ویلاسازی به قیمت ایجاد سیلهای ویرانگر
سیل روزهای اخیر نوشهر و چالوس و چندی قبل بهشهر، باز هم بهرهبرداری از جنگلها و تخریب آنها را به عنوان یکی از مهمترین دلایل وقوع سیل گوشزد میکند. این بدان معناست که اگر جنگلهای بالادست حوزههای آبخیز تخریب و پاکتراشی و تغییر کاربری نمیدادند، بارشها در منطقه البرز شمالی تا این حد خسارتزا نبود.
چند وقت پیش سیل منطقه بهشهر برای چندمین بار تخریب جنگلها و تبعات آن را یادآوری کرد و اینک سیل نوشهر و چالوس؛ کارشناسان منابع طبیعی معتقدند تخریب درختان بالادست حوزههای آبخیز و تغییر کاربری جنگل به ویلا بیش از همه بر بروز سیل و خسارتبار شدن آن تاثیر میگذارد.
«محمد درویش»، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در گفت و گو با chn در مورد عوامل وقوع سیل در شهرهای شمالی می گوید: «جنگل تراشی و پاکتراشی جنگلها یکی از مهمترین مولفههایی است که سبب افزایش ضریب هرزآب در بالادست حوزه آبخیز میشود. در واقع هر نوع تغییر کاربری در مناطق سرآب یا کوهستانی حوزه آبخیز، منجر به برهم ریختن نظام هیدرولوژیکی منطقه شده و در بروز سیل موثر است.»
به گفته او، با توجه به این که حوزههای آبخیز البرز شمالی که مشرف به دریای کاسپین هستند، از حوزههایی به حساب میآیند که دشتها در آنها به نسبت دامنه ها کوچک هستند، احتمال سیل خیزی در آنها بالاست.
نکته دیگری که در ایجاد و وقوع سیل دخالت دارد، شکل حوزههای آبخیز است. به گفته درویش، هر حوزه آبخیز که شکل دایرهای و کروی داشته باشد، احتمال سیل خیزی در آن بالاتر میرود. این اتفاق در اکثر جنگلهای دامنه البرز رخ میدهد.
در جنگل های دامنه البرز به بهانه های مختلف شاهد تخریب جنگل ها هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی هستیم، چنان که درویش می گوید: «در سال های اخیر هم از سطح جنگل های شمالی کاسته شده است و هم این جنگل ها به لحاظ کیفی بسیار آسیب دیده اند، به شکلی که با جنگل های مخروبه نیز مواجه هستیم.»
از عوامل تخریب جنگل ها می توان به افزایش فشار دام بر جنگل، زراعت در زیراشکوب جنگل اشاره کرد که موجب کاهش زادآوری جنگل ها می شود. به علاوه، طرح های گوناگون جنگل داری نیز موجب کاهش میزان جذب هرزاب توسط جنگل می شود.
اما تغییر کاربری جنگل ها و تبدیل آن ها به ویلا از دیگر عواملی که به عقیده درویش اهمیت بسیاری در ایجاد سیل دارند: «رشد بی امان ویلاسازی و تغییر کاربری جنگل ها به مرتع و سپس ویلا از عواملی است که به افزایش میزان سیل ها در منطقه دامن می زنند.»
از سوی دیگر و همسو با ویلاسازی در مناطق جنگلی، کمبود مصالح ساختمانی موجب شده است که برداشت غیر مجاز شن و ماسه از بستر رودخانه های منطقه رایج شود؛ این موجب شده که رودخانه دچار فرسایش کناری و عمقی شود و در نهایت در هنگام وقوع سیل حجم عظیمی از رسوب وارد شهرها و دشت ها شده و به خسارت های احتمالی سیل دامن بزند. در سیل بهشهر این پدیده به وضوح دیده شد.
با وجود همه این دلایل، نمیتوان تاثیر بارندگیهای بسیار شدید را بر ایجاد سیل نادیده گرفت؛ بارندگیهایی که به گفته درویش حتی دورههای بازگشت 500 ساله دارند و بسیار بندرت اتفاق میافتند. مشاهدهها نشان میدهد که سیلهای شدید در می سی سی پی یا دانوب، بابت فرآیند مهلکتری رخ میدهد که با وجود انسان ساز بودن، فرامنطقه ای است. این نتیجه گرم شدن جهانی و تغییرات اقلیمی است که تک تک جهانیان در ایجاد آن مسوولند.
درویش در این باره می گوید: «توفان سندی یا سونامی مخرب ژاپن یا توفان گنو در جنوب ایران در راستای تاثیر تغییرات اقلیمی رخ داده اند. این است که لازم است در شرایط کنونی دولتها به فکر اقدامات فرامنطقه ای باشند. هرچند شکست پیمان کیوتو نشان میدهد که هنوز هم افزایی لازم برای حل مشکل گرم شدن جهانی و تغییرات اقلیمی در میان کشورهای جهان وجود ندارد.»
علاقه مندی ها (Bookmarks)