آيه «بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُسَویَ بَنانَهُ»؛ از معجزات تكوينی و تشريعی قرآن كريمگروه حوزههای علميه: قرآن كريم با بيان برخی از مشخصات معاد مانند احياء خطوط سر انگشتان، روييدن پوست جديد پس از سوختن در جهنم، ملاقات با خداوند و ... بر معاد جسمانی و روحانی تأكيد میكند؛ در مورد معجزات قرآن در باب قيامت، دقت كافی و لازم نشده است، توجه به آياتی همچون «بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُسَویَ بَنانَهُ» میتواند شبهات و سؤالات فراوانی را پاسخ گويد.به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، آيتالله العظمی مظاهری در ادامه درس اخلاق به تشريح گمان به وقوع قيامت، را مانع سقوط انسان دانست و عنوان كرد: از منظر قرآن كريم، نه تنها يقين، بلكه ظن و گمان به وقوع قيامت نيز، يك نيروی كنترل كننده برای انسان و مانع سقوط او است: «وَیْلٌ لِلْمُطَففينَ ، الذينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى الناسِ یَسْتَوْفُونَ ، وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ ، أَ لا یَظُن أُولئِكَ أَنهُمْ مَبْعُوثُونَ ، لِیَوْمٍ عَظيمٍ: وای به كم فروش! وای به كسی كه به حق خودش قانع نيست و زياده طلب و كم دهنده است. مگر آنان گمان نمىكنند كه در روزى بزرگ برانگيخته خواهند شد؟ آيا گمان ندارند كه روز قيامتی هست؟»خطاب اين آيات شريفه، منحصر و مختص به كسبه و بازاريان نيست، بلكه شامل تمام كسانی میشود كه به حق خود قانع نيستند. مثلاً كارمندی كه انتظار دارد حقوق او زيادتر باشد و هميشه از كمبود حقوق گله میكند، ولی در هنگام كار، كم كاری و بيكاری و بدكاری دارد، مشمول اين آيات خواهد بود.وی ادامه داد: قرآن شريف میفرمايد: گمان به قيامت، انسان را كنترل میكند، چه رسد به آنكه انسان يقين داشته باشد حقيقتاً عالم قبر و برزخ و قيامت وجود دارد. اعتقاد به معاد، يكی از مؤثرترين و كاربردیترين نيروهای كنترل كننده برای انسان است؛ لذا علمای اخلاق و بزرگان دين، همواره به زنده نگه داشتن ياد معاد تأكيد و پافشاری داشته و دارند و توصيه ايشان اين است كه انسان بايد در شبانه روز، چندين مرتبه به ياد مرگ، قبر و قيامت باشد.انوار مقدس ائمه(ع) در ازل تجلی ذاتی خداوند متعال بوده و تا ابد باقی خواهند بوداين مرجع تقليد تصريح كرد: از آيات قرآن كريم و نيز از روايات، استفاده میشود كه روزی عالم هستی نابود و عالم برزخ، تمام میشود. در آن زمان، كه معلوم نيست چند سال يا چند ميليون سال تا وقوع آن طول بكشد، به جز خداوند سبحان، هيچكس وجود ندارد و حق تعالی میفرمايد: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ لِلهِ الْواحِدِ الْقَهارِ» خداوند متعال خطاب میكند: كسانی كه گردنكشی میكردند و خود را قدرت محض میدانستند، كجايند؟ فرعون منشها و كسانی كه میگفتند: خانهام و سلطنتم، كجا هستند؟ سپس خود خداوند پاسخ میدهد: احدی جز خداوند يگانه قهار وجود ندارد. به اين واقعه، نفخ صور اول میگويند و در روايات اهل بيت«سلاماللهعليهم» آمده است كه اسرافيل در صور يا شيپور خود میدمد و تمامی عالم نابود میشوند. قرآن كريم، نابودی عالم هستی پس از نفخ صور را چنين بيان میفرمايد: «وَ نُفِخَ فِی الصورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلا مَنْ شاءَ اللهُ» با نفخ صور، همه هستی میميرند، الا كسانی كه خداوند سبحان میخواهد. يعنی كسانی هستند كه خداوند سبحان اراده فرموده است، در آن زمان نابود نشوند. در آيه ديگر میفرمايد«كُل شَیْءٍ هالِكٌ إِلا وَجْهَهُ» امام صادق(ع) در تفسير اين آيه شريفه میفرمايند:«نَحْنُ وَجْهُ اللهِ الذِی لَا یَهْلِكُ» آن چهارده نور مقدس، در ازل، تجلی ذاتی خداوند متعال بوده و تا ابد باقی خواهند بود و با نفخ صور نابود نمیگردند. اما ساير انسانها و نه تنها انسانها، بلكه تمام مخلوقات و موجودات و نيز عالم هستی يكپارچه نابود میشوند.«الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السماواتُ مَطْوِياتٌ بِیَمينِه» طبق اين آيه شريفه، در روز قيامت، زمين، يكسره و يكپارچه در قبضه قدرت خداوند تعالی است و آسمانها به دست پراقتدار او در هم پيچيده میشوند؛ يعنی عالم هستی نابود میشود.آيتالله مظاهری بيان كرد: سپس، مدت زمانی طول میكشد و نفخ صور ديگری واقع میشود. فاصله زمانی بين اين دو نفخ صور، نزد ما معلوم نيست، اما معلوم است كه در آن مدت، به جز خداوند متعال و اهل بيت(ع) هيچ موجودی وجود ندارد و پس از گذشت هزاران يا ميليونها سال، ميكائيل در شيپور خود میدمد و عالم هستی زنده میگردد: «وَ نُفِخَ فِی الصورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً» پس از به وجود آمدن مجدد عالم هستی و موجودات آن، قيامت بر پا میشود. يعنی عالَم و موجودات آن كه نابود شده بودند، دوباره موجود و احياء میشوند. برای روشن شدن ماهيت نابودی و احيای موجودات و عالم هستی در آستانه قيامت، ناچاريم از يك مثال استمداد كنيم. از منظر قرآن كريم، انسان خليفة الله است و از اينرو، همانگونه كه خداوند متعال، خالق است، انسان نيز میتواند خالق باشد، با اين تفاوت كه انسان، تنها در ذهن خود میتواند چيزی خلق كند كه به آن وجود ذهنی گفته میشود. هيچ انسانی خالی از اين قوه نيست و كسی نيست كه نتواند در ذهن خود چيزی خلق كند، حتی اگر بیسواد يا از كارافتاده باشد. خداوند متعال، وقتی اراده كند، با آن اراده، هرچه بخواهد میشود، لذا حضرت باریتعالی خلاق العليم است و هرچه بخواهد، فوراً خلق میكند: «وَ هُوَ الْخَلاقُ الْعَليمُ، إِنما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ» انسان نيز به عنوان خليفة الله، میتواند در ذهن خود، هرچه اراده كند، خلق نمايد و مخلوق ذهنی، وابسته به انسان است كه خالق آن میباشد. يعنی اگر كسی چيزی را در ذهن خود خلق يا تصور كند، به محض انصراف از آن، به طور كلی آن را نابود میسازد. و هنگامی كه دو مرتبه به آن چيز توجه پيدا كند، مجدداً در ذهن او خلق و ساخته میشود.وی ادامه داد: مثلاً اسم كسی احمد است و شما او را میشناسيد؛ حال اگر احمد را تصور كنيد، وجود ذهنیِ احمد به تمام معنا در ذهن شما شكل میگيرد. تا وقتی به او توجه داريد، احمد هست، ولی به محض اينكه از او صرفنظر كنيد، احمدِ در ذهن، به طور كلی نابود میشود و با توجه مجدد، احمدِ در ذهن، موجود میشود. نكته قابل توجه آنكه، وجود ذهنی احمد، همان احمد است، در حالی كه خود احمد نيست، زيرا با صرفنظر از او، نابود میشود. غير از احمد هم نيست، زيرا در لحاظ دوم، همان احمد، به تمام معنا در ذهن میآيد. پس ماهيت احمدِ در ذهن چيست؟ بايد بگوييم: «مثل» احمد است. همين جريان كه در ذهن انسان اتفاق میافتد، در رابطه با خداوند متعال، در عالم وجود اتفاق میافتد: «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ» به تعبير بزرگان، اين «كُنْ»، كنِ ايجادی است؛ به اين معنا كه پروردگار عالم اراده میكند و عالم ايجاد میشود يا پروردگار عالم اراده میكند و عالم نابود میشود. نفخ صور اسرافيل و ميكائيل نيز به همين معناست كه با اراده پروردگار، عالم هستی نابود میشود و بعد از شايد هزاران سال، دوباره اراده میكند و عالم موجود میگردد. عالمی كه مجددا ايجاد میشود، خود عالم قبلی نيست، همانگونه كه غير آن هم نيست، بلكه «مثل» آن عالم است. همان كه در آخر سوره يس، با تعبير زيبايی میفرمايد: «أَوَ لَیْسَ الذی خَلَقَ السماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاقُ الْعَليمُ: آيا خدا نمیتواند اين عالم را دوباره موجود كند؟ بلی، میتواند. وقتی اراده میكند، عالم وجود دوباره موجود میشود».اين استاد اخلاق بيان كرد: قرآن كريم در آيه ديگری میفرمايد: منكران معاد تعجب میكنند از اينكه چگونه معاد جسمانی واقع میشود؟ سپس پاسخ میدهد كه خداوند قادر متعال، نه تنها میتواند همه موجودات را پس از مرگ زنده كند، بلكه خط های سر انگشتان انسان را نيز زنده میكند: «بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُسَویَ بَنانَهُ» اين آيه كريمه، يكی از معجزات تكوينی و تشريعی بزرگ قرآن كريم است. زيرا در روی كره زمين، خطوط سر انگشتان هيچ انسانی، شبيه انگشتان ديگری نيست و حتی خطوط سرانگشت دو قلوها نيز متفاوت است. و در احيای مجدد، آن خطوط نيز باز احيا میگردد. پس از آنكه با اراده خداوند سبحان، عالم نابود میشود: «فَصَعِقَ مَنْ فِی السماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ»، و خداوند يا اهل بيت پاسخ میدهند كه همه چيز متعلق به خداوند يكتا و قهار است: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْیَوْمَ لِلهِ الْواحِدِ الْقَهارِ»، و زمانی میگذرد، باز خداوند متعال اراده میكند و فوراً دوباره عالم را ايجاد میفرمايد. عالمی كه مجددا ايجاد میشود، همان عالَم قبلی است، اما خودش نيست و غير آن هم نيست، بلكه «مثل» آن است. وقتی خداوند قادر، اراده كند، عالمی كه به طور كلی نابود شده است، باز همان عالم به تمام معنا و به طور كلی زنده میشود. اين زنده شدن مجدد، به معنای معاد است. قرآن كريم میفرمايد:«یَوْمَ تُبَدلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السماواتُ».تاكيد قرآن كريم بر معاد جسمانی و روحانیآيتالله مظاهری تصريح كرد: ما دورنمايی بيشتر از معاد نداريم و نمیتوانيم حقيقت آن را درك كنيم، ولی با توجه به آنچه قرآن كريم فرموده يا در روايات اهل بيت آمده است، میتوانيم برداشتهايی داشته باشيم. در خصوص روحانی يا جسمانی بودن معاد نيز بايد بگوييم: عقيده اسلام و تشيع، آن است كه معاد، هم جسمانی و هم روحانی است و اعتقاد به معاد روحانی يا معاد جسمانیِ فقط، غلط است، در معاد، انسانها مانند دنيا، از جسم و روح برخوردارند؛ يعنی اهل بهشت و اهل جهنم، هم لذت يا الم روحی دارند و هم لذت يا الم جسمی. مثلاً بهشتيان علاوه بر برخورداری از نعمتهای جسمی نظير حورالعين و انواع خوردنی و آشاميدنی، از نعمتهای معنوی و روحی مانند ملاقات با خدا و اهل بيت(ع) نيز لذت میبرند. جهنميان نيز افزون بر آنكه از نظر روحی به شدت معذبند و توسط ملائكه و خداوند، با جملاتی نظير: «ذلِكَ بِما قَدمَتْ أَیْديكُمْ» برای افتادن به جهنم سرزنش میشوند، عذاب جسمی دارند و مثلاً پوست بدن آنان میسوزد و مجدداً به جای آن پوست تازه قرار میگيرد تا عذاب شوند: «كُلما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها» در اين خصوص نيز مراجعه به مثال قبلی، برای فهم بيشتر موضوع مفيد است؛ وقتی انسان، احمد را در ذهن خود خلق يا تصور میكند، احمد موجود در ذهن، مثل خود احمد، مركب از روح و جسم است و هيچگاه نمیشود كه آن احمدی كه در ذهن انسان خلق میشود، روح بدون جسم يا جسم بدون روح باشد. خلق مجدد و احيای مجدد عالم هستی پس از نفخ دوم هم به همين صورت است؛ يعنی مثل عالم هستی و مثل موجودات، دوباره خلق میشود و در خصوص انسانها، همانطور كه در دنيا مركب از جسم و روح بودهاند، در قيامت و در احيای مجدد نيز مركب از جسم و روح خواهند بود.وی ادامه داد: در مورد نحوه تركيب جسم و روح كه دو جنس متضاد هستند، بحثهای زيادی بين دانشمندان علوم اسلامی مطرح شده است. از جمله فلاسفه، مباحث زيادی بيان كردهاند تا نحوه تركيب اين دو را بدانند، اما جز خداوند متعال، كسی نمیداند جسم و روح، چگونه با هم تركيب شده و آميختهاند. ولی به هرحال، مركب بودن انسان از جسم و روح، نزد همه آشكار است. در قيامت نيز وقتی انسانها برانگيخته میشوند، باز مركب از روح و جسم هستند كه به تعبير قرآن، حتی خط های سر انگشتان آنان نيز احيا میشود.اثبات و بيان خصوصيات معاد؛ معجزه بزرگ قرآناين مرجع تقليد عنوان كرد: گرچه بين عالم مادی دنيا و عالم آخرت، تفاوتهای فراوانی وجود دارد، اما در خلق دوباره عالم در قيامت، همه چيز «مِثل» عالم در دنيا است. نظير تصور ذهنی كه از «احمد» بيان شد و خلق دوباره آن كه مثل احمد است. قرآن كريم، تمام شبهات را با كلمه «مِثْلَهُمْ» جواب داده است! به راستی قرآن معجزه جاويدی برای نبوت پيامبر خاتم(ص)است كه يك نفر انسان درس نخوانده و «اُمی»كه در ميان جامعهای بیسواد زندگی میكرده است، چنين كتابی بياورد كه «تِبْياناً لِكُل شَیْءٍ» است و با بيان يك كلمه، بسياری از شبهات پيرامون معاد و قيامت را پاسخ دهد. قرآن كريم، با عباراتی موجز، بسياری از مشكلات علمی، فلسفی و اعتقادی را پاسخ داده است و تفاوت آن با كتابهای ديگر در آن است كه مثلاً صدرالمتألهين وقتی میخواهد در كتاب اسفار، معاد را با حركت جوهری اثبات كند، يك كتاب قطور درباره آن مینويسد، ولی قرآن كريم با يك كلمه «مِثْلَهُمْ» كار را تمام میكند. اين نحوه بيان، از معجزات بزرگ قرآن كريم است.آيتالله مظاهری اظهار كرد: همچنين قرآن كريم با بيان برخی از مشخصات معاد، مانند احياء خطوط سر انگشتان، روييدن پوست جديد پس از سوختن پوست در جهنم، ملاقات با خداوند متعال و ... بر معاد جسمانی و روحانی تأكيد و تصريح میكند. البته قرآن كريم معجزات فراوان ديگری نيز دارد كه افرادی مانند طنطاوی، آيات بسياری را در مورد علوم طبيعی و ... از آن استخراج كردهاند. ولی در باب قيامت، دقت كافی و لازم نشده است. توجه به همين آيات كوتاه، مانند «بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُسَویَ بَنانَهُ» و كلمه «مِثْلَهُمْ» میتواند شبهات و سؤالات فراوانی را پاسخ گويد. ولی متأسفانه كمتر به آنها توجه شده است. شبهه آكل و مأكول، يكی از موضوعات و شبهات مهم در مورد قيامت میباشد كه بسياری از افراد و بزرگان، سعی كردهاند به آن پاسخ دهند، ولی توجه و دقت در يك كلمه قرآن، مانند «مِثْلَهُمْ» باعث میشود اين شبهه مهم، سالبه به انتفاع موضوع گردد. كمی تدبر در وضعيت انسان و اينكه او به عنوان يك موجود بسيار ضعيف، میتواند در ذهن خود چيزی خلق كند و سپس نابود كند و مجدداً آن را بسازد، میتواند راهی به سوی شناخت قدرت مطلق حق تعالی باشد. وجود ضعيف انسان، تصوير موجودی ضعيف را ايجاد میكند، ولی پروردگار عالم، وجودی قوی و قدرمند و به عبارت قرآن كريم، «ذُو الْقُوةِ الْمَتينُ» است: وقتی وجود قوی است، موجود آن نيز قوی است و آثار حيات بر آن هويدا و پيدا خواهد بود.قيامت برای مومنان به مثابه يك لحظه گذرا استاين مرجع تقليد بيان كرد: پس از خلقت مجدد عالم هستی و احياء عالَم، خداوند متعال همه موجودات را گرد هم جمع میكند: «وَ نُفِخَ فِی الصورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً»، البته در مورد اينكه كجا چنين اجتماع عظيمی تشكيل میشود، مطلب خاصی نمیدانيم؛ اينكه چگونه همه انسانها از زمان خلقت آدم(ع) تا قيامت، در يك مكان جمع میشوند، به راحتی قابل فهم نيست، ولی اين را میدانيم كه چنين كاری، برای خداوند متعال، سهل و آسان است و با اراده الهی، به راحتی چنين امری شكل میگيرد و همه يكجا جمع و محشور میشوند: «إِنما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ»؛ در مورد اينكه خوبان و بدكاران چگونه از هم مشخص میشوند، قرآن كريم میفرمايد: مجرمان از چهرههايشان شناخته مىشوند. «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ» در روايات نيز آمده است كه اميرالمؤمنين(ع) با سعه وجودی خود، به صف محشر میآيند و شيعه را از غير شيعه تميز میدهند. صورتهای شيعيان سفيد و درخشنده است و ملائكه احترام خاصی برای ايشان قائل هستند. اميرالمؤمنين(ع) شيعيان را زير لوای حمد و در كنار حوض كوثر میبرند. حوض كوثر، حقيقت حضرت زهرا(س) است و اميرالمؤمنين(ع) ساقی آن است. شيعيان به دست مبارك آن حضرت از آب كوثر سيراب میشوند. اگر كسی آب كوثر را بنوشد، هرگونه زشتی و بدی از وجود او پاك میشود؛ اگر سياه است، سفيد میشود، اگر پير است جوان میگردد، اگر بيمار است سلامتی میيابد، اگر ناقص العقل است، عقل او كمال پيدا میكند و خلاصه هرگونه بدی و زشتی، با خوردن آب كوثر از وجود انسان پاك میگردد و يك انسان به تمام معنا میشود. قيامت با تمام سختیهايش، برای چنين انسانی به مثابه يك لحظه گذراست و پس از آن، با جواز اميرالمؤمنين(ع) و پشت سر ايشان با يك چشم برهم زدن، به بهشت وارد میشود.قرارگيری در مسير ولايت در دنيا؛ زمينهساز بهرهمندی از شفاعت در آخرتوی ادامه داد: همانگونه كه نيكوكاران و شيعيان اميرالمؤمنين(ع) با درخشندگی چهرههايشان شناخته می شوند، بدكاران و منكران ولايت نيز با چهرههايشان شناخته میشوند. چنانكه قرآن كريم، سيمای مجرمان را نشانگر بدی و زشتی آنان میداند. در حقيقت وقتی در پيشانی كسی مُهر و نشان ولايت نباشد، اهل جهنم خواهد بود: «نَحْنُ نُوقَفُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَیْنَ الْجَنةِ وَ النارِ فَمَنْ یَنْصُرُنَا عَرَفْنَاهُ بِسِيمَاهُ فَأَدْخَلْنَاهُ الْجَنةَ، وَ مَنْ أَبْغَضَنَا عَرَفْنَاهُ بِسِيمَاهُ فَأَدْخَلْنَاهُ النار» قرآن شربف در مورد بدكاران میفرمايد: موهای سر و پاهايشان را میگيرند و آنها را به جهنم پرتاب میكنند: «فَیُؤْخَذُ بِالنواصی وَ الْأَقْدامِ» بدكاران بايد در آتش جهنمی كه خود تهيه كردهاند، بسوزند و چارهای جز سوختن ندارند. به راستی كه عذاب جهنم دشوار است و يك لحظه از آن، به اندازه هزاران سال سختی و رنج به همراه دارد. خوشا به حال كسانی كه در طول شبانه روز، مرتباً به ياد قيامت و معاد هستند و با اصلاح كارها و امور روزمره، خود را برای آن شرايط دشوار و سخت آماده میكنند. اگر كسی در دنيا با اعتقاد كامل، به اصلاح امور دنيا و آخرت بپردازد و خود را در مسير ولايت اميرالمؤمنين(ع) و حضرات معصومين(ع) قرار دهد، در آن روز سخت، با شفاعت اهل بيت(ع) نجات خواهد يافت، ولی اگر كسی خود را در مسير آنان قرار ندهد، چگونه انتظار دارد در روز محشر، در مسير شفاعت ايشان واقع شود؟اين مرجع تقليد تصريح كرد: پربار كردن نعمتهای بهشتی يا برافروختن آتش جهنم، به دست خود انسان و در دنياست. انسانها با اعمال و رفتار خود، مانند نماز، روزه، صدقات، نيكی به مردم، انجام امور خير، خدمت به خلق، رابطه مداوم و توجه هميشگی به خداوند و ... میتوانند بهشت را برای خود فراهم آورند كه در سايه شفاعت اهل بيت (ع) به آن دست يابند، يا با ظلم و ستم و ترك اوامر الهی و ... جهنمی را برای خود بسازند كه شنيدن سختی و عذاب آن نيز انسان را دچار ترس و وحشت میكند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)