دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: گفتگوی مفصل با اکبر گلپایگانی (گلپا) گلپا: اگر اجازه فعالیت داشته باشم، خواهم خواند

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض گفتگوی مفصل با اکبر گلپایگانی (گلپا) گلپا: اگر اجازه فعالیت داشته باشم، خواهم خواند

    م‍ژده نوروزی: اکبر گلپایگانی ملقب به گلپا، شاگرد نورعلی خان برومند، استاد آواز ایران، خواننده محبوب برنامه گلهای جاویدان، عضو افتخاری کمیته المپیک کشور، دارنده درجه دکترا از آکادمی پزشکان و دندانپزشکان ایرانیان مقیم اروپا به سرپرستی پروفسور رنجبر، استاد هنر ملل سازمان یونسکو، کسی که جایزه پیکاسو را به عنوان10خواننده برتر دنیا به خود اختصاص داد، و امسال هم جایزه رز طلایی برای شصت سال ماندگاری در موسیقی ایرانی به وی اهدا شد. همچنین هنرمندی که مدال شصت سال خدمت در سنای فرانسه را از معاون رییس جمهور فرانسه دریافت کرد این بار قصد خواندن برای حمایت از مردم زلزله زده را دارد. به این بهانه با او به گفت و گو نشستیم. به صورت اجمالی تاریخچه ای از زندگی تان بفرمایید؟
    علی اکبر گلپایگانی هستم، خواننده گلهای جاویدان. کار من موسیقی و تخصصم آواز است. 9 سال شاگرد نورعلی خان برومند بودم که یکی از مفاخر موسیقی این مملکت شمرده می‌شود. همه کسانی که در ردیف، حرفی برای گفتن دارند مدیون ایشان هستند. زیرا فردی بود مستغنی که احتیاجی به کسی نداشت و در عین حال به فعالیتی که انجام می‌داد اعتقادی راسخ داشت. وی در آلمان تحصیل کرد و در تصادفی بینایی خود را از دست داد. پس از آن به موسیقی روی آورد. من نزد وی آواز را فرا‌گرفتم.
    به دعوت آقای پیرنیا به رادیو ملی دعوت شدم. پیرنیا خود شاگرد استاد صبا بود و پیانو را بسیار خوب می‌نواخت. در آن زمان هرکسی به برنامه گلهای جاویدان دعوت نمی‌شد. نمی‌دانم ایشان چه چیزی در من دیده بود که دعوتم کرد. وقتی مرا دید اعلام کرد که فردی را که می‌خواستم پیدا کردم.
    در رادیو به مدت 17 سال آواز خواندم. یادم می آید وقتی برای اولین بار به رادیو رفته بودم مدیر وقت موسیقی در رادیو گفته بود: آواز را پشت مرده می خوانند. هرچند کمی رنجیده خاطر شدم اما به کاری که می خواستم انجام دهم اعتقاد داشتم و همین امر دلیل موفقیتم شد. در عین حال همواره این جمله استادم مدنظرم بود: «اگر می خواهی بخوانی باید متفاوت باشد. اگر بخواهی همانی را بخوانی که بنان، محمود خوانساری ، فاخته ای و… خوانده اند کاری نکرده ای. آنها خیلی بهتر از تو می خوانند. باید سبک کار خودت را داشته باشی.»
    به این نتیجه رسیدم که باید راه و طریقی را طی کنم تا مقلد نباشم. در عین حال منحصر به فرد هم باشم. اولین کارم مثنوی شور بود. وقتی مرتضی خان محجوبی آن را شنید گفت: این کار بی نظیر است. هنگامی که برای اولین بار در رادیو شروع به خواندن کردم و آقای محجوبی پیانو را نواخت، از نحوه برخوردها و نگاه‌ها دانستم موفق شده ام. همان زمان آقای پیرنیا گفت: شما میخ را کوبیدی. من همه موفقیت‌هایم را مدیون استادم نورعلی خان برومند هستم.
    آقای گلپایگانی، به نظر می آید سبک کارهایی که در گذشته کرده‌اید موسیقی عامه پسند نبوده است، اشعاری ساده بود همراه با مفاهیم عمیق انسانی ، با توجه به این عوامل، به نظر شما چه چیزهایی باعث شد تا جلوی کار شما گرفته شود؟
    به اعتقاد من، دلایلی که جلوی کار مرا گرفت ربطی به مسایل سیاسی نداشت. تغییراتی ایجاد شد و به طبع آن افرادی جایگزین شدند که شناخت کافی به مقوله موسیقی نداشتند. مثلا به جای آقای پیرنیا کسی آمده بود که توانایی‌هایی او را نداشت. پیرنیا با آن فکر بزرگ و مدیریت صحیح کجا و فردی که به جای وی نشست کجا؟
    مدیریت جدید سعی کرد تمام کارهای زیربنایی را تغییر دهد . حتی خواستند نام “گلها” را از برنامه بردارند که آقایان یاحقی، بدیعی و تنی چند از هنرمندان با آن به مخالفت برخواستند. برنامه‌های آن زمان شامل “گلهای جاویدان”، “رنگارنگ”، “شاخ گل”، “برگ سبز” بود و بعدها “نوای موسیقی” به آن افزوده شده بود که به موسیقی ملی می پرداخت و آقایان اسدالله ملک، فرهنگ شریف ، دکتر جهانبگلو، جهانگیر ملک و محمود خوانساری برای آن زحمات زیادی کشیده بودند.
    به اعتقاد من شاید نباید “گلها” را از بین می بردند. باید برنامه ای بهتر از آن را جایگزین می کردند. در آن زمان به آقای یاحقی گفتم: آقا، منظور آنها این است که اگر شما ، یاحقی، شریف، مرتضی خان محجوبی، حسن کسایی و… باشید ما گل نمی کنیم. به همین خاطر هم ما رفتیم و نتیجه هم که مشخص است.


    گلپا: عده‌ای از هنرمندان فکر کردند اگر تعدادی را حذف کنند خودشان گل می کنند. اما، عکس آن فکر، رخ داد

    در حال حاضر کارهای آقای خرم بازسازی می شود. آهنگ های “آمدی با دلم گفتگو کنی”، “بر موج غم نشسته منم- بر زورق شکسته منم- ای ناخدای عالم”، واقعا آن شعرها هر کسی را که کمی ذوق و سلیقه هنری داشته باشد از خود بی خود می کند. آن فکرها کجایند؟ آقای تجویدی کو؟ صبرم عطا کن کو؟ آزاده ام کو؟ پشیمانم کو؟ آن آهنگ ها کجایند؟

    آیا دیگر جوانان با استعداد و علاقمند نداریم که بیایند و آن آهنگ ها را با آن اشعار بخوانند؟ به نظر من، آنقدر جوان با استعداد در این کشور وجود دارد که اصطلاحا به آنها “شیر” می گویم. اجازه بدهید آنها هم به فعالیت بپردازند، چوب لای چرخ کسی نگذارید. در این چند سال، اگر تنها یک اثر هم به وجود می آوردم تا به امروز 50 تا 100 اثر خوب برای استفاده مردم بود.
    همیشه اعلام کرده ام که برای مردم می خوانم و نه صرفا برای کسب پول. اگر بخواهم پول دربیاورم خیلی جاهای دیگر هست که می توانم اما نمی خواهم. عده ای از هنرمندان فکر کردند اگر تعدادی را حذف کنند خودشان گل می کنند. اما، عکس آن فکر، رخ داد.
    آقای گلپایگانی، خیلی ها اعتقاد دارند بعد از انقلاب راه برای هنرمندان باز بوده است و آنها می توانستند به فعالیت هنری خود در چهارچوب قوانین کشور ادامه دهند، نظر شما چیست؟
    ما شهروندی هستیم که در ایران زندگی می کنیم و تابع مقررات کشور هستیم. در اینجا مقررات می گوید خانم‌ها نباید بخوانند. اما، من که خانم نبودم، کارغیرقانونی هم که انجام نداده‌ام. حال اگر بگویند بخوان، می‌خوانم و اگر بگویند نخوان، باز هم از قوانین پیروی می‌کنم. زیرا تابع قوانین هستم و می‌خواهم در ایران زندگی کنم.
    تخصص من آواز است و علاقمندم در تخصصی که برایش زحمت کشیده‌ام فعالیت کنم. وقتی من آمدم آواز شکل دیگری پیدا کرد. آیا آن همه تجربه و آن عنوان‌هایی که مردم به من داده بودند مثل مرد حنجره طلایی، و … و زحماتی که سالها برای آموزش دیدم و آن را در اختیار وطنم قرار دادم را به خاطر حرف چندنفر باید نادیده گرفت. شاید آنها ندانند که چه باید بکنند. سرنوشتم را خودم باید تعیین کنم نه کسی دیگر.
    به جبران تمامی نعمت‌هایی که خداوند به من عطا کرده است، اکنون وظیفه خود می‌دانم که به مملکتم خدمت کنم. در حال حاضر زلزله‌هایی پی در پی در آذربایجان و بوشهر هموطنانم را در شمال و جنوب کشور داغدار کرده است. وظیفه خود می دانم که به یاری هموطنم بروم با هر روشی که ممکن است به آنها یاری برسانم و هر کاری که در توان دارم را برای آنها انجام دهم.
    هموطنانم خانه و کاشانه شان، و از همه مهمتر عزیزانشان را از دست داده اند. وظیفه حکم می کند تا به آن منطقه بروم و حتی آجر روی آجر بگذارم تا کاشانه ای ساخته شود، خواندن که دیگر کاری عادی است. زیرا هموطنم از اکبر گلپایگانی، گلپا ساختند و مرا در تمام این دوران سرپا نگه داشتند. عشق و محبت آنهاست که قلبم را به درد آورده است و از مصیبت شان داغدارم.
    شما تجربه دو دوره مدیریت قبل و بعد از انقلاب را دارید ، برخورد مسوولان هنری کشور را چطور ارزیابی می کنید؟ و فکر می کنید چه کارهایی را به عنوان هنرمند باید انجام دهید تا جلب اعتماد مسوولان را به همراه داشته باشد و در مقابل مسوولان هنری کشور چه وظایفی دارند تا سکوت آقای گلپا شکسته شود و مردم بتوانند در کشور خودشان صدای شما را بشنوند؟
    باید بدانیم قبل از هرچیزی همه ایرانی هستیم و موظفیم به وظایف خود به عنوان هنرمند متعهد باشیم. با گذاشتن نام هنرمند روی کسی، آن فرد هنرمند نمی‌شود. با فریاد کشیدن و خواندن و فلان مضراب را زدن هنرمند به وجود نمی‌آید. بلکه هنرمند در ابتدا باید وجهه مردمی داشته باشد و با مردمش زندگی کند.
    آقایان ادیب خوانساری، سیدحسین طاهرزاده، بنان، فاخته ای و … چراغ راه ما بودند . بنابراین ما هم باید یاد بگیریم و چراغ راه جوانان باشیم. “من آنچه دیده ام ز دل و دیده دیده ام ” توجه کنید که ما چه چیزهایی دیدیم و دیدیم که بر سر تعدادی از هنرمندان چه آمد. من از مسوولان گله ندارم. گله من از رفقاست.
    شما قبلا هم اعلام کردید حاضرید کنسرت برگزار کنید و عواید حاصل از آن را در اختبار مسوولان قرار دهید و هدف تان را هم حفظ آثار باستانی کشور از خطر تخریب عنوان کردید. این بار اما برای کمک به زلزله زدگان اجرای کنسرت را پیشنهاد داده‌اید، دلایل به سرانجام نرسیدن پیشنهاد اول خود را چطور ارزیابی می کنید ؟
    زمانی هست که افراد از دستگاه یا تشکیلاتی گله دارند و زمانی هم، همه ناراحتی به نزدیکان و رفقا برمی‌گردد. خیلی خوشحالم که خیلی از مسایل را به چشم دیدم. اگر صدبار دیگر به من جواب منفی بدهند باز هم درخواستم را تکرار می کنم زیرا هدفم کمک به مردم زلزله زده است.
    معتقدم یک هنرمند نباید برای بالارفتن خود کسی دیگر را بکوبد. بعضی ها می‌آیند و بزرگان هنر را تخریب می‌کنند . مثلا رهی‌معیری، معینی کرمانشاهی و خانم سیمین بهبهانی را نفی می‌کنند. در واقع ادعاهایی می‌کنند که وجهه هنرمندان را خراب کنند. اما مگر می شود اینکار را کرد؟
    حرف من این است که چرا برای مطرح کردن خود، دیگران را نفی کنیم. سعی کنیم به آنها و تفکراتشان برسیم. در نظر بگیرید سه نفر دارند می‌دوند. اولی که می‌افتد به جای اینکه دو نفر دیگر را تشویق کند تا به خط پایان برسند پشت پایی می‌زند و همه را با خودش می‌اندازد. من با اینگونه رفتارها مخالفم.
    باید بگویم که متاسفانه ما گرفتار اینگونه مسایل هستیم. همه فکر می کنند که در کارخودشان بزرگترین و بی نظیرترین افرادند. ما بزرگانی چون مرتضی خان محجوبی، جلیل شهناز، حسن کسایی را داشتیم که چنین ادعاهایی نداشتند . همه با هم رفیق بودند.


    گلپا: در موسیقی نتی به نام نت سکوت داریم. لازم بود تا این نت را هم فرا بگیرم. و خدا را شکر آن را هم آموختم. شاید صلاح بود در این مدت نخوانم

    بارها برای رفع گرفتاری یکدیگر کنسرت‌هایی برگزار کردند و عوایدش را برای فردی که به آن نیاز داشت اختصاص دادند. کجاست آن جوانمردی‌ها؟ هنوز هم از من در مورد ردیف های موسیقی می‌پرسند. من 9 سال نزد نورعلی خان برومند آموزش آواز دیدم. استاد صبا عقیده داشت اگر شاگرد نتواند از استاد خود جلو بزند ، علم پیشرفت نمی‌کند. مگر آقای کسایی، شریف، جلیل شهناز، پرویز یاحقی، بدیعی بر روی آثار خود امضا نمی گذاشتند. امضای آنها مانند مهری است که پای تار یحیی می خورد.
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  2. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th December 2012, 02:22 PM
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 19th September 2012, 03:45 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2010, 10:51 AM
  4. دانلود: نرم افزار زوم بی نهایت بر روی عکس بدون افت کیفیت PhotoZoom Pro 3.0.6
    توسط *AM@NDA* در انجمن نرم افزارهای چند رسانه ای
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th May 2010, 09:40 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •