«از کوی دانشگاه خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسد. در شرایط حساس فعلی فقط همین مانده که حوادث گذشته کوی دانشگاه تکرار شود و دشمنان قسم‌خورده ما بهانه جدیدی برای سیاه‌نمایی پیدا کنند.»

روزنامه قانون در مطلبی طنز با این مقدمه نوشت: «خبر این است که طی چند شب گذشته موجی از سرقت دمپایی در ساختمان‌های کوی دانشگاه تهران (خوابگاه دانشجویی واقع در خیابان کارگر شمالی) به راه افتاده است. این در حالی است که اکثر دانشجویان ساکن کوی جدیدالورود هستند و همه ساکنان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا تحصیل می‌کنند.

دانشجویان می‌گویند در سال‌های گذشته مواردی از سرقت لب‌تاپ در کوی دانشگاه تهران گزارش شده بود اما در سال جاری کار به سرقت دمپایی کشیده شده. تازه دانشجوی دستبرد زننده بعدا اگر متوجه می‌شد لب‌تاپی که دزدیده دو هسته‌ای نیست یا رَمَش پایین است آن را برمی‌گرداند، اما اخیرا حتی در مواردی که دانشجوی مالباخته دمپایی‌اش را کنار لب‌تاپ از پایش درآورده بوده هم لب‌تاپ را نبرده‌اند و زده‌اند در گوش دمپایی.

خلاصه این روزها در کوی دانشگاه صدای جیغ دانشجویانی که پس از باز کردن در با جای خالی دمپایی‌هایشان مواجه می‌شوند بارها و بارها در طول روز به گوش می‌رسد. اکثر آنها از حال می‌روند و دوستانشان با آب قند بالای سرشان حاضر می‌شوند.

حراست کوی بیش از همه به دانشجویان رشته مهندسی مواد مشکوک است. سال بالایی‌های این رشته به شکل بیمارگونه‌ای به تجزیه انواع اشیا به مواد تشکیل‌دهنده‌شان علاقه نشان می‌دهند و چه چیزی بهتر از دمپایی پلاستیکی؟ کافی است یک فندک زیرش بگیرید تا به مواد تشکیل‌دهنده‌اش تجزیه شود.

دانشجویانی که پیش از این موقع ناهار سه سوت لباس می‌پوشیدند، می‌پریدند سر کوچه و ماست می‌خریدند، مدتی است غذایشان را بدون ماست می‌خورند. اگر قرار باشد به خاطر یک ماست 10 دقیقه بند کفش‌هایشان را باز و بسته کنند، پس کی به درسشان برسند؟

فقر لبنیات در دانشجویان فعلی بدون تردید در آینده ای نزدیک به افزایش عارضه پوکی استخوان در دکتر - مهندس‌های سراسر کشور منجر خواهد شد.

یکی از روسای سابق دانشگاه‌ها که به تازگی از کار برکنار شده، در حالی که ابروهایش را بالا داده و چهره پیروزمندانه‌ای به خودش گرفته بود، گفت: «زمان ما از این اتفاق‌ها نبود و دانشجو با همان دمپایی‌ای که در دانشگاه پذیرفته می‌شد،‌ دکترایش را می‌گرفت.»

تعدادی از دانشجویان مدعی شدند سرقت‌ها تنها به دمپایی‌دزدی محدود نمی‌شوند. آنهایی که عادت دارند با جوراب بخوابند صبح که بلند می‌شوند درمی‌یابند جوراب پایشان نیست. چند نفر از آنها نیمه‌شب در حالی که یکی داشته جورابشان را درمی‌آورده از خواب پریده‌اند اما سارق بلافاصله در دل سیاهی شب ناپدید شده است.

مناظره دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری:

نامزد 1: سر ماجرای دزدیده شدن دمپایی‌های دانشجویان کوی، من به شما گفتم اجازه بدهید دانشجویان به خیابان‌ها بیایند و اعتراضشان را بکنند اما زیر بار نرفتید.

نامزد2: بله که مخالفت کردم. شما می‌خواستید گازانبری این بچه‌ها را محاصره کنید و کفش‌هایشان را از پایشان دربیاورید.

شب گذشته فردی که گونی بزرگی روی دوشش بود در حوالی میدان انقلاب توسط ماموران دستگیر شد. گونی او پر از دمپایی بود. پس از تحقیقات اولیه مشخص شد وی از دانشجویان ساکن کوی است. سارق در حالی که به شدت می‌گریست به ماموران گفت که همیشه دوست داشته نمکی - نان خشکی شود و دمپایی پاره بخرد اما پدرش به زور او را فرستاده دانشگاه و گفته باید دکتر شوی.»
«از کوی دانشگاه خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسد. در شرایط حساس فعلی فقط همین مانده که حوادث گذشته کوی دانشگاه تکرار شود و دشمنان قسم‌خورده ما بهانه جدیدی برای سیاه‌نمایی پیدا کنند.»

روزنامه قانون در مطلبی طنز با این مقدمه نوشت: «خبر این است که طی چند شب گذشته موجی از سرقت دمپایی در ساختمان‌های کوی دانشگاه تهران (خوابگاه دانشجویی واقع در خیابان کارگر شمالی) به راه افتاده است. این در حالی است که اکثر دانشجویان ساکن کوی جدیدالورود هستند و همه ساکنان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا تحصیل می‌کنند.

دانشجویان می‌گویند در سال‌های گذشته مواردی از سرقت لب‌تاپ در کوی دانشگاه تهران گزارش شده بود اما در سال جاری کار به سرقت دمپایی کشیده شده. تازه دانشجوی دستبرد زننده بعدا اگر متوجه می‌شد لب‌تاپی که دزدیده دو هسته‌ای نیست یا رَمَش پایین است آن را برمی‌گرداند، اما اخیرا حتی در مواردی که دانشجوی مالباخته دمپایی‌اش را کنار لب‌تاپ از پایش درآورده بوده هم لب‌تاپ را نبرده‌اند و زده‌اند در گوش دمپایی.

خلاصه این روزها در کوی دانشگاه صدای جیغ دانشجویانی که پس از باز کردن در با جای خالی دمپایی‌هایشان مواجه می‌شوند بارها و بارها در طول روز به گوش می‌رسد. اکثر آنها از حال می‌روند و دوستانشان با آب قند بالای سرشان حاضر می‌شوند.

حراست کوی بیش از همه به دانشجویان رشته مهندسی مواد مشکوک است. سال بالایی‌های این رشته به شکل بیمارگونه‌ای به تجزیه انواع اشیا به مواد تشکیل‌دهنده‌شان علاقه نشان می‌دهند و چه چیزی بهتر از دمپایی پلاستیکی؟ کافی است یک فندک زیرش بگیرید تا به مواد تشکیل‌دهنده‌اش تجزیه شود.

دانشجویانی که پیش از این موقع ناهار سه سوت لباس می‌پوشیدند، می‌پریدند سر کوچه و ماست می‌خریدند، مدتی است غذایشان را بدون ماست می‌خورند. اگر قرار باشد به خاطر یک ماست 10 دقیقه بند کفش‌هایشان را باز و بسته کنند، پس کی به درسشان برسند؟

فقر لبنیات در دانشجویان فعلی بدون تردید در آینده ای نزدیک به افزایش عارضه پوکی استخوان در دکتر - مهندس‌های سراسر کشور منجر خواهد شد.

یکی از روسای سابق دانشگاه‌ها که به تازگی از کار برکنار شده، در حالی که ابروهایش را بالا داده و چهره پیروزمندانه‌ای به خودش گرفته بود، گفت: «زمان ما از این اتفاق‌ها نبود و دانشجو با همان دمپایی‌ای که در دانشگاه پذیرفته می‌شد،‌ دکترایش را می‌گرفت.»

تعدادی از دانشجویان مدعی شدند سرقت‌ها تنها به دمپایی‌دزدی محدود نمی‌شوند. آنهایی که عادت دارند با جوراب بخوابند صبح که بلند می‌شوند درمی‌یابند جوراب پایشان نیست. چند نفر از آنها نیمه‌شب در حالی که یکی داشته جورابشان را درمی‌آورده از خواب پریده‌اند اما سارق بلافاصله در دل سیاهی شب ناپدید شده است.

مناظره دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری:

نامزد 1: سر ماجرای دزدیده شدن دمپایی‌های دانشجویان کوی، من به شما گفتم اجازه بدهید دانشجویان به خیابان‌ها بیایند و اعتراضشان را بکنند اما زیر بار نرفتید.

نامزد2: بله که مخالفت کردم. شما می‌خواستید گازانبری این بچه‌ها را محاصره کنید و کفش‌هایشان را از پایشان دربیاورید.

شب گذشته فردی که گونی بزرگی روی دوشش بود در حوالی میدان انقلاب توسط ماموران دستگیر شد. گونی او پر از دمپایی بود. پس از تحقیقات اولیه مشخص شد وی از دانشجویان ساکن کوی است. سارق در حالی که به شدت می‌گریست به ماموران گفت که همیشه دوست داشته نمکی - نان خشکی شود و دمپایی پاره بخرد اما پدرش به زور او را فرستاده دانشگاه و گفته باید دکتر شوی.»

منبع