در این مقاله میخواهم از یكی از شگفت انگیزترین تهمت هایی كه تا كنون بر زبان ها جاری شده بنویسم تهمتی كه این قدر بار گناه آن سنگین است كه تنها خدای متعال باید به پروندی این تهمت قضاوت و رسیدگی كند.
معنای بهتان
بهتان و افتراء عبارتست از اینكه انسان در حق غیر به چیزی كه راضی نیست دروغ بگوید ،به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی كه مرتكب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم كند و یا عیب و نقصی را كه در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست كه این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب.
شروع ماجرا
ماجرا از آن جایی شروع می شود كه یگ گروه از انسانهایی كه به ظاهر اسم خودشان را مسلمان گذاشته اند تصمیم می گیرند كه هر آنچه كه غیر از اعتقادات خودشان هست را از بین برند، برای این كه به این هدف خودشان نائل شوند، بهترین راه را درست كردن تهمت دیدند .
یك سوال:
نمی دانم تا حالا كسی به شما مشرك گفته یا نه یا این كه اگر كسی به شما مشرك بگه چه حال و روزی پیدا می كنید؟ و نمی دانم خبر دارید معنایی مشرك چه هست یا نه؟ وقتی به كسی می گویند مشرك یعنی این كه یا خدا را قبول ندارید یا این كه قائل به چند خدا هستید .
اصل ماجرا: گروهی به اسم وهابیت
این گروه سلفی به شیعیان تهمت می زنند كه شما مشركیت وقتی از آنها سوال می كنیم كه برای چه مشركیم ، می گویند چون كه شما غیر خدا را هم به خدایی قبول دارید و از او طلب حاجت می كنید وقتی از اینها می پرسیم بابا كدام خدا ما فقط یك خدا بیشتر نداریم می گویند نه شما امامان و امام زادگان را هم به عنوان خدا قبول می كنید وقتی جواب می دیم اگه جایگاه اعتقاد در ضمیر و درون آدم ها خبر می دهد خوب ما از درون خودمان بیشتر آگاهیم و برداشت ما از تمسك این نیست كه اینها خدا هستند.
بلكه ایشان را اولیا ء و مقربان درگاه الهی می دونیم سفیرانی كه قصد هدایت و راهنمایی بشر رو داشتند .
سر صحبت با این گروه
من یك سوال از شما دارم شمایی كه به ما می گویید مشرك می دانید معنایی مشرك چه هست . یقبناً نمی دانید چرا كه بی خود و بی جهت به دیگران تهمت می زنید كه مشرك هستند.معنایی شرک
شرك یعنی این كه كسی غیر از خدا را به خدایی و الوهیت قبول داشته باشد ، در واقع خارج شدن از مرز توحید را شرك می گویند اعتقاد به این كه چند خدا وجود دارد و از این دسته تعابیر ..
سوال بعدی
سوال از سلفی ها كجایی توسل به ائمه اطهار شرك به حساب می آید ؟
می دانید تا حالا چه تعداد از انسانهای بی گناه به خاطر این اتهام بدون مدرك شما در سر تا سر جهان كشته می شوند ؟
وقتی كه از یك بچه روستایی كه از دل كوها سرازیر شده تا امام معصومش رو زیارت كند سوال كنی كه آیا این امام معصوم خداست؟
مطمئن باش یك سیلی محكم می زند توی گوش تو و می گوید،دیوانه كی گفته این امام عزیز خداست من فقط دوستش دارم می دانم كه خدا هم دوستش دارد او را شفیع خودم پیش خدا قرار داده ام مگر شفیع قرار دادن كسی شرك به حساب می آید مگر نه كه در قرآن داریم كه پسران یعقوب نزد پدرآمدند و از پدر خواستند برای آنها استغفار كند اگر آن كار فرزندان یعقوب شرك بود باید آن پیامبر الهی از آن كار نهی می كرد .
قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئینَ (97)قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (98)
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بودیم!» (یوسف:97) گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مىطلبم، كه او آمرزنده و مهربان است!» (یوسف:98)
راستی چرا فرزندان یعقوب دست به دامان پدر شدند چرا از ایشان خواستند كه برایشان طلب استغفار كند آیا این كار شرك است كه به غیر خدا متوسل شده اند؟ یقیناً این كار شرك نیست بلكه متوسل شدن به اولیای مقرب درگاه الهیست كه خدا مناجات و درخواست آنها را قبول می كند اگر این كار شرك بود یقناً بر این پیامبر عظیم شان الهی واجب بود كه از منكر الهی نهی كند و فرزندان خود را راهنمایی و هدایت كند .
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاۆُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً )
(ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى این كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مىكردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مىگذاردند)، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مىكرد خدا را توبه پذیر و مهربان مىیافتند.)( نساء:64)
متوسل شدن به افراد در حقیقت توسل به مقام روحانی آنهاست كه روح خود را پرورش داده و به كمالاتی رسیدند. و روح برای بقاست نه برای فنا. لذا میتوان به افرادی كه در قید حیات نیستند؛ متوسل شد. عالم اهل تسنن در كتاب «وفاء الوفا» مینویسد:
مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم بعد از رحلتش و هم در عالم برزخ و هم در روز رستاخیز. عمر بن خطاب میگوید: حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ به پیشگاه خداوند چنین عرض كرد: یا رب اسئلك بحق محمد لما غفرت لی؛ خداوندا! به حق محمد از تو تقاضا می كنم كه مرا ببخش![ به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 367؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.]
سخن آخر
هر چند سر صحبت در این مقاله به طولانی كشیده شد ولی همه ما شعیان چه از یک بچه روستایی شیعه گرفته تا یک استاد دانشگاه اعتقادی به الوهیت و خدا بودن امامان نداریم بلكه به دستور قرآن مجید متوسل به وسیله ای شده ایم كه شفیع و دعا گویی ما باشد.
منبع:
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)