انگلستان آغازگر جنگ جهانی دوم
متن زیر بخشی از ماهنامه سخنرانان حزب نازی می باشد که در ماه نوامبر سال 1939 منتشر شده و توسط حمیدرضا نیک بخش به زبان پارسی برگردان شده است :
---------------------------------------------------------------------
انگلستان تا زمانی صلح را دوست دارد که صلح بتواند حرکت این کشور را برای سلطه بر جهان پنهان کند . هر وقت که صلح سد راه منافع این کشور شود ، انگلستان با نهایت ظلم ، صلح را از سر راه بر می دارد .
درست همانطور که در سال 1914 ، یک آلمان مترقی ، مانع انگلستان محسوب می شد . انگلستان هر کاری در توان داشت انجام می داد تا با شلاق بتواند ملت های اروپا را علیه آلمان بشوراند . فرض می شد که این ملت ها هم درست مانند سال 1914 برای انگلستان خون می دهند . اگر چه فداکاری آن ها در سال 1918 هم هیچ نفعی برایشان نداشت ، زیرا انگلستان می دانست که چگونه خودش سود ببرد .
امروز آشکار است جنگی که انگلستان در سپتامبر 1939 علیه آلمان آغاز کرد ، ادامه جنگی بود که در سال 1918 پایان یافت . انگلستان اکنون می خواست آلمان را نابود کند ، کاری که در گذشته آن را انجام داده و این بار در پی کامیابی نهایی بود . چنین هدفی هر روز در روزنامه های انگلستان ، آشکارا و بی رحمانه بیان می شد .
روزنامه انگلیسی نیوز چرونیکل درخواست زیر را در یک مقاله مهم در آغاز سپتامبر سال 1939 ذکر کرد :
1 - انهدام نهایی رژیم نازی
2 - تاسیس یک دولت آلمانی نجیب
3 - پایان هرگونه فعالیت نظامی آلمانی ها
4 - خلع سلاح کامل آلمان
مرور این درخواست ها مطمئنا یادآور پیمان ورسای است .
خواسته امروزشان انهدام رژیم نازی است ، خواسته آنروزشان نابودی قیصر ، میلیتاریسم (نظامی گری) و ... بود . در آن هنگام (سال 1918) دولت های غربی از تاسیس یک جمهوری آلمانی حمایت کردند و از آن حمایت کردند و جزواتی به خط آلمانی پخش نمودند با این گفته که هرکس از جمهوری سخن بگوید ، هنگام اسارت مورد رفتار بهتری قرار می گیرد ! امروز آن ها از یک دولت نجیب سخن می گویند !
در آن هنگام کمیسیون های جاسوسی در پی یافتن هرگونه نشانه ای حتی از محدودترین مقاومت ها بودند . امروز آن ها این را پایان هرگونه فعالیت نظامی آلمان می نامند . هر کاری که آلمان انجام دهد آن ها می توانند فعالیت نظامی بنامند .
آخرین درخواستشان هم نشان می دهد آن ها برای آلمان چه برنامه ای در ذهن دارند : آلمانی بی سلاح و ناتوان از ابراز حداقل میزان مقاومت و آلمانی چنان نا امید که به هر نوع شیوه حیله گری ، ستم و اخاذی تسلیم شود . دوره پس از سال 1918 برای این پیامبران انسان گرایی آن چنان دلپذیر بوده که آن را فراموش نمی کنند ، آلمان ملتی بود که به بی دفاع و بی حقوق شدن خودش کمک کرد و حتی خود را از کوچکترین همسایه مسلح خود نیز پایین تر کشید .
این ها چیزی نیستند به جز صدای افرادی که هر روز در این باره بحث می کنند که چگونه می توان آلمان را برای همیشه شکست داد .
برای این خیمه شب بازان و جنگ افروزان هیچ وسیله ای ، چندان بد و پلید محسوب نمی شود . آن ها حتی کشتی های خودشان را غرق می کنند و می گذارند که مردم بی گناه تلف شوند . آن ها از فراری ها و خائنان آلمانی که بر اساس مهر گذرنامه هایشان که (پناهندگان از ستم نازی ها !!) هستند ، استفاده می کنند و این افراد فقط تا زمانی که انگلستان به آن ها نیاز دارد مقداری سود و مزایا دریافت می کنند . آن ها با گاز سمی لهستان را مورد پشتیبانی قرار می دهند . آن ها از قاتلان آلمانی تبار ها با عنوان (شهید) ستایش کردند و بدترین و ظالمانه ترین دروغ ها درباره وحشی گری آلمانی ها را جهان ترویج کردند .
آلمان در مقابل جنگی که بر آن تحمیل شده تاب خواهد آورد . دشمنان ما این را پس از آغاز جنگ متوجه شده اند . آن ها می توانند افسانه ها و دروغ های جدیدی از شکست آلمان پخش کنند . آن ها می توانند پخش جزوه ها میان مردم و رهبری شکاف بیاندازند . این کار ها برایشان سودی نخواهد داشت .
آلمان می داند که هستی اش در خطر قرار دارد و می داند که اگر دشمن ظالم پیروز شود ، چه انتظاری باید داشته باشد و می داند که تنها با نیرو و وحدت می تواند در مقابل دشمن ایستادگی کند .
منبع : کتاب انگلستان ، مسبب جنگ جهانی دوم - نوشته حمیدرضا نیک بخش
علاقه مندی ها (Bookmarks)