقدند کودک تا به حد بلوغ نرسد، استعداد درک آموزش‌های دینی را ندارد. اما گروه دیگری عقیده دارند که اطفال، استعداد آن را دارند که تحت تربیت دینی قرار گیرند و مطالب دینی را در حد فهم خود درک کنند.

درست است که پسر بعد از 15 سال و دختر بعد از 9 سال قمری به تکلیف می‌رسد، اما آموزش و تمرین تکالیف دینی را نمی‌توان تا سن بلوغ به تاخیر انداخت. باید انسان از کودکی نسبت به ظرفیت پذیرش و زمینه مذهبی فراهم شده از سوی والدین (به نحو با نشاط و سرزنده) با عبادات و تکالیف دینی آشنا شود تا در سن بلوغ به انجام آن رغبت داشته باشد. در غیر این صورت، انجام اعمالی چون خواندن نماز و روزه گرفتن در سن تکلیف برای نوجوان دشوار خواهد بود و چندان تقیدی به آن نخواهد داشت و با اندک بهانه‌ای ممکن است آن را ترک کند.

باید بکوشیم رغبت کودکان نسبت به انجام تکالیف عبادی را به انگیزه و خواست درونی آن‌ها تبدیل کنیم؛ چرا که اگر این علاقه از درون و به اراده آن‌ها نباشد، تربیت دینی موثر نخواهد بود. والدین باید با بهره‌گیری از بُعد عاطفی و هیجانی کودک، از ابتدا تصویری زیبا از خدا و تکالیف دینی برای او ترسیم کنند و با تشویق یا انتخاب همسالان تأثیرگذار مذهبی برای او، شور و انگیزه گرایش و عمل به تکالیف و مناسک عبادی و ارتباط با خدا را در کودک درونی کنند. بیدار کردن انگیزه در کودک، باعث پایدار ماندن گرایش‌های مذهبی‌اش می‌شود.

بیشتر کسانی که در سنین بالاتر وظایف عبادی خود را به خوبی انجام نمی‌دهند، بی‌اعتقاد به مبانی دینی نیستند. بلکه کوتاهی آن‌ها به‌دلیل نبود زمینه مناسب و آمادگی دینی لازم در سنین کودکی است. به‌دلیل آن ‌که امروزه ترویج آگاهی‌های مذهبی از طریق رسانه‌های عمومی زیاد شده است، بر فرد واجب است که اعمال مذهبی خود را کامل کند و در غیر این صورت، کوتاهی از جانب او خواهد بود.

وقتی کودک از خدا می‌پرسد...
چگونه می‌توان فرزند را به خدا متوجه کرد؟

تصویر کودکان از خدا، همپوشانی زیادی با تصویر فرزند از والدین و به ویژه پدر دارد. در حقیقت، چهره مثبت مذهبی والدین می‌تواند در ناخودآگاه فرزند به صورت غیرمستقیم اثرگذار بوده و حس خداشناسی او را بیدار کند. اما پرسشی که بیشتر والدین می‌پرسند آن‌ است که وقتی کودک از پدر و مادر می‌پرسد که خدا کجاست؟ چرا ما او را نمی‌بینیم؟ او چگونه زندگی می‌کند؟ باید چه پاسخی به او بدهیم؟

خانواده‌ها باید بدانند که کودک تا پیش از دوازده سالگی بیشتر آنچه را که می‌بیند یا لمس می‌کند، درک می‌کند. بر این اساس، پدر و مادر باید با توجه به سن و ظرفیت پذیرش کودک به او پاسخ دهند و چون بیشتر والدین قادر به تشخیص درجه سطح شناختی کودک نیستند، باید از او کمک بگیرند و بر اساس دانسته‌هایش به او جواب دهند؛ یعنی از او بپرسند تو چه فکر می‌کنی؟ به نظر تو خدا کجاست؟ شاید او بگوید که خدا در زمین یا آسمان است؛ بر این اساس والدین می‌توانند با توجه به جواب او پاسخی کامل‌تر دهند و مثلا بگویند خدا همه جا حضور دارد یا عبارت‌هایی مشابه؛ اما اگر کودک پرسید چرا ما خدا را نمی‌بینیم، چه باید بگوییم؟ در این صورت با زبانی ساده بگویید همان‌طور که ما برق و هوا را نمی‌بینیم، خدا را هم نمی‌توانیم ببینیم؛ ولی او همیشه در کنار ما بوده و مراقب و پشتیبان ماست.

نکته‌ای که باید به آن تاکید کنیم آن است که شروع آشنایی کودک با خدا زمانی است که او درباره خدا می‌پرسد و شروع آن در کودکان متفاوت است و نباید والدین به پرسش یا بیداری دینی فرزند بی‌اعتنایی کنند یا به او جواب دروغ دهند یا بیشتر از نیاز او و آنچه که می‌داند به کودک پاسخ دهند؛ چرا که هنوز آمادگی لازم برای درک دقیق و بیشتر مفاهیم دینی را ندارد.
چگونه فلسفه روزه گرفتن را به کودک آموزش دهیم؟
اگر بخواهیم کودک را با بحث شناختی روزه آشنا کنیم و در این راه هم موفق شویم باید از بعد هیجانی کودک بهره بگیریم. به طور مثال، وقتی کودک در فضای مذهبی شادی قرار دارد، ناخودآگاه هیجانات مثبت همچون نشاط و شادابی در او تقویت می‌شود و اینجاست که می‌توان به تدریج او را با فلسفه روزه گرفتن و نماز خواندن آشنا کرد.

اگر یکی دو سال به همین سبک به کودک آموزش دهیم، ذهن او مانند آهن‏ربا شده و عطش مذهبی‌اش تحریک می‌شود. خانواده‌ها نباید تکالیف دینی را یکباره و طوطی‏وار به بچه القا کنند؛ چرا که همین امر، تکالیف را سخت و مشقت آور کرده و به شدت از روحیه دینداری و دین باوری کودک می‌کاهد.

چرا باید روزه بگیرم؟
در پاسخ به کودکی که می‌پرسد چرا روزه می‌گیریم چه باید بگوییم؟

می‌توانیم کودک را با مفهوم صبر و گرسنگی محرومان آشنا کنیم و بگوییم که با روزه گرفتن برثواب اعمال ما افزوده می‌شود و گناهان‏مان پاک می‌شود. برای تشویق او به شروع تمرین عملی روزه گرفتن نیز شور و شوق خود را به شروع ماه مبارک و اوقات افطار ابراز کنیم. او را گاهی در وقت سحر بیدار کنیم. در کنار کتاب‏های غیرمذهبی، گاهی برای او کتب داستان دینی بخریم. برای تقویت گرایشات مذهبی به ویژه در ماه مبارک، او را همراه خود به مجالس مذهبی، مساجد، مراسم نماز جماعت، مراسم تفسیر و ختم قرآن یا مهم‌تر آن‌ که کودک را به همراه خود به مراسم افطار که بیشتر از سوی اقوام برگزار می‌شود، ببریم. به‌دلیل آن‌که در این نوع مهمانی‌ها کودک بیشتر با همسالان روزه‌دار که از خویشاوندان هستند، مجاورت دارد، بعد هیجانی و عاطفی او تحریک شده و گرایش او به تکالیف دینی بیشتر می‌شود.

روزه کله گنجشکی
وقتی بچه به سن تمیز می‌رسد و آمادگی و توانایی روزه گرفتن در او پیدا می‌شود، لازم است او را تشویق کنیم که گاهی به مقدار توانایی‌اش (نصف روز، بیشتر یا کمتر) روزه بگیرد و اگر بی‌تاب شد، وسط روز به او آب یا غذای مختصری بدهیم.

هر چه توانایی کودک در تحمل گرسنگی و تشنگی بیشتر شود، پس از مدتی اراده‌اش تقویت شده و می‌تواند روزه را کامل بگیرد. به تدریج که تعداد روزه‌های کودک زیادتر شد در آخر ماه رمضان می‌توانیم گاهی برای تشویق به او هدیه‏ای بدهیم. این هدیه می‌تواند یک تحسین کلامی تأثیرگذار در جمع خانواده یا اقوام یا یک هدیه مادی باشد. البته نباید کودک را زیاد وابسته به مشوق‌های مادی کنید، چرا که انگیزه مذهبی او ناپایدار خواهد ماند.

حتی اگر کودک به سن تکلیف رسیده باشد باید توانایی او را در نظر بگیریم. اگر نوجوان، به ویژه روزه اولی‌ها در هوای گرم، توان گرفتن روزه به طور مرتب را نداشته باشند، باید برای آنان تدابیر و محمل شرعی در نظر بگیریم. به عنوان مثال در روزهایی از ماه مبارک او را به مسافرت ببریم و این همان رأفت اسلام در انجام تکالیف الهی است که همیشه و هر کجا بر اساس ظرفیت و توانایی افراد، درجه و میزان اعمال آنان را تعیین می‌کند.

روزه، دشمن هیجانات آسیب‌زا
روزه می‌تواند هیجانات جنسی، اضطراب و افسردگی احتمالی دوران بلوغ را هم تقلیل دهد. روزه می‌تواند با تقلیل انرژی و تنظیم و متعادل کردن هورمون‌های جنسی، از غلیان آن بکاهد و با ایجاد نظم در خواب شبانه و نشاط در سحرخیزی، علائم افسردگی و تنش را تا حدود زیادی سرکوب کند. روزه با تقویت اراده و انسجام سامانه باورهای مذهبی، نوجوان را در برابر گرسنگی و تشنگی مقاوم کرده و باعث افزایش اعتماد به نفس و بهداشت روان او می‌شود.

مسئولیت اصلی تربیت دینی فرزند به عهده والدین است و خانواده‌ها باید فعال باشند و برای ایجاد عطش مذهبی، بستر و زمینه مناسبی را بر اساس ظرفیت فرزندان فراهم کرده و در این راه از مشاوران خبره و کارآمد دینی کمک بگیرند.

منبع:jamejamonline.ir